به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 151 ، دی ماه 1390 

مریم

عراق: پایان اشغال؟

دولت آمريکا در روز اول دسامبر ٢٠١١ با بوق و کرنای زیاد رسما خاتمه اشغال نظامی عراق را اعلام کرد و در دوم دسامبر در پايگاه نظامی "ويکتوری" (پايگاه مرکزی ارتش آمريکا در عراق) رسمأ کشوری را که در مدت بيش از هشت سال اشغال نظامی، چپاول و ويران کرده و مورد وحشيانه ترين تجاوزات و نسل کشی ها و جنايات بيشمار عليه بشريت قرار داده، به اصطلاح بطور کامل به رژيم دست نشانده خود در عراق "تحويل" داد. این تبلیغات در حالی ست که تمامی شواهد ناشی از ادامه حضور نیروهای آمریکایی در اشکال مختلف در عراق می باشند.

همه می دانند که امپرياليسم آمريکا در بیستم مارچ ٢٠٠٣ در پی متهم کردن صدام حسين به تهيه "سلاح کشتار جمعی" و "همکاری با القاعده" و همدستی با اين جريان در واقعه تروريستی ١١ سپتامبر، حمله نظامی به عراق که منجر به اشغال آن کشور شد را آغاز کرد. (١)

در تمام طول اين سال ها، دولت آمریکا حمله نظامی به عراق را تحت پوشش "مبارزه با تروريسم جهانی" توجيه کرده و اينطور وانمود می کرد که گويا "تروريسم" – به مثابه یک خطر بین المللی - راه و روش و يا مقوله ای صرفا ايدئولوژيک و آن هم مختص گروه های خاصی (مانند مرتجعين اسلامی) است که در تضاد با به اصطلاح "دمکراسی" آمريکا و "جهان آزاد"  قرار دارند. اما واقعيت اين است که جنگ های امپرياليستی آمريکا نه تنها هرگز به قصد "مبارزه با تروريسم" انجام نشده اند، بلکه خود امپرياليسم آمريکا با توجه به اعمال و سیاست هایش بزرگترين دولت تروريستی جهان و يک "تروريست" به تمام معنا بر عليه خلق های ستمديده جهان می باشد.

به همين دليل هم در واقعيت در تمام اين سال ها مبارزه با  "تروريسم بين الملل" ابزاری بوده است که امپرياليسم آمريکا برای گسترش سلطه خود علم نموده و به اين وسيله با تزريق زهر ترس و وحشت در جامعه و جلوگيری از شکل گيری و رشد مقاومت متشکل مردمی جهت مبارزه با امپرياليسم و جنگ های امپرياليستی، این ابزار را مورد استفاده قرار داده و می دهد.

دولت آمريکا در شرايطی از پايان جنگ و پيروزی در اين جنگ سخن می گويد  که در اين فاصله بار ها و با دلائل گوناگون کذب ادعا هايش در حمله به اين کشور اثبات شده و عليرغم همه جناياتی که اشغالگران در عراق مرتکب شدند، و عليرغم همکاری کامل دولت دست نشانده عراق (و دولت  کردستان) با اشغالگران، هنوز جنگ و ناامنی و ترور و بمب گذاری در همه جای عراق به وضوح ديده می شود و هيچ يک از ادعا های دولت آمريکا در توجيه لشکر کشی به عراق به اثبات نرسيده است .  اما واقعیت اين شکست (و يا عدم پيروزی کامل و همه جانبه) آمريکا در عراق هميشه توسط مقامات هيئت حاکمه آمريکا کتمان شده است. به عنوان مثال، برای کتمان اين شکست و فریب افکار عمومی امریکا است که جوزف بايدن، معاون رئيس جمهور آمريکا در مراسم اعلام پايان جنگ در پايگاه "ويکتوری" خطاب به سربازان آمريکايی گفت که "جانفشانی های شما منجر به پيروزی آمريکا" شد.

همه اين دروغ پراکنی ها برای اين است که مقامات آمریکايی اکنون که بنا به تغییر اولویت هایشان حجم و تعداد نیروهای نظامی شان در عراق را کاهش داده اند، می کوشند تا به هر صورتی این واقعيت را کتمان سازند که امپرياليسم آمريکا بدون کسب پيروزی همه جانبه وادار به اعلام رسمی خاتمه اشغال نظامی عراق شده است. و با اين همه هنوز هم راه حل استراتژيک امپرياليسم آمريکا برای تقليل بحران های اقتصادی اش، کماکان استفاده از جنگ های امپرياليستی است. با توجه به اين واقعيت است که خروج نظامی آمريکا از عراق به هيچ وجه با تقليل حجم نيروهای نظامی آمريکا در خاورميانه و آسيای مرکزی نسبت به زمانی که اشغال عراق در اوج خود بود، همراه نبوده است. بلکه این رقم افزايش هم يافته است. به عنوان مثال در حال حاضر تعداد نيروهای آمريکايی در افغانستان به بيش از ١٠٠ هزار نفر رسيده است. يعنی عملا نيرو های نظامی اش در اين کشور سه برابر دوران رياست جمهوری جورج بوش افزايش يافته است. تعداد پايگاه های ثابت زمينی آمريکا در اروپای شرقی و شمال و شرق آفريقا (بخصوص اوگاندا و سومالی و ...) و پايگاه های شناور آن در دريای سرخ و خليج فارس و اقيانوس هند و غيره نيز افزايش يافته است.  بيش از ٤٠ هزار نيروی مسلح و تعداد بی شماری بمب افکن های آمريکا در کويت و بحرين، و هزاران سرباز آمريکايی در قطر و عمان و ترکيه و ديگر مناطق خاورميانه مستقر شده اند.

اين واقعيات نشان می دهد که با به اصطلاح خاتمه رسمی اشغال نظامی عراق، نه تنها تجاوزات نظامی امپرياليست ها در خاورميانه پايان نيافته، بلکه در اشکال جديدی ادامه پيدا کرده و خواهد کرد. البته اعلام پايان اشغال عراق به هیچ وجه به معنی خروج کامل نيروهای نظامی اشغالگر از آن کشور هم نيست. چرا که در واقع يکی از شروط مهم قرارداد "پايان اشغال"، ادامه حضور نظامی آمريکا در عراق تحت پوشش "آموزش نيروهای مسلح عراقی" و درواقع حفظ نقش برجسته امپرياليسم آمريکا در امور اقتصادی - سياسی و نظامی اين کشور و ادامه سرکوب توده های مقاوم عراق است. علاوه بر این هزاران نیروی مزدور آمریکا که با نام  "کنتراکتور" (مزدوران قراردادی که ارتش آمریکا پول های هنگفتی به آن ها می پردازد)  و رسما جزء نیروهای ارتش محسوب نمی گردند، همچنان در عراق باقی مانده اند. اتفاقا همین نیروها هستند که برای حفظ سلطه ارتش آمریکا و تداوم اشغال عراق، کثیف ترین جنایات را در طول بیش از 8 سال اخیر بر علیه توده های تحت ستم عراق مرتکب شده اند.

عليرغم تبليغات دروغين جاری، دولت آمریکا در راستای اهداف استراتژیک خود به منظور گسترش سلطه امپرياليستی خود در عراق و منطقه، اين کشور را مورد يورش قرار داد تا با استقرار نيرو های نظامی اش درعراق جای پای خود را در اين کشور و حضور مستقیم در منطقه را برای سال های طولانی مستحکم سازد؛ به همين دليل هم "پايان اشغال" عراق دروغی بيش نيست.  به واقع آمريکا تغيير شکل پيشبرد سياست هايش را به حساب "پايان اشغال" گذاشته است. در شرايطی که عراق دارای منابع طبيعی مورد نياز آمريکاست (عراق سومين مقام را از نظر حجم منابع نفتی جهان داراست) و موقعيت جغرافيايی آن در خاورميانه دارای اهميت بسياری برای پيشبرد مقاصد اقتصادی - سياسی و نظامی آمريکا در منطقه است، بايد خيلی ساده انديش بود که اين تبليغات را باور نمود و فکر کرد که آمريکا بدنبال بیش از 8 سال جنگ که طی آن بيش از ٤٥٠٠ سرباز آمريکايی کشته شده اند ، سکان اداره اين کشور را رها خواهد نمود.

بنابراين، هرچند که امروز پس از قریب به 9 سال کشتار و جنايت و نسل کشی در عراق و در شرايطی که برخی گزارشات ، تعداد کشته شدگان عراقی را تاحدود سه ميليون نفر(٢)  هم اعلام کرده اند، پايان اشغال آن کشور اعلام شده و سرانجام نيز اکثريت نيروهای نظامی اشغالگر به طور کامل رسما از آن جا خارج خواهند شد، اما در واقع کارگردان اصلی صحنه سياسی - اقتصادی عراق هنوز دولت آمریکا خواهد بود. و اين قدرت به کمک دولت های دست نشانده خود در بغداد و کردستان عراق، توده های ستم ديده را در فقر و فلاکت باقی نگاه داشته و هرنوع مقاومت آن ها را در نطفه خفه کرده و سرکوب خواهد نمود.
واقعيت اين است که اشغال نظامی  در شرايطی بطور رسمی پايان يافته اعلام می شود که امپرياليسم آمریکا با هزاران رشته مرئی و نامرئی ، عراق را به جزئی از منطقه نفوذ خود تبديل نموده است. و همين واقعيت هم ضرورت مبارزه سخت و طولانی خلق های عراق را برای رسيدن به آزادی در دستور کار آن ها قرار داده است.

زیر نویس ها:

(١) در حمله تروريستی ١١ سپتامبر ٢٠٠١، بيش از ٣٠٠٠ نفر از مردم بيگناه آمريکا کشته شدند. اما مجريان واقعی و دست اندر کاران اين جنايت، درنتيجه پنهان کاری های دولت و سازمان های امنيتی آمريکا و مخفی نگاه داشتن اسناد و مدارک مربوطه، تا به امروز نيز ناشناس باقی مانده اند. هرچند که دولت آمريکا گروه القاعده را مسئول اين عمليات تروريستی اعلام کرد، اما هيچگونه مدرک موثقی برای اثبات اين ادعا ارائه نشد. تنها مدارک ارائه شده، اعترافات زندانيانی است که زير شکنجه های وحشيانه در زندان های مخوف ابوغريب و گوانتانامو و ديگر سياه چال های سی-آی-ا به دست آمدند.

(٢) ارتش متجاوز آمريکا در طول سال های اشغال کامل عراق، از ورود خبرنگاران مستقل به داخل عراق و انتشار اخبار واقعی جنگ و جنايات اشغالگران تا جائی که توانسته جلوگيری کرده است. اما پس از مدتی با تلاش فداکارانه مردم عراق که کشته و ناپديد شدن افراد خانواده خود را به مجامع دمکراتيک توده ای متعدد در جهان گزارش می کردند، و همچنين با کمک پزشکان و ديگر کارکنان بيمارستان های عراق که تعداد زخمی ها و کشته ها و مشاهدات خود در بيمارستان ها را مستند می کردند، تعداد قربانيان امپرياليسم آمريکا در عراق تا حدودی تخمين زده شده است. با اين حال آمار تخمين زده شده بسيار متفاوت و از ١ تا ٣ ميليون نفر گزارش شده است.                                                                          

دی ماه 1390