گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی طبقه کارگر!

 

 

اول ماه مه امسال، کارگران جهان در شرایطی روز جهانی خود را پاس می دارند  که نظام ظالمانه سرمایه داری در همه جای جهان، حقوق و دستاورد های مبارزاتی طبقه کارگر را آماج حملات خود قرار داده است.

 

سرمايه داری جهانی که عامل اصلی فقر و فلاکت، بيکاری، تورم، بی خانمانی، ستم ملی، جنگ و ساير ناهنجاری های اجتماعی  در جهان است در غياب طبقه کارگر متشکل و سازمان يافته در سطح بین المللی و در شرايط فقدان يک رهبری کمونيستی انقلابی، يکه تاز ميدان گرديده و در تلاش است تا هرگونه حق و حقوق کارگران جهان و به ويژه کارگران کشورهای تحت سلطه را از آنها سلب نمايد.

 

سرمایه داری انحصاری جهانی در حاليکه در کشورهای تحت سلطه، کارگران را از بسیاری از  حقوق برحق شان محروم ساخته، می کوشد اين بی حقوقی را به کارگران کشور های متروپل نيز تحميل نمايد.

 

در ایران، امپرياليسم جهانی با کمک همه جانبه خود به رژيم سرکوبگر جمهوری اسلامی، شرايطی ايجاد کرده که در آن کارگران ما عليرغم کار طاقت فرسای شان در فقر و فلاکت گرفتار آمده و اين وضع هر سال وخیم تر و وخیم تر می شود. در چنين شرايطی ست که در حالیکه کارگران ايران فاقد هرگونه تشکل مستقل کارگری می باشند، رژيم ديکتاتوری حاکم در چارچوب سیاست های فریبکارانه اش، از برگزاری "آزادانه" اول ماه مه و اجازه دادن به کارگران برای راهپیمائی در خيابان ها صحبت می کند. البته کارگران فقط بايد در مسير بسيار کوتاهی (در تهران از ميدان مخبرالدوله تا بهارستان) راهپيمائی نمايند که  آنهم صدالبته زير "رهبری" خانه کارگر ضدکارگری جمهوری اسلامی صورت خواهد گرفت. با توجه به همه محدوديت ها و ترفندهائی که برای راهپيمائی کارگران در روز اول ماه مه در نظر گرفته شده، علیرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر رژيم، اعلام داشته است که به هيچ وجه "اين راهپيمائی بر عليه نظام نيست".

 

چنين است که رژيم ضدکارگری جمهوری اسلامی در حاليکه مدعی می شود برگزاری جشن روز اول ماه مه در ايران آزاد است آن را از محتوای واقعی خود خالی می کند! چگونه ممکن است کارگران در ايران به طور "آزاد" در  اول ماه مه به خیابان ها بیایند، ولی بر عليه نظام موجود که بانی و موجد همه بدبختی های آنها و جناياتی است که در حق طبقه کارگر اعمال می شود، حرکت نکنند!؟ اساسا اول ماه مه روزی است که طبقه کارگر ضديت خود بر عليه نظام سرمايه داری را اعلام می کند. در ايران نيز اگر قرار باشد طبقه کارگر "آزادانه" در اول ماه مه دست به راهپيمائی بزند شعارها و خواست های طبقاتی خود را سر خواهد داد و خواستار نابودی نظام سرمايه داری و سرنگونی حکومت سرمايه داران وابسته در ايران خواهد شد. تنها به عنوان نمونه می توان پرسيد که چگونه ممکن است در کشوری که بنابه گفته دبير کل به اصطلاح "خانه کارگر"اش، علیرضا محجوب، "42درصد" از کارگران اش به صورت "قراردادی" مشغول کارند، کارگران به خیابان ها بیایند و علیه نظام سرمايه داری وابسته ايران و عليه رژيمی که نگهدارنده آن است، دست به اعتراض نزنند!؟ امروز ديگر شرايط طاقت فرسای زندگی کارگران ايران بر کسی پوشيده نيست. به طور رسمی حدود نيمی از کارگران ايران به صورت قراردادی کار می کنند؛ يعنی هیچگونه امنیت شغلی ندارند و از هیچگونه بیمه اجتماعی نیز برخوردار نمی باشند و به طور کلی عملا زير پوشش همان قانون کار ادعائی خود رژيم نيز قرار ندارند. و اين در شرايطی است که تمامی کارگران کارگاه های زير پنج نفر از شمول قانون کار خارج شده اند و کارگران کارگاه های زير ده نفر نيز از شمول حدود 30 ماده قانون کار خارج گرديده اند. به واقع سرمايه داری وابسته ايران و رژيم حافظ اش، جمهوری اسلامی، در اين سال ها کارگران ايران را دسته دسته از شمول قانون به اصطلاح کارشان نيز خارج ساخته و شرايط استثمار و چپاول هر چه بيشتر کارگران را کاملا تسهيل نموده اند. از سوی ديگر می بينيم که کارفرمايان دسته دسته کارگران را به بهانه های مختلف اخراج کرده و با جلو گيری از افزايش دستمزدها در حد نرخ تورم، آنها را در ابعاد هر چه بيشتری در فقر و فلاکت غوطه ور ساخته و در چنين شرايطی حتی از پرداخت همين حداقل حقوق رسما پذيرفته شده آنها نيز سر باز می زنند. برای درک ابعاد گسترده جهنمی که کارفرمايان برای کارگران ما بر پا ساخته اند نگاهی به سطح بسیار نازل زندگی کارگران و ابعاد فقر آنان، شدت استثمار زنان شاغل، کار کودکان و اشاعه اعتياد و نرخ بالای خودکشی در صفو ف کارگران، خود به اندازه کافی گوياست.

 

 

واقعیت این است که کارگران با همه وجود خواهان نابودی آن شرايط جهنمی هستند که در آن بسر می برند. اما ضعف اساسی آنها برای مقابله با اين شرايط دهشتناک، پراکندگی صفوف شان، فقدان تشکل های مستقل کارگری و عدم برخورداری از يک سازمان انقلابی کمونيستی می باشد. در شرايطی که بدون نابودی نظام سرمايه داری وابسته و بدون سرنگونی رژيم سرکوبگر جمهوری اسلامی امکان دستيابی به رهائی فراهم نمی گردد، تجربه ثابت کرده که بدون تلاش جهت فائق آمدن بر پراکندگی صفوف طبقه کارگر و بدون هدايت مبارزات طبقه به وسيله سازمانی انقلابی که با توجه به سلطه ديکتاتوری بتواند ادامه کاری لازمه مبارزه سياسی را تضمين نمايد، امکان پيروزی به دست نمی آيد. اين وظيفه ای است که شرايط در مقابل همه انقلابيون کمونيست و کارگران پيشرو قرار داده است. روز جهانی کارگر را با گام برداشتن در اين راستا پاس بداريم.

 

 

زنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!

مرگ بر رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!

برقرار باد جمهوری دمکراتیک خلق، به رهبری طبقه کارگر!

زنده باد انقلاب! زنده باد کمونیسم!

 

با ایمان به پیروزی راهمان

چریکهای فدايی خلق ایران

5 ارديبهشت 1383