به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 154 ، فروردین ماه 1391 

 

 

آنچه در زیر می آید متن سخنرانی رفیق چنگیز قبادی فر در اتاق پلتاکی "گفتمان سیاسی – اجتماعی" می باشد که در تاریخ 18 فوریه 2012 صورت گرفت.  پیام فدایی متن این سخنرانی را از صورت گفتار به نوشتار در آورده و با برخی تغییرات جزئی ، به این ترتیب در اختیار علاقه مندان قرار می دهد.

 (بخش سوم)

 

آموزش هایی از قیام بهمن57 !

 

رفقا اینجا می رسیم به قسمت آخر بحث، یه بار دیگه از حوصله تون سپاسگزارم ولی امیدوارم که تو این قسمت رفقا حیلی فعالانه تر شرکت کنند، دلیلش هم اینه که من ازتون اجازه می خوام که بیام در پرتو آموزش های قیام بهمن، یه مقداری راجع به ماهیت قدرت دولتی توی این اوضاع کنونی بیشتر صحبت کنم و بر بستر اون آموزش ها، بحران اتمی رژیم که یک مساله بزرگیه توی ایران، یه خطوطیش رو بهش اشاره کنیم نگاه کنیم  و بحث رو تموم کنیم تا رفقا وارد بحث حول اون مسایل بشن. 

الآن وقتی که ما به وضعیت ایران و وضع جمهوری اسلامی نگاه می کنیم، روی همین مساله اتمی و این 33 سال رو بذاریم کنار. بیایید فکر کنیم ببینیم توی این بحران اتمی و هیاهویی که راه افتاده که اینهم یه واقعیتیه که هر لحظه بر طبل جنگ هم دارن می کوبند، و بقول شاعران یونان، صدای باد و زمزمه جنگ داره میاد، و حرفهایی از برپایی یه جنگ جدید داره زده می شه، بیایید فکر کنید ببینید چه کسی می تونه در مقابل این تبلیغات و وضع بغرنجی که نگرانی مردم ما رو باعث شده بتونه یه موضع درست بگیره؟ مسلما کسی که تحلیل درستی از ماهیت طبقاتی رژیم جمهوری اسلامی و طرفین این بحران نداشته باشه که این کار رو نمی تونه بکنه. در درجه اول ماباید این مساله رو در نظر بگیریم. و وقتی که حالا یه عده میان و چنین تحلیل هایی رو ارائه می دن که می گن رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم مستقله و فوقش با خود بزرگ بینی و رویای ایجاد "امپراطوری اسلامی" به جاه طلبی مثلا دچار می شه و این جاه طلبیش هم اینه که می خواد به یک قدرت منطقه ای تبدیل بشه!! از طرف دیگه خوب امپریالیسم هم که چیز بدیه و هیچ کس هم نمی تونه انسان آزادیخواه و دمکراتی باشه و تایید کنه امپریالیسمو، حالا این امپریالیسم خیلی بد و شر، داره به یک رژیم "مستقل" حمله می کنه؛ نتیجه چنین به اصطلاح تحلیلی در واقعیت این می شه که خوب باید بری ازش دفاع کنی دیگه! و به همین خاطر هم اون نیروها شعار می دن که حالا بدلیل حمله امپریالیسم، سرنگونی جمهوری اسلامی، رفقا می شه مساله درجه دوم  ، می ره به مرحله بعدی و امر درجه دو  محسوب می شه. اینو می گن و چه کار می کنن؟ می رن پشت سر این رژیم؛ یعنی در عمل با هر ادعا و توجیهی هم که داشته باشن، دارن می رن پشت سر این رژیم مرتجع؛ اون رو حمایت می کنن، تقویت می کنن و به عمرش می خوان دوام ببخشن، با همه این بدبختی ها و فلاکت هایی که به بار آورده . می خوان بهش اعتبار بدن.

حالا اگه نخوایم راه دور بریم نتیجه این تحلیل های انحرافی رو بیایید در همین کشور خودمون در شرایط جنگ ایران و عراق به یاد بیارید. جنگ ایران و عراق یه جنگ امپریالیستی بود، 8 سال این جنگ طول کشید. و واقعا هم هیچ کدوم از ادعاهایی مثل صدور انقلاب اسلامی و گسترش امپراطوری اسلامی توش متحقق نشد. و فتح کربلایی هم توش اتفاق قرار نبود بیفته! بلکه این جنگ مستقیما برای این انجام شد که منافع انحصارات امپریالیستی و بزرگترین قدرت های امپریالیستی و منافع شرکت های فروش تسلیحات رو که با تجارت مرگ زندگیشون می گذره رو تامین کنن و  8 سال جمهوری اسلامی به بهای جان و مال و زندگی و ثروت و خون مردم ستمدیده ما با بیشرمی تمام توی اون جنگ با اون لفافه ها نقش آفرینی کرد و میلیون ها کشته و مجروح و آواره و معلول جنگی بجای گذارد که الآن هم توی این جامعه ما می شه رفت و بعد از یک نسل نتیجه این فجایع رو دید. حالا این جنگی بود که همون موقعی که این ها (رژیم جمهوری اسلامی) فریادهای فتح کربلا می کشیدن، مقامات غرب مثل "آلن کلارک" میامدن می گفتند که این جنگ "منافع" آمریکا و انگلیس رو برآورده می کنه  و اون ها کنترل و هدایتش می کردن ولی اگه شعارهای "جنگ جنگ تا پیروزی" خمینی جنایتکار نبود و به تنور این جنگ هیزم نمی ریخت و جوانان بیگناه ما رو به اسم فرستادن به بهشت نمی فرستاد اون جا و به کشتن نمی داد، آیا اون جنگ ادامه پیدا می تونست بکنه؟  تا منافع میلیاردی از بابت فروش سلاح و میلیتاریزه شدن منطقه به جیب قدرت های امپریالیستی بره؟  این جنگ، جنگی بود که توسط امپریالیست ها برپا شده بود، و یک جنگ ارتجاعی بود. حالا تو یه همچین شرایطی یه عده از نیروها پاشدن و از جنگ میهنی دم زدن گفتن جمهوری اسلامی یه رژیم ملی و ضد امپریالیسته و تازه رفقا اگه برید نشریاتشون رو هم نگاه کنید، یه نمونش مثلا نشریه کار 86 اکثریت، صحنه های جنگ در خرمشهر و آبادان رو هم گفتن که جنگ لنینگراده! و توجیهش هم می کنن. حالا من نمی خوام وارد این بحث بشم که فرق این دو تا چیه؟

متاسفانه چنین تحلیل هایی از ماهیت جمهوری اسلامی بعد از 33 سال در شرایط فعلی هم وجود داره، و برخی نیروهایی که مصداق معروف "آن که ناموخت از گذشت روزگار" هستن، بدون این که بخوان اون تجارب قیام بهمن رو بهش توجه کنن،  الآن در نقش کاسه داغ تر از آش در مورد حق جمهوری اسلامی ضد خلقی در استفاده از اتم و سلاح اتمی تحلیل صادر می کنن و در مقابل خطر حمله نظامی امپریالیست ها به ایران، دوباره می خوان برن و کمر به دفاع از موجودیت این رژیم ببندن.

این ها یه طرف قضیه اند، یه طرف دیگه هم با این شرایطی که بوجود آمده نیروهای دیگه ای هستن که فکر می کنن آمریکا واقعا در طول 33 سال گذشته واقعا خواهان برداشتن رژیم بوده و حالا جنگ موقعیتیه که می خواد بیاد ورش دارن و بعد پیش خودشون فکر می کنن، می گن ما که حالا قدرت این کار رو خودمون نداریم، وضع جنبش مثلا اینجوریه ، هزار تا از این توجیهات میارن، و بعد میگن بهتره یعنی بدم نیست که آمریکایی ها این کارو برامون انجام بدن. بله رفقا این گرایشیه که من مطمئنم همه شما دیدید، برخورد کردید و حالا فکر می کنن که  اگه آمریکا بیاد، سلطه آمریکا از این رژیم بهتره! در واقع این نیروها هم دارن می افتن توی یه مرداب که حالا برای خلاصی از شر یک شیطان، به دامن یه ابلیس هزار بار بزرگتر متوسل بشن و می رن می افتن تو پروژه های "آلترناتیو سازی" ای که متاسفانه این روزا ما شاهدش هستیم و شکی در ماهیت ضد مردمی شون نیست. 

در حالی که برید یه نگاه کنید به عراق و افغانستان، در واقعیت نه غرب می خواد برای ما آزادی و دمکراسی بیاره و هر نیرویی که به هر نحوی از انحا خودش رو به ارابه امپریالیست ها و غرب بسته، به هر شیوه ای و نه هیچکدوم از جناح های درونی این رژیم برای ما آزادی و دمکراسی نخواهند آورد. کسب آزادی و دمکراسی اگه هر چقدر هم طولانی باشه رسیدن بهش فقط به دست مردم و توسط جنبش و مبارزات اون هاست که حاصل می شه.

حالا وقتی که ما از سرنگونی جمهوری اسلامی حرف می زنیم، رفقا!  ما خواست مشخص داریم مخالفت ما با این شخص یا اون شخص نیست ما ، کینه ما، کینه مردم ما نسبت به کل اون نظام اقتصادی و سیاسیه نسبت به اون مناسبات ارتجاعیه، اون مناسبات استثمارگرانه ایه که این رژیم های دیکتاتوری و جنایتکار رو مثل جمهوری اسلامی سر کار میاره. اون تبهکارایی رو که ما دیدیم در لباس های مختلف یا با عبا و عمامه و یا با کت و شلوار به اداره اون نظام می گماره. کینه ما نسبت به رژیمیه که مدافع اون سیستم اقتصادی ایه که کودک کار درست می کنه و هر روز خیابون شهرهاش در آتش اعتیاد و فحشا و کارتن خوابی و ... می سوزه کینه ما از اون رژیمیه که بخاطر حفظ منافع امپریالیست ها و سرمایه دارای وابسته کارگرای ما رو به علت واقعا فقط درخواست حقوق عقب افتاده شون به گلوله می بنده، کینه ما به رژیمیه که در خدمت به سرمایه هر گونه صدای آزادیخواهانه رو وحشیانه با تخت شکنجه و چوبه دار و ... پاسخ میده، رژیمی که زبان و گلوی کارگران رو فقط بخاطر حق داشتن تشکل مستقل می بره، رژیمیه، مناسباتیه که جوونایی رو که بدلیل خواست نان و آزادی و کار به خیابونا آمدن به کهریزک و رجایی شهر می فرسته و مورد تجاوز قرار می ده. کینه ما به شخص نیست.  به مناسبات حاکمه. به اون رژیم زاده این مناسباته که میلیون ها کارگر گرسنه و بیکار رو در زیر خط فقر و شرمنده همسر و بچه هاشون رها می کنه و در عوض با مکیدن واقعا کلمه ای از این بهتر نمی شه پیدا کرد، با مکیدن شیره جون اون کارگراست که قشری از همین آقازاده های مفت خور میلیاردر درست می کنه. پس کینه ما به شخص نیست به  اون مناسبات ارتجاعیه. در نتیجه هدف ما هم از سرنگونی جمهوری اسلامی صرفا این نیست که این رژیم فقط بره. تا فقط خامنه ای جنایتکار و احمدی نژاد مزدور و خاتمی و موسوی و رفسنجانی و همه اینایی که شما بهتر می شناسیدشون بره ن و سر کار نباشن. ولی ما از اون انقلاب مردمی ای که قراره انجام بشه و دشمنان مردم رو ببره در دادگاه های مردمی به مجازات برسونه مطالباتی داریم ، نظام استثمارگره که ما می خوایم بره، دیکتاتوریه که ما می گیم باید بره و نابود بشه، مردم ما می خوان به آزادی برسن، ما می خوایم که منابع طبیعی این کشور باید در تملک آفرینندگان و صاحبان واقعی ش یعنی کارگران و توده های ستمدیده باید قرار بگیره؛ ما از رفتن رژیم فضایی می خوایم برای این که کارگرها شوراهای خودشونو بتونن تشکیل بدن و کنترل تولید رو بگیرن دستشون، ما می خوایم خلق های تحت ستم حق تعیین سرنوشت داشته باشن و  هر گونه مظهر ستمگری اقلیت بر اکثریت جامعه محو و نابود بشه. اون موقع هستش که این کشور ما آباد می شه سریعا و اون هم به قدرت توده هایی که اگه واقعا توی صحنه باشن و یه انقلاب اینچنینی رو انجام بدن و اون ها هستن که صاحبان اصلیش هستن، اون موقع امکان پیشرفت به وجود میاد و توی همه زمینه ها امکان  آزادی و دمکراسی به وجود میاد.

حالا بر اساس چنین تحلیل و چشم اندازیه که الآن هم در مورد وضع فعلی و پیچیدگی و احیانا سردرگمی ای که چگونگی موضع گیری روی این پروژه اتمی رژیم ممکنه بوجود آورده باشه ما باید نظر روشن داشته باشیم. در نتیجه اگه اون حرف ها رو ما قبول داریم، اگر ما خواستمون از تغییر رژیم اون چیزهاییه که می گیم، اون موقع بهتر می تونیم روی این مساله هم موضع گیری کنیم.

واقعیت این رژیم همون جور که گفتم اینه که توی 33 سال گذشته چگونگی بوجود آمدنش و اقداماتی که در همه زمینه ها کرده نشون داده که در جهت تحکیم این نظام و سلطه امپریالیست ها گام برداشته و اگه حالا بعد از 33 سال اخیر هم اگر سر پرونده اتمی به جونش افتادن اولا یه چیزی برای ما باید روشن باشه: اتم، نخود و لوبیا نیست! که هر که بره از این مارکت یا اون مارکت بخره! هر چی تا اینجا پروژه اتمی این رژیم پیش رفته، خود همین قدرتهای امپریالیستی بهش دادن. از بابت چاپیدن مردم ما از کانال این رژیم.

نگاه کنید! این پروژه اتمی در زمان شاه قرار بود با دو میلیارد دلار تموم شه حالا تو این سال ها حداقل 15 میلیارد دلار (که می گن رسما) توسط همین رژیم به حلقوم شرکت های آلمانی و روسی و چینی و واسطه های غیره، ریخته شده و هنوزم اون ساختمون مثل "امامزاده" مونده روی دست این رژیم. 

بیایید نگاه کنید میلیاردها میلیارد دلاری که در این مدت به بهانه خطر اتمی شدن این رژیم از طرف بقیه رژیم های منطقه برای خرید سلاح و نیروگاه های اتمی به جیب امپریالیست ها ریخته شده رو برید نگاه کنید.  در همین چند روز با بالا گرفتن بحران اتمی، دولت عربستان اعلام کرده که به محض "انجام آزمایش اتمی" توسط جمهوری اسلامی، سلاح اتمی رو در عرض "چند هفته" تهیه خواهد کرد! خوب این سودش به جیب کی می ره؟ پروژه اتمی رژیم پس برای کی و چی خوبه؟ حالا این حرف رو کنار حرف هیلاری کلینتون بگذارید که آمد چند وقت پیش با اون مکاری خاص خودش اعلام کرد که در صورت مسلح شدن جمهوری اسلامی ما دولت های دیگر منطقه رو هم به سلاح اتمی مجهز می کنیم، و یا به نوشته روزنامه آلمانی "هاندلزیلات" رجوع کنید که بینید چی نوشته، یه مقاله نوشته که با اشاره به "تسلیح بی سابقه" کشورهای حاشیه خلیج فارس دلیلش "ترس از تهدید ایران" است. و می نویسه که در اثر یه همچین ترسیه که بودجه دفاعی عربستان در سال جاری برای اولین بار از کشور آلمان هم پیشی گرفته. خوب سود این تجارت پر رونق و این مسابقه تسلیحاتی مرگبار به جیب چه کسانی جز شرکت های آمریکایی می ره نظیر "لاکهید" که با وقاحت در این بحران از رشد تصاعدی سودهای خودشون در سال های اخیر دم می زنن. خوب ! این کارهای رژیم، این پرونده اتمی رژیم، سودش به جیب کی میره؟ (آیا) میشه اینا رو دید و بعد ادعا کرد جمهوری اسلامی داره خلاف منافع امپریالیست ها حرکت می کنه؟ خوب واقعا یا اینکه نخوایم ببینیم و یا کور باشیم! در سیاست، این منافعه که تعیین می کنه! نه حرف! پراتیکه که تعیین می کنه.

در بحران جاری هم به اعتبار همین واقعیت ها رفقا!  ما تاکید می کنیم که اساسا خواهان خلع سلاح اتمی تمام منطقه خاورمیانه و همه جهان هستیم . و اصولا تولید و استفاده از سلاح اتمی که می خواد انبوهی از انسان های بیگناه رو در راستای پیشبرد مقاصد جنگی و اقتصادی به یکباره از صحنه پاک کنه رو توسط هر کسی باشه یک کار جنایتکارانه می دونیم.  هر انسان آزادیخواه و دمکراتی چنین موضعی رو داره. همه این ها باید برچیده شه و برای این کار هم اون کسایی که تولید کننده و فروشنده این سلاح ها هستند باید اون ها رو از بین ببرن، باید زراد خانه های اتمی قدرتهای امپریالیستی رو از بین برد. همچنین بجز این مورد ما در رابطه با پرونده هسته ای رژیم می بینیم که بر خلاف تبلیغات ارتجاعی رژیم و طرفدارانش این پروژه اتمی اساسا به نفع قدرت های امپریالیستی ست و اون ها دارند نونش رو می خورند. یه مساله آخر هم هست که من حرفم رو با اون تموم می کنم. رفقا! ببینید اگه در پروسه پیشرفت بحرانی که الآن زیر اسم پروژه اتمی راه افتاده، مصالح اقتصادی، سیاسی و یا نظامی آمریکا و یا هر مصالح دیگه ای که داره برای برنامه ریزی هاش با شرکاش، ایجاب کنه و اون ها حالا یا به دلیل جدال و تنش ها شون که در سطح بین المللی برای تجدید تقسیم بازارها دارن با رقبا شون، ملاحظاتی که راجع به چین و روسیه دارن. اگر در هر شرایطی عزم به رفتن جمهوری اسلامی جزم کنن- امری که اینو بگم در لحظه حاضر اعلام می کنن که سیاست رسمیشون نیست با وجود این تبلیغات جنگی – چنین تحولی به هیچ وجه هویت مستقلی به رژیم جنایتکار و وابسته جمهوری اسلامی  از نظر ما نمی ده. ما در مورد سقوط  شاه دیدیم، صدام رو دیدیم ، ملا عمرش رو دیدیم، قذافیش رو دیدیم، نوریگاش رو دیدیم. ما دیدیم که  این ها توسط امپریالیست ها رفتن، ولی این ها نوکران امپریالیست ها بودن. خدمات بسیار گران بهایی به امپریالیست ها کرده ن. ولی امپریالیست ها هر زمانی که منافع بزرگترشون، منافع منطقه ای شون، منافع استراتژیک شون، ایجاب کرد،  از همه این ها (رژیم های وابسته) چشم پوشیدن. اون ها رفتند. و این تغییرات، هیچ کدوم هویت مستقلی به این نوکران امپریالیسم که اون همه جنایت هم در دوره ای که مورد حمایت امپریالیست ها بودن و براش کردند، بهشون نخواهد داد و نداد. اون چه که در چنین موقعیتی مهمه اینه که نیروهای انقلابی به نظر من باید با هر چه در توان دارند به افشای امپریالیست های تجاوز گر و رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی، هر دو، بپردازن و جهت نابودی آن ها گام بردارند و مردم رو برای چنین هدفی سازماندهی و بسیج کنن، چون قدرت واقعی در دست توده مردم است.

با سپاس از حوصله ای که برای شنیدن حرفام به خرج دادید اجازه بدید تا یه بار دیگه یاد سترگ جانفشانی توده های قیام کننده در 21 و 22 بهمن 57 رو گرامی بدارم و ازش این درس رو بگیریم که اگه می خوایم به آزادی برسیم، راهی نیست جز این که  باید سلطه امپریالیسم قطع بشه باید سرمایه داری بره و نظام استثمارگرانه کنونی نابود بشه و اگه می خوایم چنین اهدافی متحقق بشن باید طبقه کارگر ما متشکل بشه و انقلاب اجتماعی ای به سرانجام برسه.  بله این راه خیلی طولانیه ولی برای رسیدن به آزادی و دمکراسی، راه همینه، یه انقلاب اجتماعی. و اون انقلاب اجتماعی تو ایران رفقا تجربه ثابت کرده در پروسه یک مبارزه مسلحانه توده ای و طولانی امکان پذیره. یکبار دیگه از همتون سپاسگزارم و امیدوارم که توی این بحث ها شرکت کنید و اگه این بحث ها نقصی داشته، اون رو برطرف کنید. سپاسگزارم.