غلام امیدوار

 

 

رد مقاومت و اشاعه تسليم

در جلسه گراميداشت خاطره جانباختگان سال 67 !

 

 

در تاریخ بیست و هفتم سپتامبر "جمعیت دفاع از حقوق بشر- جنوب کالیفرنیا" جلسه ای به مناسبت بیست و یکمین سالگرد قتل و عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و در گرامیداشت خاطره هزاران زندانی سياسی که در تابستان آن سال بوسيله جمهوری اسلامی به قتل رسيدند در دانشگاه "یو سی‌ ل ا "در شهر لوس آنجلس برگزار نمود.  حمايت برخی ازافراد تشکيل دهنده اين جمعيت از جناح اصلاح طلب حکومتی بر همگان عیان است و بر کسی پوشيده نيست که بسیاری از این افراد از خاتمی چی های دیروز هستند که حال از موسوی و بيرق سبز اش دفاع می کنند. به واقع دفاع از جمهوری اسلامی از طریق حمایت از جناح اصلاح طلب حکومتی بخشی از کارنامه اين افراد می باشد. برای آنها ديگر فرقی نميکند که اصلاح طلبی که پشت سرش سينه می زنند کسی باشد چون موسوی که در دوران نخست وزيری اش هزاران کمونيست و مبارز آزاديخواه را در تابستان سال 67 به قتل رساندند.  يعنی کسانی را به دار آويخته است که اينها برايشان دارند در لوس آنجلس مراسم بزرگداشت می گيرند!  دفاع اصلاح طلبان غير حکومتی يعنی افراد و نیروهای راست و سازشکار از جناحی از جمهوری اسلامی به رهبری موسوی يعنی يکی از مهره ‌های اصلی‌ تصمیم گیرنده در به قتل رساندن آن‌ عزیزان بدون آنکه کلامی در باره نقش اصلاح طلبان حکومتی  و بويژه موسوی در آن زمینه در این گونه میتینگ‌ها به زبان آورده شود بخوبی بیانگر ماهیت چنان میتینگ‌ها و استفاده کاسبکارانه برگزارکنندگان چنين مراسم هائی  از کشتار انقلابیون کمونیست و آزادیخواه را آشکار می سازد.

 

این میتینگ سه سخنران داشت ، محمدرضا معینی ، مینا انتظاری و مهدی اصلانی. سخنران اول به موضوع زندان و زندانی سیاسی پرداخت. او این موضوع را به سه دوره تقسیم کرد. دوره اوّل از نظرش از آغاز حکومت رضا خان قلدر آغاز گردید و تا دهه 50 ادامه داشت. دوره دوم را متعلق به دهه پنجاه و دوره سوم را دوران دهه ۶۰ اعلام نمود. این شخص گفت کتابی که از دوره اول باقیست کتاب "۵۳ نفر" است که کتابی است که "فاقد سندیت تاریخیست".  در برخورد به دهه پنجاه این فرد با ضدیت کینه توزانه و دروغ پردازیهای آشنایی که نمونه چنان دروغ‌هایی‌ را در کتاب وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به نام "چریک‌های فدایی خلق از اولین کنش ‌ها تا بهمن ۱۳۵۷" به کرات می توان مشاهده کرد، به یکی‌ از آثار تاریخی و بسیار موثر چریک‌های فدأیی خلق ایران کتاب "حماسه مقاومت" نوشته رفیق اشرف دهقانی اشاره کرده و حاضرین را به آن "رجوع" داد. پیش از آن‌ که به گفته‌های این فرد در باره "حماسه مقاومت" در این جا اشاره کنيم ، این را بايد گفت که این شخص برای زمینه چینی‌ به منظور تحریف مطالب کتاب "حماسه مقاومت" ابتدا چنین گفت "اساسا مقاومت در زیر شکنجه معنی‌ ندارد چونکه شکنجه موجب درد بر فردی که شکنجه بر او اعمال می‌‌گردد  می‌‌شود."  آیا این حرف از همان حرفهایی نیست که در این سالها از طرف راست‌ها برای نفی و ماست مالی‌ کردن مقاومت و ایستادگی زندانی سیاسی در زندان به مثابه عرصه ی از مبارزه طبقاتی و اصولا رّد هر گونه مبارزه رادیکال و انقلابی‌ از طرف توده‌ها شنيده شده و اشاعه يافته است؟  سخنران، محمدرضا معینی ، در ادامه صحبتهايش  گفت "خانم اشرف دهقانی برای توجیه مقاومت در زندان در کتاب حماسه مقاومت گفته شکنجه منجر به درد بر فردی که شکنجه بر او اعمال می‌ شود نمیگردد".  آیا این دروغ آشکار توهین به شعور آن بی‌ شمار انسانهایی که این کتاب را خوانده اند و تحت تاثیر این کتاب به مبارزه سیاسی و خصوصاً به صفوف چریک‌های فدایی خلق ایران پیوستند، نيست؟ که بسیاری از آنها هنوز در حیاتند و در راه رهایی کارگران و زحمتکشان از سلطه مناسبات ستمگرانه و استثمارگرانه سرمایه داری مبارزه می‌‌کنند؟ و آیا نام دیگری به جز دروغ پردازی وقیحانه بر این گونه حرفها می‌‌شود گذاشت؟ او در ادامه البته در مسیر کینه ورزی آشکار با دیدگاه و جریان انقلابی‌ ناخواسته حرفی‌ را زد که بیانگر بخشی از حقیقت می‌‌باشد و آن حقیقت آن است که بسیاری از جوانان دهه پنجاه با خواندن حماسه مقاومت و تحت تاثیر آن به مبارزه سیاسی و به صفوف چریک‌های فدایی خلق پیوستند او گفت "جوانان امروز بر خلاف جوانان دهه پنجاه که متأسفانه تنها کتاب حماسه مقاومت را در ارتباط با زندان برای گزینش داشتند کتابهای زیادی در این مورد برای انتخاب در دسترس" دارند. و در زمینه نوع "روایت" کتاب هم گفت "حماسه مقاومت نوشته خانم اشرف دهقانی به خاطر آنکه بر پایه یک ایدئولوژی  نوشته شده یک روایت رسمی‌ مانند روایت حکومتهای استبدادیست".  من که در این میتینگ حضور داشتم و کتاب هم همراهم بود با بلند کردن کتاب - هر چند با اعتراض گردانندگان میتینگ به بهانه اين که "نظم" میتینگ بهم می‌‌خورد مواجه شدم - گفتم "کتاب همراهم است و رفیق اشرف در کتابش چنین حرفی‌ را که شکنجه درد آور نیست نزده است" و از سخنران خواستم که نشان دهد در کجای کتاب اين حرف گفته شده است؟  اما سخنران همچون همه راستها که کارشان بدون تحريف و دروغ پيش نمی رود گرچه می ديد که مشت اش در مفابل جمعيت باز شده است به جای پاسخ گوئی ترجيح داد موضوع را با سکوت ماست مالی کند.  سکوتی که بار ديگر پرده از ماهيت راستهائی بر میدارد که مراسم بزرگداشت جانباختکان جريان قتل عام زندانيان سياسی را محل کمونیست ستیزی و عناد جویی با جریانات رادیکال، جریاناتی که در واقع آرمانها و اهداف آن‌ جانباختگان را پاس داشته و در راه تحقّق آن‌ اهداف مبارزه می‌‌کنند نموده اند. این جریانات و افراد چه مزورانه و رذیلانه مرگ آن‌ انسان های والا را که بسیاری از آنها صرفا به جرم آزاديخواهی و مارکسیست بودن و پايداری بر آرمانهای خود و مقاومت در مقابل حاکمین وقت جمهوری اسلامی به جوخه‌های اعدام سپرده شدند و در گور‌های دسته جمعی‌ در مکانهایی مانند گلزار خاوران و مکانهای بی‌ نام و نشان ديگر دفن شدند ، دست آویز تحريف آن آرمان ها و مقاومت ها و "رونق" دادن به ایده‌ها و اهداف راست و سازشکارانه و همچنین فریب جوانانی که تصوری از آن‌ دوره سیاه ندارند کرده اند.

 

اصلاح طلبان غير حکومتی در خارج ار کشور ، همان طوری که می‌‌دانیم در جریان مبارزات سترگ چند ماهه اخیر در حمايت از اصلاح طلبان حکومتی بر خاسته که می کوشند مبارزات توده‌های در بند ایران را در چهار چوب تضاد های میان جناح های حکومتی مهار کرده و از سرنگونی جمهوری اسلامی جلوگيری نمايند . آنها به هر وسيله ای متوسل می شوند تا بیرق سبز موسوی یکی‌ از قاتلین هزارن مبارز کمونیست و آزادیخواه در تابستان ۱۳۶۷ که همين امروز علنا فرياد می زند "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر" را بر افراشته نگهدارند.  اين ها علیرغم مشاهده مصاف خیابانی جوانان و جنگ و گریز آنها با "برادران بسیجی‌" موسوی آن هم با شعار "می‌ کشم ، می‌‌کشم آن که برادرم کشت" باز هم بیشرمانه ادعا می‌‌کنند که جوانان به "مبارزه مسالمت آمیز" باور داشته و "گل بر گلوله" پیروز می گردد؟  به راستی چنين کسانی چه صلاحيتی جهت برگزاری مراسم يادمان آن جان باختگان  دارند؟

 

در اين مراسم فعالین چریک‌های فدایی خلق با نصب دو بنر با شعار های "مرگ بر جمهوری اسلامی ایران" و "زنده باد انقلاب" مبادرت به گذاشتن ميز کتاب نموده بودند که مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت.

 

20 اکتبر 2009