عبداله باوی

 

ادامه جنگ در پوشش صلح طلبی !

 

محمود عباس به عنوان رئيس حکومت خودگردان فلسطين و نتانیاهو نخست وزیر دولت اسرائیل در آمریکا برای مذاکرات صلح دیدار کردند.  در اين مذاکرات محمود عباس خود را "نماينده" خلقی معرفی می کند که بشدت تحت ظلم و ستم قرار گرفته، از سرزمین خود رانده شده و به زور جنگ و سرکوب از حقوق طبيعی خود برای داشتن يک زندگی آزاد محروم شده است و دیگری نتانیاهو، نماینده رژیمی ستمگر و اشغالگر است که کمتر در تاریخ دیده شده است.  ين دو در شرايطی که يکی با حمايت حاميانی قدرتمند سرزمين ديگری را اشغال نموده می خواهند در باره صلحی صحبت کنند که الزامش تخليه سرزمين های اشغال شده از سوی اسرائيل می باشد . به همين دليل هم  مذاکرات صلح بین این دو ، به  نمایش خنده آور و همزمان گریه آوری تبديل شده است.

 

60 سال است که خلق فلسطین در انتظار تحقق حق تعين سرنوشت خود می باشد، 60 سال است که اين خلق ستمديده در این انتظار است که از قرارگاه های پناهندگان که سالهاست مامن وی شده و چند نسل فلسطينی در آن جا متولد شده اند رها شود و 60 سال است که آن ها در انتظار اين می باشند که به این همه ظلم و ستم پایان داده شود. ولی وضعیت فاجعه باری که برای خلق فلسطین ساخته شده است نتيجه طبيعی اشغالگری اسرائيل و خواست اکثریت نمایندگان پارلمان اين کشور می باشد. پارلمانی که ارتجاعی ترین نیروها را در خود جای داده و تازه مدعی کسب سرزمين های بيشتری می باشد و حتی حاضر نيست برای صرفا نمايش صلح طلبی خود خانه سازی در سرزمين های ديگران را  موقتا متوقف سازد!   امری که نشان می دهد ظالمانه انديشيدن و عمل کردن در ذات تفکر و سياست نژاد پرستی صهيونيسم قرار دارد که نتانیاهو به سهم خود به  آن باور داشته و به آن دامن زده و آن را رهبری کرده است.

 

در چنين شرايطی  مذاکرات صلح تنها وسيله ای است برای لاپوشانی ماهيت جنگ طلب دولت اسرائيل که در اين فاصله نشان داده جز به فکر حفظ و گسترش سرزمين های اشغالی نيست. سياستی که عملا از سوی دولت آمريکا پشتيانی می شود. چرا که سیاست های امپریالیسم آمریکا در جهان بدون جنگ پیش نمی رود و اسرائیل عامل سیاست های امپریالیسم آمریکا در منطقه خاورمیانه است. بسیاری سعی میکنند این دروغ  را به مردم دنیا القا کنند که این اسرائیل است که سیاست های آمریکا را تعیین میکند.  اما این ادعا فریبی بیش نیست. امپریالیسم آمریکا با 7000 پایگاه نظامی در سراسر دنیا همان قدرتی است که در شرايط کنونی حامی و پشتيبان اشغالگری اسرائيل است. و چنين ادعائی نقش نوکری اسرائيل برای آمريکا را ناديده گرفته  و رژيم سر سپرده ای را که خود سال هاست امنیت را با ترس تجربه میکند به جای ارباب می نشاند. این که اسرائیل هر روز زمین های اشغالی خود را گسترش میدهد، دیوار بین مردم فلسطین میکشد، آن ها را از یک زندگی انسانی محروم میکند اتفاقا در تطابق با سیاست های جنگ افروزانه امپریالیسم آمریکاست. صهیونیسم بدون امپریالیسم و در اين جا امپرياليسم آمریکا نمی تواند بقا یابد،  اين کمک های مالی میلیارد دلاری سالانه آمریکاست که اسرائیل را نگهداشته است و تلاشهای لابی های یهودیان طرفدار اسرائیل در واشنگتن و خرج های گزاف آن ها برای تاثیرگذاری در انتخابات ریاست جمهوری، فقط برای گرفتن امتیازات بیشتر است و گرنه تعيين کننده  سیاست های امپریالیسم آمریکا نمی باشد. رژیم اشغالگر  اسرائيل مجری سیاست های امپریالیسم آمریکا و عامل ایجاد بحران در منطقه خاور میانه است که البته این سیاست ها در راستای سیاست های امریکاست که بقایش به ترور و جنگ افروزی بسته است.

به همين دليل هم  خلق فلسطین فقط با دولت اشغالگر اسرائیل روبرو نیست بلکه این امپریالیسم آمریکاست که با حمايت اش از دولت اسرائيل چنين وضعی را تداوم میبخشد.  پشتیبانی از تمام برنامه های اسرائیل ، تا حدی که به وجهه سیاسی آمریکا لطمه نزند، از سیاست های اصلی امپریالیبسم آمریکاست. اینکه روسای جمهور آمریکا هر ساله نماینده ای از فلسطین و رییس دولت اسرائیل را دعوت کرده و جلسات به اصطلاح صلح ترتیب می دهند فقط برای فریب افکار عمومی است. چگونه دولتی اشغالگر بدون پذيرش ضرورت تخليه سرزمين های اشغال شده می تواند خواهان صلح باشد و چگونه کشوری اشغال شده  میتواند آزاد گردد در شرايطی که هنوز قادر نگشته قدرت دشمنان خود را درهم بشکند. در چنين شرايطی تن دادن به شروط اشغالگر معنائی جز خيانت ندارد. نقشی که محمود عباس و همپالگی هايش در حال اجرايش می باشند و البته در این خیانت به خلق فلسطین محمود عباس تنها نیست بلکه تمام رژیم های مرتجع عرب نیز در این خیانت به خلق فلسطین شریک و همراه امپریالیبسم آمریکا هستند.

 

خلق فلسطین باز برای چندمین بار تجربه کرد که چنين مذاکراتی سرزمین هایش را به وی باز نمیگرداند. این مذاکرات نتیجه ای جز خلق یک امید واهی ندارد. اميدی که در پناه آن اسرائیل خاک بیشتری را اشغال می کند زیرا اسرائیل دولتی اشغالگر است، یک دولت نژاد پرست است که بخاطر تعلقات نژادی و مذهبی ، حقوق شهروندی را از میلیون ها انسان دريغ نموده است، زیرا اسرائیل یک دولت تروریست است که بطور سیستماتیک از خشونت و ترور برای در تسلط نگهداشتن خاک اشغالی استفاده میکند.

 

تصمیم محمود عباس برای شرکت در مذاکرات صلح با اعتراضات زیادی در سرزمين فلسطین مواجه شد زیرا نيرو های سياسی زيادی این مذاکرات را نه در جهت برگشت حقوق پایمال شده مردم فلسطين بلکه وسيله ای برای از انزوا درآوردن اسرائیل و تحکیم هر چه بیشتر سلطه امپریالیسم آمریکا میدانند. تجربه نشان داده  که این نوع از مذاکرات فقط یک بازی است که شروط آن را آمریکا و اسرائیل تعیین میکنند. که در آن حقوق ملی خلق فلسطین نادیده گرفته شده و اعمال جنایتکارانه اسرائیل  با برجستگی طرح نمی گردد.

 

هر زمان که همدردی با خلق ستمدیده فلسطین و مبارزه اش برای احقاق حقوق ملی خود فزونی می گيرد و همزمان اسرائیل بیش از پیش ایزوله شده و به انزوا کشیده میشود ما شاهد بر طبل صلح کوبيدن آمريکا می شويم.   اما واقعيت اين است که دولت های آمريکا و روسای جمهور اين کشور هرگز علاقه ای به صلح بنفع خلق فلسطین نداشته اند، بلکه خواهان "صلحی" هستند که مشکلات فلسطینی ها را پنهان کند، که موقعیت آمریکا و اسرائیل را مستحکم نمايد و  این نه "صلح" بلکه ادامه وضع موجود است.

 

12 اکتبر 2010