به
نقل از : پیام
فدایی ، ارگان
چریکهای
فدایی خلق
ایران
شماره
236 ، اسفند ماه 1397
توضیح:
متن زیر پرسش
و پاسخ کانال
تلگرام بذرهای
ماندگار با رفیق
سارا نیکو از
چریکهای فدایی
خلق ایران به
مناسبت هشت
مارس، روز
جهانی زن می
باشد که در
تاریخ جمعه 8
مارس 2019 برابر
با 17 اسفند 1397
صورت گرفت.
پرسش
و پاسخ با
رفیق سارا
نیکو به
مناسبت هشت مارس
، روز جهانی
زن!
پرسشگر
کانال بذرهای
ماندگار: با درود
به شنوندگان
کانال بذرهای
ماندگار و تبریک
روز جهانی زن
به یاران عزیز
این کانال. چهل سال
پیش زنان
مبارز ایران ،
تظاهرات پر
شکوهی علیه
تحمیل حجاب
اجباری و نقض
آزادی زنان
توسط خمینی و
دار و دسته اش
که در واقع
نشان بارزی از
هدف خمینی جهت
سرکوب انقلاب
بود بر پا
کردند که
خاطره اش هنوز
زنده و الهام
بخش مبارزات
زنان ایران
برای دست یابی
به حقوق خویش
می باشد.
تظاهرات این
زنان آزادیخواه
که اغلب هم
کمونیست
بودند و فریاد
آن ها که "ما
انقلاب
نکردیم که به
عقب برگردیم"
، این پیام
واقعی را در
خود نهان داشت
که سرکوب زنان
سر آغاز سرکوب
انقلاب و
سرکوب همه
ستمدیگان می
باشد، سرکوبی
که قصد داشت
از پیشرفت جامعه
و حرکت به پیش
آن جلو گیری
کند.
می دانیم
که علیرغم
سرکوب انقلاب
سالهای 56-57 و
تحمیل قوانین
و مقررات
ارتجاعی بر
زنان، مبارزات
زنان ایران در
چهل سال گذشته
علیه این قوانین
و نابرابری ها
لحظه ای متوقف
نشده و برغم
همه فراز و
نشیب هایش
تداوم داشته.
با در نظر
گرفتن
مبارزات جاری
زنان در جامعه
و وقوع خیزش
های توده ای
در دیماه سال 96
و چشم انداز
شورش گرسنگان
در آینده ،
شاهد تلاش
هائی هستیم که
می کوشند تا
خشم و نفرت
زنان از دیکتاتوری
حاکم را به
سوی
آلترناتیوهای
امپریالیستی
سوق دهند،
آلترناتیوهائی
که با نام
سکولاریسم و
ادعای اعتقاد
به دموکراسی ،
قصد حفظ
مناسبات
ظالمانه
سرمایه داری
حاکم را دارند.
از طرف دیگر
می بینیم که
برخی از
نیروهای
اپوزیسیون
نیز می کوشند
فعالیت در
زمینه مسایل
زنان را در
چهارچوب همان
سیاستی محدود
کنند که
نیروهای
مرتجع در جهت
تقویت
آلترناتیوهای
امپریالیستی
در پیش گرفته
اند.
اکنون در
آستانه روز
جهانی زن بر
آنیم تا پرسش
هائی که در
این زمینه
برای
بازدیدگنندگان
کانال تلگرامی
بذرهای
ماندگار مطرح
هستند را با
رفیق سارا
نیکو از
چریکهای
فدائی خلق
ایران در میان
بگذاریم و در
عین حال جویای
نظر این رفیق
در ارتباط با
مبارزات زنان
در شرایط
کنونی ایران
باشیم.
پرسشگر: رفیق
سارا ، با
درود به شما و
تبریک روز
جهانی زن به
شما و همه
زنان مبارز و
با تشکر از
این که
پذیرفتید که
پاسخگوی پرسش
های ما باشید.
رفیق سارا: با درود
، من هم نیز روز
جهانی زن را به
همه زنان
کارگر و
زحمتکش و
آزادیخواه تبریک
میگویم و از
شما
سپاسگزارم که
چنین فرصتی را
فراهم کرده
اید تا بتوانم
در این زمینه
تحلیل ها و
نظرات
چریکهای
فدائی خلق را
با
بازدیدگنندگان
کانال بذر های
ماندگار در
میان بگذارم.
پرسش: رفیق بگذارید
این گفتگو را
با این پرسش
شروع کنیم.
همه قرائن
نشان می دهد
که جمهوری اسلامی
در چهارمین
دهه سلطه
منحوسش با
بحرانی بزرگ
دست به گریبان
است که در
مبارزات و خیزش
های مداوم
توده ها
انعکاس یافته.
مبارزات و خیزش
هائی که از دی
ماه سال 96 شروع
شده و با فراز
و نشیب هائی
تا کنون ادامه
داشته است .
نقش زنان را
در این خیزش
ها چگونه می
بینید؟
رفیق سارا: حضور زنان
مبارز در
مبارزات و
خیزش هایی که
جامعه ما از
دی ماه سال 96
تاکنون شاهد
بوده، امر انکار
ناپذیری است.
به گواه فیلم
ها و عکس هایی که
از این
مبارزات در
شبکه های
اجتماعی پخش
شده اند ما به
عینه شاهد
حضور دلاورانه
زنان در این
مبارزات هستیم.
البته اگر غیر
از این هم بود
تعجب برانگیز
بود. چون
واقعا چگونه
می شود در فقر و
فلاکت و گرسنگی
زندگی کرد و
هر روز شاهد
تبعیضات جدیدتری
علیه زنان بود
اما در خیزشی
که برای نابودی
این نظم
ظالمانه شکل
گرفته شرکت
نکرد! زنان
تحت ستم ایران
همواره تبعیضات
و سرکوبگری
های رژیم
سرکوبگر
جمهوری
اسلامی را با
پوست و گوشت
خود شان لمس
کرده اند و
چهل سال است
که علیه ستم ،
تبعیض، تحقیر و
نابرابری
فریاد سر داده
و علیه آن
مبارزه کرده
اند. زنانی که
به تجربه
فهمیده اند که
اگر علیه
تبعیضات و
دیکتاتوری
حاکم اعتراض
نکنند و
نجنگند دار و
دسته مرتجع
حاکم فشار
هایش را بیشتر
و تبعیضاتش را
گسترده تر خواهد
کرد. به همین
دلیل هم بود
که با شعله ور
شدن آتش
مبارزات
مردمی از دی
ماه سال 96 در
مشهد ، ما
شاهد حضور
زنان در اکثر
عرصه های
اعتراض و مبارزه
بودیم،
مبارزاتی که
با شعار "نان، کار،
آزادی"، "مرگ
بر خامنه ای" ،
"اصولگرا،
اصلاح طلب ، دیگه
تمومه ماجرا"
و شعارهای
مستقیم دیگر
علیه رژیم،
خواست نابودی
جمهوری
اسلامی با هر
جناح و دسته
اش را فریاد
می زدند. زنان
با همه توان
در همه
نبردهای خیابانی
حضور داشته اند.
این حضور
انعکاس آن
شرایط فلاکت
باری است که
بورژوازی
ایران برای
زنان کارگر و
زحمتکش به
وجود آورده
است و آنها را
در فقر و
گرسنگی و بیکاری
و بیخانمانی
اسیر کرده و
این شرایط
ظالمانه را با
اعمال دیکتاتوری
حفاظت می کند.
حقیقتا
مبارزات
دلاورانه
زنان مبارز و
زحمتکش ما
یکبار
دیگر نشان
داد که چه
انرژی و پتانسیل
عظیمی برای
تغییر وضع
موجود در بین آنان
وجود دارد. در
تداوم
مبارزات
دیماه، ما حضور
پرشور زنان
مبارز را در
جریان
مبارزات دلاورانه
کارگران
مجتمع نیشکر
هفت تپه که
نزدیک به یک
ماه ادامه
داشت ، شاهد
بودیم. یا در
مبارزات
کشاورزان
اصفهان دیدیم
که زنان با شجاعت
تمام در کنار
برادران و
شوهران خود در
مقابل
نیروهای
سرکوبگر
ایستادند.
همچنین در اعتراضات
مال باختگان هم
بیشتر معترضین
را زنان تشکیل
داده اند.
آنها اخیراً
با طرح
شعارهایی چون
"ننگ به
نیرنگتان ،
خون جوانان ما
میچکد از
چنگتان" نشان
دادند که از
چه سطحی از آگاهی
سیاسی
برخوردارند و
چه خوب دشمن
خود را می
شناسند. البته
روشنه که این
آگاهی حاصل
تجربه چهل سال
زندگی در زیر
سلطه خونین
جمهوری اسلامی
می باشد.
دختران ما از
مدرسه تا
دانشگاه و از
محیط کار تا
اماکن عمومی ،
یاد گرفته اند
که نه تنها
باید علیه
مقررات و قوانین
زن ستیزانه
جمهوری
اسلامی
مبارزه کنند ،
بلکه اساساً
برای نابودی
این رژیم زن
ستیز باید با
همه قوا
مقابله کنند و
بجنگند.
بطور کلی
مبارزات زنان
ستم دیده و
آگاه ما علیه
قوانین و مقرارت
زن ستیزانه
جمهوری
اسلامی و خود
این رژیم چه
در چهل سال
گذشته و چه در
یک سال اخیر علیرغم
همه سرکوب ها
و وحشیگری های
این رژیم جنایتکار
نشان میدهد که
زنان ایران ، مبارزه
برای رفع ستم
های موجود را
به مبارزه برای
سرنگونی رژیم
جمهوری
اسلامی گره
میزنند و
مبارزه برای
از بین بردن
ستم بر زن را
بخشی از
مبارزات
رهایی بخش
کلیه
ستمدیدگان
جامعه می
بینند.
پرسش: به دنبال
قیام های دی
ماه که به
واقع پاسخی بود
که کارگران و
ستمدیدگان
جامعه به
شرایط فلاکتبار
دست ساز
جمهوری
اسلامی
دادند،
اربابان
جمهوری
اسلامی به
تکاپو
افتادند تا در
صورت سرنگونی
جمهوری
اسلامی،
پیشاپیش
آلترناتیو
های مورد نظر
خود را برای
شرایط
اضطراری
داشته باشند.
بر این اساس
نیروهائی به
اشکال مختلف
می کوشند تا
خود را همسو
با مطالبات
کارگران و
زنان و ناجی
آنها جلوه دهند،
زنان با چه
معیاری باید
این نیرو ها
را بسنجند تا
فریب تبلیغات
ریاکارانه
آنها را نخورند؟
رفیق
سارا: بله تجربه
مبارزات زنان
برای رهائی چه
در ایران و چه
در کشور های دیگر
و نه تنها
مبارزات زنان
بلکه همه
مبارزات مردمی
نشان داده اند
که هرگاه
مبارزات توده
ها اوج می گیرند
، دشمنان مردم
به تکاپو می
افتند تا از
پتانسیل های
موجود در این
جنبش ها به
نفع خودشون
استفاده کنند.
به خصوص وقتی
که مبارزات
مردمی سلطه
دشمن ضد مردمی
را به خطر می
اندازد ، این
تکاپو ها
افزایش پیدا
می کنند ، به
همین دلیل پس
از قیام های
دی ماه که
ارکان رژیم
جمهوری
اسلامی را به
لرزه در آورد،
ما شاهد تشدید
این تلاشها
بوده و هستیم.
جنبش
زنان هم بخاطر
پتانسیل
عظیمی که دارد
بارها مورد
هجوم دسیسه
های ارتجاع و
امپریالیست
قرار گرفته و
سعی کرده اند
که با سوء
استفاده از
خواست های بر
حق زنان ،به
عنوان مثال
خواست بر حق
آزادی پوشش،
آن را به
ابزاری برای
خاموش کردن
شعله های
مبارزات
انقلابی زنان
تبدیل کنند.
در این میان
تنها معیاری که
ما میتوانیم
بر آن تکیه
کنیم این است
که دلائل و
انگیزه های
ستمدیگانی که
بپا خاسته اند
تا به مطالبات
خود شان دست
پیدا کنند را
بشناسیم. تنها
این شناخت به
ما کمک می کند
تا معنای
واقعی
تبلیغات
فربیکارانه
را درک کنیم.
برای مثال،
زنان در
مبارزه با
جمهوری اسلامی
در چهل سال
گذشته برای
آزادی و رهائی
جنگیده اند.
آزادی و رهائی
هم معنای مشخص
خود را دارد یعنی
زنان خواهان
آن شرایطی
هستند که همه
قوانین ضد زن
و همه مقررات
تبعیض آمیز و
نابرابری های
جنسیتی کنار
گذاشته شود و
شرایطی به
وجود آید که
برابری کامل
بین زن و مرد
متحقق شود.
یعنی مزد
برابر در مقابل
کار برابر،
یعنی آزادی
پوشش، یعنی
لغو همه قوانینی
که از
مردسالاری
حمایت می کند
و لغو همه
مقررات مذهبی
بر زندگی زنان
و غیره.
بنابراین اگر
در چنین
شرایطی
نیروئی
بخواهد آزادی
زنان را به
لغو حجاب
اجباری تقلیل
دهد ، خوب هر
زنی میتونه
فورا متوجه
شود که در
برنامه این
نیرو مشکلات
اساسی وجود
دارد .
در
شرایطی که
تجربه نشان
داده تحقق
کوچکترین و
ابتدایی ترین
حقوق زنان به
مبارزه در جهت
سرنگونی
انقلابی
جمهوری
اسلامی و
نابودی سیستم
سرمایه داری
وابسته به
امپریالیسم
گره خورده ، خوب
طبیعی است که
معیار ما زنان
این است که تا
زمانی که کلیت
سیستم،
تغییرات
بنیادی نکرده
هیچ کدام از خواسته
های ما نمی
توانند متحقق
شوند و نیروئی
که نخواهد نظم
سرمایه داری
حاکم را در هم
بشکند ، قادر
نیست گامی در
جهت رهائی واقعی
زنان بردارد.
بیائید
همین مساله
حجاب را در
نظر بگیریم.
خوب مبارزه
علیه حجاب
اجباری یکی از
مطالبات بر حق
زنان و یکی از
مهمترین وظایف
نیروهای انقلابی
هست و همواره
باید از
مبارزات زنان
برای آزادی پوشش
دفاع کرد. اما
در عین حال
وظیفه ماست که
اجازه ندهیم
دست های
ناپاکی که تا
دیروز ، دست
در دست اصلاح
طلبان حکومتی
داشتند امروز
با ظاهری
فریبنده و با
حمایت مستقیم
و نه چندان
یواشکی از
اربابان امپریالیست
خود شان، ناجی
جنبش زنان
شوند. امثال
مسیح علی نژاد
که در حالی که
رذیلانه در
کنار وزیر
امور خارجه
آمریکا ، مایک
پامپئو که خود
جنایتکاری
شناخته شده در
سطح جهانیست
می ایستند ،
برای زنان ما
از آزادی و
دمکراسی دم
میزند. اگر
قرار باشد سکان
مبارزه علیه
حجاب اجباری
به یک چنین
مزدورانی
سپرده شود ، خوب
از پیش روشن
است که زنان
به مطالبات
اصلی خود
نخواهند رسید.
بطور خلاصه
نباید اجازه
داد که چنین
افرادی که سرسپردگی
خود به رژیم
زن ستیز
جمهوری
اسلامی را
بارها در عمل
به اثبات
رسانده اند،
ستم بر زن و
موضوع حجاب تحمیلی
را به ابزاری
برای فریب
زنان و فراتر
از آن برای
پیشبرد سیاست
های
امپریالیستی
تبدیل کنند .
معیار ما باید
واقعییات
کنونی باشد و بدانیم
که قدرت های
بزرگ
امپریالیستی
هرگز به فکر
آزادی و رفاه
برای ما نبوده
و نیستند. منافع
امپریالیست
ها در حفظ
سیستم سرمایه
داری حاکم بر
ایران و در
نتیجه تداوم
ستم و استثمار
در جامعه
ماست. در حالی
که رهایی و
تحقق خواسته
های ما زنان
در گرو نابودی
وضعیت کنونی است. نباید
تجربه سقوط
شاه را فراموش
کرد. دیدیم
که شاه رفت و
با آمدن خمینی
از آن جا که
سیستم سرمایه
داری وابسته
در کشور همچنان
حفظ شد ، نه
تنها زنان از
ستم هائی که
وجود داشت رها
نشدند بلکه
زنجیر های
اسارت آنها
بیشتر هم شد.
پرسش: رفیق
سارا با توجه
به مخالفت
پیگیرانه
زنان با حجاب
اجباری ، برخی
نیرو ها در
ارتباط با
مسأله زنان در
جامعه، صرفا و
یا بیشتر روی
مخالفت با
حجاب متمرکز
می شوند. با
توجه به این
که کمونیست ها
و مشخصا چریکهای
فدائی خلق و
خود شما
همواره از
آزادی پوشش
زنان دفاع
کرده و تحمیل
حجاب به زنان
را یکی از
جلوه های
اسارت زنان
مطرح کرده
اید، شما
امروز این
تمرکز صرف روی
حجاب را چطوری
ارزیابی می
کنید؟ به
خصوص که تلاش
می شود با
تکیه بر جریان
"دختران
خیابان
انقلاب" صرفا
مساله حجاب
برجسته شود؟
رفیق
سارا : همانطور که قبلا
توضیح دادم ، موضوع
حجاب اجباری
در جامعه ما
موضوع بسیار
مهمی هست و ما
نیز همیشه بدرستی
از آن به
عنوان سمبل
اسارت زنان
نام برده
ایم. رژیم
جمهوری
اسلامی تلاش
کرده که با
تحمیل حجاب بر
زنان ، آزادی
پوشش آنها را
لگدمال
استبداد خود
کند. با تحمیل
حجاب بر زنان ،
دیکتاتوری
حاکم، نه تنها
زنان را تحقیر
کرده بلکه
دستاویز لازم
برای سرکوب
زنان را نیز
مهیا کرده تا
امکانات خود
جهت کنترل
زنان و از این
طریق ، کنترل کل
جامعه را بیشتر
بکنه.
بنابراین
بدون هیچ شکی،
هیچ انسان
آزادیخواهی
نمی تواند حق
آزادی پوشش را
به رسمیت
نشناسد و
برایش مبارزه
نکند ، اما
این امر به
معنای این نیست
که موضوع حجاب
تنها مساله
زنان است. در
واقعیت امر ، زنان
ایران علاوه
بر حجاب
اجباری با ستم
های جانکاه
دیگری نیز
مواجه هستند. اما
این که به
ناگاه از میان
همه ستم هائی
که تحت سلطه
رژیم حاکم بر
زنان اعمال می
شود ، رسانه
های مختلف روی
حجاب متمرکز
شده اند باید
توضیح بدم که
در اوج
مبارزات توده
ها در دیماه
سال گذشته ،
یعنی زمانی که
مردم عاصی از
وضع موجود با
همه وجود برای
نابودی این
جلادان به
خیابان ها
آمده بودند و
در جنگ های
خیابانی با
شعار های مرگ
بر جمهوری
اسلامی ، با
شعار اصلاح
طلب ، اصولگرا
دیگه تمومه
ماجرا نشون
دادند که دیگر
نمی خواهند
فریب دغلکاری
های جناح های
درون حکومتی
را بخورند به
یکباره همه
رسانه های قدرتهای
بزرگ به جای
تمرکز بر این
امر موضوع دختران
خیابان
انقلاب را
لحظه به لحظه
گزارش میدادند.
آنها به این
وسیله سعی می
کردند
مبارزات
دلاورانه و
رادیکالی که
توسط توده ها
و از جمله
زنان در بیش
از 160 شهر در
ایران در حال
وقوع بود را
به حاشیه
برانند.
به
این ترتیب
رسانه های
امپریالیستی،
مبارزات زنان
ایران علیه
حجاب اجباری
که مبارزه ای
بر حق هست و
زنان مبارز و
آزادیخواه
ایران از همان
بدو روی کار
آمدن دار و
دسته خمینی
علیه آن به پا
خاستند را به
دستاویزی
تبدیل کردند و
از این طریق
کوشیدند تا
پروژه "آزادی
های یواشکی"
یکی از رسواترین
مهره های شناخته
شده خود که سر سپردگیش
به رژیم
جمهوری
اسلامی بر کسی
پوشیده نبود
را به موضوع
محوری و اصلی
جامعه تبدیل کنند.
متاسفانه کم
نیستند
گمراهانی، حتی
در بین زنان
چپ، که با این
سیاست تحت
لوای مبارزه
علیه حجاب
همسو گشتند و
برای عقب
نماندن از
قافله ، مبارزه
برای رهائی
زنان را به
مبارزه علیه
حجاب تقلیل
دادند و به رفُرمیسمی
در غلطیدند که
هدف چنین
تبلیغاتی بود.
حالا کار به
جائی کشیده که
برخی از
نیروهای به ظاهر
چپ ، عصیان
زنان علیه
کلیت رژیم
جمهوری
اسلامی که پس
از قیام های
دی ماه سال 96
شاهد آن بودیم
را به "عصیان
زنان ، علیه
حجاب اجباری"
تبدیل کرده
اند و در حالی که
در ظاهر از
جملات و
عبارات
رادیکال
استفاده می
کنند ولی در
عمل یک قدم از
رفرمیسم رایج
جلوتر نمی روند.
آن ها حتی یک
کلام از این
واقعیت که
آزادی زن در ایران
در درجه اول
در گرو
سرنگونی
جمهوری اسلامی
و نابودی نظام
سرمایه داری
هست صحبت نمی
کنند؛ و
مبارزه با
حجاب اجباری
را به همه چیز
گره میزنند جز
به سرنگونی
جمهوری اسلامی.
در حالیکه ما
میدانیم که
انرژی عظیم
مبارزاتی
زنان در شرایط
اوج گیری جنبش
های توده ای
باید در مسیری
سازماندهی
شود که راه را
نه تنها برای
تحقق آزادی
پوشش بلکه
برای رهایی
کامل زنان از
شرایط
ناعادلانه
کنونی هموار
سازد. در
شرایطی که وجود
نحس جمهوری
اسلامی
بزرگترین
مانع برای
متحقق شدن
خواسته های
زنان است،
باید با صدای
رسا به زنان
مبارز ایران
اعلام کرد که
خود را برای
نبرد عظیمی که
در راه است
آماده کنند.
باید به زنان
گفت که رهایی
واقعی شما در
نابودی
مناسبات
ظالمانه
سیستم سرمایه
داری است. به
همین منظور هم
در آمیختن با
مبارزات طبقه
کارگر و
زحمتکشان ضروری
است و به واقع
پیروزی زنان
در گرو اتحاد
شما با سایر
جنبش های
اجتماعی به
خصوص جنبش
کارگری هست.
پرسش: رفیق برخی
گرایشات در
مبارزات زنان ،
مردان را عامل
ستم بر زن می
بینند و یا
جلوه می دهند
و بر خلاف
کمونیستها
اعتقاد
ندارند که ستم
بر زن ریشه در
جامعه طبقاتی
دارد، ضرر این
تفکر را برای
رهائی زنان در
چه می بینید؟
آیا زنان می
توانند با جدا
کردن صف خود
از مردها به
حقوق پایمال
شده خود شان
دست بیابند؟
رفیق
سارا: موضوع
تحلیل و شناخت از علل ستم
بر زن و
نابرابری های
موجود یکی از بحث
های مهم در
درون جنبش
زنان هست . نظرات
نادرست
پیرامون این
موضوع باعث به
انحراف رفتن
بخش مهمی از
جنبش چپ زنان
نیز شده است.
ما می
دانیم که تا
علت واقعی و
ریشه ای هر
معضلی را در
نیابیم ، راه
و شیوه مبارزه
برای رفع آن
را هم نمی
توانیم پیدا
کنیم.
در
جنبش زنان ، متاسفانه
کماکان
نظراتی وجود
دارند که به
دلیل عدم درک
ريشه ی واقعی
ستم بر زنان
که همان
مناسبات
مبتنی بر
مالکیت خصوصی
هست ، مردها
را عامل ستم
بر زنان معرفی
می کنند و عملا
در صفوف متحد
زنان با مردان
مبارز ، فاصله
ایجاد می کنند
، در حالیکه
کمونیست ها نه
تنها خواهان اتحاد
جنبش
زنان با همه ی جنبش
های اجتماعی -
انقلابی و به
خصوص مبارزات
طبقه کارگر
هستند ، بلکه تاکید
هم می کنند که
بدون رهبری
طبقه کارگر
آگاه به منافع
طبقاتی خودش،
هیچ مبارزه ای
به پیروزی
کامل بر
سرمایه داری و
ایجاد جامعه
ای واقعا آزاد
و برابر
نخواهد رسید
.برای همین هم
باور دارند که
همه جنبش های
اجتماعی و از
جمله جنبش زنان
باید تحت
رهبری طبقه
کارگر قرار
بگیرد تا زنان
در یک جامعه
آزاد به حقوق
برابر با
مردان دست
پیدا کنند و
به رهایی
واقعی برسند.
بنابراین در
جایی که زنان
کمونیست عامل
اصلی ستم بر زن
را جامعه
طبقاتی
ارزیابی می
کنند و راه
رهایی واقعی
زنان را در
نابودی نظام
سرمایه داری و
پیروزی
سوسیالیسم می
بینند ، بخشی
از فمنیست ها ، مردان
را عامل ستم
بر زن معرفی
می کنند و امر برابری
زنان را در
سیستم طبقاتی
کنونی یعنی با
وجود نظم
سرمایه داری
موجود امکان
پذیر می بینند
. متاسفانه
این نظرگاه که
ریشه در
رفرمیسم و
سطحی نگری
دارد ، تا آن جا
پیش می رود که
مبارزات زنان
را فارغ از
پایگاه طبقاتی
اشان ، فقط
به طرح
خواسته های
زنان محدود می
کند و ترویج
می کند که
زنان باید
برای خود
مبارزه کنند و
اساسا شرکت
زنان در
مبارزات
عمومی جامعه
را نفی می کنند.
بطور
نمونه این
نظرگاه شرکت
دلاورانه
زنان در جریان
مبارزات
مردمی سال 88 را
صرفا به این
دلیل که
خواسته های
خاص زنان در
آن زمان مطرح نشده
بود را رد می کردند.
در حالی که
شرکت زنان در
مبارزات
عمومی جامعه و
همراه با سایر
توده های تحت
ستم برای
سرنگونی
جمهوری اسلامی
و به ثمر
رساندن یک
انقلاب
اجتماعی ، تنها
راه برای
هموار کردن
راه برای تحقق
خواستهای
زنان و رسیدن
به آزادی ست .
مسلم هست که
این وظیفه
زنان و مردان
آگاه است که
در بستر همین
مبارزات
عمومی ، خواسته
ها و حقوق
زنان را هم مطرح
سازند و از این
طریق آگاهی
جامعه را نسبت
به حقوق زنان ،
هر چه بیشتر
بالا ببرند. شرکت در
جنبش های
عمومی
اتفاقا زمینه
تاثیر گذاری
زنان بر افکار
عمومی جامعه
را هم افزایش
می دهد. نتیجه
این که ، نه
زنان می توانند
جدا از مردان
به حقوق واقعی
خود برسند و
نه مردان می
توانند بدون
شرکت زنان در
امر انقلاب
پیروز شوند. البته
در زمان کنونی
با همه شقاوت
ها و سرکوب هایی
که جمهوری
اسلامی بر
جامعه تحمیل
کرده ، خوشبختانه
خود واقعیات نشان
می دهند که
زنان و مردان
ما آگاهانه و
دست در دست هم
در تمامی عرصه
های مبارزاتی
شرکت دارند و
می دانند که
اتحاد تمامی
اقشار جامعه و
مبارزه
متحدانه آنها ،
بزرگترین
ابزار برای رهایی
از شرایط
وحشتناک
کنونی هست.
پرسش: رفیق
عزیز با سپاس
مجدد از شما ، اگر
موردی هست که
مایلید در
تکمیل
نظراتتان بیان
کنید ، لطفا بفرمائید؟
رفیق سارا: بله.
مایلم از این
فرصت استفاده
کنم و بر این امر
تاکید کنم که
امروز مردم ما
مرد و زن از
اقشار متفاوت
اجتماعی از
کارگران،
کشاورزان،
دانشجویان
،معلمین ،
بازنشستگان ،
مال باختگان ،
مادران
داغدیده و
خلاصه همه به
پا خاسته اند
تا غارت و
چپاول و شکنجه
و کشتاری که 40
سال حکومت
جنایتکار
جمهوری
اسلامی بر آنها
تحمیل کرده
است را ریشه
کن کنند. مردمی
خشمگین از
سرکوب و
اختناق . مردمی
که از فقر و
گرسنگی و کودک
فروشی و زباله
گردی ، فریادشان
به آسمان
رسیده، آن هائی
که فریاد می زنند
گرسنه ایم
گرسنه ، فریاد
می زنند فرزند
کارگرانیم ،
کنارشان می
مانیم ، فریاد
می زنند می
جنگیم ، می
میریم ، ذلت
نمی پذیریم ،
بدون شک این
توده ها
گورکنان این
نظام خواهند
بود. گورکنان
نظام ظالمانه
ای خواهند بود
که رهائی همه
ستمدیدگان به
نابودی آن
وابسته است.
پس وظیفه همه
زنان مبارز
هست که با همه
امکانات این
مبارزات را
تقویت کنند و
راه رسیدن به
این هدف را
هموار کنند ، چرا
که رهائی زنان
درست به
نابودی این
نظم که جمهوری
اسلامی با دار
و شکنجه به
حفاظت از آن برخاسته
، وابسته است. باید
تلاش کرد که
با نهایت توان
از این مبارزات
دفاع کرد ،
باید به سهم
خودمان صدای
این مردم ستم
دیده را به
گوش جهانیان
رساند. باید
با تقویت
نیروهای
انقلابی
زمینه رشد
افکار
انقلابی و
رساندن صدای
حق طلبانه
زنان به گوش
همه توده ها
را فراهم کرد
و با همه قدرت ،
نیرو هائی را
افشاء کرد که
در تلاش اند
تا در اتحاد
زنان و مردان
اخلال ایجاد
کنند و انرژی
انقلابی زنان
را به جای نابودی
نظم ظالمانه
حاکم به کجراه
ببرند و به در
مسیر های
انحرافی بکشانند.
پرسشگر
کانال بذرهای
ماندگار: با سپاس
مجدد از شما
رفیق سارا ،
شاد و پیروز
باشید
رفیق
سارا: متقابلا من
هم از شما
ممنونم و
امیدوارم که
این گفتگوی
کوتاه ، پاسخگوی پرسش
های که کردید ،
بوده باشد. شاد و پیروز
باشید