به نقل از : ماهنامه کارگری ، ارگان کارگری چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 34 ، پانزدهم آبان ماه 1395

 

 

"خانه کارگر" و فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری

 

معاون روابط بین‌المللی "خانه کارگر" جمهوری اسلامی خبر داد که فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (WFTU)، علیرضا محجوب از مسئولین "خانه کارگر" و نماینده مجلس شورای اسلامی را به عنوان نایب رئیس این فدراسیون جهانی انتخاب کرده است. دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی و خانه ضدکارگری اش می کوشند این امر را به حساب موفقیت کارگران ایران گذاشته و آن را یکی از پیروزی های طبقه کارگر ایران جا بزنند. در حالی که نه محجوب نماینده کارگران ایران بوده و می باشد و نه "خانه کارگر" تشکلی مستقل و مدافع منافع کارگران می باشد.  واقعیت این است که خانه کارگر یک تشکل دولتی و اسلامی است که بر بستر سرکوب وحشیانه تشکل های کارگری مستقل که پس از قیام بهمن شکل گرفته بودند، توسط طبقه حاکم شکل گرفت. کارگران ما به عینه دیده اند که این تشکل ضدکارگری از اولین روز به وجود آمدنش وظیفه ای جز کنترل و سرکوب مبارزات کارگران نداشته است. در نتیجه، انتخاب یکی از گردانندگان رسوای تشکل ضدکارگری و دولتی موسوم به "خانه کارگر" توسط فدراسیون مزبور فاقد هر گونه ارزشی برای طبقه کارگر تحت ستم و محروم می باشد.

 

از طرف دیگر انتخاب دبیرکل یک نهاد ضدکارگری در جمهوری اسلامی به عنوان نایب رئیس "فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (WFTU)" ماهیت این تشکل جهانی که تحت نام کارگر فعالیت می کند را نیز برملا می سازد. این فدراسیون در شرایطی که در کشور ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی یک اتحادیه کارگری واقعی و مستقل از دولت و قادر به نمایندگی از منافع کارگران وجود ندارد و هر گونه تلاش کارگران مبارز برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری با تعقیب و پیگرد و زندانی و شکنجه شدن کارگران مواجه می گردد، یکی از مسئولین "خانه کارگر" که مسئولیت اصلی اش سرکوب کارگران ایران می باشد را به معاونت خود برگزیده است. همین واقعیت نشان می دهد که این فدراسیون نه فقط به شرایط طبقه کارگر ایران بی اعتنا می باشد بلکه بر بستر سیاست های سازشکارانه و ساختار غیرکارگری خود از یک طرف، و دست و دل بازی رژیم جمهوری اسلامی در صرف پول برای جلب توجه چنین نهادهائی که به واقع نهادهای بورژوائی هستند از طرف دیگر، این امکان را به رژیم جمهوری اسلامی، این رژیم تا مغز استخوان کارگرستیز داده است تا یکی از نهادهای ایدئولوژیک و اسلامی که در واقع بخشی از ماشین سرکوب رژیم در محیط های کارگری می باشد را به جای تشکل کارگری جا زده و علیرضا محجوب، یکی از مسئولین ضد کارگر "خانه کارگر" را به نایب رئیسی این فدراسیون برساند.

فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در شرایطی به پذیرش رسوای نمایندگان کارگرنما و فریبکار جمهوری اسلامی با عنوان "نمایندگان" کارگران ایران در نهاد خود تن می دهد که نگاهی گذرا به اساسنامه "خانه کارگر" و شوراهای اسلامی کار جمهوری اسلامی به روشنی نشان می دهد که در شرایطی که کارگران ایران با اعتقادات گوناگون و با باور به ادیان مختلف و یا عدم اعتقاد به هر دین و مذهبی در زیر سقف کارخانه در کنار هم مشغول کار بوده و استثمار می شوند و به همین اعتبار دارای سرنوشت و منافع مشترکی می باشند، چنین نهادهای رژیم ساخته نمی توانند تشکل صنفی کارگران ایران باشند. "خانه کارگر" در مرامنامه اش خود را چنین تعریف کرده است: "به منظور نیل به اهداف والای اسلام ناب محمدی، خانه کارگر به عنوان یک تشکیلات معتقد به ولایت فقیه و ملتزم به قانون اساسی" تشکیل شده است. همچنین می دانیم که بر اساس قانون شوراهای اسلامی کار، تنها کسانی می توانند عضو این شوراها شوند که "التزام عملی به اسلام، ولایت فقیه و وفاداری به قانون اساسی" را در عمل پذیرفته و ثابت کرده باشند. همین واقعیات نشان می دهند که با توجه به این که بی شک همه کارگران معتقد به "اسلام ناب محمدی" و ملتزم به "ولایت فقیه" نمی باشند این تشکل ها نمی توانند تشکل صنفی مستقل کارگران ایران باشند.

 

از سوی دیگر هر کارگر آگاهی می داند که بر اساس مواد ۳ و ۴ مقاوله‌نامه ۸۷ سازمان بین‌المللی کار "مقامات دولتی باید از هرگونه مداخله‌ای که منجر به محدودیت" حق کارگران در تدوین آزادانه اساسنامه و آئین‌نامه‌های تشکل مستقل شان شود ، خودداری نمایند. اما فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری نمی خواهد به روی خود بیاورد که چه خانه کارگر و چه شوراهای اسلامی کار در ایران کاملا زیر نظر دولت بوده و التزام شان به "ولایت فقیه" یعنی رأس دیکتاتوری رژیم حاکم را به طور رسمی اعلام کرده اند؛ و از این رو به هیچ وسیله ای نمی توان خانه کارگر و شوراهای اسلامی را نهادهای صنفی مستقل کارگری و یا اتحادیه کارگری تلقی نمود. بنابراین "فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (WFTU)" در مقابل این پرسش قرار دارد که بر چه مبنائی تشکل های رژیم ساخته را تشکل های کارگری خوانده و یکی از مهره های سرکوب گر جمهوری اسلامی را نماینده کارگران ایران قلمداد نموده است؟

 

یافتن پاسخ به سوال فوق چندان مشکل نیست و می توان دید که در دوره پسابرجام و بهبود روابط با غرب و در شرایط نشانه های تشدید هجوم سرمایه های امپریالیستی به ایران، فدراسیون جهانی با پذیرش یکی از عناصر حکومتی و ضدکارگری جمهوری اسلامی، آن هم به عنوان "نایب رییس"، آگاهانه می کوشد تا چهره رژیم جمهوری اسلامی و ارگان های ضدکارگری اش را در انظار عمومی بزک نموده و این گونه جلوه دهد که در ایران تحت سلطه رژیم کارگرستیز و ضدخلقی جمهوری اسلامی، تشکل های مستقل کارگری وجود دارند؟

 

جالب است به این نکته هم توجه شود که هر چه نهادهای رژیم ساخته در محیط های کارگری در میان کارگران ایران رسواتر و منزوی تر می شوند، پشتیبانان خارجی رژیم بنا بر منافع استثمارگرانه خویش، این نهادهای رسوا را بیشتر پر و بال می دهند. تنها نگاهی به مبارزات و اعتراضات کارگران در سال های اخیر نشان می دهد که چگونه در برخی از کارگاه ها کارگران رسما خواهان انحلال شوراهای اسلامی کارگری شده اند. همان شوراهائی که از طرف جمهوری اسلامی به جای تشکل های کارگری جا زده می شوند و بالطبع "فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (WFTU)" نیز با تکیه بر آن ها با هیئت دولتی جمهوری اسلامی به مثابه نمایندگان کارگران ایران برخورد کرده است.

 

حتی نگاهی گذرا به برخی اخبار و گزارشات کارگری در تأئید واقعیت فوق قرار دارد. از جمله به گزارش خبرگزاری هرانا در ۱۷ دی ماه سال گذشته حدود ۶۰ نفر از رانندگان شرکت واحد ضمن شکایت از عملکرد شوراهای اسلامی کار در این شرکت ، خواهان انحلال این شورای اسلامی شدند. یا کارگران کارخانه "فولاد و چدن" درود در ۷ مهر ماه و در یازدهمین روز اعتراض صنفی خود خواهان انحلال شورای اسلامی و برگزاری دوباره انتخابات جهت تشکیل نهاد صنفی شدند. یا فراموش نکرده ایم که ۴۰۰ نفر از کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابرات راه دور شیراز وقتی که در ۱۰ خرداد ماه در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات شان در مقابل در کارخانه چادر زدند، یکی از دلائل این اعتراض را عدم پیگیری خواست های شان از سوی نمایندگان کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان فارس اعلام نموده و به این وسیله نارضایتی خود را از این شوراهای اسلامی نشان دادند. همه این فاکت ها نشان می دهند که کارگران ما شوراهای اسلامی و خانه کارگر را به هیچ وجه نهادهای کارگری تلقی نکرده و آن ها را ابزار نفوذ جمهوری اسلامی در محیط های کارگری می دانند. بنابراین انتخاب یکی از مسئولین چنین نهادهائی به عنوان نماینده کارگر ایرانی در فدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری تنها به معنی نادیده گرفتن خواست ها و تمایلات واقعی طبقه کارگر ایران از طرف این نهاد بین المللی بوده و جلوه آشکاری از بده بستانی است که جمهوری دار و شکنجه با چنین نهادهائی به راه انداخته است.

 

واقعیت این است که صفوف طبقه کارگر ایران در طول ۳۸ سال حاکمیت جمهوری اسلامی به زور سرنیزه مزدوران جمهوری اسلامی و ارگان های سرکوبش و از جمله خانه کارگری ها در پراکندگی کامل قرار گرفته و اتفاقا بی تشکلی و فقدان سازمان یکی از خودویژگی های موقعیت سیاسی طبقه کارگر ایران را تشکیل می دهد. از طرف دیگر نهادهایی نظیر خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار هر روز بیش از پیش به مانع و در نتیجه آماج مبارزات کارگران ایران بدل می گردند. مسلم است که با توجه به چنین واقعیتی انتصاب علیرضا محجوب که یکی از مسئولین اصلی "خانه کارگر" می باشد به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری موجب فریب کارگران مبارز ما که کمترین اعتمادی به خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار ندارند ، نمی شود. بلکه برعکس، این امر ماهیت چنین نهاد بین المللی را افشا کرده و بی اعتباری هر چه بیشتر آن در انظار صدها هزار تن از کارگران محروم ایران و همچنین کارگران آگاه و مترقی دنیا را فراهم خواهد کرد.