به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 151 ، دی ماه 1390 

 

آیا آمریکا در عراق "پیروز" شده است؟

سرانجام پس از قریب به ٩ سال کشتار و جنایت و نسل کشی در عراق، دولت آمریکا با اعلام "پیروزی" در جنگ عراق  "پایان اشغال" آن کشور را اعلام نموده و بطور رسمی مدعی شد که بخش بزرگی از نیروهای نظامی خود را از عراق خارج ساخته است.  دروغین بود ادعای پیروزی را اما تنها نگاهی کوتاه به شرایط سیاسی و اقتصادی  امروز این کشور به روشنی در مقابل دید همگان  قرار می دهد. تبلیغات آمریکا مدعی بود که حمله به عراق برای مردم این کشور آزادی و دمکراسی به ارمغان می آورد اما امروز قریب به 9 سال پس از اشغال این کشور هر کس به اوضاع عراق نگاه کند و کور نباشد، تنها چیزی که در عراق نمی ببیند آزادی و دمکراسی است. و برعکس این ادعا آن چه به وفور دیده می شود ناامنی و ترور و بمب گذاری است و روزی نیست که تعدادی از مردم این کشور قربانی این ترور ها و بمب گذاری ها نشوند.   

تبلیغات دولت آمریکا همچنین جهت فریب مردم جهان می کوشد چنین جلوه دهد که گویا امروز مردم عراق به آمریکا  به مثابه "ناجی" خود می نگرند که با لشکر کشی به کشورشان برای آن ها آزادی به ارمغان آورده است. در حالی که این فریبکاری رذیلانه اگر در ابتدای سرنگونی حکومت دیکتاتوری صدام حسین مزدور گوش های شنوایی هم داشت، امروز جز با نفرت توده های محروم و رنجدیده عراق مواجه نمی شود. برعکس، نگاه توده های ستمدیده عراق درست عکس ادعاهای دولت آمریکا می باشد. براستی هم چگونه تبلیغات پایان اشغال نظامی عراق می تواند منجر به پاک شدن خاطره دردناک حدود 9 سال جنایات روزمره امپریالیسم آمریکا از حافظه تاریخی خلق های تحت ستم این کشور گردد . بطور مثال تنها یکی از اعمال شنیع مزدوران تبهکار آمریکا که خشم و نفرت مردم عراق و نه تنها این کشور بلکه مردم جهان  را شدیدا برانگیخت، استفاده ارتش آمریکا از تجاوز سیستماتیک و دیگر روش های شنیع شکنجه بر علیه زندانیان در سیاهچال هایش در دوران جنگ بوده است. امپریالیسم آمریکا نه تنها وحشی ترین نیروهای جنایتکارش را در فضای جنگ تربیت کرده و به جان مردم ستمدیده انداخت، بلکه با انتشار عکس هایی از آن چه که در زندان ابوغریب می گذشت، با نمایش بی پرده جنایات مزدوران خود که برای ارضای شهوات جنون آمیز خود، زندانیان برهنه را وادار به اعمال حیوانی می کردند، به تلاش برای ارعاب توده مردم کشورهای اشغال شده (و حتی مردم آمریکا) و دیگر مخالفین خود در جهان و نمایش این واقعیت پرداخت که امپریالیست ها برای پیشبرد سیاست های خود از ارتکاب به هیچ جنایتی خودداری نخواهند کرد. (1)

در سال های اولیه اشغال عراق، اهداف آمریکا جهت ایجاد فضای رعب و وحشت حکم می کرد که این عکس ها برای ارعاب مردم ستمدیده عراق و جهان در سراسر گیتی منتشر شوند. اما پس از مدتی تلاش شد که این جنایت ها به چند سرباز بیمار نسبت داده شده و واقعیات لاپوشانی شوند. مقامات دولتی آمریکا ادعا کردند که اینگونه رفتار ضدانسانی سربازان آمریکایی در تضاد با فرهنگ و سیاست دولت و رژیم آمریکا است. اما اگر به سیاست ها و فرهنگ واقعی امپریالیستی (و رژیم های سرمایه داری وابسته) نگاه کنیم، می بینیم که اعمال کثیف و وحشیانه سربازان آمریکایی در ابوغریب و هر بازداشتگاه دیگری در هر گوشه جهان در همسوئی کامل با هم بوده و هستند.(2)   آن چه که در آن عکس ها و فیلم های تهوع آور دیدیم، نمونه عریان آن چیزی ست که امپریالیست ها و رژیم های وابسته آن ها با کارگران و زحمتکشان جهان همواره می کنند.   

اشغال عراق و ارتکاب به نسل کشی و انواع جنایات ضدبشری در این کشور، کاملأ همسو با منافع و اهداف امپریالیستی طبقه حاکم بر آمریکا (و دیگر متحدین امپریالیست آمریکا) صورت گرفت. در واقع، این جنایات باید در چهارچوب ماهیت سیستم اقتصادی - سیاسی  و اجتماعی حاکم بر کشورهای امپریالیستی در شرایط بحران کنونی و نیاز فزاینده آن ها به جنگ و کشتار بررسی گردد. جنایات آمریکا در عراق آن چنان مخوف و موحش و منزجر کننده و بی رحمانه بوده اند که خشم و نفرت تمامی مردم آزادیخواه جهان و حتی مردم  کشورهای متروپل را برانگیخته و ماهیت ارتجاعی امپریالیسم و دولت های باصطلاح مدافع "دمکراسی" و "حقوق بشر" غرب را هر چه عریان تر در مقابل دیدگان آن ها قرار داده است.

در مدت حدودا ٩ سال اشغال رسمی عراق، مردم از ابتدائی ترین سیستم حقوقی که بتواند در مقابل تجاوزات روزمره نیرو های اشغال گر و شکنجه شدگان در ابوغریب و دیگر سیاه چال های دولت آمریکا از قربانیان دفاع کند، محروم بودند. این شرایط امروز هم تغییر چندانی نکرده است. مردم عراق که اکثرأ عضوی از خانواده و یا دوست و آشنای خود را در جنگ امپریالیستی از دست داده اند، کودکانی که هنوز کابوس وحشتناک حمله آمریکایی ها خواب آسوده را از آن ها سلب میکند، جامعه ای که یک نسل کامل آن قربانی طمع و جنایات امپریالیست ها شد، امروز می بینند که با ادعای پایان جنگ و اشغال، دولت آمریکا نیرو های ارتجاعی و ستمگر را به جای خود در عراق نشانده و حال دست نشاندگان آمریکا می بایست ادامه دهنده جنایات اربابان امپریالیست خود باشند.  آوای شوم "پیروزی" در عراق در حالی توسط بلندگوهای امپریالیستی سرداده می شود که اوضاع اقتصادی و سیاسی توده های تحت ستم عراق حتی نسبت به دوران حکومت صدام حسین مزدور نیز سقوط کرده و میلیون ها تن از زحمتکشان عراق علاوه بر تحمل فقر و گرسنگی و بیکاری و بیماری و فقدان کمترین امکانات زندگی باید هیولای ناامنی و مرگ و اختلاف قومی و دینی و گسترش روز مره گورستان ها و ... را نیز به "برکت" اشغال کشورشان توسط امپریالیسم آمریکا تحمل کنند.  

همه این واقعیات نشان می دهد که چرا تبلیغات دولت آمریکا کاملا دروغ و جعلی است و چطور مردم عراق بدون هیچگونه کمک و پشتیبانی وادار به تحمل زخم ها و دردهای پایان ناپذیر ناشی از 9 سال اشغال کشورشان شده اند. دردهائی که ادعای ناجی بودن آمریکا را پوچ جلوه داده و این قدرت امپریالیستی را به اعتبار همه جنایات اش در عراق به مثابه دژخیم مردم این کشور در ذهن آن ها جا داده است. به واقع هم چگونه می شود این جلاد را و جلادی هایش را فراموش نمود در حالی که هنوز هم در اثر بمب های شیمیایی دوران جنگ، کودکانی ناقص الخلقه در عراق به دنیا می آیند. و مردم از ابتدایی ترین الزامات زندگی مانند آب و برق و پوشاک محرومند. آب به اصطلاح آشامیدنی آن ها آلوده به رادیواکتیو و مواد شیمیایی سرطان زا است. از سیستم حقوقی و آموزشی و بهداشت و درمان و غیره نیز خبری نیست. میلیون ها نفر از افراد جامعه یا کشته شده و یا به کشورهای دیگر پناهنده شده اند، یک نسل کامل از مردم عراق به دست نیروهای مسلح طبقه سرمایه دار حاکم بر آمریکا نابود شدند، تار و پود جامعه از هم پاشیده شد، و سپس امپریالیست ها تصمیم گرفتند که بهترین وقت برای خروج از عراق ویران شده فرا رسیده، این ویرانه را رسما به دولت دست نشانده خود تحویل دادند تا خود در لباس معلم "دمکراسی" هم چنان بر ادامه همه این ظلم و ستم و جنایات نظارت کنند.

امروز ما می بینیم که آمریکا در همه لحظات اشغال عراق، نیروهای ارتجاعی عراق را برای تضعیف مقاومت های توده ای ضدامپریالیستی به کار گرفت و امروز نیز با کمک رژیم دست نشانده خود با ایجاد و دامن زدن به اختلافات میان نیروهای مختلف ارتجاعی، سیاست های خود را پیش برده و از قدرت گیری نیروهای مستقل انقلابی توده ای و سازمان یافتن مقاومت های توده ای عراق برعلیه امپریالیست ها و دست نشاندگان آن ها، جلوگیری می کند. با نگاهی به وقایعی مانند ترورها و بمب گذاری هایی که در عراق می شود، می توان به این تلاش استراتژیک آمریکا پی برد. به عنوان مثال در فوریه ٢٠٠٦ افراد ناشناسی با بمب گذاری در یکی از مساجد مهم منطقه ای شیعه مذهب، تعداد زیادی از مردم عادی را به قتل رساندند. نیروهای مرتجع شیعه مذهب دولتی، این بمب گذاری را بهانه کرده و سنی ها را متهم به انجام آن کردند و به بهانه انتقام گیری از آن ها، هزاران مرد و پسر بچه سنی را شکنجه کرده و به قتل رساندند و اجساد آن ها را در اطراف بغداد رها کردند. در همان زمان مقامات دولت آمریکا (مانند "جوزف بایدن" که در آن زمان سناتور بود و اکنون معاون رئیس جمهور است)(3)  این واقعه را به عنوان دستاویزی برای پیشنهاد و تسریع طرح تقسیم عراق بر اساس تقسیمات ارتجاعی مذهبی، مورد استفاده قرار دادند. هرچند که طرح تقسیم عراق در آن زمان به مرحله اجرا درنیامد، اما به عنوان یکی از استراتژی های آمریکا برای آینده باقی ماند و هنوز هم یکی از راه حل های  امپریالیسم آمریکا برای غلبه بر "معضل عراق" – البته بعد از پیروزی!!-می باشد. (4)

همه این واقعیات نه تنها کذب تبلیغات دولت آمریکا مبنی بر پیروزی در این جنگ و استقرار دمکراسی در این کشور را ثابت می کند بلکه در همان حال نشان می دهد که مردم عراق برای رسیدن به آزادی راه طولانی ای در پیش دارند. راهی که علیرغم همه فراز و نشیب هایش سرانجام با نابودی سلطه امپریالیسم و طبقات ارتجاعی وابسته به آن در عراق ، مردم این کشور را به اهداف شان می رساند.

زیرنویس ها:

(1) در آپریل ٢٠٠٤ عکس هایی از زندان ابوغریب منتشر شدند که در آن ها نیروهای آمریکائی را در حال اعمال تجاوز و دیگر شکنجه های جنون آمیز و سادیسم گونه و شنیع و غیرانسانی برعلیه زندانیان نشان می دادند. برای خواندن اعترافات مقامات آمریکایی در رابطه با آن چه که به سر زندانیان می آوردند، به گزارش هایی که پس از انتشار عکس های ابوغریب منتشر شد، به عنوان مثال "گزارش شکنجه"، ژنرال "تاگوبا"، انتشارات دانشگاه کمبریج، ٢٠٠٥ و یا گزارش چند ژنرال آمریکایی در نیویورک تایمز شماره ٢٥ ژوئن ٢٠٠٧ مراجعه کنید.

(2) جنایات و وحشیگری های سربازان آمریکائی صرفا به عراق خلاصه نمی شود که بشود با چنین توجیهاتی آن ها را ماست مالی نمود . برای نمونه در تاریخ ١٢ ژانویه ٢٠١٢ ، فیلمی در اختیار همگان قرار گرفت که  سربازان آمریکایی را در حال ادرار روی اجساد کشته شدگان افغانی نشان می دهد که خود گویای تبعیت این مزدوران از سیاست و فرهنگ حاکم بر ارتش آمریکا می باشد.

(3) جوزف بایدن در اکتبر ٢٠٠٢ در مقام یکی از رهبران حزب دمکرات - یکی از دو حزب طبقه حاکم بر آمریکا - در کمیته روابط خارجه مجلس سنای آمریکا از حمله نظامی به عراق حمایت کرد و یکی از راه هایی را که برای پیشبرد جنگ به دولت آمریکا پیشنهاد کرد، تقسیم عراق به مناطق سنی و شیعه نشین بود. او در توصیف این طرح خود می گوید که تقسیم عراق می تواند پس از خروج نیروهای آمریکا از آن کشور، حفظ منافع آمریکا در آن جا و منجمله کنترل آمریکا بر منابع نفت و گاز عراق را تضمین کند. حزب دمکرات آمریکا در سال ٢٠٠٦ با توجه به مخالفت اکثریت جامعه با جنگ، به قصد کسب اکثریت کرسی های کنگره آمریکا ، موضع اولیه خود را که حمایت از سیاست جنگ طلبانه دولت بوش بود، تعدیل نموده و در ظاهر خواهان پایان جنگ شد. این مسئله و دیگر فریبکاری های این حزب منجر به پیروزی اوباما در انتخابات سال ٢٠٠٨ شد.

(4) در آن زمان دولت جورج بوش تصمیم گرفت که به بهانه قتل عام سنی ها، تعداد بیشتری از نیروهای خود را به عراق اعزام کرده و سرکوب مقاومت توده های عراقی در مقابل اشغالگران را، بخصوص در مناطق سنی نشین تشدید کند. این افزایش نیرو و تشدید حملات آمریکا همراه با ترورهای داخلی حاصلی جز افزایش هر چه بیشتر قربانیان این تجاوز امپریالیستی برای مردم ستمدیده عراق نداشت.