به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 145 ، تیر ماه 1390 

 

"انتخابات" مجلس و تلاش برای گرم کردن تنور!

با نزدیک شدن موعد نهمین دوره "انتخابات" مجلس شورای اسلامی، مقامات رنگارنگ رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی از هر جناح و دسته ای به میدان آمده اند و هر یک با سازی متفاوت، در یک ارکستر هماهنگ مشغول دمیدن و گرم کردن تنور سرد انتخاباتی دیکتاتوری حاکم شده اند. رژیمی که هنوز از سرکوب قیام میلیونی توده های تحت ستم پس از آخرین مضحکه انتخاباتی ریاست جمهوری خود فارغ نشده ، رژیمی که هنوز از پنجه های اهریمنی اش خون زنان و مردانی می چکد که به بهانه تقلب در انتخابات سال 1388 به خیابان ها ریختند و فریاد "مرگ بر رژیم" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" سردادند، و بالاخره رژیمی که حتی تاب شنیدن شعار های در چارچوب نظام مثل "رای من کو؟" را نیاورد، اکنون با نقش آفرینی جناح های مختلف درونیش، در سودای تلاش برای کشاندن دوباره توده های خشمگین به بساط انتخابات فرمایشی  مجلس فرمایشی خویش در اسفند ماه امسال است.

در راستای همین تلاش هاست که دستگاه های تبلیغاتی طبقه حاکم، از زبان برخی از سرشناس ترین چهره های سازمانده انتخابات تقلبی سال 1388، که اکنون ورشکستگی تام و تمام جمهوری اسلامی در سطح جامعه را به عینه می بینند، برای "دمکراتیک" نشان دادن مضحکه انتخاباتی مجلس، خواهان مشارکت "اصلاح طلبان" و بطور مشخص بازگشت خاتمی به منظور  گرم کردن تنور انتخاباتی در انتخابات مجلس شده اند. به گزارش آفتاب ولی اسماعیلی عضو هیأت رئیسه فراکسیون اصول‌گرایان مجلس با دعوت از اصلاح طلبان حکومتی برای مشارکت در انتخابات آتی، "حضور" آن ها را  "موجب افزایش مشارکت مردم" دانسته است. او تاکید کرده است: "به اعتقاد من حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس موجب افزایش شور و شعور مردم می‌شود." و اضافه کرده است که با این کار از جمله "در تلاش برای افزایش هر چه بیشتر مشارکت مردم در انتخابات هستیم."

در پیشبرد همین خط مسموم و ایجاد توهم یک انتخابات به اصطلاح سالم در جمهوری اسلامی، دبیر کل حزب موتلفه اسلامی نیز با "استقبال" از "ورود" اصلاح طلبان به رقابت های انتخاباتی تاکید کرده که : "حضور اصلاح‌طلبان می‌تواند در فضای انتخابات موثر واقع شود، و از ورود اصلاح‌طلبان درون نظام به عرصه انتخابات استقبال می‌کنیم."

از سوی دیگر در پاسخ به این "دعوت" برای گرم کردن تنور انتخابات و فریب توده ها، "اصلاح طلبان" فریبکار حکومتی نیز که نشان داده اند، سودایی جز تضمین حفظ سلطه نظام سرکوبگرانه حاکم بر زندگی توده های در بند ندارند، با شیادی تمام با قایل شدن "شروطی"، از ضرورت شرکت در بساط انتخاباتی حکومت سخن می گویند. خاتمی فریبکار که دولت او با پروژه کلان اصلاحات در سال 1376 جنبش اعتراضی توده ها را سرکوب و برای نظام دیکتاتوری حاکم 8 سال وقت خرید، در این اوضاع و احوال مدعی شده  که باید "فضا باز شود، احزاب آزادانه فعاليت کنند، حبس ها و حصرها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند"، از او نقل شده که «اگر شرايط فراهم نشود، حتما در انتخابات شرکت نمی کنيم.» (وب سایت میهن) و اين در شرايطی است که برخی "اصول گرایان" مشخصا خواستار بازگشت وی به صحنه انتخابات شده اند .

این تبلیغات و جو سازی در افکار عمومی به منظور ایجاد توهم امکان بر گزاری انتخابات آزاد در نظام دیکتاتوری حاکم در شرایطی دامن زده می شود که بررسی واقعیات عینی نشان می دهد که پس از 32 سال حتی برای عقب افتاده ترین و ناآگاه ترین اقشار جامعه ثابت شده که در سیستم انتخاباتی فاسد و ضد مردمی جمهوری اسلامی هیچ تغییر اساسی ای اتفاق نیفتاده است. سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی سیستمی برای بزک کردن چهره کریه دیکتاتوری حاکم با نمایش آراء میلیونی از پیش آماده شده است. از سوی دیگر این واقعیتی ست که در لحظه مشخص حاضر یعنی چند ماه مانده به نهمین دوره انتخابات مجلس، جمهوری اسلامی از نقطه نظر عدم مشروعیت و درجه ورشکستگی در افکار عمومی، در یکی از ضعیف ترین موقعیت های 32 سال اخیر خود قرار گرفته است. مقامات جمهوری اسلامی از هر دو جناح به اصطلاح اصول گرا و اصلاح طلب، در شرایطی مشغول فریفتن مردم برای کشیدن آن ها به پای صندوق های رای می باشند که هنوز خیابان ها و سیاه چال های آن ها آغشته از خون توده هایی ست که در جریان یکی از عظیم ترین مارش های مردمی سه دهه گذشته یعنی در جنبش انقلابی سال 1388 یکبار دیگر رای واقعی خود نسبت به تمامیت نظام دیکتاتوری حاکم را در خیابان ها به منصه ظهور رساندند. آن ها در جریان نمایش قدرت تاریخی خود آزادانه با  فریادی هر چه رساتر به جمهوری اسلامی، به نظام دیکتاتوری حاکم و به همه جناح ها و دار و دسته های درونی رژیم "نه" گفتند و خواهان سرنگونی آن شدند و با دست خالی و هر آن چه که در توان داشتند برای برافکندن این رژیم ضد خلقی تلاش کردند. آن ها گوشه ای از نفرت انباشته شده حاصل از 30 سال حکومت جبارانه جمهوری اسلامی و ولی فقیهش را در جامعه به نمایش گذاردند، خواست و اراده واقعی خود را جاری ساختند، کوس رسوایی اصلاح طلبان فریبکار را در تموج غرنده جنبش سرنگونی طلب خویش به صدا درآوردند و در تلاش برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از نثار خون خود نیز دریغ نکردند. تمامی این فداکاری ها در حالی صورت گرفت که همه می دانند تجربه جنبش انقلابی سال 88 تنها یکی از تلاش های سترگ و وقفه ناپذیر کارگران و مردم در بند ما برای نمایش "رای" واقعی شان نسبت به حکومت جمهوری اسلامی و دیکتاتوری حاکم بود که با بیرحمی تمام توسط دژخیمان حاکم پاسخ گرفت و به خون نشست. حال با توجه به چنین واقعیتی ست که جمهوری اسلامی بار دیگر با بکار گیری توان تمام نیروها و جناح های مرتجع خویش، به فراست گدایی و کسب "آرا" توده ها و کشاندن تعداد هر چه بیشتری از آنان به مضحکه انتخاباتی مجلس نهم به منظور نمایش مشروعیت نظام ضد خلقی خویش بویژه در انظار افکار عمومی بین المللی و اربابان جهانیش  افتاده است. تبلیغات مرتجعین حاکم مبنی بر به اصطلاح دعوت و اقناع اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات و ناز و کرشمه ها و شرط قایل شدن های این دار و دسته، تماما با هدف گسترش توهم امکان برگزاری انتخابات سالم و دمکراتیک در جمهوری اسلامی بوده و و  مانور فریبکارانه بزرگ دیگری ست که گردانندگان نظام با توسل به آن می خواهند در شرایط بحرانی کنونی در توده ستمدیده امید و توهم تغییر در شرایط نکبت بار زندگی شان را از طریق شرکت در مضحکه انتخاباتی و پشتیبانی از یک جناح ایجاد کنند؛ و سر آخر نیز شرکت آن ها را دستمایه "مشروعیت" رژیم ضد خلقی خود در داخل و خارج کشور قرار دهند. اما نکته مضحک آن جاست که تمسک به کالبد بی جان و متعفن "اصلاح طلبی" و به پیش راندن مهره های جنایتکار و عوامفریبی نظیر خاتمی و رفسنجانی و دار و دسته هایشان زیر نام "اصلاح طلب" و "پراگماتیست" برای گرم کردن تنور انتخابات، در حالی صورت می گیرد که این مهره ها با توجه به سابقه و ماهیت ضد خلقی شان، حتی ظرفیت گرفتن پز طرفداری از دمکراسی برای جلب توده ها را هم ندارند. چرا که تا مغز استخوان به نظام ارتجاعی حاکم وابسته هستند. در همین رابطه چهره باصطلاح برجسته پروژه "اصلاحات" یعنی خاتمی فریبکار با صراحت مطرح می کند که "اگر صحبت از انتخابات آزاد می کنيم برای اين است که ذات جمهوری اسلامی اين بوده. ما که خواستار انتخابات مطلوب و سالم هستيم از جمهوری اسلامی و نظامی که مردم به آن رأی دادند دفاع می کنيم" و یا رفسنجانی جنایت پیشه تاکید می کند:" برگزاری انتخابات آزاد مجلس و ریاست جمهوری با حضور واقعی تمامی جناح‌ها و گروه‌های دلسوز و معتقد به نظام و قانون اساسی می‌تواند به خروج از اوضاع کنونی کمک کند." و برای زدودن هر گونه توهمی تصریح می کند که "در وضعیت کنونی بدیلی برای نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه و نیز شخص آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان ولی فقیه در کشور نمی‌شناسد".

آیا این تاکیدهای صریح بر التزام منادیان فریبکار "انتخابات آزاد" به "نظام" دیکتاتوری حاکم و  "قانون اساسی" و "ولی فقیه"اش، در جمهوری اسلامی، کوچکترین توهمی در مورد رسوایی نمایش انتخاباتی مجلس، چه با وجود و یا بدون وجود "اصلاح طلبان" ایجاد می کند؟  و تازه مگر در کدام یک از مجلس های حایز اکثریت توسط "اصلاح طلبان" حکومتی و یا 8 سال حکومت دولت خاتمی فریبکار، کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان، خلق های تحت ستم ما به کوچک ترین حقوق پایمال شده خود دست یافته اند که با اتکا به تجربه آن خواهان دوباره رای دادن به این جناح ضد خلقی از طبقه حاکم باشند؟

ماهیت سیستم انتخاباتی در هر نظام اقتصادی- سیاسی ای جدا از ماهیت آن نظام نیست. در شرایط سلطه بورژوازی وابسته به امپریالیسم و روبنای ناگزیر این نظام یعنی یک دیکتاتوری عریان متکی بر زور سرنیزه، طبقه حاکم کوچکترین ارزشی برای رای واقعی  توده ها قایل نیست. انتخابات در چنین نظامی صرفا برای مشروعیت بخشیدن به دیکتاتوری حاکم  است. در نتیجه، در چارچوب چنین نظام و رژیم سیاسی حافظ آن، دولت ها و مجلس های فرمایشی جمهوری اسلامی از هر دار و دسته ای، تنها برای پیشبرد خطوط سیاسی اقتصادی امپریالیسم و منافع بورژوازی وابسته ایران با توجه به شرایط و بحران نظام و نیاز های آن بر سر کار می آیند و به این علت،برای توجیه و عملی کردن سلطه خویش نه بر آرا توده ها بلکه بر اراده طبقه حاکم و ابزارهای سرکوب سیاسی و ایدئولوژیک آن استوار هستند. همانگونه که تجربه 32 سال حکومت مذهبی جمهوری اسلامی و سال های حکومت شاه نشان داده،  جناح های مختلف طبقه حاکم برای حفظ این نظام هیچ چاره ای جز اعمال دائم سرکوب نداشته و ندارند. دمکراسی حتی به معنی صوری و بوژوایی آن در این نظام کمترین محلی از اعراب ندارد. در چنین نظامی یعنی سرمایه داری وابسته، نه تنها سیستم حاکم فاقد پیش شرط های لازم برای برگزاری هر گونه انتخابات دمکراتیکی ست، بلکه با توجه به  سلطه یک دیکتاتوری عریان به مثابه روبنای ذاتی نظام، حتی از انتخابات صوری بورژوازی در کشورهای سرمایه داری متروپل، که در آن طبقه حاکم حداقل هر 4-5 سال یکبار به شهروندان اجازه انتخاب بین یکی از احزاب حاکم را می دهد نیز خبری نیست.

تجربه بیش از سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی و سازمان دهی ده ها انتخابات مختلف در چارچوب دیکتاتوری حاکم نشان داده که اصولا انتظار  انتخابات "آزادانه" و "دمکراتیک" در جمهوری اسلامی در خوش بینانه ترین حالت، یک توهم احمقانه و فریبکاری آشکار است. وجود یک قانون اساسی ضد مردمی مبتنی بر اصل ولایت فقیه و حاکمینی که با ضرب و زور تاکید می کنند مشروعیت خود را نه از رای توده ها و از روی زمین بلکه از اراده "خدا" و از آسمان می گیرند، اولین و ساده ترین مانع هر گونه انتخابات دمکراتیک در چنین نظامی ست. همچنین اعمال نظارت استصوابی در این مضحکه،با هدف از صافی گذراندن نهایی کاندیداها و کسب اطمینان از اینکه آن ها در "ولایت فقیه" ذوب هستند، یکی دیگر از نشانه های این واقعیت است که در جمهوری اسلامی ما نه با انتخابات متکی بر رای آزاد توده ها بلکه با انتصابات حکومتی روبرو هستیم که در روز نمایش انتخاباتی با نمایش میلیونی آراء تقلبی توجیه می شوند. ورشکستگی سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی آن قدر هویداست که حتی خادمین خود نظام نیز با مشاهده رسوایی این سیستم در انظار توده ها، گاه و بیگاه به آن معترف می شوند. در همین رابطه اخیرا آخوند دستغیب در دیدار با دانشجویان دانشگاه های شیراز در رابطه با فرمایشی بودن مجلس در جمهوری اسلامی می گوید: «تا این نظارت استصوابی لغو نشود وضع همین است که مشاهده می کنید؛ بدین معنی که مجلس الان مجلس مستقلّی نیست و نمی تواند از حقوق مردم دفاع کند. سال هشتاد وچهار با تعجب هرچه تمام سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند که بعد هم معلوم شد که آقایان می خواهند همه چیز زیر نظر خودشان باشد و مجلس هم هیچ گونه دخالتی در این امر نکرد؛ خوب این چه مجلسی است که نمی تواند از حقوق مردم دفاع کند؟!»

واقعیت این است که تجربه 8 دوره انتخابات مجلس و ده ها انتخابات دیگر نشان داده که در جمهوری اسلامی و حکومت "امام زمان" که لفافه سلطه طبقه بورژوازی زالو صفت وابسته به امپریالیسم است، در عمل، تمامی تصمیمات مهم مربوط به چگونگی اداره و کنترل  نظام و از جمله ترکیب دولت و مجلس در بیت رهبری گرفته شده و سپس این وظیفه جناح های مختلف حکومت است که  تا به انتصابات حکومتی، ظاهر یک انتخابات مردمی بدهند.  معیار در این بساط نه رای توده ها بلکه اراده ضد خلقی و نیاز های طبقه حاکم می باشد که قبلا صندوق های رای را با آن پر کرده اند. در نتیجه شرکت در این مضحکه های انتخاباتی با هر ترکیبی هم که برای کاندیداهای  آن معرفی شوند، همانطور که تجربه ثابت کرده تنها در خدمت طولانی تر کردن عمر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و شرایط اسارت بار زندگی توده هاست. تحریم نمایشات انتخاباتی جمهوری اسلامی همان طور که اکثریت توده های تحت ستم ما در طول 32 سال گذشته نشان داده اند تنها پاسخ مناسب به تبلیغات دیکتاتوری حاکم است.

انتخابات آزاد، قبل از هر چیز به محیطی دمکراتیک و آزاد برای تجلی یافتن اراده آزاد توده ها نیاز دارد و در شرایط دیکتاتوری مطلق العنان جمهوری اسلامی امکان برقراری چنین محیط آزادی با  مبارزه برای سرنگونی این رژیم و تمامی دار و دسته های درونیش گره خورده است. پس با اتکا به چنین تجربه مادی ای باید گفت که برای برقراری شرایط یک انتخابات دمکراتیک و مردمی ؛ پیش بسوی گسترش مبارزه انقلابی برای نابودی جمهوری اسلامی! این رای قلبی توده های تحت ستم ماست.