به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 101 ، آبان ماه 1386 

 

فريدون محمدی

 

پاسخ يکی از هواداران چريکهای فدائی خلق به یک اتهام!

 

بدنبال چاپ مصاحبه "پیام فدایی"، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران با رفیق محمود خلیلی از بازماندگان کشتار سال 67، اخیرا مطلبی تحت عنوان "حذف هویت سیاسی جان فشانان قهرمان کمونیست، با کدام توجیه و کدام منطق!" با امضای احمد موسوی در سایت سازمان فدائیان (اقلیت) درج شده، که در آن کوشش گردیده تا موجی از اتهامات بی پایه ولی مغرضانه به این نشریه منتسب گردد. ظاهرا انتقاد اصلی این است که نویسنده هنگام مطالعه "سرتیترهای" یکصدمین شماره پیام فدایی و رجوع به مصاحبه فوق الذکر متوجه شده که در جریان این مصاحبه تعلق سازمانی مصاحبه کننده و همچنین "هویت سیاسی" برخی از رفقای جانباخته سازمان چریکهای فدائی خلق ايران (اقلیت) مطرح نشده و به این ترتیب از نظر او گویا مصاحبه شونده و مصاحبه کننده، در یک اقدام "هولناک" و "نفرت انگیز"، "همگام" با یکدیگر "برای پرهیز از عنوان سازمان چریکهای فدایی خلق (اقلیت) در کنار نام "رفقای جانباخته در این مصاحبه، به "پیشبرد سیاست حذف هویت سیاسی جان فشانان کمونیست" و "کینه ورزی" و "عداوت" با سازمان فدائیان (اقلیت) پرداخته اند و... اما درست در چنین وضعیتی نویسنده در حالی که تحت لوای انتقاد به محمود خلیلی و پیام فدایی آشکارا موضع دفاع از سازمان فدائیان (اقلیت) را گرفته، تماما کوشيده است همین واقعیت را از خواننده مطلبش پنهان سازد. اتفاقا درست به همین دلیل است که نویسنده در انتهای نوشته خویش برای محکم کاری مطرح می کند که "امیدوار" است که "بحث" او در "دالان های بحث های انتزاعی خارج کشوری به بهانه رد یا دفاع از این سازمان یا بهمان تشکیلات سیاسی به مسلخ برده نشود". چرا که تنها دغدغه بحث او "دفاع از ارزش ها و پرنسیبهای کمونیستی" و "پاسداری از هویت سیاسی جانفشانان مبارز و کمونیست" است.

 

مسلما تا آنجا که اتهام پراکنی های مغرضانه نویسنده مطلب فوق، محمود خلیلی را هدف قرار داده، طبیعی ست که پاسخگوئی در این مورد به خود او مربوط می شود. اما از آنجا که در اظهارات نویسنده مطلب فوق، یک تلاش آشکار برای سازمان دادن حمله ای  مغرضانه به "پیام فدایی" و چریکهای فدائی خلق را می توان مشاهده نمود، به عنوان یکی از هواداران چریکهای فدایی خلق ايران لازم می دانم که با توضیح واقعیت برای افکار عمومی جنبش انقلابی، ضمن پاسخ به این اتهامات نادرست،  دلایل واقعی و اصلی چنین حمله ای را آشکار سازم.

 

نخستین نکته ای که در مطلب نامبرده یعنی "حذف هویت سیاسی..." جلب نظر می کند عبارت از این است که "منتقد" در طول این نوشته سعی کرده در پوشش انتقاد به محمود خلیلی مبنی بر عدم ذکر "هویت سیاسی" خویش به هنگام دستگیری و "جانفشانان کمونیست" و به بهانه درج یک زیر نویس یک سطری از طرف  "پیام فدایی" در آن مصاحبه (که صرفاً توضیح داده است که "اشرف" نام سازمانی رفیق گرانقدر زهرا بهکیش بود)، پیام فدائی را به باد حمله بگیرد و خود در نقش قهرمان مدافع "هویت سیاسی"، این عدم ذکر هویت سیاسی را "سیاستی هولناک" و "نفرت انگیز" و ... جا بزند. اما اگر چنین اتهاماتی را به گونه ای که نویسنده مزبور ادعا کرده است ناشی از بینشی بدانیم که با حذف آگاهانه هویت تشکیلاتی به قول خودش زخمی بر حنجره او می گذارد، چگونه است که این مدافع پیگیر "هویت سیاسی" در همان نوشته مملو از اتهامش به ديگران، کوچکترین تمایلی برای ذکر "هویت سیاسی" خویش نشان نمی دهد؟ آیا یک خواننده بی طرف محق است تا به همان "شیوه" و "منطق" نویسنده، او را به باد حمله گرفته و اين شيوه عمل او را "نفرت انگيز" و ... بخواند؟ و از طرف ديگر آيا نبايد کتمان هویت تشکیلاتی خویش در این نوشته از جانب او -  آن هم برای به عهده گرفتن نقش وکالت سازمان فداییان (اقلیت)، را محکوم نماید؟ آیا نویسنده در این مورد مطابق معیارهای مدعی پایبندی خویش به آنها، "حقیقت" و یا "نیمی از حقیقت" را کتمان نکرده است؟

 

جالب است توجه کنیم که اتفاقاً، نويسنده "حذف هويت سياسی..." در مطلب دیگری که با نام " یادواره کشتار زندانیان در تابستان 67" به مناسبت هجدهمین سالگرد این فاجعه در سال 2006 نوشته شده (و نسخه ای از آن در سایت سازمان فداییان (اقلیت) موجود است) از تعدادی از جانباختگان آن جنایت رذیلانه جمهوری اسلامی نام برده و به شخصیت مبارزاتی آنها اشاره می کند، اما او در این نوشته به هیچ وجه خود را ملزم ندیده است که هویت سیاسی آن مبارزین را ذکر نماید؛ و این کار را نکرده است. بنابراین، اگر قرار باشد به شیوه خودش با آن نوشته برخورد شود هر کسی می تواند از او بپرسد: حذف هویت سیاسی جان فشانان با کدام توجیه و کدام منطق!؟ و می باید همه اتهاماتی که وی به آن بهانه در مورد "پیام فدائی" ردیف کرده است را به خودش برگرداند. در آن نوشته وی از مبارزین دلیر چندی نام می برد بدون آن که طرح "هویت سیاسی" آن عزیزان، دغدغه اش باشد و بدون آن که "زخم" حذف هویت سیاسی آن جانفشانان را بر "حنجره" اش حتی احساس کند!  آیا همین مورد خود نشان نمی دهد که آن ادعای "حنجره" زخم شده را نباید جدی گرفت؟ و آیا این برخورد یک بام و دو هوائی نشان نمی دهد که این موضوع بهانه ای برای پیشبرد هدف دیگری است؟ بیاد داشته باشیم که در همان "پیام فدائی" شماره 100 سوالات مشخصی از سازمان فدائیان (اقلیت) شده است که آن سازمان از پاسخ به آنها طفره می رود و احمد موسوی هم آنها را دیده است. ولی تعمق روی آن سوالات و ملزم دانستن سازمان خود برای پاسخگوئی به آنها گویا هیچ زخمی بر حنجره نویسنده مطلب "حذف هویت سیاسی...." نمی گذارد. بر عکس ما یک مرتبه با این  اتهام از طرف وی مواجه می شویم که گویا "نشریه پیام فدائی ، ارگان چریک های فدائی خلق ...به رویکرد سیاست کینه ورزی کور با سازمان فدائیان (اقلیت)" در غلتیده است!! عجبا!!؟ پرسیدنی ست که براستی کدام نیاز و منافع، نویسنده مطلب فوق را وادار ساخته که یکمرتبه یاد طرح چنین اتهامی بیافتد؟  آیا این گونه برخورد کردن در واقع  پاسخ به شیوه سازمان فدائیان (اقلیت) به آن سوالات نیست؟ باید دید که این گونه گل آلود کردن آب برای گریز از پاسخگوئی به چه سوالاتی است و انحراف اذهان از موضوع اصلی به چه نیازی از آن سازمان پاسخ می دهد؟  در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهم داد. اما در مورد موضوع اخیر یعنی عدم ذکر هویت سیاسی جانفشانانی از طرف نویسنده مطلب فوق که در بالا به آن اشاره شد، بگویم که اگر می خواستم با "منطق" نویسنده "حذف هویت سیاسی..." پیش بروم باید می گفتم که او با "حذف هویت سیاسی" آن جانباختگان، حقیقت را ده ها بار سلاخی کرده است! و " رویکرد سیاست کینه ورزی کور" را در پیش گرفته است، "ارزشها و پرنسیبهای کمونیستی" را زیر پا گذاشته است و غیره.  یعنی اتهامات خودش نسبت به " پیام فدائی" را در مورد خودش تکرار می کردم.  اما در این مورد من هیچ اتهامی به او وارد نمی کنم.  شاید فراموش کرده باشد، شاید چون روی موضوع خاصی تمرکز داشته متوجه نبوده است که باید هویت سیاسی آن عزیزان را ذکر کند و دلایل مختلف دیگر.

 

واقعیت این است که تا آنجا که به سیاست و نقش "پیام فدایی" در مصاحبه با محمود خلیلی باز می گردد، این مصاحبه نه اولین و نه آخرین گفتگوی "پیام فدائی" با بازماندگان قتل عام سال 67 توسط رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی بوده است. هر خواننده بی طرفی می تواند به پرونده این گفتگوها نگاه کند و ببیند که هنگامی که مساله بر سر بزرگداشت یاد جانباختگان گرانقدر انقلاب رهایی بخش کارگران و خلقهای تحت ستم ایران و افشای جنایات دهشتناک رژیم مزدور جمهوری اسلامی و انتقال تجربیات زندانیان سیاسی به جنبش انقلابی است، "پیام فدایی" کوچکترین ملاحظه تنگ نظرانه ای در ارتباط با ذکر هویت سیاسی مصاحبه شونده و یا نام و هویت سیاسی جانباختگان، صرف نظر از مواضع سازمان و جریانی که این شهدای گرانقدر در صفوف آنان مبارزه می کردند نداشته و ندارد. نمونه هائی چون مصاحبه پیام فدائی با رفقا محمد اصفهانی و نصیر تبریزی که تعلق تشکیلاتی هر دو به هنگام دستگیری سازمان چریکهای فدائی خلق- اقلیت بود و این موضوع نیز با صراحت در آن مصاحبه ها قید و در پیام فدائی درج  شده، از آن جمله اند (رجوع کنید به پیام فدائی شماره 56 دی ماه 82 و پیام فدائی شماره 94 اسفند 85). اتفاقا هر کسی که بخواهد بدون غرض و پیشداوریهای جهت دار به مصاحبه پیام فدائی با محمود خلیلی نیز بنگرد خواهد دید که نخستین سوال پیام فدایی از او به این گونه است که:

 "پیام فدائی: با تشکر از این که این گفتگو را پذیرفتید. لطفاً خودتان را معرفی کنید و قبل از هر چیز بگوئید که در چه تاریخی و به چه اتهامی دستگیر شدید؟" (تاکید ها از من است).  آیا خود این سوال هیچ شکی را در این امر باقی می گذارد که اصولا برای پیام فدایی در این مصاحبه تنها چیزی که اهمیت ندارد تعلق سازمانی گذشته و یا حال مصاحبه شونده و از آن مهمتر نظرات و گرایشات فکری اوست؟  مسلم است که هر چه مصاحبه شونده مطرح می کرد همانند موارد دیگر، پیام فدائی همان را بدون کم و کاستی درج می نمود؛ و همان طور نیز عمل کرده است.

 

تا همین جا کافی ست تا گفته شود که با توجه به این واقعیات اگر بحث بر سر یک شیوه برخورد شرافتمندانه و کمونیستی بود، برای نویسنده مطلب فوق کافی بود تا پیش از حملات خصمانه به "پیام فدایی" در پوشش "انتقاد" به محمود خلیلی، با حداقل برخوردی جدی و مسئولانه زحمت کشیده و یک نگاه به سایت و آثار چریکهای فدایی خلق ایران (از نشریه پیام فدایی گرفته تا آثار و کتابهای مشخصی نظیر "بذرهای ماندگار" و "در جدال با خاموشی" نوشته رفیق اشرف دهقانی) که در ارتباط با مسایل زندان در دو رژیم ضد خلقی شاه و جمهوری اسلامی منتشر شده اند؛ بیاندازد؛ تا نام و تعلق سازمانی و حتی عکسهای بسیاری از جانباختگان عزیز مردم ما صرف نظر از تعلق سازمانی آنها را ببیند و آنگاه قضاوت کند که چگونه بر خلاف تمامی تنگ نظری های خرده بورژوایی حاکم در میان نیروها در این زمینه، چریکهای فدائی خلق با تعقیب سیاست ارج گذاری بر مقاومت و مبارزه بر علیه دشمن، هیچگاه این سیاست اصولی را به تنگ نظریهای گروهی آغشته نساخته اند. اتفاقا اگر در بررسی اتهامات فوق، دغدغه اصلی احمد موسوی جستجوی حقیقت می بود، آنگاه می شد به خود مصاحبه مورد بحث رجوع کند و ببیند که یکی از مسایل اصلی پیام فدایی در طرح سوال "آیا کسانی را می شناسید که در زندان به چهره های مقاومت تبدیل شدند؟ اگر آری لطفا نام آنها را بگویید"، دادن فرصت به شاهد زنده ای است تا مشاهدات عینی خود در زمان اسارت در چنگال جمهوری اسلامی را، در زمینه مقاومتهای قهرمانانه جانباختگان اسیر،  در هر حدی که می تواند در اختیار خواننده بگذارد. بدیهی ست که همانطور که از خود سوال بر می آید در این زمینه، مساله اساسی، نه تجزیه و تحلیل تعلق سازمانی جانباختگان، بلکه بازگو کردن حقایق مربوط به مقاومتهای حماسی آن مبارزین و انقلابیون از هر گروه و سازمان مبارز و انقلابی است. آنهم در شرایطی که سالهاست دشمن ضد خلقی با سر دادن  آوای شوم خویش و با استفاده از قلم مرتجعین و فرصت طلبان رنگارنگ و "تواب پروران" در صدد حقنه این دروغ بزرگ به مردم ستمدیده ایران است که گویا هیچ یک از جانباختگان و بازماندگان قتل عام زندانیان سیاسی (فارغ از تعلق سازمانی و تشکیلاتی شان در دهه 60 )، نتوانسته اند در مقابل دیکتاتوری خون آشام حاکم مقاومت کنند. در ضمن، این واقعیت نیز که برخی از سازمانهای فوق، امروز یا عملا موجودیت نداشته و یا بدامن دشمن پناه برده و یا برخی نظیر سازمان فداییان (اقلیت) در پیچ و تاب مبارزه طبقاتی حتی تاب بدوش کشیدن نام سازمان چریکهای فدائی خلق ایران – اقلیت را نیاوردند، تغییری در ارزشهای مبارزاتی کار این جانباختگان دلیر، انسانهای آزاده ای که جان خود را در راه پیشرفت تاریخ و تعالی توده ها فدا کردند، نداده و نخواهد داد. 

 

اما مساله اصلی بر سر چیست؟

 

آن چه که در مطلب "حذف هویت سیاسی جان فشانان قهرمان کمونیست، با کدام توجیه و کدام منطق!" در ورای انتقاد از محمود خلیلی و اتهام زنی های بی پایه به نشریه پیام فدایی دیده می شود، انعکاس خشم بی مورد سازمان فداییان (اقلیت) از طرح سوالاتی است که همه نیروهای جنبش انقلابی ایران در رابطه با طرح امپریالیستی "شهرزاد نیوز" از این سازمان دارند و "پیام فدائی" آن سوالات را در صدمین شماره خود در پاسخ به موضوعی در مقابل آن سازمان قرار داده است. سوالاتی که رهبران سازمان فدائیان (اقليت) در مقابل آنها سکوت نموده و به این ترتیب دفاع شرمگینانه ای را از آن طرح امپریالیستی به جنبش انقلابی القاء می کنند.

 

تمامی فعالین سیاسی و منجمله نویسنده مطلب "حذف هویت..."  که بحث های مربوط به طرح "شهرزاد نیوز" (که با بودجه امپریالیسم هلند براه افتاده است) و شرکت یکی از اعضای سازمان فداییان (اقلیت) در طرح مزبور را تعقیب کرده اند، بخوبی آگاهند که در نشریه شماره 100 پیام فدایی، مطلبی با عنوان "پاسخ به یک سوال! در باره سازمان فداییان (اقلیت)" وجود دارد. در این مطلب  به حوادثی که در جریان برگزاری مراسم مشترک یادبود قربانیان قتل عام سال 67 در سیدنی استرالیا اتفاق افتاد، (منظور شرکت نماینده سازمان فداییان (اقلیت) در حرکت مشترک با فعالین چریکهای فدایی خلق ايران در استرالیا و سپس اعلام کناره گیری وی از این حرکت به علت فشار رهبری این سازمان به او می باشد) اشاره شده  و سپس در پاسخ  به سوالاتی که در ارتباط با "موضع" چریکهای فدایی خلق در زمینه برخورد با سازمان فداییان (اقلیت) مطرح شده، ضمن توضیح ماهیت طرح امپریالیستی "شهرزاد نیوز" که یکی از اعضای سازمان مزبور سردبیری آن را به عهده دارد، چنین آمده است "... شهرزاد نیوز تنها یکی از این پروژه های رنگارنگ است که مخلوق سیاستهای امپریالیستی بوده و طبیعتا حرکت خود را نیز در چارچوب سیاستهای ضد انقلابی تامین کنندگان بودجه اش قرار داده است. ...به واقع آنچه اقليت می بايست پاسخ دهد و هنوز هم ملزم به پاسخ گوئی به آن می باشد اين بود که آيا پروژه شهرزاد نیوز را یک پروژه امپرياليستی می داند يا نه؟ و آيا شرکت فعال یکی از اعضای خود در چنين پروژه آلوده ای را اصولی می داند يا نه ؟ اگر پاسخ به اين سوالات آری است پس چرا قاطعانه در مقابل اين اقدام موضع نمی گيرد؟" در ادامه این مطلب  اضافه شده که " ما همچنان خواهان برخورد اصولی اقليت با اين مسئله و محکوم کردن هر گونه شرکت در اين پروژه هستيم. ... و هنوز هم معتقديم که شيوه برخورد اقليت با اين مسئله به هيچ وجه به نفع اين سازمان و جنبش انقلابی مردم ما نيست...". 

 

در خاتمه باید تاکید کنم  که به نظر من در جریان مصاحبه مورد بحث در "پیام فدایی"،  برخلاف پندارهای واهی نویسنده هیچ گونه "کینه و عداوتی" نسبت به سازمان فداییان اقلیت نمی توان مشاهده نمود. برعکس، از آنجا که نجات اقلیت از منجلابی که رهبری این سازمان در برخورد با طرح امپریالیستی شهرزاد نیوز خود را در آن افکنده، به نفع جنبش انقلابی ، تمامی جانباختگان این جنبش و به این اعتبار از همه بیشتر به نفع چریکهای فدایی خلق می باشد، نشریه پیام فدایی خواست خروج آنان از آن منجلاب را مطرح ساخته است.

 

اگر نویسنده مطلب "حذف هویت سیاسی..."به راستی ادعای ایستادن بر موضع دفاع از ارزشها و پرنسیب های کمونیستی و پاسداری از هویت سیاسی جانفشانان را دارد، آنگاه بهتر است تا نخست به جای اسیر شدن در جو ساخته شده برای اتهام پراکنی به نشریه پیام فدایی و دفاع از اعمال ناشایست سازمان فداییان (اقلیت)، سوالات مطرح شده در فوق در رابطه با "شهرزاد نیوز" را در مقابل رهبران این جریان قرار داده و از آنها پاسخی صریح و قاطع را خواستار شود؛ پاسخ صریحی که منطبق بر آرمانها و جوابگوی خون انقلابیونی چون اشرف بهکیش ها و منصور اسکندری ها باشد که در نبرد با دشمنان کارگران و زحمتکشان و همه توده های تحت ستم ایران جان باختند. چرا که با دفاع از طرح امپریالیستی شهرزاد نیوز نمی توان آرمان های آن جانباختگان را پاسداری نمود. این تنها راه نجات حقیقت از سلاخی شدن است.

 

6 نوامبر 2007 -  15 آبان 1386   

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com