به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 194 ، مرداد ماه 1394

 

 

موسی آباد

 

 

پیمانکاران نظامی آمریکا رشد قیمت های بی سابقۀ سهام و سودهای

سرشار خود را جشن می گیرند !

 

(3 اکتبر 2014)

 

تجارت جنگ، سود آورتر از همیشه

 

"جیسل نور" تهیه کننده برنامه در تلویزیون "شبکه اخبار واقعی": به برنامه "شبکه اخبار واقعی" خوش آمدید! من "جیسل نور" هستم و از "بالتیمور" (شهری در ایالت مریلند آمریکا) با شما صحبت می کنم. هنگامی که کنگره، در سال 2011 برنامه کاستن از بودجه و هزینه های دولتی موسوم  به "سکوئستر" (هَرَس کردن بودجه) را تصویب کرد، مدیران عالی رتبه کمپانی های تولید نظامی، مکررا نسبت به اخراج های وسیع و سقوط چشمگیر در میزان دستمزدها به عنوان نتیجه این کاهش پیشنهادی در بودجه هشدار دادند.  اما تنها 6 ماه پس از آغاز اجرای این برنامه، هفت شرکت بزرگ پیمانکاری نظامی سودهای بی سابقه خود را جشن می گیرند و قیمت سهام این شرکت ها در بازار سهام از هر زمان دیگری بالاتر است. مضافا آن که چشم انداز فعالیت آینده این شرکت ها به اندازه تراکم میزان سفارش هایی که در دست اجرا دارند ، درخشان و امید بخش است. سفارش هایی که میزان آن ها معادل 37 میلیارد دلار می باشد و این رقم، معادل مبلغ بودجه ای ست که از امور دفاعی کسر شده است.

 

اکنون برای بحث در مورد این مساله "دینا راسور" همراه ماست.  وی یک پژوهشگر، روزنامه نگار و نویسنده چندین کتاب است. "دینا" تهیه کننده مطالب ستون "راه حل ها، چگونه عملکرد دولت را نتیجه بخش سازیم" برای موسسه "تروت اوت" (برملا کردن واقعیت) می باشد. اما امسال او در نقش معاون مدیر اجرایی "تروت اوت" (برملا کردن واقعیت) انجام وظیفه می کند. خانم "راسور" به مدت سه دهه می باشد که در امر کوشش برای جلوگیری از اتلاف منابع و شفافیت بخشیدن و حساب پس دادن در دستگاه های دولتی کوشش می کند. از حضور شما بی اندازه سپاسگزارم!  

 

"دینا راسور"، جانشین معاون مدیر اجرایی "تروت اوت" (برملائی واقعیت) : خوشحالم که این جا هستم.

نور: خُب دینا! کنگره، برنامه ریاضت اقتصادی موسوم به "سکوئستر" (هَرَس کردن بودجه) رو با توجیه ضرورت "فداکاری همگانی" به آمریکایی ها قبولاند. سئوال اینه که حالا بار اصلی این فداکاری رو دوش کی می افته؟

 

راسور: خُب می دونید، به عنوان کسی که در طول 30 سال در مورد پنتاگون تحقیق کرده، برای من عجیب نیست که پنتاگون در مقایسه با سایر برنامه ها (نهاد ها) به طور برابر از این ریاضت کشی آسیب نمی بینه. دلایل متعددی برای این امر وجود داره.

 

یکی از این دلایل اینه که پنتاگون چیزی رو داره که پروژه هایی مثل بهداشت و خدمات عمومی یا سایر سازمان ها نداره ن. و اون اینه که می تونه بگه "اوه، خدایا! شما باید به ما بودجه بدید! [غیر قابل فهم] این همه آدم های خطرناک بیرون داره ن می گرده ن! اگه حداکثر مقدار پول رو خرج نکنید، اگه حتی یه سنت از بودجه ما کم کنید، اگه از زمان 11 سپتامبر بودجه ما رو دو برابر نکنید، همه ما رو خواهند کُشت! شما همه امثال این ادعا ها رو دارید و تازه علاوه بر اون آدم هایی رو، منظورم ژنرال هایی رو دارید که این برنامه ها رو به گنگره می قبولانند که البته قبولاندنِ این برنامه ها به کنگره زیاد هم سخت نیست. (بعدا به این مساله هم می پردازم) ژنرال هایی که پول های خوبی رو از بوروکرات ها دریافت می کنن. بوروکرات های سطح بالا. درست مثل ادارات عمومی، مثل بخش بیمۀ پزشکی و یا هر اداره دیگه ای. اما این ها ژنرال ها هستند،  که با کاربرد انواع گستاخی و پُر رویی، این جذبه و اُبُهّت رو برای خودشون بوجود آوُردن. این ها از بالای تپه پیداشون می شه و می دونید زیاد خوبیت نداره که یه ژنرال رو بخاطر عدول از حد خودش، یا مرد رندی کردن و یا هر چیز دیگه زیر ضرب بگیرید موقعی که می گه من برای سربازام بهترین امکانات رو می خوام، یا می گه ما می خوایم امنیت آمریکا رو حفظ کنیم و یا می گه با چیزایی که می گید مخالفم ولی جونمو وسط می گذارم تا شما حق ابراز نظرتون رو داشته باشید! و این ها خودشون رو به ارتش می چسبونند. این ها خودشون رو با پوشش ارتش داخل قضیه می کنن. و به همین خاطر، فوق العاده مشکله که قراردادهای نظامی رو کاهش داد. در این برنامه "سکوئستر" می خوان به بهای تقویت ساز و برگ نظامی، از بودجه های مربوط به آماده سازی نیروها بزنن.  و همیشه هم همین طوری بوده و برای پیشبرد این هدف ، این ها چند راه مختلف داره ن که من خوشحال می شم اون ها رو هم توضیح بدم.

 

نور: آره. دقیقا همین طوره. پیش از این که ادامه بدیم، می خوام یه نگاه بندازم به این که کدام بودجه ها کاهش پیدا کرده ن. این ها برنامه هایی مثل "هد استارت" (پیشدستی در شروع - برنامه وزارت بهداشت و خدمات انسانی در آمریکا برای تقویت بنیۀ آموزش و بهداشتی کودکان اقشار کم درآمد) و برنامه توزیع غذا برای نیازمندان است. برنامه ای که اگه نگیم به میلیون ها، حتما به صد ها هزار نفر خانواده کم درآمد و بچه ها در سراسر کشور کمک می کنه.

 

راسور: بله! البته. و نکته ای راجع به پنتاگون رو که باید بهش توجه کنید اینه که اون ها همیشه ساز و برگ جنگی شون رو محافظت می کنن و نه الزاما سربازان ارتش رو. این ضرورتا داشتن امکانات خوب لجستیکی نیست که توسط اون ها ازش دفاع می شه. تولید تسلیحات، در واقع از طرف این ها به طرف های قرارداد (شرکت های اسلحه سازی) مشخصی، اجاره داده شده. اما باید فهمید که در این بازی همه حضور داره ن غیر از مالیات دهنده ها (مردم) و سربازان. و همون طور هم که می دونید، برای نمایندگان کنگره ای که این قراردادها رو می گیرن، این امر به معنی ایجاد مشاغل تو مناطق حوزه های انتخاباتی شونه. این یکی از بدترین کارها برای ایجاد شغله. ولی خیلی بهتر از شغل هاییه که در صورت گرفتن قرارداد ایجاد برنامه های رفاهی و توزیع غذا بوجود میان. و کاری که این ها می کنن اینه که با حالت رقت انگیزی به کنگره می گن باید به ما برای این کارها پول بدید. اگه ندید، ما می میریم!  این ها عاشق دوره جنگ سرد بودن، بخاطر این که می تونستن بگن،وای! ما باید تمام تانک هایی رو که می خوایم داشته باشیم تا قادر بشیم از همۀ گذرگاه ها و موانع رد بشیم و جلوی اشغال کشورمون توسط اتحاد شوروی رو بگیریم؛ اون هم درست توی شرایطی که همۀ ما می دونستیم، ممکنه که خطر حمله اتمی داشته باشیم. فراموش می کردیم که خودمون کاملا اتمی بودیم. ولی اون ها هیچ وقت مجبور نبودن که از حرفاشون پایین بیان.

 

جنگ هایی که اخیرا اتفاق افتاده ن وضع این ها رو حسابی آشفته کرده، چرا که این جنگ ها زیاد موفقیت آمیز نبوده ن. و اساسا هم این ها نمی خوان وارد جنگ بشن. عاشق این هستن که تعدادی از موشک های قاره پیمای خیلی گرون قیمت و عالی خودشون رو به سوریه شلیک کنن و بعدش هم مدعی چیزی بشن که ما بهش "پول خون" می گفتیم. بالاخره شما باید یک کمی از "پول خون" رو مطالبه کنین تا به مردمی که اما و اگر می کنن بگین ما باید از خودمون محافظت کنیم. اما تا اون جا که به یک جنگ تمام عیار مربوط می شه چی؟ اون ها نمی خواستن جنگ عراق یا حتی افغانستان رو انجام بده ن، چرا که می دونستن مجبور می شن از حرفهاشون پایین بیان و بودجه هاشون رو صرف نیازهای لجستیکی و خواسته های عموم بکنن؛ اونهم تو شرایطی که اساسا قاعدۀ این بازی، این بازی پول درآوردن در واشنگتن، خرید اسلحه و ایفای نقش ژنرالی یه که مسئول یک برنامۀ نظامی غول آساست و بعد از بازنشستگی تبدیل به یه کنتراکتور دفاعی می شه. همین وضع در مورد اعضای کنگره هم صدق می کنه. اول شما باز نشسته می شید، بعد هم برای کنتراکت چی های نظامی کار می کنید و یا نقش لابی گری برای اون ها بازی می کنید. و همه این روندها یه بخشی از کل این بازیه. و وقتی هم که شما تلاش می کنید، بعدش یه عده می گن خیلی خُب! نگاه کنید! ما هم این 5 درصد کاهش بودجه ای که قرار بود توی برنامه "ریاضت کشی" متحقق بشه رو داریم! ولی مشکل این استدلال اینه که این ها مقادیر بسیار عظیمی پول در این قراردادهای مربوط به سخت افزارهای نظامی داره ن که در حال جریانه و شما نمی تونید جلوی جریان اون رو بگیرید.  منظورم اینه که این ها مثل یک قطار باری سنگین می مونن که همیشه در حال حرکتند و متوقف کردن اون ها زمان بسیار زیادی رو می طلبه.

 

مسالۀ دیگه اینه که پنتاگون اصولا قادر به حسابرسی و حساب پس دادن نیست. هیچ زمانی هم نبوده. اون ها حسابرسی رو همیشه به عقب می ندازن. می گن خیلی خُب حسابرسی رو ده سال دیگه انجام می دیم. سرِ ده سال بعد دوباره پیداشون می شه و می گن ده سال بعد حسابرسی رو انجام می دیم.

  

بنابراین در مساله قراردادهای نظامی و این که پول ها کجا رفتن، آشفته بازار بزرگی حاکمه اون هم درست در حالی که پول ها حیف و میل می شن و صرف دادن رشوه به این ور و اون ور می شن. و به این ترتیب راحته که وقتی شما 5 درصد کاهش هزینه دارید، واقعا آسونه که این کاهش رو به بخش های آماده سازی و انجام ماموریت ها منتقل کنید و بودجه قسمت مربوط به قراردادهای ساخت تجهیزات سخت افزاری رو اصلا دست بهش نزنید.  

 

خُب! این زمانیه که می فهمید بخش سخت افزار های نظامی نقش "شاه" رو بازی می کنه و تا اون جا که به آدم ها برمی گرده، یعنی عواملی که بطور واقعی در صحنه جنگ عمل می کنن، مثل نیروهای انسانی و بخش آماده سازی و آموزش و همچنین مزایا و حقوق سربازان و همه عوامل مشابه، این بخش ها نقش تختۀ زیر ساطور رو بازی می کنن. بخش سخت افزار و ساز و برگ جنگی نقش "شاه" رو داره و در چنین وضعی، برای تامین کسر 5 درصد از بودجه، شما می تونید برید و از پول خُردهای یکی از صندوق های پنتاگون، این 5 درصد رو تامین کنید.

 

نور: حالا در ارتباط با بودجه و نقش گروه های فشار" (لابی ها)، مطابق گزارش مرکز مدافع "حسابرسی در سیاست" در آمریکا، صنایع نظامی از سال 2005 تا حالا هر سال بیش از 100 میلیون دلار صرف لابی گری کرده و در مقابل از بابت کسب قراردادهای پنتاگون، روزانه یک میلیارد دلار بدست آورده. در پاسخ به این گزارش چی می گی؟     

 

راسور: من اصلا متعجب نمی شم. اگه به سال های دهه 80 برگردیم زمانی که تلاش می کردیم... اون ها می خواستن هواپیماهای باری "سی - 5" بیشتری بخره ن. در اون زمان من به مفاد یک پروژه لابی گری دست پیدا کردم. و این پروژه لابی متعلق به شرکت لاکهید بود. ولی کاری که این ها کرده بودن این بود که وزیر دفاع و همه آدم های دیگه رو در راستای این پروژه به خط کرده بودن. وزیر دفاع به همراه شماری از نمایندگان کنگره که می خواستن از بابت این قرارداد مناطق انتخابی خودشون متنفع بشن، به همراه "لاکهید" همه شون با هم دیگه کار می کردن و جلساتی هم گذاشته بودن. "لاکهید" در حال نوشتن یک پیش نویس برای وزیر دفاع و یا فرمانده نیروی هوایی بود تا اون ها بره ن و پیش نویس تهیه شدۀ "لاکهید" رو در ارتباط با این که ما چرا بدون هیچ قید و شرطی حتما به این هواپیماها نیاز داریم، در "کاپیتال هیل" قرائت کنن. بنابراین می بینید که این ها هم گروه های فشار داخلی و هم خارجی رو در اختیار داره ن. این پروژه برای لابی بسیار شگفت آور بود و این مسایل رو نشون می داد. هم چنین باید بدونید که پنتاگون عامدانه گروه های مجری کنترات های ثانوی رو در هر یک از حوزه های انتخاباتی کنگره مستقر کرده. به این ترتیب می دونید کاری که کرده ، مثل اینه که شما یک سیستم تسلیحاتی در اختیار دارید. 

 

من خودم به طور واقعی نقشه هایی رو در ارتباط با آمریکا دیدم که این ها روی اون با علامت نقطه گذاری کردن که در هر منطقه آمریکا چند تا شغل باید بوجود بیاد. و این ها با این شیوه، این آدم ها رو تحت فشار میذاره ن. چرا که دست آخر ، این کار و شغله که حرف آخر رو می زنه و بعدش هم نمایندگان کنگره هستن از هر دو جناح دمکرات و جمهوری خواه، که به این پروژه ها رای میدن. من متنفرم از این که بگم دمکرات ها. ولی یکی از آدم هایی که هیچ وقت بر علیه قراردادهای پدافند الکترونیکی - صرف نظر از این که اصولا این قراردادها بد و یا خوب باشن - رای نمی داد، "تد کندی" بود؛ چرا؟ چون در منطقه اون (ماساچوست) همه چیز وابسته به پروژه های پدافند الکترونیکی یه. در نتیجه شما همه این آدم ها رو می بینید که برای تصویب این پروژه ها وارد میدون می شن و براش توجیه تراشی هم می کنن به این ترتیب که سعی می کنن با گفتن این که ما در حال دفاع از ایالات متحده هستیم ، احساس خوبی راجع به این کار درست کنن. در حالی که درست در اون موقع، این جا به محل تاخت و تاز آدم های فربه و متقلب و اسراف کاری تبدیل شده که برای تصویب این قراردادهای نظامی هر سال در پی سال دیگه به این جا هجوم آوردن.

    

من مطلقا سیاستمداری رو ندیدم که به پنتاگون حمله کنه و موفق بشه. در چنین مواردی محبوبیت عمومی اون ها بالا می ره ولی نهایتا پنتاگون بسیار غول پیکره؛ مثل یک هیولای غول آسا که با داشتن مجموعه پول و قدرت و نیروی ترس و جنگ افروزی و کنتراکتورهاش و شغل های کمیاب بعد از بازنشستگی ش، بسیار خوف انگیز شده.

 

نور: باشه "دینا"! هر چیزی رو که تا حالا توضیح دادی باهاش موافقم. ولی با این وجود می دونی که نتایج نظرسنجی های مداوم که آخریش در سال 2012 انجام شده، نشون می ده که اکثریت قاطع دمکرات ها، جمهوری خواه ها و مستقل ها با کاهش شدید بودجه های نظامی موافقن.

 

راسور: خُب درسته. همه شون می گن که می خوان چنین کاری رو بکنن. ولی وقتی کار به مرحله عمل می رسه پنتاگون و ژنرال ها ، خوب بلده ن که چطور با هم دیگه دستاشون رو توی یه کاسه کنن. و چطوری با این بوروکراسی پر منفعت و اسراف کار هم که سربازان ما در اولویت شون نیستن، دست به یکی کنن. و بعد هم خودشون رو مدافع ارتش و وابسته به سربازان جلوه بده ن. و به این ترتیب بسیاری از اوقات این آدم ها می گن؛ خُب! می دونی، اگه معنی کاهش بودجه نظامی این باشه که ما نتونیم کلاه های ایمنی مناسب رو برای سربازامون تهیه کنیم، من طرفدار کاهش این بودجه ها نیستم. ولی خود من تحقیقاتی رو انجام دادم که نشون می ده مساله کلاه ایمنی سربازان، مسالۀ ثانوی یه. و به این ترتیب این ها به جای نشون دادن وابستگی هاشون به منافع بخش سخت افزارهای نظامی در پشت سر سربازان پنهان می شن. و وقتی هم که چنین تاکتیکی کار نمی کنه، از نو شروع می کنن و می دونی این دفعه یک لولو خُرخُرۀ دیگه به میدون میاد. و بدبختانه تعداد زیادی از اینجور لولو خُرخُرۀ های ترسناک در دنیا وجود داره ن و بنابراین این ها کارشون رو تکرار می کنن. خُب مردم عادی و نماینده های کنگره همیشه می گن که می خوان آدم های اسراف کار و متقلب و سود جو رو از پنتاگون بیرون بندازن، تا زمانی که معلوم می شه این اسراف کاری و تقلب و سودجویی کار خود اون هاست. تازه می تونم بهتون بگم که خود من در مواردی هم به همراه سازمان های افشاکنندۀ خطاکاران، با طرح پرونده در دادگاه، برای پس گرفتن پول های پنتاگون از مقاطعه کاران نظامی ای که سر دولت رو کلاه می ذارن، کار کرده ام.

   

و تازه ما در همین کار کشف کرده ایم که برخورد با خود "وزارت دفاع" سخت ترین کاره؛ چرا که اون ها خودشون به شدت با مقاطعه کاران نظامی شون در هم تنیده شدن و حتی موقعی هم که ما مُچ مقاطعه کارهای نظامی رو هنگام کلاهبرداری می گیریم، اون ها پشت سر مقاطعه کارها می ایستند و نه آدم هایی که داره ن تلاش می کنن پول دولت رو پس بگیرن. بنابراین وقتی به مساله نگاه می کنین و می بینین که این ها تا این حد دستاشون تو دست هم دیگه ست، در این موقع دیگه حد فاصل بین مقاطعه کاران نظامی و پنتاگون کاملا محو می شه. این ها با هم دیگه ، شونه به شونه کار می کنن. آدم هایی رو به استخدام خودشون در میاره ن. درست به اون طریقی که "اسنودن" با "سیا" کار می کرد. این ها، یعنی "وزارت دفاع" - البته بهتره بگم "سیا" و "آژانس امنیت ملی"- مقاطعه کارانی دارند که با سایر مقاطعه کاران رقابت دارن ولی در خارج ممکنه همین ها با هم دیگه سر یه پروژۀ مشترک هم کار کنن.

 

تنها موردی که من موفق شدم از میزان تخصیص یک بودجه نظامی کم کنم بر می گشت به دهۀ 1980 زمانی که ما مشغول بررسی وسایل اضافه بودیم. و بعد مردم دیدند یک اقلامی داره رو می شه مثل چکش 435 دلاری، ماشین قهوه درست کنی 7600 دلاری، اون ها بعدش می گفتن "وایسا! وایسا! وایسا! چه جوری چنین چیزی ممکنه اتفاق بیفته؟ و ما جواب می دادیم "شما وایستید! این شمائید که باید درک کنید که هنگام قیمت گذاری این اقلامی که می بینید به شدت گرون حساب شده ن، از همون فرمولی استفاده شده که برای قیمت گذاری روی هواپیما ها به کار رفته.

 

خُب همون طور که می بینید، یک همچین چَکُشی که به فرض توی این هواپیما می ره، درست به نسبت، همون اضافه بهایی رو داره که روی قیمت خود هواپیما کشیده شده. و وقتی که چنین چیزی اتفاق افتاد، افکار عمومی با فهمیدن قیمت سرسام آور وسایل یدکی و اضافی، خیلی خشمگین شده ن و این مساله به یک جوک ملی تبدیل شد؛ تنها در اون مورد که در اواسط دورۀ ریگان اتفاق افتاد بود که تونستیم، بودجه دفاعی رو بدون هیچ افزایشی (ثابت) نگه داریم. 

 

ولی پنتاگون دوباره این وضع رو جبران می کنه. می دونید، اون ها دوباره هر چیز از دست رفته رو بدست میارن. شروع می کنن دوباره کار کردن و برای خودشون حمایت درست می کنن. و تا موقعی که ما این بازی رو افشاء نکنیم؛ منظورم هرج و مرج در حسابداری پنتاگونه؛ کسی نمی تونه بفهمه که کلاهبرداری و تقلب در کجا صورت می گیره. می فهمید! زمانی که اسناد مربوط به حسابداری فاجعه بارند؛ وقتی شما نمی تونید بفهمید که پول تون کجاست، وقتی حتی نمی تونید ممیزی حساب ها رو بکنید، از کجا می تونید بفهمید که در کجای کار تقلب صورت می گیره؟  بنابراین چنین بودجه ای رو ... مجبورید که به عنوان یک رشوه بهش نگاه کنید.

 

می دونید! راجع به بودجه های رشوه و تطمیع صحبت می شه، ولی در حقیقت همین پول ها، پول های رشوه هستند. یعنی این بودجه ها این ور و اون ور می شن و برای تطمیع و رشوه صرف می شن. در چنین روندی هم هست که از بودجه بخش هایی کسر می شه که اصولا برای امور دفاع ملی حقیقتا مهم هستن؛ مثل مساله آموزش نیروها، آمادگی نیروها، و مسایل لوجستیک، می فهمید، یه چیزهایی مثل این ها. در عوض میان پول ها رو صرف سخت افزارهای نظامی می کنن، چرا؟ چون فروختن این سخت افزارها (تانک و توپ و هواپیما و ..) خیلی راحته. 

 

شما می روید و فلان عضو کنگره رو میارید و اون می بینه که عجب جت زیبایی داره می پره، منظورم اون جت "اف-35" هستش. که در حقیقت چیزی نیست جز یک دسته از قطعات یدکی که در یک شکل به هم پیوسته، در قالب یه جت،  دارن پرواز  می کنن. می فهمید، به عبارت دیگه هر قطعۀ اون جت "اف-35" یک قطعه فروخته شدۀ بالای قیمته و حتی بدتر از اون چَکُشی یه که قبلا بهش اشاره کردم. حالا موقعی یه که شروع می کنید تا این واقعیت رو ببینید... ولی فروختن سلاح خیلی راحته. اسلحه! وای! این سلاح ها امنیت ما رو حفظ می کنن. سلاح ها امنیت ما رو حفظ خواهند کرد چون ما می تونیم با این سلاح ها اهدافمون رو بزنیم بدون این که آدم های زیادی رو بُکُشیم. ولی من همین الآن بهتون می گم.. این حرف ها زمان جنگ سرد هم زده می شد و می گفتن، موشک های کروز ما اگه بخواهیم می تونن حتی توالت های مردانۀ توی "کرملین" رو هم هدف قرار بده ن.

 

خُب حالا معلوم می شه که موشک های کروز این قدر ها هم دقیق نیستند. و هنوز الآن هم می تونن صدمات جانبی بسیار سنگینی (منظور صدمات مالی و جانی فراتر از هدف مورد نظر می باشد)  رو هم موجب بشوند. بنابراین وقتی هم که ادعا می کنن "دُرون ها" (هواپیماهای بدون خلبان) و یا موشک های کروز صدمات جانبی (فراتر از اهداف مورد نظر) وارد نمی کنند، این حرف غلطه. این سلاح ها در عمل این قدر که ادعا می شه دقیق نیستن. حرف های راجع به امتحان شدن این سلاح ها و ... همه ساخته شده ن و قاطی پاتی شده ن و علاوه بر این جزء اطلاعات سری و طبقه بندی شده قرار گرفتن برای این که شما نتونید حقیقت امر رو پیدا کنید. ولی این بازی ای یه که مردم توش می افتن و من به مدت 30 ساله که تلاش می کنم راجع بهش توضیح بدم. و وقتی هم که ما داخل جنگ هستیم، همه دچار این روحیه می شن که ما می خوایم تمام حمایت ممکنه از سرباز هامون رو انجام بدیم. چرا که "ما می بینیم جوون هامون با دست و پاهای قطع شده از جنگ بر می گردن و احساس خیلی بدی داریم راجع به این که این سربازان این فداکاری ها رو بخاطر ما انجام دادن.

 

نور: از این که با ما بودید بی نهایت متشکرم.

 

راسور: متشکرم. خوشحالم که این کار رو انجام دادم.

 

نور: از این که با "شبکه اخبار واقعی" همراه بودید متشکرم.

 

متن این مصاحبه به زبان انگلیسی در لینک زیر برای علاقه مندان قابل دسترسی ست:

http://therealnews.com/t2/index.php?option=com_content&task=view&id=31&Itemid=74&jumival=10673