مريم

 

تأثيرات ويران کننده بحران اقتصادی سرمایه داری بر زندگی زنان طبقات پائین!

يکی از مشخصه های مهم بحران های اقتصادی در نظام سرمايه داری، تشديد ظلم و ستم های ذاتی اين سيستم و تعميق هرچه بيشتر اختلافات طبقاتی است. نگاهی گذرا به نتايج خانمانسوز اين بحرانها به روشنی نشان می دهد که بيشترين خسارات ناشی از اين بحران ها به زنان و دختران جوان طبقه کارگر و طبقات پائین جامعه وارد شده است.

گزارش های تحقيقاتی مختلف، با استفاده از آمار و ارقام نشان می دهند که بحران اقتصادی جاری و سياست های ضدکارگری ای که طبقه سرمايه دار جهانی برای مقابله با بحران به کار گرفته، تأثيرات مخربی بر زندگی طبقات محروم گذاشته است. اما اين تأثيرات ويران کننده، زندگی زنان را بيشتر از مردان و دخترها را خيلی بيشتر از پسرها و کودکان را خيلی بيشتر از بزرگسالان، تحت تأثير قرار داده اند. آمار نشان می دهند که تفاوت های بزرگی ميان وضعيت دخترها و پسرها از نظر تغذيه و بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، بهره کشی،  خشونت و آزار جسمی و روحی، و شرايط زندگی کودکان کار و ... وجود دارند.

در جريان هر بحران اقتصادی در اين نظام، بيکاری گسترش يافته و خدمات عمومی کاهش می يابد. حتی در زمینه کاهش خدمات عمومی مانند خدمات بهداشتی و درمانی و آموزشی و غيره نیز بيشترين تأثيرات آن را می توان در شرايط زندگی زنان، به خصوص در کشورهای تحت سلطه مشاهده کرد، واقعيتی که حتی گزارشات نهاد های سرمايه داری هم قادر به کتمان آن نمی باشند.

واقعیت فوق در گزارشی تحقيقی تحت عنوان "تأثير بحران اقتصادی روی وضعيت دختران و زنان جوان" تحت عنوان تأثير سياست های رياضت اقتصادی به قلم "نيکلا جونز" و "ماريا استاوروپاولو" که در ژانويه ۲۰۱۳ در سايت "طرح بين الملل و مؤسسه توسعه خارج از کشور" منتشر شد، با ذکر آمارهای گوناگون عرضه شده که در اینجا به آن می پردازیم.

"ترک تحصيل در ميان دخترهای خانواده های محروم حدود ۷ درصد بيشتر از پسرها بوده است. و در ازای هر يک درصد کاهش توليد ناخالص ملی، تعداد مرگ و مير در نوزادان دختر ۷۰۴ درصد و در ميان نوزادان پسر ۱۰۵ درصد افزايش يافته است."(1)

يکی از دلايل وجود تفاوت ميان وضعيت زندگی دخترها و پسرها، فرهنگ زن ستيزی است، فرهنگی که زاده جامعه طبقاتی بوده و در دوران سطله جهانی سرمايه داری توسط طبقه سرمايه دار تشديد و بازسازی می شود. به عنوان مثال، وقتی که فقر و گرانی و بيکاری افزايش می يابد، به دليل گستردگی نفوذ اين فرهنگ دختران خانواده های زحمتکش زودتر وادار به ترک تحصيل می شوند. بودجه ناچيزی که خانواده برای دارو و درمان دارد، بيشتر به درمان پسربچه ها اختصاص می يابد که نان آوران آينده خانواده هستند. زنان کمتر از مردهای خانواده که نان آوران اصلی هستند، غذا می خورند و به دخترها کمتر از پسربچه ها غذا داده می شود. اين مسئله در سالهای اخير به خصوص در بنگلادش و کامبوج منجر به افزايش ناگهانی بيماری و مرگ در اثر سوءتغذيه در ميان زنان و دختربچه ها شد. دخترها در سنين پائين وادار به ازدواج می شوند و سن کم و سوءتغذيه منجر به افزايش مرگ زنان جوان در هنگام بارداری و زايمان می شود.

از طرف ديگر، از آنجا که زنان و دختران نقش اصلی نگهداری از کودکان را به عهده دارند، و از آنجا که در اثر افزايش بيکاری، تعداد زنان نان آور خانواده (هم در کشورهای متروپل و هم در تحت سلطه) وسيعأ افزايش يافته، افزايش بيماری و مرگ در ميان زنان نهايتأ به وضعيت همه خانواده ضربه زده و کل جامعه از آن تأثير می گيرد. وقتی که دختربچه ها وادار به کار می شوند، عمومأ به خدمتکاری در خانه های ثروتمندان پرداخته و يا جذب بازار کار سياه و غيررسمی، و قربانيان بی پناه انواع ظلم و ستم و حتی تجاوز جنسی می شوند. اين نوع ستم به دختران پنهان بوده و حتی در آمارها مورد اشاره قرار نمی گيرند. فقط علايم خارجی آنها، مثل افزايش ناگهانی بيماری ايدز در ميان دختران ۱۵ تا ۲۴ سال در کشورهای فقير آسيا و آفريقا (به خصوص در اثر افزايش تن فروشی که يکی از نتايج افزايش بيکاری و فقر است) سندی بر وجود اين نوع ظلم و ستم های مخفی است. (2)

در کشورهای توسعه يافته نيز، به دليل افزايش بيکاری در ميان زنان نسبت به مردها، و کاهش هرچه بيشتر دستمزدهای زنان نسبت به مردها، خانواده هايی که نان آور اصلی شان زنان هستند، در فقر و مشکلات بيشتری نسبت به خانواده های ديگر به سر می برند. افزايش بيکاری و افزايش مخارج تحصيل در کشورهای صنعتی نيز منجر به افزايش تن فروشی و تجارت مواد مخدر در ميان دختران و پسرهای جوان شده است. در منبع ذکر شده، از وب سايت هايی نام برده شده که دخترها و پسرهای جوان را برای تن فروشی در اختيار ثروتمندان فاسد قرار می دهند.

مشاهده رنج ها و زخم های اجتماعی و فقر و فلاکتی که گريبان گير طبقات محروم جهان گشته، و آگاهی بر اين واقعيت که اين فقر و فلاکت، سراسر زندگی طبقات محروم و آينده فرزندانشان را هرچه بيشتر تحت تأثير قرار خواهد داد، بسيار دردآور است. اما آنچه که اميد را در دل انسانهای آگاه زنده نگه می دارد، رشد مبارزات و خيزش های اجتماعی در جهان و به خصوص در ميان جوانان آگاه کشورهای تحت ستم می باشد. مبارزاتی که می روند تا دست امپرياليسم به مثابه بالاترين مرحله سرمايه داری را بر جهان کوتاه کنند، مبارزه ای که تنها راه نجات از وضعيت سياه موجود است. 

زيرنويس ها:

1-      اين گزارش تحقيقی را می توانيد از طريق لينک زير مطالعه کنيد: http://www.odi.org.uk/publications/7213-global-financial-crisis-recession-women-girls-gender-inequality

2-       در منبع بالا آمار ها ی زيادی در اين زمينه ها ارائه شده است.