به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 180 ، خرداد ماه 1393

 

به خاطره گرامی شاعر زحمتکشان ، شاعر انقلاب،

رفیق سعید سلطان پور

در سی و سومین سالگرد جان باختنش!

 

که بود آن ...

 

که بود آن که به ما گفت:

"سلام ، شکستگان سال های سرد و سیاه،

تشنگان آزادی،

خواهران و برادرانم، سلام!"

 

دلاوری بود

پیش از آن که در شب زفاف

با گلوله هم بسترش کنند.

 

چهار سطر و شطح و شرح نه

که شاعر چهار حرف بود.

 

در غبار طاعونی جشن کتاب سوزان شان

گل مشت آفتاب بود.

 

قتل جهان را سرود

پیش از آن که طوفان روبنده ی قشریون مطلق زده ی جهان

قتلش را بسراید.

 

آه!  با کشورم چه رفته است که

آوای درد بانگ شاعرش هنوز

آوازی دلنشین است؟

 

با شاعرم چه رفته است؟

(ب. ش.)