به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 220 ، مهر ماه 1396

 

ترجمه از: الف - بهرنگ

اکتبر 2017

 

توضیح مترجم: این ترجمه را تقدیم می کنم به خاطره فراموش نشدنی چریک فدائی خلق رفیق محمد علی خسروی اردبیلی (داداشی) که در همبستگی با انقلاب مردم ظفار در جبهه نبرد انقلابیون ظفار ، جانش را وثیقه رسیدن به آزادی و سوسیالیسم نمود.

 

دلورس آبره روری خطاب به بریگاردهای بین المللی

اواخر اکتبر ۱۹۳۸

 

وداع با بریگاردهای بین المللی

 در بارسلونا - اسپانیا

 

سخت است در چند کلمه با قهرمانان بریگاردهای بین المللی وداع گفتن، هم بخاطر جوهره شان و هم بخاطر آرمانی که نمایندگی می کنند. حسی از اندوه، اندوهی بی پایان گلو را در هم میفشارد… اندوه در فراق آنها که اینجا را ترک می کنند، در فراق آنها که در راه آرمان گرانقدر رهایی بشر جنگیدند، در فراق آنها که از سوی حاکمان ستمگر و خودکامه از سرزمین خود تبعید شده و تحت تعقیب قرار گرفته اند… اندوه برای آنها که برای ابد اینجا می آرامند و در هم می آمیزند با خاک اسپانیا و با عمق قلب ما، آنها که با قدردانی ابدی ما تقدیس خواهند شد.

 

از هر مردم و از همه نژادی به ما پیوستید. همچون برادرانی برای ما، همچون فرزندان اسپانیای نامیرا؛ و در سخت ترین روزهای جنگ، آنگاه که پایتخت جمهوری اسپانیا تهدید میشد، این شما بودید، شما رفقای پاک و صادق بریگاردهای بین المللی که با شور مبارزاتی تان، با قهرمانی تان و با روحیه ی فداکارانه تان برای نجات شهر تلاش نمودید - خاک «خاراما» و «گوادالاخارا»، خاک «برو نه ته» و  «بل چی ته»، خاک «له وآنته» و «ابرُ» در چامه های ابدی خویش، از شهامت، از فداکاری، از جسارت و، از نظم دلاوران بریگاردهای بین المللی خواهند خواند.

 

برای نخستین بار در تاریخ مبارزات خلق ها، چشم انداز پرشکوه و باابهتی از شکل گیری بریگاردهایی بین المللی جلوه گر شده است؛ بریگاردهایی برای یاری رساندن به حفظ و حراست از آزادی و استقلال کشوری تهدید شده، آزادی و استقلال سرزمین ما اسپانیا.

 

کمونیست ها، سوسیالیست ها، آنارشیست ها، جمهوری خواهان - دلاورانی از هر رنگ و از هر نژاد، با ایده ها و آرمان های متفاوت، حتی با مذاهبی ضد هم - لیکن همگی عاشق آزادی و عدالت، اینجا آمدند و خود را بی هیچ قید و شرطی در اختیار ما قرار دادند.

 

آنها همه ی هستی ی خود را در اختیار ما گذاشتند: جوانی شان را و به همان سان نیز پخته گی شان را؛ مهارت های علمی و تجارب شان را، خون شان و نیز جان شان را، امیدها و آمال شان را نثار کردند، و در عوض هیچ، هیچ طلب نکردند. تنها چیزی که جویای آن بودند این بود که سهمی در مبارزه داشته باشند، آمال آنها افتخار مردن در دفاع از ما بود.

 

درفش های اسپانیا! در برابر این قهرمانان سر خم کنید! در برابر این شهیدان سر فرود آورید!

 

مادران! زنان!

آنگاه که سالیان گذشت و زخم های جنگ التیام یافت؛ آنگاه که خاطره ی این روزهای اندوه بار و خونین با ارمغان آزادی، با ارمغان صلح و خوشبختی به دست باد سپرده شد؛ آنگاه که عداوت و دشمنی رخت بربست و افتخار زیستن در کشوری آزاد به احساس همگانی ی همه ی اسپانیایی ها بدل گردید، آنگاه به فرزندان خود بگویید، به آنها از دلاوران بریگارد بین المللی بگویید.

 

به آنها شرح دهید که چگونه از دریاها و کوهستان ها گذر کردند، از مرزها و از میان سرنیزه ها گذشتند، از تور سگ های دیوانه و تشنه ی خون عبور کردند و به کشور ما قدم نهادند، همچون رزمندگان راه آزادی آمدند تا برای رهایی و استقلال اسپانیا از شر فاشیسم آلمان و ایتالیا بجنگند و بخاک افتند. آنها همه چیز خود را فدا کردند- زندگی شان، کشورشان، خانه و کاشانه شان، پدران و مادران شان، همسران، برادران، خواهران و فرزندان شان را نیز - همه را گذاشتن و آمدند اینجا، و به سادگی گفتند: «ما با شمائیم. جنبش شما، جنبش اسپانیا، جنبش همه ی ماست. جنبش همه ی انسان های مترقی و پیشرو جهان است.»

 

بسیاری از آنان، امروز اینجا را ترک می کنند. هزاران تن از آنان اما، باقی خواهند ماند، کفن شده در خاک اسپانیا، خواهند ماند و عمیقا در حافظه ی تمامی ی مردم اسپانیا خواهند زیست.

 

رفقای بریگاردهای بین المللی: دلایل سیاسی، دلایل دولتی، و سعادت همان نهضتی که شما خون خویش را با سخاوتی بیکران نثار آن نمودید، امروز شما را عودت می دهد، برخی را به کشورهایتان و برخی را به محل تبعیدتان. با سری افراشته بروید رفقا! شما تاریخ اید. شما افسانه اید. شما نمونه ای قهرمانانه از وحدت و همبستگی جهانی ی صف دمکراسی هستید در برابر روحیه ی رذل و عافیت طلب کسانی که اصول دمکراسی را برحسب اندوخته های مالی و یا سهام شرکت ها تفسیر می کنند، همان اندوخته و همان سهامی که می کوشند تا از هرگونه آسیبی مصون بمانند.

 

ما شما را از یاد نخواهیم برد؛ بروید! بروید، و آنگاه که شاخه های زیتون صلح، گل دادند بازآیید؛ با گل تاج های پیروزی جمهوری اسپانیا بر سر، بازآیید!

 

به جبهه ی ما بازآیید چرا که اینجا میهن شماست - همه آنها که از میهن محروم گردیده اند، همه آنها که از یار و یاور محروم گشته اند، اینجا را میهن خود بدانند - همه، همگی ی شما از مهر و قدردانی ی خلق اسپانیا بهره مند خواهید بود؛ خلقی که هم امروز و هم فردا، با شور فریاد می زند:  زنده باد قهرمانان بریگاردهای بین المللی!