به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 216 ، خرداد ماه 1396

 

پیام فدایی: آن چه در زیر می آید ، متن گفتگوی "رادیو همراه" در سوئد با رفیق چنگیز قبادی فر در مورد "انتخابات" ریاست جمهوری رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی ست که در تاریخ 15 ماه می 2017 (25 اردیبهشت ماه 1396) صورت گرفته است.  پیام فدایی این مصاحبه را از حالت گفتار به نوشتار تبدیل و با برخی ویرایش های جزئی ، آن را به اطلاع خوانندگان نشریه می رساند. فایل صوتی این مصاحبه از طریق لینک زیر برای علاقه مندان قابل دسترسی ست.

https://www.youtube.com/watch?v=Qpz4rN704CA

 

(بخش اول)

متن مصاحبۀ "رادیو همراه" با رفیق چنگیز قبادی فر، پیرامون انتخابات در جمهوری اسلامی

رادیو همراه: درود ما رو بپذیرید رفیق چنگیز قبادی فر!

 

چنگیز قبادی فر: با عرض سلام و ادب به شنوندگان عزیز رادیوی شما و تشکر از شما که باز هم فرصتی به وجود آوردید که من از این طریق بتوانم با شنوندگان عزیز شما در ارتباط باشم.

 

رادیو همراه: ابتدا باید یک خسته نباشید به شما بگم بابت ماه می.  وقتی که به سایت سیاهکل دات کام نگاه می کنیم ماه پُر باری برای شما و رفقای چریکهای فدایی خلق در شهر ها و کشورهای مختلف بود.

 

پاسخ: بله! همون طور که اشاره کردید، رفقا، فعالین سازمان در حدود 11 شهر در نقاط مختلف، آمریکای شمالی، اروپا و انگلستان به طور سازمان یافته در حرکت های اول مه مه ، جشن ها و مراسم و راه پیمایی های روز کارگر شرکت کردند و در آن جا مواضع سازمان رو پخش کردند؛ چهره ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی، این رژیم کارگر ستیز رو افشا کردند در افکار عمومی و اعلامیه های زیادی رو پخش کردند. همه شون به راستی خسته نباشند و همه کسانی که با هر اندیشه ای از موضع انقلابی و مبارزاتی در این حرکات شرکت کردند ، ما باید در همین جا به اون ها هم خسته نباشید بگیم و به ویژه با توجه به این که ما در یک شرایطی به سر می بریم که تحت حاکمیت دیکتاتوری سرنیزه و دیکتاتوری عریان رژیم جمهوری اسلامی ، صدای طبقه کارگر ما و مبارزات و مطالبات اون خیلی کم و به سختی شنیده می شه و این وظیفه تمام ما به عنوان رهروان راه این طبقه و آرمان های اون رو دو چندان می کنه.

 

رادیو همراه: همین چند دقیقه پیش سخنرانی پلتاکی رفیق فریبرز سنجری رو در رابطه با "چگونگی می توان بر معضل پراکندگی صفوف کارگران فایق آمد" رو از این رادیو شنیدیم.  بریم سراغ انتخابات یا انتصابات. از این جا شروع می کنم که دوازدهمین دوره به اصطلاح انتخابات ریاست جمهوری ، در همین جمعه 29 اردیبهشت برگزار می شه ، از نظر شما 11 دوره قبل چگونه بود و آیا می شه این دوره رو دوره ای متفاوت دید با توجه به اتفاقاتی که افتاد و به اصطلاح برجامی که روحانی فریبکار دم از اون می زنه ، این متفاوت بودن رو نشون می ده یا خیر.

 

پاسخ: ببینید، فکر می کنم مناسب تر این باشه که برای دادن یه پاسخ صحیح به سئوال شما ، من یه نکته رو در ابتدا اشاره کنم بهش. وقتی که ما از انتخابات - و هر جا می گیم انتخابات یعنی انتخابات آزاد - صحبت می کنیم خوب منظور ما چیه؟ منظور ما اینه که مردم یک جامعه ای و بطور مشخص ایران ، بتونن در کشورشون آزادانه در روندهای سیاسی مشارکت داشته باشند و به این اعتبار، در انتخابات هایی که برگزار می شه آزادانه بتونن رای بدهند و رای شون به حساب بیاد و در واقع انتخابات به مثابه یک انتخابات آزاد یه کانالیه برای مشارکت سیاسی آحاد جامعه.  وقتی ما حالا همین شرط اصلی و کلی رو بخواهیم در ایران در نظر بگیریم و سیستم انتخاباتی ایران رو بررسی کنیم ، می بینیم که در طول 38 سال گذشته واقعا این چیزهایی که به اسم انتخابات در ایران برگزار شده ، فاقد حداقل ها و ملزومات یک انتخابات آزاد بوده؛ چون در یک انتخابات آزاد همون جور که بالاخره همه می دونن ، پیش شرط های مشخصی وجود داره، باید در اون جامعه ای که ما از انتخابات آزاد توش صحبت می کنیم، طبقه حاکم حق تشکل مستقل رو برای اقشار جامعه به رسمیت بشناسه؛ باید آزادی بیان رو بهش احترام بگذاره؛ باید یک حداقل موازین دمکراتیکی در اون جامعه باشه؛ باید آزادی نشریات و مطبوعات باشه؛ و وقتی که یک همچین پارامترهایی وجود داشته باشه اون موقع ما می تونیم یه حدی از انتخاباتی که رای مردمی که می روند توش شرکت می کنن ، به حساب بیاد و یک آزادی نسبی توش باشه صحبت کنیم. شبیه همون انتخاباتی که در این کشورهایی که ما الان توش زندگی می کنیم، کشورهای به هرحال متروپل یا اروپایی ، آمریکایی که البته تاکید کنم انتخابات های این جا هم به اون مفهوم انتخابات آزاد و مطلقی نیستند ، ولی من این مقدمه رو برای این گفتم که وقتی شما به سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی نگاه می کنید ، حتی فاقد کمترین معیارهای انتخاباتیه که طبقه حاکم یه حدی رای مردم خودش رو در این کشورها به رسمیت می شناسه به این معنی که هر چند سال یک بار اجازه می ده که مردم بیان و از میان احزاب طبقه حاکم ، یکی رو به قول اندیشمند بزرگ، مارکس، به عنوان این که در 4 سال یا 5 سال یا در دوره آینده بر اون ها حکومت کنه رو به رسمیت می شناسه. در ایران به دلیل وجود یک دیکتاتوری عریان و تا بن دندان مسلح، که تاب کوچکترین فعالیت سیاسی و اجتماعی مستقل رو از طرف مردم و آحاد جامعه را نداره کمترین تحمل رو برای وجود تشکلات صنفی مستقل نداره، آزادی بیان وجود نداره و حتی دیکتاتوری تا حدیه که  اقشار طبقه حاکم رو هم ما می بینیم که گاهی وقت ها صدای اون ها رو هم تحمل نمی کنه، ما با سیستم انتخاباتی ای روبرو هستیم که فاقد کمترین خصوصیات یک (سیستم) انتخابات آزاد هست.  این نکتۀ اساسی ای یه که در طول 38 سال گذشته حاکم بوده بر تک تک انتخاباتی که این ها به عنوان انتخابات سازمان داده اند.

 

ولی اگر حالا من به طور مشخص برگردم به این سئوال و جدا از سیستم انتخاباتی بهتر بگم اگر بپردازیم به روانشناسی حاکم به این انتخابات هایی که تا الان برگزار شده توی این 11 دوره ما یک فرق هایی رو می بینیم. به طور مثال بعد از یورش سراسری جمهوری اسلامی به مردم، به سازمان ها و به نیروهای انقلابی در سال 60 و اون موج اعدام ها و سرکوب خونیی که (رژیم) واقعا در همه جا جویبار خون ، رودخانه خون به راه انداخت توی این جامعه، اصولا اون موقع با توجه به جنایت های روزمره و اخبار اعدام و سرکوب مردم ما اصولا برای اون چیزی که رژیم به عنوان انتخابات می گذاشت ، توی جامعه به قول خودمون تره هم خُرد نمی کردند زیاد. جمهوری اسلامی هم اینو خودش می فهمید و اصلا پایبند این نبود که مثلا بخواد خیلی جلوه بده که انتخابات داره، انتخابات توده ای و مردمی داره، انتخابات آزاد داره. مثلا یک نمونه، من یادم میاد عباس شیبانی در یکی از این انتخابات ها در اون دوره می گفت که من آمدم، کاندید شدم ولی خودم به رفسنجانی رای می دم! و با همین حرفش نمایشی بودن انتخابات توی اون دوره ها رو نشون می داد. اون موقع انتخابات بیشتر برای نمایشاتی بود که این رژیم نیاز داشت، به خصوص در خارج این براش مهم بود که بگه ما "جمهوری" هستیم و انتخابات داریم و رژیم دیکتاتوری نیستیم ؛ این (انتخابات) به کار اون می آمد. ولی این وضع یک کمی فرق کرد بعدا. ما اگر اون وضع سابق رو نگاه کنیم، این ها احتیاج به رای زیاد مردم و حضورشون نداشتن. نه این که هیچ؛ ولی در مقایسه با اون چیزی می گم که در دوره های بعدی در پای صندوق های رای دیدیم. انتخابات های اون دوره رو توجه کنید، چه دوره ای که خامنه ای شد رئیس جمهور، اون موقع پست نخست وزیری حیلی مهم بود ، (انتخابات) رفسنجانی رو نگاه کنید ، می بینیم که تلاش زیادی به اندازه (و یا) در ابعاد این دوره بعد صورت نمی گرفت توسط دیکتاتوری حاکم؛ نه این که تلاش نکنه ولی تلاشی که ما می بینیم در ابعاد امروز جریان داره رو به خرج نمی داد. زیاد براش مهم نبود این مسئله.

 

از دوره خاتمی به بعد ، وضع یک مقداری روی مسئله انتخابات فرق کرد. رژیم اون موقع یک تحلیلی داشت که مطابق اون تحلیل از وضع جامعه، پروژه کلان اصلاحات رو آورد و اگر یادتون باشه حجاریان اون موقع گفت رسما که تحلیلی که رژیم از اون نارضایتی ها، از وضع جامعه داشت این احساس رو بهش القا می کرد که امکان انفجار توده ای و شورش های مردمی و به خصوص مبارزات قهر آمیز مردمی رو احساس می کرد طبقه حاکم . بخصوص این که در قزوین، اراک، مشهد و این ور اون ور هم نمونه اون شورش ها رو دیده بودند. اون موقع آمدند و مطرح کردند که حالا دوره، دورۀ اصلاحاته ؛ باید اصلاحات بشه؛ پروژه کلان اصلاحات در دستور قرار گرفت آمد و این رو گفتند، گفتند اگر چنین چیزی نمی شد ، اون موقع توی ایران ما با "جنگ چریکی" روبرو می شدیم. در یک همچین دوره ای بود که اصلاحات در بالا تصویب شد و بعد خاتمی به عنوان نماینده مثلا چنین گفتمانی رو آوردند؛ "گفتگوی تمدن ها" رو مطرح کرد، "دمکراسی" مطرح کرذ؛ حرف هایی رو زد و همون موقع هم خامنه ای در اون انتخابات رسما از ناطق نوری، کاندید به اصطلاح محافظه کار شروع کرد دفاع کردن و تبلیغات حول این قطب بندی شکل گرفت.

 

و البته همون موقع هم مردم ما می گفتند ، می گفتند ما می نویسیم خاتمی، ولی رای ها رو می خونن ناطق نوری. از این دوره به بعد ما می بینیم که یک گفتمان جدید وارد می شه که تاثیرش رو روی انتخابات ها هم ما می بینیم. "اصلاح طلب هایی" میان توی میدون که واقعا وظیفه شون فقط این بود و هست که شکاف بین رژیم و مردم رو پر کنند و مشروعیت بخرند برای کل رژیم و تلاش هایی کردند با استناد به وجود این که مثلا گفتند "گفتمان اصلاحات" آمده و ما حالا دیگه (جریان)  "اصلاح طلبی" داریم در چارچوب این سیستمی که خودشون هم قبول می کردند دمکراتیک نیست، یک قشرهای مرفهی رو به خصوص کشوندن به همچین بازی هایی. در نتیجه ما می بینیم که مسئله شرکت در انتخابات و تبلیغات رژیم برای این که تعداد بیشتری رو بکشه به پای صندوق ها یک حدی فرق داره در اون دوره نسبت به دوره های قبل. خُب البته آمارهای اون موقع رو هم وقتی که ما نگاه کنیم از اون انتخابات خاتمی به بعد هم نه این که اون آمارهایی که ارائه می شد، آمارهای درستی بود؛ مثلا می شه در هر کدوم از اون انتخابات نشون داد که به رغم تاکید رژیم مبنی بر این که تعداد خیلی زیادی در انتخابات مثلا میلیونی شرکت کردند، نمونه های تقلب خیلی زیادی وجود داشت. مثلا من یادمه در دوره خاتمی وقتی که از آرای خاتمی به عنوان "زلزله سیاسی" این ها صحبت می کردند ، در خود جراید رژیم آماری می آمد از روستاها و یا شهرک هایی که مثلا به خاتمی رای دادند؛ در حالی که تعداد ساکنان اون شهرک و یا روستا کمتر از تعداد آرای استخراج شده بود و این ها مثال های رسما اعلام شده است. یعنی در اون موقع هم این آمارها دروغ بود ولی سیاست جمهوری اسلامی رو که من بهش اشاره می کنم از 2 خرداد سال 76 به بعد این بود که "تنور" انتخابات رو گرم کنه و از این جاست که در پاسخ به سئوال شما ، ما یک مقدار تفاوت هایی رو می بینیم و در اوج یک همچین پروسه ای هم هست که ما می رسیم به انتخابات سال 88؛ حتی "مناظره" راه می اندازند و تبلیغات شد برای موسوی و از نظر خیلی ها هم در پایان اون تبلیغات و مناظره ها (او) برنده بود ؛ خودش آمد و رسما اعلام کرد که ستادهای انتخاباتی من گفته اند که با اختلاف زیاد من "برنده" هستم. ولی آمدند همون موقع هم احمدی نژاد رو کردند رئیس جمهور و از توی صندوق های رای درآوردند ولی خُب همه می دونند که اون تضادها فضائی شکل داد و به یک خیزش بزرگ مردمی منجر شد و یک ضربه هایی هم بهشون زد. و اون موقع من یادمه این قدر این "تنور انتخابات" گرم شد که مردم مطرح می کردند "ریش خامنه ای" رو هم "سوزاند" و رسوایش کرد.        

 

حالا بعد از 88 هم کارشون این بوده که توی چند تا انتخابات بعدی هم ، هر دفعه یک بهانه ای بیاورند؛ یه بار با (ایجاد) وحشت از حمله آمریکا، یه بار با مثلا دست گذاشتن روی خواست های اقتصادی مردم و مسایل "تحریم" و این ها و یک عده متوهم رو بیاورند پای این صندوق ها؛ خُب حالا اگر یکی بیاد و بر این اساس، این 11 دوره قبلی رو به صورت واقع بینانه بررسی کنه می بینه که بطور کلی با توجه به ماهیت رژِیم و دیکتاتوری ای که در تمام عرصه های زندگی مردم ما برقرار کرده به طور کلی گرایش مردم به این صندوق های انتخاباتی رژیم خیلی کمه.  ولی واقعیتی هم هست که نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی همیشه در مقاطع انتخابات یک چیزهایی رو از اتاق های فکرش در میان جیره خوارهاش و نیروهای وابسته به اون ها پخش می کنن ؛ مثلا یک دفعه میان چو می اندازند که اگه مهر انتخابات توی شناسنامه هاتون نباشه ، جوون ها رو توی کنکور راه نمی دهند. و یا میان مثلا مطرح می کنن که اگر این مهر نباشه یارانه و کمک دولتی قطع می شه یا وام نمی دهند.

 

این شایعات رو پخش می کنن و یک عده ای هم می رن که اون مهر بخوره توی شناسنامه هاشون. عده ای هم که با ترس و وحشت و یا بخاطر مصالح دیگه ای می رن و به همین خاطر هم هست که اتفاقا اگر ما نگاه کنیم می بینیم که همیشه آرای باطله توی انتخابات جمهوری اسلامی یک درصد بالاییه. مردم می رن و اون مهر رو می زنن ولی اون اقشاری هم که می رن به این سیستم هم تن نمی دن. رای می دن اما رای های دیگه، رای های باطله؛ و اگه یادتون باشه خلخالی جلاد یه بار به یکی از همین کار بدست های رژیم به مسخره گفت اگه رای مردم معیار بود که "گوگوش" الان رئیس جمهور بود. در نتیجه اگه بخوام حرفم رو جمعبندی کنم، به باور من انتخابات دوره دوازدهم هم فرقی با اون قبلی ها نداره. یک برنامه مهندسی شده ست که آمده ن توش 4 و یا این دفعه 6 نفر رو آوردند و از فیلتر شورای نگهبان ، نظارت استصوابی ، ولی فقیه و همه این کانال های رسمی و غیر رسمی ردشون کردند که البته اشاره کنم این 6 نفر امروز شده اند 5 نفر ، چون همون طور که اطلاع دارید امروز قالیباف به هر حال کنار کشید به نفع کاندید دیگر به اصطلاح محافظه کارها یعنی رئیسی؛ و اون شد کاندید "اصلح". و بعد هم مردم ، این 5 یا 6 یا 4 نفر که همه شون "التزام" دارند به ولایت فقیه و در اون "ذوب" شدند رو باید بیان و مثلا بهشون رای بدهند. این ها هم میان توی این مناظره ها برای رو کم کنی، کمی از دزدی های هم دیگر حرف زدند که مردم ما واقعا وقتی به این مناظره ها گوش کنید و نظرات مردم رو ببینید ، می بینیم که مردم ما خیلی از این بیشترش رو واقعی ترش رو - منظور از این صحبت هایی که می شه - رو توی زندگی خودشون از این دزدان و غارتگران حاکم دیده اند. و تنها خصوصیت این (دزدی ها) اینه که از دهان خودشون حالا در میاد بیرون. در نتیجه در این انتخابات هم با توجه به توضیحاتی که دادم، نمی شه پا روی واقعیت نگذاشت و گفت که یک فرق اساسی با انتخابات های گذشته جمهوری اسلامی داره.

 

رادیو همراه: در تایید صحبت های شما باید بگم که این اطلاعاتی که این 5-6 نفر در این مناظره ها می دن این ها اطلاعات سوخته ست و به همان گونه که شما گفتید ، مردم بیشتر از این ها می دونن و اگر برگردیم به آماری که در سال 1376خاتمی با 20 میلیون و 138 هزار و 784 رای ، و در سال 1380با 21 میلیون و خُرده ای و 1384 احمدی نژاد با 17 میلیون و 248 هزار و 782 رای و در 1388 هم که 24 میلیون و 592 هزار رای آورد این ها همه نشون می ده که این رای ها از صندوق برای کسانی در میاد که از پیش تعیین شده اند و هیچ فرقی نمی کنه چون مسئله اصلی ، امنیت کشوره که (رژیم) از شورش ها و از خیزش های مردم در هراسه ؛ همین چهارشنبه پیش یعنی بیستم اردیبهشت ، خامنه ای جنایتکار در مراسم افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین می گه اگر کسی بخواد علیه امنیت کشور قیام کنه قطعا با عکس العمل سخت مواجه خواهد شد. این هشداریه برای این که یک بار دیگه مثل سال 88 مردم بیرون نیان و دنبال "رای" خودشون نباشن.  به نظر شما این ترفندیه که دست پیش رو گرفته می خواد پس نیفته؟

 

پاسخ: ببینید برای رژیم در این سیستم انتخاباتی با توجه به تجاربی هم که داره بخصوص در سال 88 ، این مطرح نیست که مردم به کی رای بدهند. اصلا خود خامنه ای این رو مستقیم میگه و گفته ، مهم نیست به چه کاندیدایی رای می دهید ، مهم حضور همگانی در پای صندوق های رایه ؛ حضور حماسی ، حضور شورانگیز و از این حرف ها ؛ یعنی از نظر بالاترین نهادهای تصمیم گیری در جمهوری اسلامی و از نظر "بیت رهبری" و اون راس دیکتاتوری حاکم بر ایران ، مسئله این نیست که به کی رای داده بشه ، میزان ، اون رای استخراج شده نیست ، میزان ، اون رای ملت نیست. اساس ، این نیست که مردم در بین چند کاندید به کی رای دادند ؛ و یا اون رایی رو که مردم داده ن از توی صندوق در بیاد بیرون. در تخالف با اون سیستم هایی که ما حداقل در همین اروپا می بینیم. ولی مهم اینه که تعداد هر چه بیشتر مردم بیان و برای نمایش مشروعیت این نمایشات انتخاباتی شرکت کنند. و درست به همین دلیله به عنوان یه مثال مثلا در همین سال 88 حالا با آماری که اعلام کردند و سندی هم که اخیرا درآمده معلوم می شه که اون عده ای هم که حالا با هر ترفندی رفتند و شرکت کردند و رای دادند ، کاملا روشن بود که اصلا رای اون ها به حساب نیامد ، کسی که مطابق منافع نظام و مطابق تصمیم نهاد رهبری و بزرگترین تصمیم گیرندگان نظام ، برای حفظ مصالح نظام ، قرار بود روی کار بیاد ، اون آمد و 4 سال که نه 8 سال سکان اداره مملکت رو در حوزه های اجرایی در دست گرفت. در نتیجه میزان ، رای ملت نیست. این یک واقعیته ولی یک چیز برای جمهوری اسلامی مهمه ، اینه که به انتصابات حکومتی که (بالایی ها) توی پروسه گزینشی خودشون به توافق می رسند و میاره ن ، به اون یک مشروعیت انتخاباتی بدهند ، به اون ظاهر انتخاباتی بدهند و این رو بیرون اعلام کنن که مثلا ما یک انتخابات دمکراتیک و مردمی در ایران داریم مثل همین کشورهای غربی و حتی تا اون جا هم پیش بره ن که با آرای میلیونی ای که می سازند و بیرون میدن، بگن میزان مشارکت (بیشتره) ؛ در هر انتخاباتی این کار را کردند و الان هم می کنند ، نشون بدن که حتی "دمکراسی" ما غلظتش بیشتره نسبت به دمکراسی توی یه کشوری مثل سوئد و آلمان که مردم میان و زیر 50 درصد رای می دهند. (مال ما) 60-70 درصده!

 

رادیو همراه: چریکهای فدایی خلق در اطلاعیه ای با نام "تحریم ، پاسخ کارگران و زحمتکشان به انتصابات حکومتی ست" این تیتر رو استفاده کردند. به نظر شما چگونه می شه کارگران، با شرایطی که الان هستش ، زحمتکشان با شرایطی که شما خودتون بر شمردید ، چگونه می شه که دست به تحریم بزنند؟

 

پاسخ: در اون اطلاعیه این مسئله آمده و توضیح داده شده که سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی چطوریه. در اون جا به یک واقعیتی اشاره شده که تجربه تمام این 11 یا 12 تا انتخاباتی رو که ما بررسی می کنیم توش می بینیم که هر کس با هر ادعایی از هر جناحی ، با این "جناح" بازی ای هم که در این انتخابات ها به وجود آورده و با بهره برداری هایی که رژیم از جناح بازی در مسئله انتخابات می کند ، و استفاده هایی هم که کرده ، هر کسی از هر جناحی با هر وعده ای هم که آمده در واقع وضع کارگران و زحمتکشان ما و در واقع اکثریت این جامعه ، به لحاظ معیشتی به لحاظ کار ، به لحاظ بلایای اجتماعی ، به لحاظ اعدام ، سرکوب و تمامی این مسایلی که با جامعه تحت سلطه ما گره خورده به خاطر حاکمیت جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری حاکم بر ایران، کوچکترین فرقی نکرده و به رغم هر ادعایی که هر کدوم از این ها کرده اند که بزرگترین شون هم مثلا خاتمی بود و یا همین روحانی ای که 4 سال پیش آمد و گفتش که من "کلید" همه مشکلات رو دارم ، همه مسایل رو حل می کنم ، مردم و به خصوص کارگرها و زحمتکشای ما دیدند که در هر دوره ای نه تنها ، وضع شون فرقی نکرد به نسبت سابق ، بلکه در تمام این عرصه های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی وقتی شما وضع این رژیم رو بعد از هر انتخابات و وضعی رو که برای جامعه درست کرده بررسی می کنید ، بیشتر به قهقرا رفت. در نتیجه خود این یه تجربه بزرگیه که به طور عینی به کارگران و زحمتکشان که واقعا بخش خیلی مهمی از (آحاد) جامعه ما الان هستند، نشون می ده این چیزی که رژیم به اسم انتخابات به راه می اندازه و بعد هم این جور جلوه می ده که یکی از نماینده های طبقه حاکم "خیّر" و به اصطلاح خیرخواه اون هاست و یکی دیگه مثلا خیلی جنایتکاره ، و اگر به اون ("خیرخواه") رای بدید وضع تون بهتر می شه ، تمامش یک سرابی بیشتر نیست و هر بار بعد از "انتخابات" هم ما می بینیم تعرض بیشتری در جهت حفظ منافع سرمایه داران حاکم به جامعه ما و بخصوص به اقشار زحمتکش و فقیر و کارگرش می شه و همین تجربه عینی نشون داده که با در نظر گرفتن تمام تقلبات و پروسه مهندسی کردن این انتخابات و این ها ، مسئله همون جور که گفتم این نیست که رای کارگران و زحمتکش ها و رای مردم اصولا به حساب بیاد برای بالایی ها و در نتیجه این که اگر در عمق زندگی کارگران و زحمتکشان جامعه بروید ، اون ها اکثریت عظیم شون اهمیتی به این انتخابات و به این نمایشات نمی دهند و خواست قلبی اون ها واقعا سرنگونی کلیت این رژیمیه که 38 سال تمام این جنایات رو در تمام عرصه های زندگی شون اعمال کرده در کل جامعه. این یک حرف کلی نیست. اگر هر طوری شما به وضع جامعه نگاه کنید فقط یک نمونه هایی بگم ، وقتی می بینید که فقط در استان کرمان ، استاندارش میاد و می گوید که در عرض 6 ماه بیشتر از 6 هزار بار اعتصابات کوچک و بزرگ کارگری (در این استان) بوده ، وقتی می بینید که کارگرای ما ماه هاست که حقوق شون رو دریافت نکرده ن و هر 3-4 ماه یک بار ، صاحب­کار زالو صفت با اتکا به امتیازات و قدرت دولتی ای که پشتش هست ، می تونه که این دستمزدها رو نگه داره و نده ، وقتی میایید حرف های کارگرای هپکوی اراک رو که واقعا جون شون به لب شون رسید و در راهپیمایی ها و تظاهرات های زیادی که توی خیابون ریختن بررسی می کنید، می بینید که ضجه و ناله می کنن، کارگر میگه "ما گرسنه ایم"، شرمنده ایم فقط مزد ما رو بدید و (اضافه می کنه) من می دونم که وقتی این حرف ها رو می زنم ممکنه که بیان و منو بگیرن ، ببرند توی اوین ؛ یا وقتی ما صحبت های اون گورخواب ها رو می شنویم ، وقتی ما کودکان کار رو می بینیم ؛ وقتی ما 18 میلیون حاشیه نشین رو با وضع بسیار بد زندگی می بینیم ؛ اون موقع حتی بدون این که کسی بخواد حرفی بزنه ، حتی بدون این که بخواد تبلیغی روی "تحریم" و یا عدم تحریم بشه ، رای واقعی این بخش بزرگ جامعه تحریم این انتخاباته و رای واقعی این قشر بزرگ اینه که در اون شرکت نمی کنن (این انتخابات) به اون ها ربطی نداره و معضلی از اون ها رو حل نمی کنه ؛ برعکس اون ها ما می بینیم که خواست واقعی شون نه شرکت توی انتخابات ، بلکه سرنگونی رژیمه و اون خواست رو با همه توانی که دارند در هر روز و در هر گوشه ای به یک شکلی به صدا در می آورند.

 

(ادامه دارد)