سارا نیکو

"استقرار دائمی روحانیان در مدارس" تلاشی جهت کنترل دانش آموزان مبارز !

سردمداران جمهوری اسلامی جهت اعمال هر چه بيشتر سلطه خود بر مدارس کشور و کنترل دانش آموزان مبارز و معترض ، هر روز طرح و در واقع دسيسه تازه ای را مطرح می کنند. آخرين نمونه از اين طرح ها ، پيشنهاد "استقرار دائمی روحانیان در مدارس كشور" می باشد. پیش از این "روحانیان" هیچ مسئولیت رسمی و دائمی در مدارس ایران نداشتند و تنها در برخی مدارس به عنوان دبیر "درس‌های دینی و قرآن" تدریس می‌کردند. اما حال بر مبنای این طرح قرار است که در کادر آموزشی هر مدرسه یک روحانی بطور دائمی حضور داشته باشد.  در اين رابطه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از قول معاون وزارت آموزش و پرورش گزارش داد که طرح "استقرار دائمی روحانیان در مدارس كشور" به اجرا در خواهد آمد. بر اساس اين گزارش ستاد "همكاری های وزارت آموزش و پرورش و حوزه علمیه " مجری این طرح خواهند بود و قرار است به زودی بر اساس اين طرح "روحانیون" به قول دستگاه تبليغاتی جمهوری اسلامی "كارآمد" در عرصه فرهنگی و تبلیغی به مدارس کشور اعزام شوند.  اين روحانیون وظيفه دارند پاسخگوی سئوال‌ها و "شبهات دینی" دانش‌آموزان بوده و در اجرای برنامه‌های فرهنگی و پرورشی دیگر با آموزش و پرورش همكاری کنند. يکی از اهداف اعلام شده اين طرح برپایی نماز جماعت در مدارس و تشويق دانش آموزان به شرکت در مراسم های مذهبی می باشد.

واقعيت اين است که اين طرح تنها يکی از طرح هائی است که در چهارچوب آن ها رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی می کوشد نفوذ خود را در سطح مدارس گسترش داده و کنترل اش را در مراکز آموزشی تحکيم بخشد. چندی پيش هم اعلام شد حدود "چهار هزار مدرسه" در قالب "آیین‌نامه واگذاری مدارس وابسته به حوزه‌های علمیه"  به حوزه ها واگذار شده اند و عملا کنترل اين مدارس از وزارت آموزش و پرورش خارج و مدیریت آن ها به حوزه علميه سپرده شد . به اين ترتيب "حوزه علميه" مجری کنترل و آموزش  چهار هزار مدرسه گشت! تا با دست باز تری بتواند دانش آموزان را آماج "تهاجم فرهنگی" خود قرار داده و ضمن کنترل دانش آموزان با ترويج ايدئولوژی ارتجاعی حاکم ، نيروی مورد نياز نظام ضد مردمی جمهوری اسلامی را باز پرورد.

چنين طرح هائی  گرچه خبر از تلاش بی وقفه سردمداران جمهوری اسلامی جهت اشاعه خرافات مذهبی در محيط های علمی و کنترل هر چه گسترده تر دانش آموزان می دهد اما در همان حال بيانگر شکست برنامه های رژیم در عرصه توسعه فرهنگ ارتجاعی اش در طول  سی سال گذشته نيز می باشد. شکست برنامه ای که حدود سی سال پيش با "انقلاب فرهنگی" و تشکيل شورای عالی انقلاب فرهنگی  شروع شد و قصد داشت به خيال خام خود نسل جوان و يا به قول دستگاه تبليغاتی رژيم "نسل انقلاب" را با توسل به "انقلاب فرهنگی" پرورش دهد و حال نتيجه همه آن سم پاشی ها و تبليغات فريبکارانه را در فرياد "مرگ بر جمهوری اسلامی" جوانان و دانش آموزان در خيابان ها شاهد است. امری که دستگاه حاکمه را محبور ساخته  این چنین با وقاحت عیان ، طالبان وار ، طلاب مرتجع خود را در مدارس به جان معلمان آگاه و دانش آموزان بیندازد.

واقعيت اين است که نفوذ و به زیر کنترل در آوردن سیستم آموزش و پرورش از برنامه های اولیه رژیم جمهوری اسلامی بود که با تصفیه معلمین شریف و متعهد و به اصطلاح "غیر خودی" و با جایگزین کردن مزدوران "امور تربيتی" در اولین سال سلطه سیاه این رژیم بر مدارس آغاز شد.  در آن سال های سیاه ، رژیم جمهوری اسلامی که بخوبی از نفرت مردم به خود آگاه بود ، تلاش میکرد که مردم را به جاسوسی بر علیه یکدیگر وادارد.  در مدارس دانش آموزان را از طريق مسئولين امور تربيتی مورد فشار قرار میداد تا بر علیه خانواده های خود جاسوسی کنند و با اینکار فضای رعب و وحشت و بی اعتمادی را در جامعه نهادینه میکرد.  اما هشیاری مردم در تقابل با ترفند های جاسوس پرورانه  رژیم  عملا رژیم را در اینکار با شکست روبرو ساخت.  اکنون هم رژیم سرکوبگر حاکم خود را با نسلی رو در رو می بيند که عليرغم همه تبليغات فريبکارانه و مذهبی اين رژيم با شعار "دیکتاتور بدونه ، بزودی سرنگونه"  به خيابان ها ريخته اند و برغم همه وحشيگری های جمهوری اسلامی از اعتراض باز نمی ايستند.

دانش آموزان مبارز ایران همراه با دانشجویان و سایر اقشار اجتماعی در جریان خیزش های بزرگ چند ماه اخیر همواره در صحنه مبارزات اعتراضی مردم ایران بر علیه رژیم جمهوری اسلامی ، حضوری چشمگیر داشتند.  مبارزات قهرمانانه این جوانان آن چنان وحشتی را در دل دژخیمان حاکم انداخته  که با وقاحت و با علم به اینکه میدانند تا چه حد در انظار جامعه منفور می باشند ، در صدد اند تا با اجرای این طرح کثیف برای آینده اشان سرمایه گذاری کنند و خواب سلطه کامل بر مدارس  را در سر می پرورانند.  آنهم در شرايط گسترش مبارزات مردم که حتی امید به فردا را از آن ها سلب نموده است.

خامنه ای ، جلادی که  فریادهای "مرگ بر خامنه ای" مردم مبارز ایران لرزه بر اندام پوسیده اش افکنده این روزها در سخنرانی هایش، در جمع خادمینش ، ضمن ابراز نارضایتی از فضای فرهنگی سیاسی و فاصله ای که بین حوزه علمیه و دانشگاه ها وجود دارد ، صحبت از ضرورت بوجود آوردن پیوند بین حوزه و دانشگاه میکند !!  و به اين ترتيب نشان می دهد که نه تنها مدارس بلکه دانشگاه ها نيز در گام بعدی هدف اين يورش ايدئولوژيک قرار دارند. ناله های خامنه ای ديکتاتور از فقدان نفوذ معنوی جمهوری اسلامی در مدارس و دانشگاه ها خود بخوبی حکایت از این واقعیت دارد که رژیم جمهوری اسلامی به خوبی از درجه منفور بودن خود آگاه است و از وحشت نابودی نظام استثمارگرانه اش و از ترس خیزش های بزرگ مردمی از توسل به هر ترفندی دريغ نمی کند.  ستم هایی که در زیر حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی در این سی سال بر آحاد جامعه ایران روا شده ، نفرتی سهمگین را در مردم ما  از این رژیم بوجود آورده و دره ای عمیق بین حامیان رنگارنگ رژیم و مردم ایجاد کرده است.  همين واقعيت نشان می دهد که رژیم منفور جمهوری اسلامی هرگز قادر نخواهد بود با گسیل طلبه ها و ایادی مفت خورش در بین دانش آموزان ، این دره را پر کند. 

بحرانی که رژیم جمهوری اسلامی امروز با آن روبروست در واقع جنگ مرگ و زندگی اش می باشد. به همین خاطر گر دانندگان این رژیم  با گسيل لباس شخصی ها و مزدوران قمه بدست رنگارنگش به خيابان ها و سرکوب تظاهرات های اعتراضی مردم و قتل جوانان مبارز می کوشد بر آن غلبه نمايد. در اين تلاش ضد مردمی بدون شک تهاجم ايدئولوژيک و استفاده از  مذهب و خرافات مذهبی يکی از  ابزارهائی است که جمهوری اسلامی همچون هميشه از آن سود می جويد. طرح "استقرار دائمی روحانیان در مدارس" در واقعیت يکی ديگر از دست و پا زدن های این رژیم جهت تثبیت سلطه شوم خود و توسعه فضای ارعاب و سرکوب در جامعه است که مطمئنا با مقابله  و مبارزه دانش آموزان و معلمین مبارز به شکست خواهد انجامید، همانطور که تاکنون همه برنامه های ايدئولوژيک و سرکوبگرانه اين رژيم را مقاومت مردمی با شکست مواجه ساخته است.  رژیم سفاک جمهوری اسلامی جهت تثبیت شبکه های امنیتی اش ، دیروز مخابرات را به سپاه واگذار کرد و امروز مدارس را به حوزه علميه و طلاب مزدورش می سپارد. اما عليرغم همه اين تشبثات اين رژيم آينده ای جز نابودی نداشته و جايگاه واقعی اش همانا زباله دان تاريخ می باشد. مردم ما خواهان برپائی جامعه ای هستند که در آن نه تنها جدائی دین از دولت کاملاً به تحقق پیوسته و در نتیجه مسایل مذهبی به هیچ وجه راهی در سیستم آموزش و پرورش ندارند بلکه در آن جامعه هیچ کودکی به خاطر فقر از حق تحصیل محروم نخواهد بود.

جمهوری اسلامی ، با هر جناح و دسته ، نابود باید گردد!

18 دسامبر  2009