به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 152 ، بهمن ماه 1390 

 

آن چه در زیر می آید سخنان رفیق چنگیز قبادی فر در جریان بحث آزاد است که در جلسه پلتاکی یادمان چهل و یکمین سالگرد رستاخیز سیاهکل به تاریخ شنبه 11 فوریه 2012 پس از سخنرانی رفیق فریبرز سنجری در اتاق چریکهای فدایی خلق ایران صورت گرفت. پیام فدایی این سخنان را از صورت گفتار به نوشتار در آورده و با برخی ویرایشات جزئی برای اطلاع خوانندگان خود به درج این قسمت اقدام می ورزد. 

 

رفیق چنگیز: با سلام خدمت همه رفقا و سپاسگزارم از وقتی که به من دادید، سلام میکنم به همه دوستان و رفقایی که تا این ساعت در اتاق چریکهای فدایی خلق ایران بودند برای بزرگداشت یاد رزمندگان سیاهکل و درس گیری از بعضی آموزشهای اونها ، در رابطه با مسائل روزی که الان کشور ما باهاش مواجه هه، و اجازه بدید همین جا مثل همه شما واقعاً یاد بداریم، پاس بداریم یاد اون عزیزانی را که در یکی از سیاهترین روزهای زندگی مردم ما در این مملکت، جایی که نمیشد نفس کشید به لحاظ سیاسی، بلند شدند و با وجود اینکه میدونستن راهی که دارن میرن بازگشتی نداره جونشون رو کف دستشون گذاشتن و رفتن و با اون حرکتی که در سیاهکل کردن و مهمتر از این با تداومی که راهشون پیدا کرد و پاسخ بزرگی که از جامعه تشنه اون موقع، به این حرکت کوچک نظامی گرفتن ، باعث شد که مبارزه نوینی در کشور شروع بشه که نام کمونیسم رو واقعا یکبار دیگه اعتبار بخشیدن؛ بعد از خیانتهای حزب توده و (این حرکت) باعث شد که واقعاً نهالی در سرزمین ما به لحاظ مبارزاتی شروع به رویش کنه که بعداً به یک درخت واقعاً تناور بزرگی تبدیل شد و در جریان قیام، توده هایی که از راه و یاد اون فرزندان انقلابی شون، فرزندان کمونیست شون، مبارزشون در سیاهکل الهام گرفته بودن فریاد بزنند "ایران را سراسر سیاهکل میکنیم" و "فدایی فدایی تو افتخار مایی" و چنان حرکت بزرگ و اجتماعی را در اون سالها پایه بذارن که ما هنوز هم مدیون هر دوی اون نسلها هستیم، در هر جایی که در این مبارزه همه ما نقشی ایفا کردیم و هر چیز خوبی رو که امروز همچنان مانده در میون این همه سیاهی؛ واقعاً چیزهای خوب و روشنایی بخشی و امیدبخشی رو که مونده رو از اونها ما داریم و امیدوارم بتونیم راه اونها رو و آرمانهاشون رو ادامه بدیم. ولی وقتی از همین جا ما شروع کنیم می بینیم که سیاهکل چرا بعد از چهل سال و بعد از چهل و یک سال همچنان از یک طرف واقعاً یک محبت و یک اعتبار بزرگ از اون رزمندگان و از اون فرزندان انقلابی، چریک فدایی خلق در میون سینه مردم ما ایجاد کرده و از طرف دیگه نفرت بزرگی که توسط هر شکلی از ارتجاع و سرمایه نسبت به خودش پرورانده که حتی الان هم بعد از چهل و یک سال هنوز روزنامه های رژیم ور میدارن (می نویسن)، همین (روزنامه) شرق دو سه روز پیش ورداشته یه چیزی نوشته با این مازیار بهروز یه مصاحبه کرده و البته مازیار بهروز را همه می دانند که در اون کتاب "شورشیان آرمانخواه" واقعاً تمام اون چیزایی را که ارتجاع و طبقه حاکمه میخواد راجع به کمونیستها و راجع به درخشان ترین و انقلابی ترین نسل کمونیستها توی ایران بیان کنه ورداشته تو اون کتاب مطرح کرده و حالا میره با اون مصاحبه میکنه و در اونجا تمام کوشش پرسش کننده اینه که بگه بابا بهتر نبود اینا قلم بدست میگرفتن، بهتر نبود اینا کار مسالمت آمیز میکردن، و... یکی نیست برگرده بگه خُب بلند شید همین الان در ایران تحت دیکتاتوری سرمایه داری و در یکی از بدترین شکل اش هم جمهوری اسلامی پاشید شما قلم بگیرید دستتون و مبارزه کنید و ببینید که دستگاه ساوامای این رژیم که درست تکامل یافته با استفاده از تجارب اون ساواک قبلیه ، چه بلایی سر شما میاره و آیا اصلاً واقعیات این جامعه ما هیچ راه (دیگه ای) رو باقی میذاره، (این جامعه) با هزار و یک زبان سخن میگه با همه؛ که اگر کمترین تحول انقلابی میخواد صورت بگیره باید با توسل به قهر (باشه)  راهی رو جز این، دشمن باقی نگذاشته، و همه مسئله هم (یعنی) یکی از بزرگترین آموزشهای سیاهکل این بود که بعد از چهل سال همچنان با قدرت به قوت خودش این باقیه و همینطور که ما در این جنبش سال 88 هم دیدیم حتی اون کسانی که چسب زده بودند (دهنشون) که برن تظاهرات سکوت کنن به اون نحو وحشیانه رژیم سرکوب کرد بخاطر اینکه هیچ زبانی رو این رژیمها (نمی فهمند)؛ تا زمانی که این نظام سرمایه داری وابسته در ایران، و سلطه امپریالیسم بر سر کاره و دیکتاتوری رو بنای ذاتیشه، حالا چه در شکل تمدن 2500 ساله شاهنشاهی و چه در شکل رژیم جمهوری اسلامی هیچ منفذی را برای کوچکترین مبارزه مسالمت آمیز باز نمیگذاره و این واقعیاته که میخواد با هزار و یک زبان (می گه) که مردم برن و واقعاً اسلحه بدست بگیرن و قهر ضد انقلابی را با قهر انقلابی پاسخ بدن و تنها هم موقعی که خلقهای ما، کارگرای ما، زحمتکشان ما چنین کاری رو کردن ما دیدیم چه پیشرفتهای بزرگی حاصل شده در مبارزه، در هر دور مبارزه و در قیام بهمن هم نمونه اش هستش. در هر دوره مبارزه خُب اشکالاتی وجود داشته که شکست خورده ولی اگر جایی هم پیشرفتی بوده تحت تاثیر این آموزش بزرگی بوده که ما اینو مدیون آموزشهایی (هستیم) که از رزمندگان سیاهکل گرفتیم در نتیجه اون کسانی که  یا بعضی از رفقایی که مطرح میکنند که بابا "این تئوریها قدیمی شده" یا اینکه "ساده بینیه" یا اینکه "اين تحلیل خیلی ساده و آبکی" نوشته شده لطفاً بیان و به ما یک تحلیل درست و همه جانبه رو ارائه بدن تا بعد مطابق اون ما بریم طرفدار اون تحلیل بشیم و این تحلیل راهگشا باشه در این مبارزه و طبق این تجارب تاریخی که ما داشتیم در طول این رژیم تونسته باشه صحت خودش رو ثابت کنه! و اون رفقایی که اين فکر رو می کنن که اگر این تحلیل ساده س، اگر این تحلیل آبکیه، اگر این تحلیل قدیمی شده چرا تمام مواضع سیاسی که بر اساس این تحلیل گرفته شده از همون چهل سال پیش تا الان درست درآمده، چرا اون کسانی که به این تحلیل معتقدن نرفتن دنبال جنگ امپریالیستی ایران و عراق راه بیفتن و توش شهید بدن، دفاع از میهن کنن، چرا اونا نرفتن و فریاد بزنن کارگرا بیشتر تولید کنید واسه سرمایه دارایی که مملکت ما را به یک صحنه جنگ سیاه و ارتجاعی تبدیل کردن و سودش را میریزن به کام امپریالیستها و ضررش رو توده های ایران و عراق میدن،  چرا نرفتن در انتخابات خاتمی شرکت کنند، هیجان زده بشن و بگن بین "بد" و "بدتر"ه  و گویا خبری شده قراره اصلاحاتی تو این نظام شکل بگیره و اون رو هزار و یک جور توجیه کنند، چرا نرفتن در جریان حوادث 11 سپتامبر، همونجا مقهور (تهدیدات بوش و امپریالیستها بشن) و بعد به آمریکا بگن "هر جا که می تونید دنبال تروریستها بدوید اونها را مجازات کنید"، چرا هیچ کدوم از این کارها رو اون تئوری ای که  قدیمی شده انجام نداده، ولی تئوریهای دیگه ای که - رفقا اینجا یه سری چیزهایی می نویسن و - مثلاً از نظر اونها تئوریه حالا اسمش یا کمونیسم کارگریه یا اسمش رژیم نامتعارفه یا اسمش رژیم سازش بین بورژوازی متوسط و خرده بورژوازیه چرا اونها در تمام این مسائل وقتی ما نگاه میکنیم این لغزشها را کردن، این انحرافات رو داشتن ولی طرفداران خط رفیق مسعود احمدزاده، تئوری مبارزه مسلحانه به چنین رفرمیسمی به چنین اشتباهاتی دچار نشدن، خُب یک لحظه بیایید فکر کنید آیا این نشون نمیده اون تئوری که چهل سال پیش اونها اساس و چهارچوبش را گذاشتن و به ما نشون دادن و با پراتیک صحتش رو ثابت کردن همچنان ارتباط خودش رو با واقعیتهای جامعه ما حفظ کرده و به همین دلیله که مواضع سیاسی که بر اساس اون تئوری گرفته میشه صحیحه؟ منطبق بر واقعیته و رسوایی بوجود نمیاره واسه نیرویی که اون مواضع رو گرفته؟ و خُب بعد اگر اینا رو فکر کنید بعد دیگه اون موقع راحتتر میشه قضاوت کرد به اینکه هر حرفی رو که مثلاً اينجا زده میشه که خُب این هم حالا یه تحلیل ساده س، آبکیه، مال چهل سال پیشه، تازه نیست و... این یه مسئله س، یه مسئله دیگه اون که آموزشهایی که از اون زمان برای ما واقعاً باقی مونده و صحت خودش را حفظ کرده در ارتباط با اینه که بابا رزمندگان سیاهکل آمدن گفتن که در کشور ما بخاطر اینکه نظام اقتصادی ـ اجتماعی بورژوازی وابسته س، بورژوازی وابسته به امپریالیسم و این نظام تحت سلطه امپریالیسمه؛ این فرق داره با کشورهای سرمایه داری (متروپل) بورژوایی. به تقلید ازحزب توده که میگفت، درست نیست روشنفکران ما چهل سال بعد از اون حرفها که زده شده بیان بگن که چیه، تئوری نارودنیکیه، آنارشیستیه و همون حرفهای حزب توده رو راجع بهش تکرار کنن، بهتره برن اول اون کسانی که اینا رو میگن بخووننش، بفهمن چی گفته بعد واقعاً اون چیزی رو که هست نقد کنن، متاسفانه یکی از برخوردهایی که با تئوری مبارزه مسلحانه از طرف اکثریت قریب به اتفاق نیروهای جنبش کمونیستی ما شده تو این سالها همون کپی برداری از حرفهای حزب توده بوده که هر بار در یک شکل جدیدی اینها باز تولید شده و سعی کرده شده همون حرفها زده شه بدون اینکه حتی بیان بگن جرئت اینو داشته باشن که اون رفیق مسعود احمدزاده، پویان، مفتاحی و چریکهای فدایی خلق رزمندگان سیاهکل چی میگفتن و حالا کجاش غلطه، اونها اول مجبورن اونو تحریفش کنن بعد اون تحریفات خودشون رو مثل "دون کیشوت" بذارن جلوشون و به اصطلاح چیه باهاش برخورد کنن، در نتیجه اینه که اگر ما بریم اونو بخونیم اون موقع ما میفهمیم که در اون تئوریها گفته شده که بابا جامعه سرمایه داری وابسته در ایران، بورژوازی وابسته، این فرق داره با جوامع بورژوازی متروپل، وقتی ما میگیم وابستگی، ای رفقایی که اینجا تکست می نویسید برید بخوونید اون میگه یعنی جهت حرکت سرمایه های این کشور رو که یک کشور سرمایه داریه، امپریالیسم تعیین میکنه، سرمایه های دیگه تعیین میکنن و رفقا این فرق داره با اینکه بیاییم بگیم بهم پیوستگی سرمایه وجود داره، ما یه مسئله داریم بهم پیوستگی سرمایه، ما در دنیایی زندگی میکنیم که بهم پیوستگی سرمایه وجود داره، حتی چین و آمریکایی که برای هم شاخ و شانه میکشن برید ببینید میلیاردها دلار از سرمایه آمریکایی به شکل ارز و اندوخته در قسمتهای صنعتی و مالی در چین هست، خُب اینها بهم پیوسته است، ولی وقتی ما از وابستگی حرف میزنیم یعنی اینکه جهت حرکت این سرمایه ها رو سرمایه های امپریالیستی تعیین میکنه و در نتیجه این تاثیر میذاره در شکلهای مبارزه ای که در این کشورها طبقه کارگر، ستمکشان و رنجبران و زحمتکشان و خلقهای تحت ستم برای رسیدن به آزادی و دموکراسی برای رسیدن به سوسیالیسم و کمونیسم اتخاذ میکنن و اینها رو واقعیت عینی به ما میگه، جلومون میذاره. چرا در ایران یک حزب قانونی رو نمیتونن تحمل کنن، چرا در ایران طبقه حاکمه که همون بورژوازیه از نظر بعضی از رفقا که فرقی هم نمیکنه ،می گن بورژوازی بورژوازیه و سرمایه سرمایه س، چرا در طول تاریخ ما حتی یک دونه حزب قانونی بجز در شرایطی که حتی مبارزه مسالمت آمیز میخواد بکنه، اصلاً مخالف مبارزه مسلحانه هم هست اینها تحمل نمیکنن و چرا حتی گرایشات درون خود طبقه حاکمه، بورژوازی رو هم تحمل نمیکنن و شدیداً سرکوبش میکنن، بدلیل اینکه بجز با اعمال یک دیکتاتوری شدیداً و وسیعاً قهرآمیز قادر نیستند سلطه خودشون رو در اینجا اعمال کنن در حالی که در این کشورهایی که ما نشستیم الان داریم صحبت میکنیم یک بورژوازی، دموکراسی بورژوازی که حالا بهر شکلی که شما تعریفش کنید که سر اون دعوا نداریم با هم، باز هم به شما اجازه میده تشکلی تشکیل بدین، هنوز هم ... واین هم بخاطر تاریخ مملکت و مبارزاتی که شده و ساختاری که داره و بهر حال اینجا امکان داره برین کار سیاسی کنید و کسی دیوانه نیست در شرایطی که بشه کار سیاسی کرد بره اسلحه بگیره دستش! در نتیجه رفقا اینا رو دقت کنید، اینها رو بهش بپردازید، اگر غلطه اینها رو رد کنید و نیایید همون حرفهای حزب توده رو بخوایید به طرفداران تئوری مبارزه مسلحانه بزنید و بعد بقول خودتون پیروز از اين جنگ بیایید بیرون در حالی که وقتی میرید و واقعاً نگاه میکنید به تمام اون تاریخ  اون جریانی که ازش دارید پشتیبانی میکنید به عنوان اینکه تحلیل داده نمیتونید حتی بیایید بگید اگر تحلیل ساختار رفیق مسعود احمدزاده غلطه یک تحلیل درست بذارید جاش، که جامعه ایران رو تحلیل کرده باشه، چی دارید بذارید جلوش واقعاً، اگر اون میگه اينجا بورژوازی وابسته س و اين رو ثابت میکنه، چی دارید بذارید جاش که مطابق اون بگید اون بورژوازی وابسته غلطه، آیا یک تحلیل حتی دارید تو اون زمینه؟ و بر اساس اون تحلیل آیا حالا اگر ما میرفتیم همانطور که گفتم در جنگ عراق شرکت میکردیم ما مدرن بودیم؟ اون موقع اگر میرفتیم میگفتیم کارگرا بیشتر تولید کنید تئوری ما خیلی به روز بود؟ خیلی مدرن بود؟ اگر مطابق اون میرفتیم نامه می نوشتیم به آیت الله خمینی و براش آرزوی سلامت میکردیم اون موقع ما خیلی نیروی روشنگر و واقع بینی بودیم؟ نه خیر رفقا اون موقع ما مثل خیلی از نیروهای خائن، از خائن بگیر بیا تا رفرمیستی (مثل اونا) میشدیم، اینها چیزهایی که ما به سیاهکل مدیونیم، اینها چیزهایی که ما به تئوری سیاهکل و نه به اینکه فقط گلوله ای که شلیک کردن، به اون برنامه ای که پشتشه، مانیفستی که پشت حرکتشون بود به اون بدهکاریم، بنابراین اگر میخواهید تو ایران به آزادی و دموکراسی برسیم بیاییم متحد بشیم و اون تئوری را بریم متحقق کنیم، این تنها راهه، چه ما باشیم چه نباشیم.

خیلی متشکرم، ببخشید اگر زیاد حرف زدم. مرسی.