به نقل از : ماهنامه کارگری ، ارگان کارگری چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 18 ، تیر ماه 1394

 

 

طبقه کارگر و لغو تحریم ها!

یکی از تم های تبلیغاتی دولت روحانی برای فریب کارگران که اخیراً با حرارت هر چه بیشتری هم مطرح می شود مربوط به توافق هسته ای وین می باشد. پس از این توافق، مبلغین آشکار و پنهان این دولت با هزار ترفند سعی دارند به کارگران بقبولانند که با مذاکراتی که انجام داده اند ، تحریم ها لغو گشته و دولت از یک طرف در فروش نفت محدودیت های سابق را نداشته و در عین حال امکان استفاده از پول های بلوکه شده را به دست خواهد آورد و از طرف دیگر سرمایه های خارجی هم وارد بازار ایران شده و با سرمایه گذاری های خود باعث رشد تولید گشته و با بیکاری مقابله خواهد شد. با ارائه ی چنین تصویری از پی آمد توافق هسته ای، آن ها با فریبکاری عنوان می کنند که گویا نتیجه به سود کارگران و زحمتکشان شده و زندگی آن ها رو به بهبود خواهد رفت. مثلاً وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با این ادعا که گویا "دولت تدبیر و امید" روحانی "توانست با شش قدرت دنیا بنشیند و برای اولین بار پرونده کشوری که در ذیل فصل ۷ منشور به شورای امنیت آورده شده بود با گفتگوی پیروزمندانه از آن خارج شد"، مدعی شده است که "امروز خوشحالیم که هم حق خودمان را گرفتیم و هم شرایطی را برای سرمایه گذاری فراهم کردیم. اکنون ممنوعیت صادرات صنایع دستی به آمریکا برداشته شده و امیدوارم کارگران قالیباف ما که عرصه خوبی برای آن ها به وجود آمده ، بتوانند از رونق این صنعت بهره مند شوند." اما دروغین و فریبکارانه بودن این تبلیغات را به طور هر چه عینی تر با رجوع به تجربه های زندگی واقعی می توان برملا ساخت.

تا آن جا که به دولت بر می گردد که گویا با لغو تحریم ها سرمایه گزافی نصیبش شده و از این طریق فرجی در زندگی کارگران خواهد گشود می توان خود واقعیت را گواه گرفت. کسی فراموش نکرده است که در دوره ای با بالا رفتن قیمت نفت میلیاردها دلار نصیب دولت شد اما این امر هرگز باعث نشد که کمترین بهبودی در وضع زندگی کارگران و زحمتکشان ما حاصل شود. در حالی که آن میلیاردها دلار باعث فربه تر شدن دولتمداران شد و تنها حساب های بانکی آن ها را پر تر کرد. پرونده دزدی های سرسام آور در رژیم جمهوری اسلامی بر همگان آشکار است و همه می دانند که چگونه هر دولتی در این رژیم بر سر کار آمده دولت فاسدی بوده و از رئیس جمهورش گرفته تا معاونین و مشاورین و خلاصه همه دست اندرکاران در درجه اول کوشیده اند درآمدهای دولت را به حساب های بانکی خود واریز کنند. بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که این بار نیز با لغو تحریم ها و فروش آزادانه نفت و سرمایه هائی که دولت فاسد روحانی به دست می آورد همان دزدی ها و بریز و بپاش ها صورت نگیرد که نتیجه همه این ها فربه تر شدن مشتی سیاستمدار و سرمایه داران در ارتباط با آن ها و افزایش فقر و بدبختی در جامعه خواهد بود. بنابراین از این جنبه واضح است که لغو تحریم ها بهبودی در زندگی کارگران و زحمتکشان به وجود نخواهد آورد.

در مورد این فریبکاری نیز که گویا سرمایه داران خارجی در ایران سرمایه گذاری کرده و این امر باعث رشد تولید و مقابله با بیکاری خواهد شد، اولاً همان سرمایه داران خارجی از قبل اعلام کرده اند که حجم سرمایه گذاری های شان در ایران زیاد نخواهد بود و تازه بیشتر شامل صدور کالا خواهد بود. ثانیاً عمق فریبکاری در این مورد آن گاه بیشتر عیان می شود که به عمق بحرانی که نظام سرمایه داری ایران (که با همه تار و پود خود به امپریالیسم وابسته است) در آن گرفتار می باشد توجه شده و به یاد آوریم که موج فزاینده بیکاری که امروز جامعه ایران را فرا گرفته زائیده بحران سرمایه داری حاکم بوده و این بیکاری در چنان ابعادی قرار دارد که چنان سرمایه گذاری هائی هرگز قادر به مقابله با آن نمی باشند. در واقع، این موج عظیم بیکاری از آن جا که زائیده بحران سرمایه داری حاکم است تا این بحران پا برجاست نه تنها فرو نمی نشیند بلکه همان طور که شاهدیم هر روز نیز فزونتر می گردد.

اما راجع به سخنان فریبکارانه وزیر کار دولت روحانی که گویا با از بین رفتن ممنوعیت صادرات صنایع دستی به آمریکا، این صنعت رونق گرفته و کارگران قالیباف از آن بهره مند خواهند شد، باید گفت که در مقابل چنین ادعائی نه فقط کارگران قالیباف بلکه همه کارگران و زحمتکشان ایران نمی توانند جز با پوزخند تمسخرآمیز با آن برخورد کنند. چرا که تجربه به آن ها آموخته است که صاحبان این صنایع همچون همه سرمایه داران در ایران با "رونق" دادن به کسب خود تنها بر شدت استثمار کارگران افزوده و باعث می شوند که کارگران در شرایط کار و زیست بسیار اسفناکی دست و پا زنند. از این رو اگر هم به اصطلاح رونقی در صنایع دستی به وجود آید این تنها باعث فربه تر شدن سرمایه داران این بخش خواهد شد نه این که تغییری در شرایط زندگی بسیار دشوار و اسف انگیز کارگران قالیباف به وجود آید.

 

بنابراین، همه واقعیات بیانگر دروغین بودن تبلیغاتی است که از طرف خود رژیم و نیروهای راست و سازشکار در ارتباط با گویا "بهره مند" شدن کارگران و زحمتکشان ما از لغو تحریم ها منتشر می شود. آن ها علت مشکلات کشور و رنج و درد ستمدیدگان را صرفا به گردن تحریم های قدرت های امپریالیستی انداخته و چنین جلوه می دهند که با لغو تحریم ها شرایط زندگی کارگران رو به بهبودی خواهد رفت. اما واقعیت این است که شرایط زندگی وخامت بار کارگران و زحمتکشان، ابعاد بسیار گسترده بیکاری در جامعه، کارتن خوابی و عوارض و مصیبت های فراوان ناشی از بیکاری در ایران صرفاً از تحریم ها ناشی نشده اند که با لغو تحریم ها از میان بروند. کارگران ما خود به خوبی می دانند که مثلاً قبل از تحریم ها هم دولت و سرمایه دارها دستمزدها را در حد رشد تورم افزایش نمی دادند، می دانند که قبل از تحریم ها هم از پرداخت حداقل حقوق پذیرفته شده امتناع می کردند. پس آن چه واقعی است و باید روی آن تأکید کرد این است که شرایط شدیداً طاقت فرسای کنونی که کمر کارگران و زحمتکشان ما را خم نموده حاصل سیستم سرمایه داری حاکم بر ایران و نتیجه بحرانی است که این سیستم دچار آن می باشد. ایران به عنوان یک کشور تحت سلطه امپریالیست ها دارای یک اقتصاد بیمار می باشد و از چنین اقتصادی نمی توان انتظاری جز آن چه عرضه می دارد داشت. تا زمانی که نظام سرمایه داری بر جامعه ما حاکم است برای کارگران در به همین پاشنه خواهد چرخید و فرجی در زندگی آن ها حاصل نمی شود. آن ها همچون مرغ عزا و عروسی چه در دوره رونق سرمایه داری و چه در دوره بحران آن باید جان بکنند تا سرمایه داران زالو صفت با مکیدن خون آن ها هر چه بیشتر فربه شوند، وضعی که در سیستم سرمایه داری وابسته ایران با نمود هر چه آشکارتری در مقابل دید همگان قرار دارد. از این روست که برای دست یابی به رفاه و آزادی و رهائی از ظلم و ستم، کارگران ما باید کل این نظام و رژیم جمهوری اسلامی به مثابه رژیم مدافع این سیستم را هدف مبارزات خود قرار دهند. تنها با رسیدن به چنین هدفی است که تغییری واقعی در زندگی کارگران به وجود خواهد آمد.