به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 152 ، بهمن ماه 1390 

 

"تنور" سردی که بايد گرم نشان داده شود !

(در باره نمایش انتخاباتی اخير)

در آستانه نهمین دوره "انتخابات" مجلس شورای اسلامی، بلندگوهای تبلیغاتی حکومت همچون دوره های قبل، با تشدید یک کارزار گسترده به عوام فریبی و تلاش برای کشیدن مردم بجان آمده به پای صندوق های رای پرداخته اند.  "ولی فقیه" رژيم، خواهان "حضور پرشور" مردم در نمایشات انتخاباتی شده است؛ شکنجه گرانی چون حسینیان برای "حضور حماسی" مردم عربده می کشند و کارگزاران "دوراندیش" تر نظام مثل مهدوی کنی  با وقوف به بحران ناشی از فشار نیروهای خارجی گریبان گیر حکومت شان، به دنبال ترتیب دادن نمايش انتخاباتی ای با "مشارکت حداکثری" برای رساندن "پیام هایی" به قدرت های امپریالیستی هستند. با تکرار اراجیفی در گوش مردم ما، ماشین تبلیغات حکومت با بیشرمی تمام بطور روزمره مشغول بمباران تبلیغاتی ذهن توده های تحت ستم برای رونق دادن به نمایشات انتخاباتی ای هستند که از هم اکنون "سرد" بودن "تنور" آن حتی برای خود سردمداران حکومت قابل کتمان نیست. امروزه حتی با یک گشت و گذار کوتاه در کارخانه ها و دانشگاه های کشور و خیابانها و مراکز تجمع مردم می توان با وضوح تمام عمق نفرت مردم تحت ستم ایران از وضع موجود و رژیم پاسدار آن را درک کرد و فهمید که با توجه تجربه توده ها از عملکردهای رژیم ضد خلقی و وابسته حاکم، چرا این انتخابات کوچکترین انگیزه واقعی برای مشارکت آنان ایجاد نکرده است. البته این شرایط عینی و واقعیت رسوایی نمایشات پیشارو در انظار مردم، همان طور که تجربه ده ها انتخابات "مهندسی" شده حکومت نشان داده است،در نهایت به هیچ رو مانع از  آن نخواهد شد که مهندسان این نمایش  از ادعاهای فريبکارانه شرکت ده ها میلیونی مردم دست بکشند، بویژه آن که نباید از یاد برد که رهبر جمهوری اسلامی در اوج رسوایی مربوط به انتخابات تقلبی سال 88 اعلام کرده بود که در انتخابات بعدی بیش از 40 میلیون شرکت خواهند کرد! (یعنی در انتخاباتی که قرار بود دو سال بعد تشکیل شود، مبلغین جمهوری اسلامی باید چنین رقمی را به عنوان تعداد شرکت کنندگان ذکر کنند!!)

نمایشات انتخابات مجلس رژیم در شرایطی برگزار می شود که جامعه تحت سلطه ما در یک بحران عمیق اقتصادی – سیاسی و اجتماعی غوطه ور شده است. فقر و گرسنگی و گرانی و بیکاری و تورم که ابعاد آن با اجرای طرح قطع سوبسید ها گسترش هر چه بیشتری یافته است، نفس توده های تحت ستم و بویژه کارگران را بریده و خشم و نارضایتی آن ها را تشدید کرده است. در این حال سیاست جنگ افروزی و بحران سازی در منطقه که در چارچوب پیشبرد منافع امپریالیست ها توسط آن ها و با همکاری جمهوری اسلامی به پیش برده می شود و فضای ناشی از تبلیغ تشدید تحریم ها - که مردم قربانی اصلی آن هستند - عرصه را هر چه بیشتر بر توده ها تنگ کرده و شبح یک جنگ امپریالیستی و عواقب مرگبارش را نیز بر زندگی روزمره جانکاه آن ها سایه افکنده است. در چارچوب این اوضاع، دیکتاتوری حاکم که کمترین پایگاه مردمی و مشروعیتی در بین مردم ما ندارد، و هنوز عواقب ناشی از سرکوب یک جنبش وسیع توده ای پس از انتخابات قلابی سال 88 را هم با خود حمل می کند، ناتوان از پاسخ به کمترین خواست ها و مطالبات کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان خلق های تحت ستم و اقلیت های مذهبی، هر چه بیشتر به سلاح سرکوب و بگیر و ببند و تشدید خفقان متوسل شده و برای حفظ مناسبات استثمارگرانه موجود، دوام حاکمیت ضد خلقی خویش و در انقیاد نگه داشتن توده ها، هر روز بر تعداد بگیر و ببند ها و اعدام ها می افزايد.

شرایط برگزاری این انتخابات از یکسو منعکس کننده تشدید بحران گریبانگیر نظام سرمایه داری وابسته ایران و تضادهای ناشی از آن و از سوی دیگر بیانگر واقعیت پایگاه اجتماعی بشدت محدود شونده ديکتاتوری حاکم در جامعه می باشد؛ آن هم به درجه ای که دار و دسته رهبری و بیت و اعوان و انصار او برغم در دست داشتن و کنترل تمامی مکانیزم ها و ابزارهائی که فرمایشی بودن مجلس نهم را تضمین می کند، حتی حضور سایر گرایشات طبقه حاکم، یعنی اصلاح طلبان حکومتی (که آن ها را جریان فتنه می خوانند) و از آن مضحک تر طرفداران رییس جمهوری مزدور خود (که آن ها را جریان انحرافی می نامند) را نیز در این مجلس تحمل نمی کنند. "انتخابات" مجلس در چنین اوضاع و احوالی برگزار می شود و بی دلیل نیست که حتی چاکرترین مهره های طرفدار نظام اسلامی نظیر دار ودسته فریبکار اصلاح طلبان حکومتی نیز با دیدن عدم پاسخ جناح غالب به "کف خواست های" آن ها مجبور می شوند از عدم شرکت خود در این نمایشات رسوا سخن گویند، و برخی از ایادی دستگاه ریاست جمهوری نیز که "صلاحیت شان" برای ورود به مجلس تایید نشده با فریاد و فغان نمایشات مسخره انتخاباتی را تهديد به تحريم میکنند! حال با توجه به این واقعیات تا آن جا که به شرکت داوطلبانه توده ها باز می گردد، براستی چه انگیزه ای برای "حضور پرشور" و "حماسی" مردم ما در چنين نمایشاتی وجود داشته و دارد؟

با توجه به این حقیقت، امروز ما شاهدیم که در غیبت هرگونه انگیزه انتخاباتی در میان مردمی که با مشاهده رفتار دیکتاتوری حاکم، با سخره به انتخابات در جمهوری اسلامی می نگرند، دستگاه های اطلاعاتی و نظر سنجی جمهوری اسلامی با کمک "اتاق های فکر" این حکومت از مدت ها پیش به تدارک برای کشاندن مردم با اشاعه ترس در ميان آن ها به این نمایشات پرداخته اند. بطور مثال عباس عبدی یکی از مهره های چاکرمنش نظام حاکم و از مهره های "اتاق های فکر" این رژیم در پاسخ به سئوالی از سوی "رادیو فرانسه" که نظر او را با توجه به "سردی" تنور انتخابات در مورد "میزان مشارکت" مردم می پرسد تاکید می کند که نباید فکر کرد که این هم مثل "بقیه" انتخابات هاست و ادامه می دهد: "اول باید دید موضوع انتخابات چه خواهد شد که مردم به خاطر آن به صحنۀ مشارکت بیایند یا نیایند. اگر موضوع مناقشه میان اصلاح طلب و غیراصلاح طلب باشد مشارکت خیلی پایین خواهد آمد اما به نظر من موضوع اصلی انتخابات روی مسئلۀ یارانه ها متمرکز خواهد شد. اگر مردم فکر کنند عدم مشارکتشان به منزلۀ حذف یارانه ها خواهد بود این جا مسئله کاملا تغییر می کند. یا اگر چنان‌چه دعوایی مطرح شود با این موضوع که عده ای طرفدار حذف یارانه ها هستند و یا عده ای طرفدار افزایش یا کاهش آن هستند، کل قضیه متفاوت خواهد شد... اگر این ذهنیت در طول انتخابات شکل بگیرد که عدم شرکت هر کسی در انتخابات موجب حذف و قطع یارانه اش خواهد شد من فکر می کنم مشارکت هرگز از دفعات قبل کمتر نخواهد شد؛ بلکه حتی شاید بیشتر هم بشود."

بیهوده نیست که این روزها به برکت فعالیتهای "سربازان گمنام امام زمان" و ایادی رژیم، شایعه قوی ای در شهرهای بزرگ و بویژه در تهران مطرح شده که "اگر رای ندهید، یارانه تان قطع خواهد شد!"  این شایعات سازمان داده شده در جهت پیشبرد خط مکارانه ای قرار دارد که می کوشد با ایجاد زمینه، تعداد شرکت کنندگان در انتخابات قلابی جاری را بیشرمانه همان رقمی اعلام کند که پیشاپیش از زبان ولی فقیه اعلام شده است.

علاوه بر کاربرد این تاکتیک رذیلانه و استفاده ابزاری از نیاز توده های گرسنه به مبلغ ناچیزی که دولت در ازاء قطع سوبسیدها و بالا رفتن تورم به آن ها می پردازد، ماشاهد استفاده از تاکتیک های ضد خلقی دیگری برای رونق دادن به مضحکه انتخاباتی مجلس نیز هستیم. اگر در نمایشات انتخاباتی سال 88، رژیم جمهوری اسلامی با آگاهی از رسوایی این نمایشات در میان مردم کوشید تا با فرستادن اصلاح طلبان حکومتی به میدان و ترتیب دادن مناظره های تلویزیونی ظاهرا آزاد، انتخابات خود را "رنگارنگ" نشان دهد و در واقع توده بیشتری را "رنگ" کرده و به پای صندوق های از قبل پر شده بکشد، تاکتیک امروزشان آن است که تلاش می کنند تا با سرمایه گذاری روی تضادهای درونی باندهای حاکم و نفرت توده ها از شخص "ولی فقیه"، انتخابات مجلس را "رقابت" آزاد و باصطلاح دمکراتیک بین طرفداران ولایت مطلق فقیه با دار و دسته رییس جمهوری نشان دهد؛ و با چنین صحنه پردازی ای بر میزان شرکت توده ها در مضحکه خویش بیفزاید. اما نگاهی گذرا به لیست مزدورانی که زیر اسمهای پر طمطراق "جبهه متحد اصول گرايان" ،"صدای ملت" ، "توحید" ، "جبهه پایداری" و... برای کسب کرسی و شرکت فعال در چاپیدن مردم ما در مجلس به صف شده اند نشان می دهد که در ماهیت ضد مردمی، فاسد و تبهکار یکایک آنان کوچکترین تفاوتی به چشم نمی خورد بلکه اختلاف بر سر "درجه ذوب" هر يک در "ولایت فقيه" می باشد.

بررسی "مبارزات انتخاباتی" جاری نشان دهنده یک امر مهم دیگر نیز هست. فارغ از هر گونه فریبکاری ای که ماشین انتخاباتی رژیم برای جذب مردم به مراکز انتخاباتی خود بدان روی آورده، آن چه که در انتخابات کنونی برای جمهوری اسلامی در شرایط فعلی از اهمیت حیاتی برخوردار است نیاز این رژیم بحران زده برای نمایش هر چه وسیعتر پایگاه مردمی و مشروعیت خویش در افکار عمومی ست. بدون شک در شرایط وقوف کامل سردمداران حکومت به چشم انداز ناشی از "تهدیدات خارجی" و خطر "جنگ"، کشاندن تعداد هر چه بیشتر توده ها در پای صندوق های رای و آمار سازی های مبتنی بر آن و  در یک کلام نمایش یک پایگاه توده ای وسیع و مشروعیت "حداکثری" برای سردمداران جمهری اسلامی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. چرا که این امر حاوی "پیامی" ست که امر توجیه سیاست "تعویض رژیم" در افکار عمومی جهان را با مشکلاتی مواجه خواهد نمود، موضوعی که برخی از محافل امپرياليستی از هم اکنون بر طبل آن می کوبند. به همین دلیل است که مهدوی کنی این آخوند تبهکار می گوید که باید "به دنبال مشارکت حداکثری باشیم چون میزان مشارکت می تواند پیام هایی داشته باشد".     

حال پرسش این جاست که با توجه به همه این عوامل و تضادها، شواهد عینی در مورد چگونگی موضع گیری توده های تحت ستم در قبال نمایشات انتخاباتی بیانگر  چیست؟

واقعیت این است که تجربه 33 سال حکومت مطلق العنان رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی به کارگران و زحمتکشان و توده های محروم و خلق های تحت ستم ما نشان داده که تحت حاکمیت نظام سرمایه داری وابسته حاکم بر ایران که در آن دیکتاتوری عریان، روبنای سیاسی ذاتی چنین نظامی ست، طبقه حاکم هیچ گونه انتخابات سالم و دمکراتیک را بر نمی تابد. در چنین نظام و مناسبات ارتجاعی ای همان طور که رهبران تبهکار جمهوری اسلامی همواره ضمن ساختن توجیهات ایدئولوژیک با بیشرمی تمام تاکید کرده اند، معیار و میزان مشروعیت نظام، نه رای توده ها بلکه اراده "ولی فقیه" است که به مثابه راس دیکتاتوری حاکم، قدرت خود به قول مبلغين جمهوری اسلامی  را از آسمان و خدا و نه از روی زمین و توده ها می گیرد. در نتیجه نهاد های اداره کننده جامعه در چنین مناسباتی تماما نهادهایی فرمایشی، مجری اوامر ولی فقیه و پیش برنده سیاست های او به مثابه قدرتی می باشند که در راس دیکتاتوری امپریالیستی حاکم، سیادت طبقاتی و منافع طبقه حاکم یعنی بورژوازی وابسته را بر علیه اکثریت توده های تحت ستم نمایندگی می کند. در چنین سیستمی کوچکترین قانونی برای بهبود شرایط اساسی زندگی توده ها تصویب نخواهد شد؛ فرقی نمی کند اصلاح طلبان حکومتی اکثریت مجلس آن باشند یا طرفداران ریس جمهوری و مشایی و یا جبهه ذوب شدگان و کمتر ذوب شدگان در ولایت. در یک کلام برغم تبلیغات گسترده و عوامفریبانه ماشین انتخاباتی جمهوری اسلامی و کوشش آن ها برای کشیدن توده ها به پای صندوق های مارگیری، نمایشات انتخاباتی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی هر "ویژگی" و یا "فرقی" هم که با سایر مضحکه های انتخاباتی قبلی داشته باشد دارای یک شباهت اساسی با تمام آن هاست و آن هم این که یک انتخابات تقلبی با هدف نمایش "مشروعیت" رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی ست. به این اعتبار، نتایج چنین مضحکه ای کمترین ربطی به آراء واقعی توده ها و تمايل واقعی آن ها نخواهد داشت.

اگر معنای واقعی انتخابات دمکراتیک، تجلی اراده آزاد توده ها برای برگزیدن نمایندگان واقعی شان است، جمهوری اسلامی اساسا با سرکوب هر گونه صدای حق طلبانه برای دمکراسی، با دستگیری و پیگرد سیستماتیک فعالین کارگری، با پایمال کردن حقوق بدیهی زنان، با بگیر و ببند روشنفکران و دانشجویان و با تعقیب و پیگرد بی وقفه فعالین حقوق خلق های تحت ستم و اقلیت های مذهبی، با نمایش روزمره شکنجه و اعدام و چوبه های دار، با بر قراری یک اختناق جهنمی و با هزار و یک جنایت دیگر، اساسا شرایط بروز اراده آزاد مردم را حتی پیش از سازمان دادن هر گونه نمایش انتخاباتی مطلقا سلب کرده است.  در نتیجه چنین واقعیتی ست که انتخابات در جمهوری اسلامی، اساسا ابزاری برای ظاهر دمکراتیک دادن به انتصابات حکومتی و نمایش "مشروعیت" رژیم در میان " توده ها" با اتکا به آرا استخراج شده از صندوق هایی ست که همیشه از قبل پر شده اند و به مدد "امدادهای غیبی امام زمان" و فقدان هیچ گونه نظارت مستقل، می توان هر نتیجه ای را از آن ها بیرون آورد و به اسم "حضور حماسی" و "پرشور امت اسلامی" به افکار عمومی داخلی و بین المللی معرفی کرد! بی شک چنین نمایشاتی ربطی به توده های تحت ستمی ندارد که در هر فرصتی دلیرانه  اراده واقعی و انقلابی خود را با به مصاف کشیدن رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی  در کارخانه ها و دانشگاه ها و خیابان ها و ... به نمایش گذاشته اند و برای رسیدن به یک جامعه آزاد و دمکراتیک که نان و کار و آزادی و برابری برای همه، بر پرچم آن نوشته شده می جنگند.