به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 169  ، تیر ماه  1392

مریم

 

انحصارات دارویی و بازی با جان میلیون ها انسان !

 

در پی گسترش "فقر سلامتی" در کشورهای تحت سلطه که تا بن استخوان وابسته به قدرت های امپرياليستی می باشند، کارگران و اقشار فقير ستمديده اين کشورها به منبع درآمد سودآوری برای شرکت های بزرگ داروسازی متعلق به امپرياليست ها تبديل شده اند. اين واقعيت را از جمله می توان با مشاهده آن چه که در پشت صحنه توليد واکسن و پروسه واکسيناسيون در سطح جهان می گذرد، به روشنی ديد.

در اوايل ماه مه ۲۰۱۳، دو شرکت غول پيکر داروسازی (مِرک "Merck" و گلاکسو اسميت کلاين" GlaxoSmithKlineGSK") با بستن قرادادی با موسسه "همکاری جهانی در واکسيناسيون و مصونيت" (GAVI) بازار فروش واکسن ويروس "پاپيلومای انسانی"* را تا سال ۲۰۱۷ در تعدادی از فقيرترين کشورهای جهان به انحصار خود در آوردند.

موسسه "همکاری جهانی در واکسيناسيون و مصونيت" يک موسسه "خيريه" بين المللی است که در زمينه صنايع و خدمات بهداشت و درمان فعاليت می کند. اين مؤسسه با دولت ها، بانک جهانی، يونيسف، صندوق بين الملل پول، سازمان بهداشت جهانی، صنايع دارو و واکسن در کشورهای مختلف، مؤسسات تحقيقاتی و بسياری مؤسسات ديگر همکاری داشته و از سوی آن ها تامين مالی می شود و هدف خود را کمک به مبارزه با بيماری ها در کشورهای فقير، از طريق افزايش دسترسی آن ها به دارو و واکسن اعلام کرده است.

بر اساس قرارداد نامبرده، حدود دو و نيم ميليون واکسن گارداسيل "Gardasil" به موسسه مزبور فروخته می شود. استفاده از واکسن گارداسيل برای درمان انواع سرطان رحم به کار می رود و می تواند از ابتلای فرد به 70 در صد از انواع سرطان رحم جلوگیری کنند. اما جائی که در کشورهايی مثل سوئد اين واکسن ها به صورت مجانی در اختيار بيماران قرار می گيرد، در کشورهای فقير و تحت سلطه قدرت های امپرياليستی به خاطر قطع خدمات درمان عمومی و گرانی چشم گیر قیمت داروهای اساسی و حیاتی، چنين بيماری هايی افزايش يافته اند. برعکس در سال های اخير در کشورهای پيشرفته جهان، ميزان آلودگی به ويروس پاپيلوما و در نتيجه فروش واکسن های نامبرده، کاهش زيادی يافته است. هرچند که علیرغم این واقعیت درآمد حاصل از فروش فقط همين يک واکسن در کشورهای پيشرفته در سال گذشته، بيش از يک و نيم ميليارد دلار برای شرکت مِرک(Merck) و بيش از ۴۱۶ ميليون دلار برای شرکت گلاکسواسميت کلاين (GSK) بوده است.  با این همه ،  این شرکت ها سود کلان خود را از فروش واکسن یاد شده در کشورهای تحت سلطه به دست می آورند.

شرکت های امپریالیستی یاد شده (مِرک "Merck" و گلاکسو اسميت کلاين" GlaxoSmithKlineGSK") با بستن قرار داد با مؤسسه خیریه "همکاری جهانی در واکسيناسيون و مصونيت" نه فقط به بازارهای پرسودی در کشورهای فقیری چون کنيا، غنا، ماداگاسکار، مالاوی، نيجر، سيرالئون، تانزانيا، راواندا، لائوس و ... دست می یابند بلکه از طریق آن مؤسسه از مزیت های بیشماری نیز برخوردار می گردند. يکی از اين مزيت ها صرفه جويی در مخارج پخش و رساندن آن به بيماران است. پخش واکسن و انجام پروسه واکسيناسيون در کشورهای فقير عمومأ توسط خيريه هايی که زيرمجموعه مؤسساتی مانند "يونيسف" هستند ، انجام می شود. در نتيجه شرکت های داروسازی با عقد قرار داد با مؤسسه خیریه فوق در مخارج بازاريابی و انبار و پخش و پروسه واکسيناسيون صرفه جويی می کنند.

تجربه نشان داده که شرکت هائی که در کشورهای سرمايه داری صنايع دارويی و خدمات درمانی را در دست خود دارند، هيچ ارزشی برای نيازها و سلامتی و جان انسان ها قائل نيستند و مثل همه سرمايه داران فقط به سود خود می انديشند . آن ها صرفا به توليد داروهايی می پردازند که بيشترين سود مالی را برای آن ها داشته باشد. گسترش فقر در جهان به خصوص در شرايط بحران های اقتصادی، همراه با سودجويی های غير قابل تصور شرکت های داروسازی، عملأ درمان و سلامتی جسمی را بيش از پيش به مايملک انحصاری طبقه سرمايه دار در آورده و ميليون ها انسان فقير را محکوم به مرگ کرده است. برای این که این واقعیت هرچه عیان تر گردد لازم است به پرونده سیاه دو غول دارو سازی "Merck" و "GSK" در سال های اخیر نگاهی بیافکنیم.

شرکت "GSK" به جرم تبليغات دروغين برای دو قرص ضد افسردگی و يک داروی ديابت به نام "آوانديا" و مخفی نگه داشتن اثرات جانبی خطرناک آن ها، مدتی پيش وادار به پرداخت سه ميليارد دلار جريمه شد. در سال ۲۰۰۹ نيز طی يک رسوايی مربوط به رابطه ميان سياستمداران انگلستان و صاحبان اين شرکت معلوم شد که اين شرکت يک واکسن آنفولانزای خوکی را به قيمت هر عدد ۶ پوند به دولت انگلستان می فروخته که مخارج توليد هر کدام از آن ها کمتر از يک پوند بوده است. مردم انگلستان به خوبی می دانند که سياستمداران و سرمايه داران بزرگ در چنين سودجويی های باورنکردنی ای که از بيماران می شود، همدست يکديگر هستند و رشوه گيری در اين گونه ماجراها هم کاملا رايج است. در سالی که آنفولانزای خوکی در انگلستان شايع شد، در سه ماه اول پس از شناسايی ويروس آن، درآمد های نجومی شرکت GSK چند برابر شد و ميزان سود خالص آن بيش از ده درصد افزايش يافت. به طوری که رئيس شرکت مزبور با بی شرمی کامل اعلام کرد که آنفولانزای خوکی "واقعه اقتصادی فوق العاده ای برای کمپانی ما بوده است." که هيچ معنائی جز اين ندارد که رنج و درد بيماران نعمتی بزرگ برای آن ها در بر داشته است.

شرکت "Merck" نيز به اندازه "GSK" دارای پرونده سياه است. اين شرکت يکی از 7 شرکت غول آسای داروسازی جهان (از نظر حجم سرمايه) است. اين شرکت به سرمايه داران آمريکايی تعلق دارد. يکی از توليدات اين شرکت قرصی به نام "واياکس" بود که به عنوان داروی آرتروز، به پرفروش ترين دارو در تاريخ پزشکی تبديل شد. اما در سال ۱٩۹۹ معلوم شد که واياکس منجر به سکته قلبی در بيماران شده و دارای عوارض جانبی بسيار خطرناکی است. بعدها ايميل هايی از مسئولين اين شرکت در رسانه ها افشاء شد که نشان دهنده تصميم آن ها برای "از بين بردن" و يا "بی آبرو کردن" دکترهايی بود که خطرات واياکس را افشاء کرده بودند. در يکی از اين ايميل ها گفته شده بود که "ممکن است مجبور شويم آن ها را پيدا کنيم و در هر جا که زندگی می کنند نابودشان کنيم." با وجود مدارک بسيار و محکوميت اين شرکت در دادگاه، جريمه تعيين شده در اولين دادگاه که بيش از ۲۵۰ ميليون دلار بود، در دادگاه های بعدی به کمتر از ۵ ميليون دلار کاهش يافت. در جريان دادگاه "واياکس" معلوم شد که شرکت "مرک" از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۰۵ مجله پزشکی تقلبی ای را به نام "ژورنال پزشکی استخوان و مفاصل" در استراليا منتشر می کرده که کارش چاپ مقالات تحقيقی تقلبی ای در تأئيد داروهای ساخت اين شرکت بوده است. "مرک" در طول آن سال ها هم تقلبی بودن اين مجله و هم نقش خود در انتشار آن را پنهان کرده بود. البته اين ها نمونه های بسيار کوچکی از سابقه سودجويی ها و تقلبات اين شرکت هستند.

مثال دیگر برای نشان دادن ماهیت ضد خلقی انحصارات دارویی به مساله بیماری مرگبار ایدز بویژه در کشورهای فقیر و تحت سلطه آفریقایی باز می گردد. بیماری ایدز سالانه جان ده ها هزار تن از توده های فقير و رنجبر و بویژه زنان محروم در کشورهای آفریقایی را می گیرد و سرعت شیوع این بیماری مهلک در سراسر جهان وحشت برخی از سیاستمداران بورژوازی در غرب را برانگیخته است. اما رفع این وضعیت دردناک و وحشتناک، بدلیل سودجویی سرمایه داران زالوصفت و انحصارات دارویی امکان پذیر نمی باشد. تنها در طول 5 سال گذشته بنا به آمار منتشره از سوی سازمان ملل یک میلیون هشتصد هزار نفر در آفریقا در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داده اند. در حالی که با کشف داروهای پیشگیری و درمان کننده ایدز در سال های اخیر توسط انحصارات دارویی می توان از تلفات وحشتناک انسانی در این مورد جلوگیری کرد اما قیمتی که این انحصارات خونخوار برای محصول خود در چند سال پیش درنظر گرفتند، بسیار بالا و به حدود 15 هزار دلار برای هر دوز می رسید (منبع: http://www.pezeshk.us/?p=28202) گرچه ادعا می شود که این رقم اکنون به 80 دلار کاهش یافته اما بدون شک با توجه به فقر وحشتناک حاصل از سلطه امپریالیستی در قاره آفریقا دسترسی به این دارو برای بیماران امکان پذیر نمی باشد و انحصارات دارویی و کلا بورژوازی حاکم نیز برغم اعتراض وسیع افکار عمومی و برخی دولت ها از جمله دولت آفریقای جنوبی حاضر به چشم پوشی از سودهای کلان خود و قیمت گذاری واقعی بر روی این داروها به شکلی که برای همه قربانیان ایدز قابل دسترسی باشد نیستند. امری که باعث آن شده که حدود نیمی از میلیون ها مبتلای به ویروس ایدز اصولا به خاطر فقر امکان برخورداری از کوچک ترین درمان های لازم و دسترسی به داروی نجات بخش این بیماری را پيدا نکنند.  وضعیت وحشتناک و غیر انسانی ای که در بازار دارو در جهان امپریالیستی شاهد آن هستیم جلوه دیگری از ماهیت ضد مردمی این مناسبات ارتجاعی و ضد خلقی را به نمایش گذارده و بر ضرورت تغییر انقلابی آن تاکید می کند. 

 

زیرنویس:

*- ويروس "پاپيلومای انسانی" يا " HPV" (Human Papilloma Virus) يک نوع ويروس زگيلی است که عامل اصلی بروز ٩٩ درصد از انواع سرطان دهانه رحم در زنان و چند بيماری خطرناک ديگر در زنان و مردان است. سرطان دهانه رحم دومين سرطان رايج در ميان زنان در سطح جهان است. دو واکسن "سرواريکس" و "گارداسيل" که برای مقابله با اين ويروس ساخته شده اند می توانند اين ويروس را کاملا از بين برده و از ابتلای به ۷۰ درصد از انواع سرطان رحم جلوگيری کنند.