به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره  163 ، دی ماه 1391

 

شعری از حسن جداری

بدترین نوع حکومت !

به قهر و زور و با تزویر و حیلت
مسلط شد به ما، این حاکمیت
اساس سطنت چون شد نگونسار
به دست توده با عزم و همت
زمام مملکت یکباره افتاد
به دست شیخ شوم دیوسیرت
جهان در کام تاریکی فرورفت
چو ملا تکیه زد بر تخت قدرت!
دریغ از انقلاب رفته بر باد
دریع از آن تلف گردیده، فرصت
پس از آن رزم و آن پیکار خونین
پس از آن جنب و جوش و آن حمیت
به شهر شور و شادی شد مسلط
سپاه جهل و استبداد و ظلمت!

 

ÖÖÖÖÖ

 

حکومت بر اساس دین و مذهب
بود خود، بدترین نوع حکومت
ریاست در کف ملای جاهل
چه معنی دارد الا، جاهلیت!
قصاص و سنگسار و حد و شلاق
بود آثار عصر بربریت
زن اندر چادر و روبنده تاکی
اسیر بند احکام شریعت؟
چنین رفتار بیرحمانه با زن
نباشد راه و رسم آدمیت
نباشد مرد را با زن تفاوت
ندارد مرد، بر زن برتریت

رژیم دینی حاکم در ایران
بود مشهور عالم در رذیلت
رژیم حبس و اعدام و شکنجه
رژیم اختناق و رعب و وحشت
رژیمی کینه توز و آدمی خوار
رژیمی زشت خوی و زشت طینت
رژیم قاتل دانش پژوهان
رژیم دشمن علم و فضیلت
رژیم اختلاس و رشوه خواری
رژیم دزدی از اموال ملت
رژیم منحط سرمایه داری
اساسش بر اصول مالکیت
نصیب توده ها از این حکومت
فشار و فقر و استبداد و ذلت


ÖÖÖÖÖ


کنون در پهنه ایران به هر جا
علیه این فشار و این مذلت
خروش خشم انسانها، بلند است
غریو توده دارد بس ابهت
یقین دارم که در فردای خونین
ز راه قهر و با تدبیر و همت
به دست توده ها گردد نگونسار
اساس ظلم شیخ پست فطرت
بنفشه بر دمد در کوهساران
به پایان آید این دوران نکبت
به حزب اله، آخر چیره گردد
سپاه سهمگین کار و زحمت!