"ارتقاء امنيت اجتماعی" يا سرکوب آشکار زنان!؟

از روز های اول ارديبهشت ماه امسال يک بار ديگر خيابانهای شهرهای سراسرکشور صحنه بگير و به بند گسترده ای شده است که رژيم سرکوبگر جمهوری اسلامی تحت عنوان "ارتقا امنيت اجتماعی" و مبارزه با "بد حجابی" بر عليه زنان و در واقع بر عليه خواستهای دمکراتيک و آزاديخواهانه کل توده های ستمديده  سازمان داده  است. خبرگزاری "مهر" با استناد به گفته های فرمانده نيروهای انتظامی رژيم گزارش داد که در همان روز های اول اين برنامه 150هزار نفر دستگير شده اند که بسياری از آنها پس از دادن تعهد آزاد شده و پرونده تعدادی نيز به مراجع قضائی ارسال شده است.

 

سردمداران جمهوری اسلامی در جهت تشديد فضای رعب و وحشت در سطح جامعه و ترساندن و زهر چشم گرفتن از زنانی که معيار های اجباری پوشش اسلامی اين رژيم را ناديده می گيرند ضمن توجيه اين اقدام ضد مردمی خود، "بد حجابی" را از مصاديق بارز "تهاجم فرهنگی" قدرتهای خارجی و شکلی از "براندازی" البته "براندازی نرم" قلمداد نموده و از طريق روزی نامه معلوم الحال"کيهان"تهديد می کنند که آنانی که معلوم شود"از برخی مراکز پول می گيرند تا با ظاهری زننده در خيابانها جولان بدهند حساب جداگانه ای دارند" و دادستان بيشرم تهران زنان معترض را تهديد می کند که اگر بازهم "قانون پوشش اسلامی" را رعايت نکنند از تهران به مدت 5 سال "تبعيد" خواهند شد.

 

تا آنجا که تجارب تاکنونی به خصوص در دهه 60 نشان می دهند، جمهوری اسلامی هر گاه قصد داشته است خفقان حاکم بر جامعه را تشديد نموده وسياست های ضد مردمی خود را پيش ببرد  در گام اول زنان را مورد تهاجم قرار داده و با پيش کشيدن مسئله "بد حجابی" کوشيده است زنجير های اسارت بر دست و پای زنان را محکم تر سازد- تا از این طریق امکان سرکوب کل جامعه را بدست آورد. زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند و واقعیت این است که جمهوری اسلامی با سرکوب زنان نه فقط نیمی از مردم بلکه از طریق سرکوب خواستهای عادلانه و دموکراتیک آنان که خواست آزادی پوشش یکی از آنهاست در واقع کل توده های ستمدیده ایران و تلاش آنها در جهت رسیدن به آزادی در جامعه را سرکوب می نماید. "بدججابی" يعنی نقض "قانون پوشش اسلامی" در واقع ساده ترين شکل اعتراض زنان به پايمال شدن آزادی خود می باشد. آزادی ای که در 28 سال گذشته بيشرمانه لگد مال سلطه ديکتاتوری حاکم گرديده است.

 

موج جدید تشدید سرکوب توسط جمهوری اسلامی بر علیه زنان – و در واقع برعلیه کل توده های ستمدیده- در شرایطی سازمان یافته است که دیکتاتوری حاکم در سطح بین المللی نیز در بحران ناشی از "پرونده هسته ای" خود دست و پا می زند و گردانندگان نظام در هراس از عواقب این بحران برای نظام استثمارگرانه خود، همچون همیشه به حربه تشدید فشار و اختناق بر توده های گرسنه و خشمگین دست یازیده  و می کوشند تا با این حربه از توده های به پاخاسته زهر چشم بگیرند. 

 

از آنجا که سرکوب زنان سرکوب کل جامعه است بنابراين جدا از اينکه جمهوری اسلامی هر بار به چه دليل مشخصی برنامه مبارزه با "بدحجابی" و تشديد سرکوب زنان را پيش می کشد اما همين واقعيت که عليرغم همه تهديدات،بگير و به بند ها،تيغ کشی هاو اسيد پاشی ها بازهم رژيم مجبور به علم کردن اين برنامه می باشد بيانگر آن است که زنان معترض ما لحظه ای برای دستيابی به مطالبات بر حق و دمکراتيکشان از جمله آزادی پوشش از پای ننشسته اند و هر روز در ابعاد وسيع تری مقررات سرکوبگرانه ديکتاتوری حاکم را به مصاف طلبيده اند. رژیم با آگاهی به خشم و نفرت انباشته شده در صفوف مردم بخوبی می داند که علیرغم ديکتاتوری لجام گسيخته اش، اولين شکاف در سلطه ضد مردمی وی به معنای آغاز مرگ محتوم این رژیم جنایتکار می باشد.

 

ما یورش سرکوبگرانه جدید رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی بر علیه زنان به بهانه "بد حجابی" را محکوم کرده و از مبارزات حق طلبانه زنان ستمدیده برای آزادی پوشش دفاع می کنیم.

 

هر چه پرتوان تر باد رزم زنان مبارز ایران برای رسیدن به آزادی!

نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!

پیروز باد انقلاب! زنده باد کمونیسم!

 

 

با ایمان به پیروزی راهمان          چریکهای فدائی خلق ایران- اردیبهشت 1386