توضیح: آن چه که در زیر می آید متن مصاحبه "رادیو همراه" سوئد با رفیق فریبرز سنجری حول مسئله "انتخابات" اخیر و ریاست جمهوری حسن روحانی می باشد که در تاریخ اول جولای 2013، دهم تیرماه 1392 صورت گرفته است. "پیام فدایی" این مصاحبه را از حالت گفتار به صورت نوشتار در آورده و با برخی ویرایش های جزئی به این ترتیب به اطلاع علاقه مندان می رساند.

 

 

"انتخابات" اخیر در جمهوری اسلامی

(گفتگوی رادیو "همراه" با رفیق فریبرز سنجری )

 

 

رادیو همراه : درود ما را بپذیرید رفیق

 

فریبرز سنجری: خیلی ممنون، با سلام به شما و همه شنوندگان عزیزتون

 

رادیو همراه: برویم سراغ این به اصطلاح انتخابات، به نظر شما رفیق فریبرز، جمهوری اسلامی با توجه به مهندسی از پیش طراحی شده‌اش چه نیازی داشت که این بار از صندوق های مارگیری اش یکی از جنایتکارترین مهره ها‌شون که جنایتکار شناخته شده‌ای هم هست به عنوان چهرۀ معتدل، میانه رو و به ظاهر مخالف رهبری، ولی به نوعی نماینده رهبر در پست های حساس رو از این صندوق ها بیرون بیاره و اون رو "رای حماسی" هم معرفی بکنه، چه نیازی داشت جمهوری اسلامی بعد از احمدی نژاد این حرکت رو بکنه و این فرد رو روی کار بیاره؟

 

پاسخ: بگذارید قبل از اینکه به اون قسمت از سئوال بپردازم یک نکته ای رو تاکید کنم روحانی رو نمیشه مخالف خامنه‌ای تلقی‌اش کرد و یا معرفی‌اش کرد و چنین برداشتی از این فرد با واقعیت انطباق نداره. اولا همه می دونیم که شورای نگهبانه که صلاحیت کاندیداها رو تایید میکنه یا رد میکنه، و خُب این شورا هم با تکیه بر اون نظارت استصوابی‌اش به خودش حق میده که هرکاری بکنه و صلاحیت هرکسی رو رد یا تایید بکنه، و تنها کسانی رو هم انتخاب می کنه که اسلام، قوانین اسلام، قانون اساسی، نظام و این ها رو نه تنها قبول داشته باشند، بلکه التزام عملی‌شون رو به ولایت فقیه در عمل و نه در حرف نشون داده باشند، بنابراین اگر روحانی مخالف خامنه‌ای بود، اساسا ازصافی شورای نگهبان عبور نمی کرد و اصلا در همون ابتدا ردش می کردند، در ثانی باید توجه داشته باشیم که این نامبرده چند دوره وکیل مجلس این رژیم بوده در سال های اخیر هم اگر اشتباه نکنم حدود ده سال نماینده خود خامنه‌ای در شورای امنیت ملی بوده و تا جایی هم که در مطبوعات منعکس شده، در این شورا هم جز کسانی بوده که در مورد ترور مخالفین و کارهای تروریستی رژیم تصمیم می گرفته یعنی یکی از چشم و گوش های خامنه‌ای بوده که خامنه‌ای ، و نه تنها خامنه‌ای، که کل بیت رهبری به او اعتماد کامل داشتن. برای همین هم اجازه دادن که اسمش از صندوق های مارگیریشون بیرون بیاد. این تاکید رو از این زاویه لازم می دونم که اخیرا به خصوص در خارج از کشور به دنبال انتخاب روحانی یک جوی دارن تلاش می کنند درست کنند که مثل اینکه روحانی مخالف خامنه‌ایه و مردم هم اومدن و دوباره با رای دادن به روحانی یک "نه" بزرگ گفتن به خامنه‌ای. این با واقعیت اصلا انطباق نداره و همین طور که گفتم اگر واقعا روحانی مخالف خامنه‌ای بود مطمئن باشید همین مقدار رای هم حالا به هر دلیلی به اسمش به صندوق ها ریختن رو دستکاری میکردن و یکی دیگر رو از صندوق بیرون می اوردند. چون اونا میدونن که این کسانی که کاندید شدن با اون موقعیتی که دارند حداکثر کاری که میکنن مثل رفسنجانی یه که شکایت کرد به "خدا" که چرا نگذاشتن انتخاب بشه. این هم می‌تونست یک شکایتی بکنه به "خدا" (!) یا مثلا مثل کروبی که ادعا میکرد من خوابیدم، بیدار شدم و دیدم از نفر اولی افتادم. خُب چه کار کرد؟ مجبور بود تمکین بکنه با اینکه ادعا میکرد نفر اوله و بعد هم یکی دیگر رو بجای او پیروز اعلام کردن. بنابراین این صفت مخالفت با رهبر اصلا برازنده یک چنین فردی به نام روحانی نیست. اتفاقا  به باور من، او یکی از ذوب شدگان در ولایت فقیه، ولایت مطلقه فقیهه. و بدون (تائید)  ولایت فقیه هم به یک چنین مقامی نمی رسید. مطمئن باشید که هر چه که زمان بگذره این واقعیت با مدارک خیلی بیشتری هم ثابت خواهد شد. حالا برگردم به اون سئوالی که میگید که چه مسائلی باعث میشه که جمهوری اسلامی به یک چنین کارهایی دست بزنه. ایرانی ها یک ضرب المثلی دارن یک مثالی دارن که میگن که وقتی که گاری به سربالایی می‌افته و تو سربالایی قرار میگیره اسب ها هم همدیگر رو گاز میگیرن، خُب این وضعیه که به نظر من جمهوری اسلامی توش قرار گرفته که حتی اصول گراهاش هم که همه‌شون رسما میگن که ما اصول گرائیم و هرچه رهبر بگه جانم فدای رهبر، نمی‌تونن یک کاندید واحد بدن و همین طور که می دونید اونا سه نفر رو کاندید کردن که قرار شد دوتاشون برن کنار یکی‌شون بمونه، ولی فقط حداد عادل رفت کنار و ولایتی و قالیباف موندن، و هر کدوم هم گفتن نه خیر نمی ریم کنار. هر دو هم رهبر رو قبول داشتن، اصولگرا هم بودن ولی نرفتن کنار تا رای اصولگراها به قول خودشون یکی بشه، خُب اینها نشون میده که کسی، کسی رو قبول نداره. این وضع رو نمی شه به حساب این گذاشت که مثلا روحانی یک مخالفت برنامه‌ای یا اعتقادی با خامنه‌ای داره. خُب هر کس (که) الان در جمهوری اسلامی (کاره ایه) همان طور که گفتم با هم یک سری اختلافاتی دارن ولی این به این معنا نیست و این جوری نمیشه این رو توضیحش داد. تازه ما یادمون هم نرفته که همین خامنه‌ای در نماز جمعه بعد از انتخابات سال 88 بود که اومد گفت که احمدی نژاد از نظر سیاسی، سیاست هاش به من خیلی نزدیکتره تا رفسنجانی. بعدا دیدیم که همین احمدی‌نژاد شد "جریان انحرافی" و اون کسی هم که برای همین انتخابات اخیر کاندید کرد و اومد (این طور معرفیش کرد که) گفت "احمدی نژاد یعنی مشایی، مشایی یعنی احمدی نژاد" رو رد صلاحیتش کردن، و این هم مجبور شد که بگه من شکایتم رو می برم پیش ولی فقیه! خُب این نشون می ده که اوضاع رژیم طوریه که دسته‌های درونی‌اش با هم توافق ندارن. نه اینکه ما این (واقعیت) رو بذاریم به حساب یک کسی که ده ساله نماینده خامنه‌ای در شورای امنیت ملی یه و بهش بگیم مخالف خامنه‌ای. اصلا نباید اینجور چیزها رو به حساب مخالفت با رهبری گذاشت چون هر کدام از اینهایی که کاندید شدن اصلا قبل از اینکه کاندید بشن خودشون میدونن که باید هر "حکم حکومتی" که رهبری داد رو اجرا کنند. تو دوره های قبل هم موارد متعددی وجود داره که یک حرفی زدن و رهبری یا ولایت فقیه یا همین خامنه‌ای یک حکم حکومتی داده همه جا زدن و گفتن همون باید اجرا بشه، هم خاتمی این کار رو کرده هم کروبی این کار رو کرده. در دوره‌ای که رئیس مجلس بود. همه‌شون کردن. در نتیجه این نظر (درست) نیست. اما این که حالا این نظام چه نیازی داره که مثلا به جای جلیلی یا قالیباف ، روحانی رو روی کار بیاره برای اینه که توی این هشت کاندیدای که بودن که خُب بعدا شدن شش تا؛ تنها کسی که میشد این مسئله تغییر رو که واقعا خواست مردمه، تمایل مردمه، نیاز مردمه یک حدی بهش چسبوند و این توهم تغییر را باهاش تبلیغ کرد همین روحانی بود که به هرحال مثل ولایتی یا قالیباف تو اون دسته بندی های درونی نظام،(ظاهرا) اصولگرای افراطی نبود، تو جلسه‌های تبلیغاتی‌اش هم مثل همین موردی که در جماران گذاشت یا جاهای دیگه. خُب نشون می داد و ادعا می کرد که جوون ها به خصوص طیف جوان اصلاح طلب که به اصلاح طلبان گرایش دارن ازش دفاع می کنن و در نتیجه خُب می تونستن با اوردن این و برجسته کردنش یک جوی درست کنن که هم اصلاح طلبان رو تشویق کنن که تو انتخابات شرکت کنن - که همین کار رو کردن - در حالی که ما میدونیم که این بار تقریبا اولین باری بود که این اصلاح طلب ها اولش یک عده‌شون اومدن گفتن که شرکت تو این انتخابات ثواب نداره، ناثوابه و به یک معنا تحریم میکردند. ولی خُب به هر حال این ها رو هم اوردن تا همان "حماسه سیاسی" شون رو بسازن. و بعد هم وقتی این ها میان (سعی می کنن) مردم رو باهاش گول بزنن. حالا چرا راه دور بریم یک عده از همین سازمان های سیاسی الان گول خوردن افتادن وسط میگن که مردم رای دادن به روحانی و یک "نه" بزرگ گفتند به خامنه‌ای! یعنی با همین حرفشون دوتا چیز رو می پذیرند، یکی اینکه انتخابات در جمهوری اسلامی پس واقعی است و یکی اینکه روحانی حاصل اراء مردمه و نه خواست بالاترین مقامات حکومتی و خامنه‌ای. یعنی دوتا موردی که قبلا به بهانه شان همین ها انتخابات رو تحریم میکردن؛ حالا با این "معجزه‌ای" که شده و این غافلگیری ای که شده همین جریان هایی که حالا از پذیرش رای مردم و شمارش رای مردم دم میزنن، خُب اینرو می پذیرند و به این طریق در واقع به رژیم کمک میکنن که این "حماسه سیاسی" اش و یا به قول شما "رای حماسی" رو به خورد مردم بده و به قول معروف روحانی را حاصل رای حماسی مردم بدونن و از این حرف ها. به هرحال اینه اون شرایطی که رژیم رو نیازمند این (کار) میکنه. در واقع جمهوری اسلامی در موقعیت خوبی قرار نداره، در بحران دست و پنجه می زنه، هم وضعیت معیشتی مردم و وضع اقتصادی خرابه، هم این تحریم ها و فشارهای خارجی یک موقعیتی رو براش بوجود اورده (در حالی که) جلوی چشمش هم میبینه در ترکیه و برزیل چه خبره و چه اتفاقاتی داره می فته. خُب یک کاری می خواد بکنه که حداقل تا اون جایی که می تونه این اتفاقات رو و این خیزش های مردمی رو به عقب بندازه. یکی از ابزارهای این کار هم فریبکاریه، و با اوردن یک چنین آدمی و یک چنین جلوه‌ای بهش دادن توهمی را در مردم ایجاد میکنن که البته خود زندگی خیلی زود این توهم رو درهم خواهد شکست همان طور که قبلا ما شاهد بودیم که چطوری یک چنین تبلیغات فریبکارانه‌ای رو درهم شکست.

 

رادیو همراه: بله از فریب صحبت کردید من گریزی بزنم به اولین مصاحبه یا سخنرانی رسمی حسن روحانی که شنبه هشت تیرماه در همایش افق رسانه در محل همایش‌های بین المللی صدا و سیما برگزار شد. اونجا میاد به نیروهای انتظامی و ماموران نهی از منکر و امر به معروف نصیحت میکنه میگه که دختران و پسران رو فرزندان خودتان بدانید و اونجا میاد میگه که شادی و نشاط حق مردمه، خیلی سختگیری نکنید. مردم ما خودشان اخلاق مدارند، مردم ما میدانند چهارچوب اخلاق اسلامی و سیاسی رو چگونه رعایت کنن. حالا اگر کسی اومد و حواسش جمع نبوده تذکر دوستانه کافیست، این ما رو یاد حرف های احمدی نژاد می اندازه که در دوره دوم وقتی که مجددا رئیس جمهور شد اونجا گفت که مشکل ما، مو و لباس به اصطلاح جوانان نیست. آیا به نظر شما باز مردم فریب این رو میخورن؟ در هشت سالی که خاتمی بود مردم به این نتیجه رسیدن که فریب خوردن. آیا با این صحبت ها و اون هم در اولین صحبت هایی که رسمی گفته میشه باز مردم فریب این رو خواهند خورد؟ یا مجددا یک دوره باطل دیگه‌ای رو طی خواهند کرد؟

 

پاسخ: ببینید اولا ما وقتی که میگیم مردم، باید توجه داشته باشیم تو همین انتخابات بیست و چهار خرداد هم، حالا مورد های دیگه‌اش رو چون زمان ازش گذشته اشاره نمی کنم، اساسا اکثریت مردم ایران تو این انتخابات شرکت نکردن که حالا بخوان روحانی رو بهش توهمی داشته باشن، بخوان فریبش رو بخورن. البته هر رژیمی با توجه به دستگاه تبلیغاتی‌اش، ماشین تبلیغاتی‌اش که میلیون ها هم خرجش میکنن هر سال، بالاخره این دستگاه رو برای این درست کردن که مردم رو یک مقداری گول بزنه ولی خود زندگیه که نشون میده که این گول زدن ها چقدر میتونه دوام بیاره، ممکنه یه لحظه هم یک کسانی تحت تاثیر یک چنین تبلیغاتی قرار بگیرن مثلا فکر کنن که این روحانی اگر بیاد روی کار مثلا این تحریم ها رو ور میداره و  ارزونی مثلا براشون بوجود میاره. خُب دو ماه دیگه مردادماه اگر اشتباه نکنم این (روحانی) میاد روی کار رسما. دو ماه که بگذره می‌بینن که نه تنها ارزونی به وجود نیاورد بلکه گرونی بیشتر هم شد. خُب واقعیت رو میفهمن ولی به نظر من الان مردم به تجربه فهمیدن و به این آگاهی رسیدن که هر کسی که می خواد کاندید بشه یه سری حرف هایی رو میزنه، این احمدی نژاد رو اگر ولش میکردی یک چیزهایی میگفت که مرغ پخته هم خنده‌اش می گرفت. یکبار سخنرانی می کرد، حالا مردم از بیکاری دارن می نالند، دسته دسته دارن کارگران رو اخراج می کنند می گفت دولت بنده شش میلیون کار ایجاد کرده! خُب دروغ که دیگه چیز (شاخ و دُم) نداره، میگه، حالا تو برو بشین ثابت کن که نه خیر تو نه تنها شش میلیون شغل ایجاد نکردی تازه شغل های موجود  رو هم از بین بردی. اون حرفش رو میزنه و میره. حالا هم همین کار رو می کنن. یک سری دروغ ها، یکسری فریبکاری ها می کنن. ولی اینکه بیاد و بگه که مثلا چون به دنبال "انتخابش مثلا یک سری جوون ها هم ریختن تو خیابون و یک شادی هایی کردن - از این موقعیت برای شادی لحظه‌ای خودشون استفاده کردند و خُب یک نوعی مخالفتشون رو با ارزش های جمهوری اسلامی هم نشون دادن - این نیروی انتظامی اگر قرار بود همون شب بیاد و بزنه بگیره و دستگیر کنه ، خُب همه این داستان "حماسه سیاسی" همه چیزش برباد می رفت. در نتیجه حالا این داره از اونا تمجید می کنه و میگه دستتون درد نکنه که کاری نکردید و گذاشتید ما کارمون رو پیش ببریم. من فکر نمی کنم که مردم فریب این ها رو بخورن، گرچه وقتی می گیم مردم، (این مردم) از بخشها و طبقات مختلفی تشکیل شده خُب اون کسی که وابستگی‌های مالی شدیدتری به این رژیم داره یه جور فکر میکنه اون کارگری که قراره با سیصد هزار و خرده‌ای تومان در ماه زندگی کنه و در فقر و فلاکت بسر می بره و همه مسئله‌اش هم اینه که بابا یه جوری بشه که به قول معروف افزایش قیمت ها جلوش گرفته بشه، ارزونی بیاد، وقتی ببینه که  یک چنین خُبر هایی نیست خُب می فهمه این حرفها همش دروغ بوده و فریب.

 

رادیو همراه: بله. با تشکر از شنونده‌ای که تماس گرفت.  رفیق فریبرز رژیم خیلی مانور کرد مانورهای رذیلانه، بلندگو های تبلیغاتی‌اش رو راه انداخت و حرف های خیلی زیادی زد. ولی این بار ما شاهد حمایت وسیع قدرت های امپریالیستی از این به اصطلاح انتخابات و پیروزی حسن روحانی بودیم. آیا به نظر شما این چراغ سبزیه به رژیم و کاهش تحریم ها و یا بدنبال هدف دیگه‌ای هم هستن؟

 

پاسخ: واقعیتش اینه اولا این رژیم تا مغز استخوان وابسته به امپریالیسمه، این رو اگر کسی متوجه نشه اصلا نمی‌تونه جمهوری اسلامی رو به نظر من بفهمه و سیاست هاش رو درک بکنه، و این امپریالیست ها علی رغم همه این هیاهو هائی که در این 34 سال وجود داشته، همیشه یار و مددکار جمهوری اسلامی بودن. یعنی اگر کسی واقعا بره و نگاه کنه می بینه که اولا این رژیم کاملا خط اونا رو خوب پیش برده. اون ها هم همه جا تا تونستن ازش حمایت کردن. مثلا همین الان کانادا راه افتاده میگه که کشتار، قتل عام سال 67 جنایت علیه بشریته. خُب مگر همین کانادا وقتی این کشتار میشد کور بود ، کر بود نمی فهمید که این اتفاق افتاده چرا یک کلام اعتراض نکرد؟ حالا سیاست عوض شده و یک دفعه یادش افتاده و بقیه هم همین طور. همه این جنایت ها رو جمهوری اسلامی زیر چشم این ها کرد. اون ها هم به قول معروف نه تنها تایید کردن، زیر سبیلی رد کردن، حرفی هم نزدن. در ضمن امپریالیست ها هم هیچ وقت نگفتن ما جمهوری اسلامی را نمی خواهیم ، همیشه گفتن که ما با یک سری از سیاست هاش مخالفیم، مثلا با سیاست هسته‌ایش مخالفیم . نگفتند با خود رژیم. حالا این یک بحث دیگه‌س البته به این سئوال ربط نداره. این که حالا تو روند قضایا بحث ها به کجا برسه و چه شکل هایی بگیره اون یک چیز دیگه‌س. ولی اون چیزی که رسما میگن همیشه میگن اینه که ما جمهوری اسلامی رو می خوایم ولی سیاست هاش رو باید عوض کنه. در نتیجه نباید فریب این تبلیغات رو خورد. اینا در تمام این 34 سال از جمهوری اسلامی، از "انتخابات هاش"، از همه این کارهاش دفاع کردن و به واقع سال هاست که به جمهوری اسلامی چراغ سبز دادن. اما از یک طرف دیگه این انتخابات یا در واقع انتصابات و این روی کار آوردن روحانی رو هم اشتباه است اگر کسی به حساب کاهش این تحریم ها و این ها بذاره. چون این تحریم ها برای امپریالیست ها و به ویژه برای آمریکا منافعی داره که از حد خارجه. و اساسا اگر این منافع رو نداشت به چنین کاری دست نمی زد. یک چنین سیاستی رو در پیش نمی گرفت. یک منافعی داره که این کارها ، این تحریم ها رو کرده و منتظر روحانی هم نیست که حالا این روحانی بیاد و این بخواد آن تحریم ها رو به خاطر حضور روحانی در قدرت بندازه و تغییر بده ، به خاطر این که اساسا خود اون ها بهتر از هر کسی میدونند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی رو ، نه رئیس جمهور بلکه ولی فقیه و بیت رهبریه که تعیین می کنن و اگر قرار باشه با کسی هم  معامله بکنن باید با او بکنن نه با رئیس جمهوری که خودش با حکم حکومتی کارها رو پیش می بره و تو خود سیستم هم بهش میگن "آبدارچی". در نتیجه اصلا این جوری نیست که ما یک چنین تصوری رو داشته باشیم که حالا این روحانی میاد و تحریم ها رو تغییر میده و تعدیل می کنه. روحانی حالا در مرداد ماه عملا  در جایگاه رئیس جمهور قرار می گیره و خیلی زود هم همه می‌بینن و خواهند دید که از این خُبر ها نیست. اما این که حالا رسانه‌های امپریالیستی مثل بی بی سی، صدای آمریکا به یک معنا از خود جمهوری اسلامی هم بیشتر برای این انتخابات مایه گذاشتن و اون رو تبلیغ کردن یک دلائلی داره چون خط اونهاست. اون ها تا وقتی که جمهوری اسلامی مصالحشون رو، منافعشون رو تامین میکنه. خُب مجبورند ازش دفاع کنن و دفاع هم می کنند، مگر یک موقعی برسه که دیگه اونو مخل وضعی که می خوان ببینن، اون یک بحث دیگه‌س. در نتیجه این یه دلیله شه که خیلی روشن ازش دفاع می کنن و توی این انتخابات هم به روشنی دیدیم که خیلی تبلیغش رو کردن و همه جا به دروغ چنین جلوه میدن که واقعا انتخاباتی در ایران جریان داره و به رای مردم ارزش گذاشته می شه. در صورتی که واقعا تنها چیزی که در این انتصابات های جمهوری اسلامی آشکاره اینه که رای مردم فاقد ارزشه. اما یک خط دیگه هم اینها پیش میبرند که اجازه بدید اون رو هم من روش تاکید کنم. این ها میخوان این استراتژی رو بیشتر تبلیغ کنند، جا بندازند، توی جوونها براش جایگاه ایجاد بکنن که تغییر از طریق صندوق های رایه که انجام میشه. یعنی شما اگر از جمهوری اسلامی هم بدتون میاد و جونتون به لب‌تون رسیده تغییر (باید) از طریق صندوق رای باشه. خُب این استراتژی که واقعا استراتژی فریبکارانه و نادرستیه اگه بخواد جا بیفته بطور طبیعی اون خطی رو که می گه تغییر از طریق انقلاب و قهری که ذاتی هر انقلابیه امکان پذیره رو به حاشیه می‌بره. در نتیجه اون ها وقتی بر پیکر نحیف سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی می دمند و حاصل این انتخابات رو این قدر بهش بها میدن و حاصل رای مردم جلوه میدن به خاطر پیشبرد همین سیاسته. از یک طرف دیگه هم نباید ما فراموش کنیم که اونا می خوان  افکار عمومی رو در رابطه با جمهوری اسلامی چه در کشور خودشون و چه در جهان فریب بدن. مثلا اگر قرار باشه که به فرض یک فشارهای هر چه بیشتری به جمهوری اسلامی بیارن خُب مردم خودشون رو باید قانع کنن در نتیجه وقتی که این ها میان و انتخابات رو بهش بها میدن و بهش می‌پردازن، به مردم اینجوری جلوه میدن که ببینید ما اومدیم تبلیغ کردیم تایید کردیم و منتظر بودیم که یک نفر بیاد که با ما بشینه مذاکره کنه ولی خُب این ها کسی رو فرستادن جلو که به حرفهای ما گوش نمی کنه! در نتیجه همون بازی ادامه پیدا می کنه. و گر نه مثلا خُب در همین مذاکرات 1+5 که بارها انجام شده حتی کشورهای دیگه‌ای هم اینو تایید کردن که (در حالی که) این نمایندگان جمهوری اسلامی یک امتیازاتی میدادن اونوری ها هیچی نمیدن. اونا میگن همه چیز (پروژه اتمی) رو ببند تا ما یکی دوتا مثلا وسایل یدکی هواپیما بهت بدیم. در نتیجه به مسئله باید از این زاویه هم نگاه کرد که این ها با این وسیله افکار عمومی رو فریب میدن میگن ما بی طرفیم ما واقعا اومدیم به رای مردم احترام گذاشتیم ولی خُب اونا به سیاست های نادرستشون رو ادامه دادن و در نتیجه وضع به اینجا رسید که مثلا ما فلان اقدام خشن تر را انجام بدیم . و گرنه در همون شرایطی که اینها دارن تبلیغ می کنند برای انتخابات (رژیم)، در کنگره و سناشون دارن تحریم های خیلی سنگین تری رو تصویب میکنن و به اجراء می گذارن. حالا که این بحث شد در هر حال من یک نکته‌ای رو مایلم روش تاکید کنم و اون اینه که باید توجه کرد در رابطه جمهوری اسلامی با امپریالیست ها بخصوص با امپریالیسم آمریکا این جمهوری اسلامی نیست که مثلا می خواد فلان امتیاز رو بده و غرب هم مثلا اگر این  امتیاز رو داد می‌پذیره و کوتاه میاد، بر عکسه این غرب و امپریالیسم آمریکاست که می‌بینه منافعش در چیه و اونو پیش میبره. برای نمونه دردوره خاتمی این امر روشنیه که سردمداران جمهوری اسلامی از طریق سفارت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایرانه - چون خودش در ایران سفارت نداره - یک پیشنهاد خیلی مشخص برای رفع همه مشکلاتی که بین دو کشور هست بین دو دولت هست بین دو رژیم هست دادند. برخورد آمریکایی ها خیلی جالبه، برخورد آمریکا- چیزی که رو شد بعدا - اینه که بجای این که این پیشنهاد رو مورد توجه قرار بدن انداختنش تو سطل اشغال و سفیر سوئیس هم سرزنش کردن که چرا در کارهایی که به تو ربط نداره دخالت می کنی! یعنی این طوری نیست که ما مثلا فکر کنیم که اگه این جمهوری اسلامی بیاد و مثلا فلان امتیاز رو بده اونا می‌پذیرند. چون با شناختی که من از سردمداران جمهوری اسلامی دارم و خودشون در تمام این سال ها نشون دادن اون ها برای حفظ خودشون هر کاری میکنن، به هر خفتی هم تن میدن پس اونوره که باید تعیین بکنه و اینجوری نیست که ما فکر کنیم که با اومدن روحانی تحریم ها تعدیل پیدا می کنه. نه، به نظر من اگر سیاست پروژه هسته‌ای جمهوری اسلامی (همان طور هم که بعد از انتخابات روحانی باز هم خامنه‌ای سخنرانی کرد و تاکید کرد) اگر همون خط رو اون ها بخوان پیش ببرن این تحریم ها هم هیچ فرقی نخواهند کرد. یک تاکید هم بکنم چون واقعا نشون داده تجربه، که این ها، این سردمداران جمهوری اسلامی همه کار حاضرن بکنند که نظام حفظ بشه، -این رو خودشون هم میگن ها – این ها از غرب میخوان فقط  امنیت نظام و امنیت ما رو تضمین بکنید بقیه مسائل همه چیزش قابل حله، حالا اگر کسی  می خواد فکر کنه که تحریم ها تغییر می کنه باید ببینه چه تغییری در سیاست ها و در منافع امپریالیست ها و آمریکا و اون قدرت های بزرگی که حالا خودشون رو به قول معروف "جامعه جهانی" هم می نامند رخ داده که اون ها میخوان (تحریمها رو) تعدیل بکنن خُب الان وقتی نگاه میکنیم این تحریم ها پیشبرد سیاست های انحصارات امپریالیستی رو تو منطقه خیلی (راحت ) کرده و به نفع اون هاست و فکر هم نمی کنم که روحانی هم بتونه معجزه‌ای بکنه و این (معادله) رو عوض بکنه.

 

رادیو همراه : بله، یادآوری بکنم که کاخ سفید در بیانه‌ای علت این تحریم ها رو مداومت ایران در عدم رعایت ضوابط بین المللی دانسته و بر اساس دستور اجرایی باراک اوباما مرحله تازه‌ای از تحریم های آمریکا علیه ایران از امروز به اجراء در میاد که از جمله شامل صنایع کشتیرانی، بیمه، انرژی، خودرو سازی، پول ایران، تجارت فلزات گران بها و معامله با افراد و نهادهایی میشه که مشمول تحریم هستند و در همین رابطه جالبه که عباس عراقچی که ایشان سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم هستند میگه که "تعجب می کنم با توجه به انتخابات با شکوهی که مردم ایران داشتن دوباره توسل به این شیوه به اصطلاح تحریم را دارند  و دارند اجراء میکنن و اون رو پیگیری میکنن" و میگه که ما طبق نظراتی که از آمریکا هم داشتیم پیشنهاداتی که داشتیم مردم اون جا تعدادی میگن که این تحریم ها رو بردارین و یا به عقب بیندازید. بهر حال جای سئوال هست برای این آدم که این تحریم ها چرا از امروز؟ چون تحریم ها رو قبلا آمریکا اومده گرفته تاییدیش رو و از امروز شروع میشه. در همین رابطه سئوال یکی از شنوندگان رو من مطرح می کنم شما به درستی و به روشنی راجع به وابستگی جمهوری اسلامی به امپریالیست ها گفتید ولی شنونده ما تاکید داشتن که شما همیشه میگید که وابسته است به امپریالیست ها به ویژه امپریالیسم آمریکا، پس چرا آمریکا این همه ضدیت می کنه با جمهوری اسلامی. این رو اگر کوتاه بگید دو تا سئوال باقیمانده در رابطه با انتخابات هم داریم که با شما مطرح کنیم.

 

پاسخ: ببینید این که وقتی که یک رژیمی به سیستم امپریالیستی وابسته است به این معنا نیست که ارباب هاش برای پیشبرد سیاست های خودشون هرچه که این خواست رو پیش ببرن یا بگن. خُب شما الان نگاه بکنید (رابطه) آمریکا و پاکستان واضحه، اصلا هیچ کس نمی تونه شک کنه در وابستگی‌اش به امپریالیسم آمریکا، ولی (آمریکا) میره هواپیمای بدون سرنشین‌اش رو میفرسته اون جا و آدم میکشه. اون ها هم هی اعتراض میکنند میگن ما روابط مون فلان میشه ولی این کار خودش رو میکنه. در جمهوری اسلامی هم درسته که این ها به اون ها وابسته‌اند ولی مهم خطیه که امپریالیست ها میخوان. حالا این یک موضوع خیلی مفصلیه ولی اگر من به خواهم خلاصه کنم توی این شرایطی که مثلا الان به منطقه یک لحظه نگاه بکنید با این مخالفتی که با جمهوری اسلامی این ها میکنن و به قول معروف در اثر این پروژه هسته‌ای‌ میلیاردها دلار دارن به کشورهای منطقه اسلحه می فروشند. نیروگاه های هسته‌ای دارن می فروشن به تمام کشورهای منطقه، خُب اگر یک چنین "لولویی" نباشه اگر یک چنین دشمنی و چهره خشنی از جمهوری اسلامی در منطقه نسازن و هر روز تبلیغ نکنن که این باعث همه بدبختی‌های منطقه است و به این وسیله چهره خودشون رو پنهان نکنن، خُب این اسلحه‌هاشون فروش نمیره، قیمت نفتشون رو نمی تونن کنترل بکنن، بیمه کشتی ها در خلیج فارس رو  نمیتونن باهاش بازی بکنن و میلیاردها دلار سود ببرن. به هر حال هر جای این رابطه رو دست بگذارید این رو مطمئن باشید که در ظاهر می بینید که (امپریالیست ها) میگن اینو ما داریم تحریمش میکنیم، یک شیطانه، محور شره، فلانه. ولی ازش دارن نون میخورن و خُب این واقعیت را باید فهمید. یک دوره‌ای بود مثلا یک شاهی در ایران بوده بهش می گفتند ژاندارم منطقه، هی بهش اسلحه میدادن، نقش ژاندارمی را براشون ایفاء میکرد. حالا اون دوره دیگه عوض شده حالا اینا خودشون ناوگان نشون رو آوردن تو خلیج یک چیزی ساختن به نام جمهوری اسلامی که دشمن همه روش ها و کارها و دیپلماسی و نمی دونم سیاست و اقتصاد و همه چیزه و یک چیزی به اسم شیعه ساختن و بعد شروع میکنن به بهانه این تمام کشورهای دیگر رو مجبور می کنن که شما بیایید اسلحه بخرید و می فروشند. بعد هم موارد مختلف دیگه وجود داره حالا هر کدومش رو میشه بطور مشخص بهش پرداخت ولی چون گفتید کوتاه بگم به همین ها بسنده می کنم.

 

رادیو همراه: بله خیلی ممنون بریم سراغ سئوال بعدی در رابطه با انتخابات رژیم، ما در 34 سال حاکمیت رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی همواره شاهد این نوع به اصطلاح رای گیری ها و انتصابات حکومتی بودیم . انتصاباتی که به دلیل ماهیت ضدخلقی‌اش به اصطلاح نتونسته میزان رای مردم رو داشته باشه بلکه توافقات به اصطلاح اون بالاترین ارکان تصمیم گیری در این نظام ضدخلقی و در راس اون تصمیم به اصطلاح ولی فقیه بوده که ما می دونیم در واقعیت ارباب امپریالیستی‌اش این تصمیم رو میگیرن. با این وجود و بنا به گفته و  آمار  رژیم نزدیک به پانزده میلیون از واجدین شرایط همان طوری هم که شما گفتید در انتخابات که دست ساز رژیم هم بود، مهندسی شده بود، شرکت نکردن. چرا و به چه علت این آراء که زیاد هم هست و آشکارا تحریم هم کردن در لابلای حرف ها و گزارشات و تحلیل ها فراموش میشه و کمرنگ میشه. حتی در خارج از کشور نیروهای به اصطلاح مخالف جمهوری اسلامی هم راجع به این کم صحبت میکنن. چرا؟

 

پاسخ: ببینید تازه این پانزده میلیونی که شما گفتید بر اساس  آمار  خود جمهوری اسلامیه که میگه مثلا 72 درصد در انتخابات شرکت کردن و پانزده میلیون شرکت نکردند. در واقعیت اکثریت مردم در این انتخابات شرکت نکردند و این ها دارند به دروغ این رو تغییر میدن ولی خُب در یک کلام اگر بخواهیم بگیم حالا چرا این واقعیت رو لاپوشانی میکنن، این ها این واقعیت رو نمی گن برای اینکه میخوان "حماسه سیاسی" خامنه‌ای خدشه دار نشه. خُب همه تبلیغات بر روی آمار بالای شرکت کنندگان متمرکز شده و اصلا خود این "حماسه" بر این اساس مثلا شکل گرفته که 50 میلیون حق رای داشتن. 72 درصد شرکت کردن و 18 میلیون هم رای دادن به روحانی که مثلا بگن بله ببینید هیچ جا این جوری مردم نظام رو قبول ندارن و تو انتخابات شرکت نمیکنند. بعدش هم که خُب خامنه‌ای اومد گفت هر که در انتخابات شرکت کرده یعنی که نظام رو قبول داشته. درحالی که در واقعیت اکثریت مردم این انتخابات رو تحریم کردن و بر اساس گزارشات مستند یعنی کسانی که در داخل کشور رفتن و شعبه‌های رای گیری رو واقعا دیدن اصلا شعبه‌های رای گیری شلوغ نبوده و این جور که این ها جلوه میدن اصلا نبوده و تازه خود رژیم هم میگه 50 درصد در تهران شرکت نکردن خُب اینه ا نشون میده که دارن یک دروغی رو می سازن و با تبلیغات و با هیاهو، شب رو روز جلوه میدن. یک دروغی رو راست میخوان جلوه بدن و مردم رو گول بزنند. خُب وقتی قرار باشه که خامنه‌ای بیاد بگه که ما باید "حماسه سیاسی" بسازیم و بعد هم ساختنش و بعد هم باید به مردم تحمیلش کنه خُب دست به هر  آمار سازی هم میزنند دیگه. و اساسا توی این 34 سال گذشته هیچ انتخاباتی نبوده که وزارت کشور توش دست به  آمار سازی نزده باشه. اصلا  آمار سازی در انتخابات یکی از وظایف وزارت کشوره  و انسان باید خیلی ساده باشه که فکر کنه انتخابات 24 خرداد جدا از این واقعیتی انجام شده که در همه انتخابات ها در 34 سال گذشته وجود داشته. تو سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی همواره تعداد واجدین حق رای را کمتر از اون چه که واقعا وجود داره اعلام میکنن. این یکی از کلک های آشکار این سیستمه. مثلا قبل از انتخابات من توی یک  آماری می خوندم که مدعی بود بر اساس آمار (سرشماری) جمعیت ایران که در سال 90 انجام شده واجدین حق رای یک چیزی حدود 55 میلیون نفرند. اما وزارت کشور توی این انتخابات اومد گفت واجدین حق رای 50 میلیون هستن و خُب همین 5 میلیون که بره کنار کلی این درصدها تغییر میکنه و یک تقلب خیلی آشکاره، یعنی میان یک درصدی رو ،یک عددی رو عوض میکنن بعد میان میگن 72 درصد شرکت کردن در حالی که اگر اون عدد رو مبنا قرار بدید یک دفعه ممکنه بشه مثلا حتی 60 درصد. یا مثلا با عدد های دیگه کمتر. در نتیجه اصلا نباید به این  آمار گیری ها و  آمار سازی ها توجه کرد. خُب از یک طرف دیگه هم ما فراموش نکردیم. یادمونه مثلا همین کروبی اومد گفت که در انتخابات های ما رسم بوده که آرای شرکت کنندگان را ضربدر سه میکردیم. خُب این رو که گفت دیگه. خُب وقتی که این رسم شونه خُب این دفعه هم کردن. حالا اگر ما میخوایم خودمون رو گول بزنیم و بگیم نه، اون موقع یه بحث دیگه‌س. یا تو همین قبل از این انتخابات اگر یادتون باشه یه خبری تو خود رسانه‌های جمهوری اسلامی پخش شد که احمدی نژاد یک نواری داره که مثلا تو این سیاست "بگم بگم‌اش" میخواد روش بکنه که با یک نفر صحبت کرده و اون گفته تو رای‌ات 16 میلیونه ما میخوایم 24 میلیون اعلامش بکنیم. خُب این 8 میلیون از کجا ساخته شده؟ این یک واقعیته. حالا این که احمدی نژاد هم تکذیب کرد گفت من چنین نواری ندارم و این ها. که اون یک بحث دیگه‌س ولی به هرحال این موارد نشون میده که این سیستم بدون تقلب اساسا کاراش پیش نمی ره. اصلا تقلب ذاتی سیستم انتخاباتی رژیم جمهوری اسلامیه و اگر کسی اینو متوجه نشه اصلا این سیستم رو نمیتونه بفهمه. مجبوره فریب اون حرفهایی رو بخوره که میگن در سرزمین امام زمان تقلب اصلا جایی نداره. اگر یادتون باشه این از اون حرفهای ای یه که سال 76 بود که فکر کنم خامنه‌ای زد گفت در سرزمین امام زمان اصلا تقلب نیست. خُب خود حرفش یه تقلب بود. در نتیجه کسانی که تقلب های جمهوری اسلامی را نمی بینند. تقلب در  آمار سازی هاش رو نمی‌بینن. طبیعیه که کارشون رو از اون جایی شروع می کنن که وزارت کشور جمهوری اسلامی رسما یک  آمار ی رو اعلام می کنه یعنی کار اون هر جا تمام شد کار این ها شروع میشه. اون میگه 15 میلیون رای دادن به فلانی، 18 میلیون رای دادن به فلانی، اون موقع همه این ها شروع میکنن بله حالا بریم پیدا کنیم این تعدادی که رای دادن به فلانی. این هیجده میلیون که رای دادن به فلانی کی‌ها بودن، چرا دادن، چه جوری دادن و چه خواست ها و چه اهدافی داشتن. در حالیکه توی همین اطلاعیه‌های انتخاباتی این سازمان های سیاسی که بعد از این انتصابات جمهوری اسلامی صادر کردن هم نگاه کنیم دوباره اومدن رای روحانی رو گفتن و گفتن که آره ما غافلگیر شدیم، مردم غافلگیر کردن، همه رو غافلگیر کردن و این 18 میلیون رای روحانی رو خیلی پذیرفتن و هیچ هم بروشون نمیارن که بابا این  آمار  18 میلیونی که شما میگید از کجا آوردید. مگر (منبع) این، به جز وزارت کشور جمهوری اسلامیه؟ چرا شما خودتون رو بازیچه دست وزارت کشور جمهوری اسلامی می کنید و به  آمار هایی استناد می کنید که اون داده و همه‌ش هم دروغه. ولی اگر واقعا حالا کسی این  آمار  رو می‌پذیره ببینید عکس العمل هایی که با خودش میاره توی این رسانه‌ها یا در این شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و این ها مثلا می‌بینید که یک عده‌ای شروع میکنن به ناامید شدن و ناسزا گفتن به مردم که شما رفتید با همه این شناختی که از جمهوری اسلامی داشتید به آن رای دادید. یا از اون ور می‌افتند می گویند نه، رای دادن ولی رای به کسی دادن که مخالف خامنه‌ایه و شروع میکنن روحانی رو که خودش پادوی خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملیه؛ اول بهش یک لباس مخالفت می‌پوشانند بعد هم او را می کنند رفراندوم مردم، رای منفی مردم به خامنه‌ای، خُب همه این کارها و "نه" بزرگی که دارن میگن و تبلیغ می‌کنند همه اینا در شرایطی انجام داره میشه که خامنه‌ای هم داره به ریش همه می خنده ، کارش رو پیش برده و همه رو هم گول زده و یه انتصاباتی رو میخواد به اسم انتخابات قالب بکنه و این ها هم دارن با این حرفهاشون واقعا همون جا کمکش می‌کنن. در حالی که همه تجربیات انتخابات تا کنونی رو اگر کسی واقعا فراموش نکرده باشه و به یاد داشته باشه می‌بینه که اصلا نمیشه به سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی اعتماد کرد. در این سیستم اصولا آرای مردم فاقد ارزشه، این اصله، در سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی آراء مردم فاقد ارزشند، اصلا ولایت فقیه معنی‌اش اینه که من اومدم که بگم رای شما فاقد ارزشه. قبل از انتخابات اگر یادتون باشه یکی از این آخوند های امام جمعه، فکر کنم مشهد بود اومد گفت، میخواست به احمدی نژاد اشاره بکنه، میگفت 24 میلیون چیه 240 میلیون هم به تو رای بدن تا آقا نگه اوکی و درسته اصلا فاقد ارزشه، همه اش صفره. خُب یعنی رای مردم ارزشی نداره به حساب نمیاد، اراده ولی فقیهه که به حساب میاد. و خُب ولی فقیه فقط تنها چیزی که دوست داره اینه که مردم بیشتر شرکت بکنن تا اون بتونه بره پز بده و بگه همه نظام رو قبول دارن و ببینید چقدر زیاد اومدن.

 

رادیو همراه: رفیق فریبرز ما چهار دقیقه وقت داریم به پایان برنامه، اگر اجازه بدید از شما بپرسم که شما آینده این رژیم رو با تمام این ترفندها و کارهایی که می کنه و این انتخاباتی که راه میندازه و رئیس جمهورش میشه منتخُب، منتخُب رژیم البته، شما چگونه می‌بینید آینده رو، نقش توده‌ها و بویژه کارگران و زحمتکشان در مقابله با رژیم و وعده پوشالی اش رو چگونه می‌بینید؟ مرسی.

 

پاسخ: ببینید این انتخابات 24 خرداد که تموم شد و رژیم هم همون کسی رو که می خواست به عنوان نتیجه انتخابات آورد، در نتیجه خُب این حله، حالا بحث اینه اون چیزی که مطرحه اینه که آیا این کسی که اومده روکار می‌تونه اون چیزهایی که ادعا میکنه را به پیش ببره، تغییراتی ایجاد بکنه یا اصولا خود آینده رژیم با همه این تقلباتش با این سرکوب هایش چه سرنوشتی پیدا میکنه؟ اگر سئوال اینه اگر مسئله اینه به باور من روحانی هیچ تخم دو زرده‌ای را نخواهد کرد و اصلا برای این هم نیامده که یک چنین کاری رو انجام بده و نباید اسیر تبلیغات فریبکارانه جمهوری اسلامی و یا سیستم تبلیغاتی روحانی و مراکزی که براش دارن تبلیغ میکنن، شد سیاستهای کلان در جمهوری اسلامی طبق قانون خود جمهوری اسلامی بوسیله "ولی فقیه" تعیین میشه و از قبل هم بوده تغییر هم نکرده، امروز هم هست آینده هم همین جور خواهد بود تا وقتی که این ها روی کارند وضع همین خواهد بود. در نتیجه این نمی‌تونه چیزی خارج از اون چهارچوبی که بالاترین مقامات مملکتی تعیین میکنن بره حرفی بزنه یا اجرا بکنه. و این اشتباه محضه اگر کسی فکر کنه که این میاد و مثلا کار عجیب و غریبی می خواد بکنه. اما در مورد این مسئله‌ای که کارگران و زحمتکشان در اوضاع کنونی چه میکنن؟ اتفاقا اینکه میگن امید، امید این مملکت امید این شرایط همین کارگران و زحمتکشان هستند. اگر این ها برخیزند اون موقع همه چیز به هم می خوره، همه معادلات تغییر می کنه، کارگر ها تنها نیرویی هستن که میتونن این رژیم سرکوبگر رو کارگران و زحمتکشان نابود کنن و یک ایران آزاد و آباد و عاری از ظلم و ستم رو شکل بدن ، بنابراین همه مسئله اینه که چگونه میشه رفت و این کارگران رو متشکل کرد، انرژی انقلابی اون ها رو در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی کانالیزه کرد. اگر این بشه اون موقع میشه امید داشت که مردم ما به آزادی و دموکراسی و یک جامعه واقعا عاری از استثمار و ظلم و ستم دست پیدا کنن و همین واقعیت هم وظیفه نیروهای انقلابی رو تعیین میکنه و به اون ها حکم می کنه که در جهت این هدف در حد توان خودشون گام بردارن و قبل از هر چیز به مردم بگن که فریب تبلیغات انتخاباتی جمهوری اسلامی رو نخورن و به صندوق های رای چشم امید نبندن، به جوانان بگن که انقلاب یعنی انتخاب واقعی اون ها نه انتصابات حکومتی بلکه از طریق انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته‌شه.

 

رادیو همراه: با همین گفتار آخرتون برنامه امروز رو تموم میکنیم چون پانزده ثانیه مونده تشکر میکنم که با ما بودید. مرسی.

 

فریبرز سنجری: خیلی ممنون