به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 146 ، مرداد ماه 1390 

 

 

سارا نیکو

دانشجویان ، بردگان  سرمایه!

 

روز چهارشنبه  17 آگوست در ايالت پنسیلوانیا  ، صدها جوان دانشجو که با اخذ  ویزای موقت، تحت عنوان آشنایی با فرهنگ و سیستم آموزشی آمریکا وارد اين کشور شده بودند،  نسبت به شرایط غير قابل باور کاری و بی حقوقی خود در شرکت شکلات سازی "هرشیز" دست به اعتراض زدند. اعتراض اين جوانان که از شدت استثمار و وحشيانه بودن شرايط کاری ای که شرکت مزبور برای آن ها بوجود آورده بود پرده بر می داشت، بار ديگر درجه هاری نظام سرمایه داری در قرن 21 را در مقابل چشم همگان قرار داد.

 

شرکت شکلات سازی "هرشیز" که مدعی است "کام جهان را با محصولات خود شیرین می سازد" با شرايط کاری ای که برای اين جوانان بوجود آورده بود نشان داد که عملا کام کارگران را تلخ ساخته است. این شرکت، جوانان دانشجو را که از کشورهای مختلف چون چین، نیجریه ، اوکراين و رومانی با صرف هزینه فراوان موفق به گرفتن "ویزای موقت" از سوی وزارت امور خارجه آمریکا برای گذراندن ایام تابستان شد ه اند ، به کار می گيرد.

 

این دانشجویان که با خیال استراحت تابستانی و آشنایی با زندگی در آمریکا و پس انداز اندکی پول به این سفر تن داده اند، بزودی درمی یابند که به بردگان نیروی کار ارزان کارخانجات آمریکایی و در اين مورد کارخانه "هرشیز" تبدیل شده اند ، شیفت های طولانی شب کاری ، بسته بندی و حمل و نقل سنگین شکلات های تولید شده  آن ها را خیلی سریع به زندگی واقعی در آمریکا آشنا می سازد.

 

جالب است که سرمايه داران آمريکائی حتی بخشی از دستمزد اين جوانان را تحت عنوان  هزینه "کار آموزی" از حقوقشان کم می کنند و بخش ديگری را هم به عنوان اجاره  محل زندگی شان به آن ها نمی پردازند.  در نتيجه آن چه در آخر برای اين کارگران جوان باقی می ماند گاه حتی هزینه گرفتن ویزای آن ها را هم تامين نمی کند.  به دنبال اين اعتراض یکی از دانشجویان چینی در مصاحبه ای گفت "هیچ تبادل فرهنگی در کار نبود ، فقط کار و کار و آن هم کار با سرعت زیاد را تجربه کردم ، مدیران کارخانه با دوربین ما را تحت نظر داشتند و به محض این که سرعت کارمان کم میشد ما را تهدید به اخراج میکردند."

 

اين جوانان  معترض، بخشی از دانشجويانی هستند که هر ساله  با ویزای "جی 1" تحت عنوان "سفر و کار تابستانی" برای به اصطلاح آشنایی با فرهنگ آمریکا وارد این کشورمی شوند. ویزای "جی 1"  در چهارچوب طرحی قرار دارد که بر اساس آن وزارت امور خارجه آمریکا سالانه  به هزاران دانشجو اجازه ورود موقت به اين کشور می دهد که مثلا با فرهنگ آمریکا آشنا شوند اما در عمل اين دانشجويان به نیروی ارزان کار برای کارخانجات آمریکایی تبدیل میشوند. بر اساس گزارشاتی که در مطبوعات آمريکا درج شده است در سال های اخیر این نیرو به یکی از ارزان ترین نیروی های کار برای کارخانه های تولیدی در آمریکا تبديل شده است. به خصوص که استفاده از اين دانشجويان که به اصطلاح برای آشنائی با فرهنگ آمريکا اجازه ورود به آن ها داده شده، به  کارخانه های مختلف آمریکایی امکان استفاده از معافيت های مالياتی قابل توجه ای هم می دهد.

 

اين کارخانجات در حالي که به بهانه خدمت به آشنائی دانشجويان خارجی با فرهنگ آمريکا از معافيت های مالياتی سود می برند ، عملا با سوءاستفاده از این نیروی کار ارزان  آنان را به برده های مزدی خویش تبدیل کرده اند.  البته با بالا گرفتن اعتراض اين جوانان، شرکت "هرشیز"  که می ديد پرستيژ اش در شيرين کردن کام  جهان به خطر افتاده است به عذر بدتر از گناه توسل جسته و با اين ادعا که  این دانشجویان در استخدام اين شرکت نبوده و از طریق شرکتی دیگر بطور قراردادی در "هرشیز" به کار گمارده شده اند، از خود سلب مسئولیت نمود!   سلب مسئوليتی که فاقد هر گونه ارزشی می باشد.  

 

شرکت "هرشیز" در شرايطی جهت سلب مسئوليت از خود به چنين توجيهات مسخره ای متوسل شده که طبق گزارش آسوشیتد پرس، اداره مهاجرت آمریکا در تحقیقی که در دسامبر سال گذشته منتشر نموده است  موارد متعددی از تخلفات گوناگون شرکت های آمریکایی در رابطه با دانشجویان خارجی را ذکر کرده  و نشان داده که بسیاری از این دانشجویان مورد آسیب های اجتماعی قرار گرفته، پاسپورت های آن ها دزديده شده  و در مواردی هم تبدیل به برده های جنسی شده اند!

 

واقعيتی که بروشنی نشان می دهد چگونه وزارت خارجه آمريکا  تحت پوشش آشنائی با فرهنگ آمريکا با صدور ويزای "جی 1 " ورود نيروی کار ارزان برای کارفرمايان آمريکائی را تسهيل نموده و نقش خود را در دفاع از نظم سرمايه دارانه حاکم و ترويج فرهنگ واقعی سرمايه داران اين کشور اجرا می کند.  نظمی که وقتي که به آن نظر می اندازيم  متوجه می شويم که در چارچوب آن جائی نيست که شاهد حق کشی ها و جنایاتی از این دست در حق محرومان جهان نباشیم. این واقعیت یکبار دیگر نشان می دهد رهائی کارگران به نابودی اين نظم ظالمانه وابسته می باشد.  با توجه به بحران های رو به رشد نظام سرمايه داری و رشد روز افزون اعتراضات و مبارزات کارگران در سراسر جهان با قاطعيت می توان گفت که :دیر نیست ، دور نیست ، روز رستاخیز خلق های در بند جهان.

 

24 آگوست 2011