به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره   92 ، دی ماه 1385 

 

 

سربازان کشته شده آمريکايی مجددأ به خدمت در ارتش فرا خوانده شدند!!!

 

 

ارتش آمريکا با هدف افزايش تعداد سربازانش در عراق بعد از تعطيلات کريسمس برای حدود 5100  نفر سرباز و افسر که قبلأ در جبهه عراق جنگيده اند، نامه هايی فرستاده و از آنها خواستند که مجددأ برای رفتن به جبهه داوطلب شوند. جالب است که حدود 200 نفر از کسانی که اين نامه ها را دريافت کردند زخمی بوده و هنوز در بيمارستان به سر می برند و 75 نفر از آنها نيز قبلا در جبهه  جنگ کشته شده اند.دريافت اين نامه ها  اعتراضات و خشم و نفرت خانواده های سربازان زخمی و کشته شده راموجب شد . امری که  سران ارتش آمريکا را جهت جبران اين اشتباه به دست و پاانداخته است .

 

این اشتباهات وحشتناک، جدا از دلایل تکنیکی وقوع آنها، از یکسو نشانگر ابعاد تلاشی ست که مقامات ارتش آمریکا در جهت ترغیب مردم آمریکا برای پیوستن به ارتش این کشور به خرج می دهند تا بتوانند سياستهای ضد خلقی و جنگ طلبانه  دولت آمريکا را پيش ببرند. و از سوی دیگر این تلاشها نشان می دهد که مخالفت با سیاستهای جنگ طلبانه دولت بوش در سطح جامعه آمریکا گسترش یافته و ارتش آمریکا را برای جذب نیرو دچار مشکل ساخته است.

 

دولت آمريکا که برای پیشبرد سیاستهای امپریالیستی و گسترش دخالت نظامی خود در خاورميانه و آسيای مرکزی به تعداد بيشتری نيروی انسانی  نياز دارد، سربازانی را به جبهه می فرستد که هر روز تعداد بيشتری از آنها به صف مخالفين جنگ می پيوندند. طبق نظرخواهی ای که اخيرأ از 9000 سرباز آمريکايی توسط "تايمز نظامی" انجام شد، 41 درصد از سربازان از حمله نظامی آمريکا به عراق حمايت می کنند که از ميان آنها نيز فقط 38 درصدشان با افزايش تعداد سربازان در عراق موافقند و 13 درصد از اين سربازان خواهان پايان جنگ هستند. افزايش مخالفت مردم آمريکا با جنگ را می توان در مقايسه تعداد پرسنل فعال ارتش در سال 2006 و 1991 مشاهده کرد. در پايان جنگ سرد در سال 1991 با وجود اينکه اوضاع اقتصادی آمريکا بهتر از امروز بود، تعداد بيشتری از آمريکائيها راغب به استخدام در ارتش بودند.

اما با اينکه در طول 15 سال اخير بيکاری و فقر در آمريکا افزايش يافته و ميليونها نفر از مشاغل خود اخراج شده اند، طبيعتأ کار در ارتش بايد جزو مشاغل خوب به حساب آيد اما تعداد پرسنل ثابت ارتش از 730000 نفر در سال 1991 به 500000 در سال 2006 کاهش يافته است. آنها نيز اکثرأ به دليل نياز اقتصادی به کار در ارتش پناه برده اند. بيشتر سربازان جديد ارتش آمريکا دانش آموزان شهرستانی و روستايی هستند که توانايی مالی برای ادامه تحصيل و درنتيجه شرايط و امکان پيدا کردن شغل ديگری غير از ارتش را نداشته اند.

 

از سال 2001 تاکنون بيش از 1.4 ميليون آمريکايی به عراق و افغانستان فرستاده شده اند. بيش از 3300 نفر از آنها کشته و 53000 نفر زخمی شده اند. بيش از 3000 نفر دچار صدمات مغزی حاد شده اند و حدود 100000 نفر به خاطر عوارض ناشی از جنگ (عوارض فيزيکی و روحی غير از زخمی شدن در جبهه) تحت درمان هستند.

 

ارتش آمريکا به دليل کاهش تعداد متقاضيان، مجبور به پائين آوردن استانداردهای استخدامی خود و بالا بردن مزايای حقوقی سربازان و افسران شده است. در سال 2006 بيش از 26.7 درصد سربازان آمريکايی فاقد ديپلم دبيرستان بودند. افسرانی که 8 سال خدمت کنند نيز قادر خواهند بود که با شهريه های کمتری وارد دوره های تخصصی دانشگاه شوند. (چيزی شبيه به سهميه بندی های کنکور دانشگاه های ايران که به نهاد های مختلف رژيم جمهوری اسلامی نظیر سپاه و بسیج و ... تعلق می گيرد.) دکترها و دندانپزشکانی نيز که 4 سال بيشتر در ارتش کار کنند از 25000دلار تا 50000 دلار اضافه حقوق دريافت خواهند کرد. بيش از 30000 نفر غير آمريکايی نيز در ازای تسريع پروسه "شهروند شدن" به ارتش آمريکا پيوستند که تاکنون 100 نفر از آنها کشته شده اند.

 

سياستهای  اقتصادی- سياسی- نظامی هیات حاکمه آمريکا منجر به گسترش روندهایی (همچون کاهش خدمات عمومی آمريکا) شده که به افزايش روزافزون خشم و نفرت و مخالفت مردم با جنگ منجر گشته است. و اين تنها گوشه ای از بحرانهای داخلی دولت آمريکا می باشد که طبقه حاکمه تاکنون راه حل موثری برای خلاصی از آنها نيافته است.

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com