"تسخیر سفارت"

و

موضع مجاهدین خلق ایران

 

 

 

 

 

 

 

 

از انتشارات چریک های فدایی خلق ایران

 

 

 

فهرست

 

 

* مقدمه

* مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر فریبکاران (1)

* مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر فریبکاران (2)

* مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر فریبکاران (3)

* "تسخیر سفارت" و موضع مجاهدین خلق ایران

 

 

 

مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر فریبکاران (1)

 

     آقای خمینی بار دیگر و مثل همیشه با بوق و کرنای گوش خراشش مضحکه ی نه چندان جدیدی را به راه انداخته است.  تحت عنوان مبارزه با امپریالیسم و با استفاده از شرایطی که فراهم کرده اند، به فحاشی نسبت به چریک های فدایی خلق ایران پرداخته و تازه این را به نام مبارزه ی "ضدامپریالیستی" خود جا می زنند.

 

     اکنون که خود آقای خمینی، که البته نه برای اولین بار، این چنین سمت مبارزه ی خلق را از دشمن عُمده منحرف می سازد و می کوشد با استفاده از عدم آگاهی بخش هائی از مردم، عناصر ناآگاه را به جان و حیثیت انقلابیون بیاندازد، ما به عنوان چریک های فدایی خلق ایران وظیفه داریم خلق و زحمت کشان میهن را از آنچه که گذشت و هم اکنون با ابعاد بی سابقه ای در جریان است، آگاه سازیم و نگذاریم دستاوردهای انقلابی خلق و خون پاک شهیدان فدایی که در مبارزه علیه امپریالیسم و رژیم دست نشانده اش هنوز بر سنگفرش خیابان ها می جوشد، لگدمال خیانت پیشگان تازه به دوران رسیده گردد.

 

     اگر مردم ما در اثر تبلیغات دستگاه دروغ و تزویر پراکنی آقای خمینی، هنوز به خوبی از حقایق باخبر نمی باشند، لااقل خودِ آقای خمینی و نزدیکانشان خیلی خوب می دانند که چگونه و به لطف و مرحمت چه کسانی توانستند قدرت حکومتی را به دست بیاورند و این را خوب می دانند که با وجه المصالحه قراردادن توده ها، همان توده هائی که صادقانه و تا پای جان دلیرانه مبارزه کردند و شهید دادند، بر سر کار آمدند.  آقای خمینی به خوبی می دانند که در ازای اعطای چه امتیازاتی و تضمین کدام منافع همین آمریکا، توانستند قدرت را به دست گیرند.

 

     آقای خمینی حتماً به یاد دارند زمانی که تشت رسوائی خیانت های سپهبد قره نی در همه جا نواخته می شد، ایشان چه تمجیدی از قره نی مزدور و نوکر سرسپرده ی آمریکا به عمل آوردند و حتماً آقای خمینی می دانند که چه دست هائی سپهبد قره باغی، این نماینده ی ژنرال هویزر آمریکائی، را فراری دادند.  و نیر آقای خمینی به خوبی می دانند که در اتحاد با چه کسانی ابتدا خلق ترکمن را، سپس خلق عرب و اکنون خلق کُرد را به خون می کشند.  و بالاخره آقای خمینی خوب می دانند که چگونه دولت منتصب ایشان تمام سعی و تلاش خود را برای رنگ و روغن زدن چهره ی کریه آمریکا به کار بُرده است.  آری آقای خمینی نه تنها این حقایق را می داند، بلکه بر صدها واقعیت دیگر که مضمونی از این ننگین تر دارند، واقف است.  و حال با این همه می خواهد وانمود سازد که ضدامپریالیست و ضدآمریکائی است.

 

     اما همان طور که این ادعای مُضحک ایشان فاقد محتوای واقعی می باشد، چسباندن چریک های فدایی خلق ایران به آمریکا نیز خنده آور است.  نه تنها خلق های ایران، بلکه افکار عمومی جهان می دانند که حتی در تاریک ترین و خفقان آمیزترین دوران حیات ننگین محمدرضاشاه، در همان دوران هائی که بسیاری از سردمداران رژیم کنونی در مدح وثنای "آریامهر" خطبه می سرودند و مردم را به اطاعت از "ذات ملوکانه" ترغیب می کردند، چریک های فدایی خلق ایران با تمام هستی خود در صف اول مبارزه برضد شاه و امپریالیسم قرارداشتند و خاطره  فداکاری ها، استقامت و پایداری آن ها در زیر شکنجه های وحشیانه و میدان های اعدام و ایمان خلل ناپذیرشان به پیروزی راه ظفرنمون کارگران و زحمت کشان در دل خلق مبارزمان شعله ور است و علیرغم عوامفریبی های ایادی آقای خمینی- که البته ایادی دیگران نیز هستند- همچنان شعله می کشد.

 

     چریک های فدایی خلق جان برکف در عرصه ی مبارزه وارد شدند و با نثار خون خود در پیشگاه خلق خویش، صداقت و ایمان خود را به راه راستین زحمت کشان ثابت کردند.  آنوقت چگونه آقای خمینی، این مرجع شیعه، این چنین بی پروا می تواند در مورد چریک های فدایی خلق ایران سخن بگوید؟!

 

     اما از کسانی که دست هایشان تا آرنج به خون برادران کُرد آغشته است، از کسانی که با "شیاطین" دیروز بر سر میز مذاکره می نشینند و تمام اعمال جنایت کارانه ی خود را فراموش می کنند، چگونه می توان انتظار داشت که پاکی، صداقت و ایمان خلل ناپذیر چریک های فدایی خلق را به فراموشی نسپارند.

 

     اما اگر آقای خمینی فراموش کارند، وجدان آگاه و بیدار خلق هیچ گاه لکه های سیاه کارنامه ی ننگین حکومتش را فراموش نمی کند.  آری، وجدان های بیدار و آگاه به یاد می آورند که تظاهرات به اصطلاح ضدآمریکائی اردیبهشت 58 چگونه برگزار شد.  آن تظاهراتی که از جانب پیروان "امام" در مقابل سفارت آمریکا یکسره به تظاهراتی علیه کمونیست ها تبدیل شد!  توگوئی به این وسیله توده ها را به کُرنش در مقابل آمریکا، این دشمن کمونیست ها و زحمت کشان جهان، می خوانند و چماق داران طرفدار "امام" تظاهرات ضدامپریالیستی نیروهای مترقی را در نیمه ی راه به خون می کشند و آن را متوقف می سازند.  اندکی بعد، خیلی سریع همه ی آن "احساسات ضدامپریالیستی و ضدآمریکائی" آقایان به خاموشی گرائید و دیگر هرگز صحبتی از آن به میان نیامد.  این ها همه نشان می دهد که چگونه وابستگان به امپریالیسم، توده ها را همچون وسیله ای در جهت تأمین منافع و مصالح ضدخلقی خود به کار می گیرند و سپس آن ها را از میدان مبارزه خارج می کنند.

 

     حادثه ی اخیر نیز درس های آموزنده ای دارد.  سفارت آمریکا ابتدا به وسیله ی پاسداران وارسی می شود، بعد عده ای وارد آن می شوند، درها را می بندند و از ورود مردم جلوگیری می کنند.  در حقیقت "اشغال" سفارت با محاسبه  کامل انجام پذیرفت و مثل همیشه از این که توده ها در این امر شرکت کنند، ممانعت به عمل آمد، زیرا اگر توده ها ابتکار عمل را به دست گیرند، آنوقت مجالی برای زدوبند و مصالحه باقی نمی گذارند.  توده ها فقط "حق" دارند برعلیه آمریکا شعار دهند و فردا که کار آقایان فیصله یافت، باید همه  این مسائل را فراموش کنند.

 

     اگر واقعاً هدف شما مبارزه با امپریالیسم است، چرا تاکنون تمام منافع اقتصادی و بنیادی آمریکا در ایران حفظ شده و از آن حراست می شود؟  هزینه  هنگفت خرید اسلحه و وسائل یدکی ابزارهای جنگی که امروز شما به وسیله آن ها خلق کُرد و سایر خلق ها را به خون می کشید، به جیب چه کسانی جُز دولت و سرمایه داران آمریکائی سرازیر می شود و قراردادهای میلیارد دلاری شما با امپریالیسم ژاپن و آلمان و غیره به نفع چه کسانی جُز امپریالیست های چپاولگر تمام می شود؟

 

     در شرایطی که وابستگی و چپاول امپریالیستی کماکان وجود دارد، آنوقت اشغال سفارت را مبارزه  ضدامپریالیستی قلمداد می کنند.  در چنین شرایطی بسیار طبیعیست که آقای خمینی به چریک های فدایی خلق بتازد و سعی کند کارنامه  درخشان مبارزات آن ها را لکه دار سازد، زیرا این چریک های فدایی خلق هستند که لحظه ای منافع خلق و زحمت کشان را فراموش نمی کنند و کسانی را که آرزوی بندوبست با امپریالیسم را درسر می پرورانند، آرام نمی گذارند.  کج راه آقای خمینی با راه راستین چریک های فدایی خلق درست بر سر مصالح کارگران و زحمت کشان است که در مقابل یکدیگر قرارمی گیرند.

 

     آینده با وضوح تمام نشان خواهد داد که آقای خمینی و یارانش این بازی را به چه منظوری به راه انداخته اند.  آینده نشان خواهد داد که هدف آقای خمینی از این همه هیاهو، نه پرورش روحیه ی انقلابی و ضدامپریالیستی توده ها و نه برای پیشبرد مبارزه ی ضدامپریالیستی، بلکه برای جلب حمایت هرچه بیشتر و تحکیم رابطه  خود با امپریالیست ها است.  آینده نشان خواهد داد که چگونه دستگاه های تبلیغاتی با توطئه  سکوت و با به راه انداختن جریان های انحرافی، خاطره ی اشغال سفارت را از ذهن مردم خواهند شُست.

 

     و اما چریک های فدایی خلق ایران مصممانه و با عزمی آهنین به مبارزه ی ضدامپریالیستی و ضدارتجاعی خود ادامه خواهند داد و همگام با مبارزات انقلابی توده ها از کوچک ترین اقدام ضدامپریالیستی مردم حمایت خواهند کرد و با تمام قوا در بسط و گسترش آن خواهند کوشید و قاطعانه فریبکاران و دغلکاران را افشاء خواهند نمود.  آن ها با ایمان تزلزل ناپذیر خود به قدرت توده ها و آینده  ظفرنمون مبارزات آن ها، لحظه ای در این مبارزه درنگ نخواهند کرد و همواره به عهد خونینی که با خلق خود برای پیکار با امپریالیسم و در رأس آن امپریالیسم جنایتکار آمریکا و سگ های زنجیریش بسته اند، وفادار خواهند ماند.

 

 

مرگ بر امپریالیسم جهانخوار به سرکردگی امپریالیسم آمریکا!

مــــــــــــرگ بر دغلکــــــــــــــاران و فریبکـــــــــــــــــــــاران!

مــــــــــــرگ بر امپریالیســـــــــــــــــــم و سگ های زنجیریش!

 

با ایمـــان به پیروزی راهمان

چریک های فدایی خلق ایران

17/ 8/ 58

 

 

 

اعلامیه شماره: 14