به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 133 ، تیر ماه 1389 

مریم

سازمان های جاسوسی و جوخه های اعدام و ترور مخفی!

(چهره واقعی "دمکراسی" آمریکایی)

اخیرأ مقامات دولت و ارتش آمریکا در چهارچوب اختلافات و رقابت های جناح های درونی طبقه حاکمه در این کشور از وجود برخی تشکیلات جاسوسی در این کشور پرده برداشتند که کارشان ربودن و ترور مخالفین دولت آمریکا در کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان و عراق بوده است. 

این افشاگری ها که با درج گزارشی به قلم "دکستر فیلکینز" و "مارک مازتی" در شماره ۱۴ ماه مارس روزنامه "نیویورک تایمز" شروع شدند صرف نظر از انگیزه های واقعی که پشت آن ها قرار دارد، پرده از عملیات مخفی و جنایتکارانه ای برداشتند که توسط شبکه جاسوسی زیرزمینی بزرگی در کشورهای مختلف انجام شده و همچنان ادامه دارند. در گزارش مذکور از قول چند مقام عالیرتبه دولت و ارتش آمریکا گفته شد که "مایکل فرلانگ" افسر بازنشسته نیروی هوایی و کارمند عالیرتبه فعلی پنتاگون، تحت پوشش برنامه های تحقیقی و فرهنگی- اجتماعی و با استفاده از امکانات مالی و اطلاعاتی پنتاگون به استخدام جاسوس ها و تروریست های حرفه ای و سازماندهی عملیات غیرقانونی و تروریستی در کشورهای عراق و افغانستان و پاکستان می پرداخته است.

ظاهرأ وظایف سازمان جاسوسی و تروریستی متعلق به "مایکل فرلانگ" این بوده که آن دسته از شهروندان عراقی و افغانی را که در مقابل اشغال کشورشان مقاومت کرده و با اشغالگران مبارزه میکرده اند را شناسایی کرده و برای شکار و قتل آن ها به نیروهای نظامی آمریکا کمک کند. گفته میشود که او بیش از ۲۲ میلیون دلار بودجه دولتی ای را که قرار بوده صرف تحقیقات آکادمیک فرهنگی و اجتماعی شود، را با استفاده از مدارک جعلی به شرکت های تروریستی مانند "بلک واترز" پرداخته که جاسوس ها و تروریست های حرفه ای خود را - که عمومأ مأمورین سابق سی- آی- ا و افسران سابق ارتش آمریکا هستند - در اختیار او میگذاشتند.

با این که اطلاعات قابل توجهی در رابطه با فعالیت های "مایکل فرلانگ" منتشر شده، اما هنوز واقعیات بسیاری از مردم پنهان نگه داشته شده اند. به عنوان مثال علیرغم این که وانمود میشود که روزنامه "نیویورک تایمز" ماجرای سازمان جاسوسی "مایکل فرلانگ" را کشف کرده و دولت آمریکا از آن ها بی خبر بوده، اما قرائن بسیاری دلالت بر  این واقعیت دارند که جاسوسی ها و جنایات "مایکل فرلانگ" که تمام در جهت منافع طبقه حاکمه آمریکا قرار داشته با اطلاع کامل دولت و ارتش این کشور انجام میشدند. در واقع نه تنها دولت آمریکا از کارهای "مایکل فرلانگ" بی اطلاع نبوده، بلکه خود دولت آمریکا "مایکل فرلانگ" را مأمور تشکیل یک سازمان جاسوسی و تروریستی مخفی کرده که کارهایی را که طبق قوانین بین الملل غیرقانونی هستند، برای دولت آمریکا انجام دهد.  سازمان جاسوسی خصوصی ائی که با گروه های تروریستی بین المللی و جوخه های مرگ و همینطور گروه های مسیونر مذهبی و روزنامه نگاران و خبرنگاران و محققین مختلفی که در خدمت آن ها قرار دارند در ارتباط بوده است.

نقش روزنامه نیویورک تایمز

قرائن نشان می دهد که آنچه که در شماره ۱۴ مارس روزنامه "نیویورک تایمز" در رابطه با سازمان جاسوسی خصوصی "مایکل فرلانگ" منتشر شد و در ظاهر گزارش افشاگرانه ای بود که بوسیله "دکستر فیلکینز" و "مارک مازتی" تهیه شده بود، در واقع اطلاعیه رسمی بخشی از دولت آمریکا بوده که ترجیح داده شده (برای به حداقل رساندن ضرباتی که این رسوایی به منافع امپریالیسم آمریکا در افغانستان و پاکستان و ... وارد خواهد ساخت) در قالب یک گزارش افشاگرانه از کشفیات دو روزنامه نگار منتشر شود. در واقع بخشی ازخود هیئت حاکمه آمریکا قصد افشای ماجرای "مایکل فرلانگ" را داشته اما بنا بر دلایلی از نشریه "نیویورک تایمز" برای انجام این کار استفاده شده است. به این ترتیب دولت آمریکا می تواند وانمود کند که نه تنها هیچ اطلاعی از عملیات جاسوسی و تروریستی چنین سازمان هائی نداشته، بلکه با این نوع فعالیت های جنایتکارانه مخالف نیز هست و خود نیز هیچگاه در انجام کارهای خلاف قوانین بین الملل دست نداشته است. 

چنین افشاگری های آگاهانه ای همچنین به دولت آمریکا امکان می دهد تا جنایات بزرگ تر و هولناک تر خود را در کشورهای عراق و افغانستان و پاکستان (و دیگر کشورهای دنیا) از دید مردم مخفی نگه داشته و به خیال خود توجه مردم را از جنایات بزرگ تر سازمان های جاسوسی آمریکا منحرف کرده و به سمت داستان هائی که افراد "خود سر" مسبب آن می باشند بکشاند.

نیویورک تایمز در گزارش ۱۴ مارس خود توضیح داده که این روزنامه سابقأ دو نفر را (به نام های "دواین کلاریج" و " مایک تایلور") استخدام کرده بود که "دیوید راود" خبرنگار این روزنامه را که از دسامبر ۲۰۰۸ در دست طالبان اسیر بوده، آزاد کنند. (این شخص ۷ ماه بعد از دست طالبان فرار کرد و گفته شد که با استفاده از امکانات شخصی خود قادر به فرار شده است).

"مایک تایلور" صاحب یک سازمان جاسوسی به اسم "موسسه آمریکایی امنیت بین الملل" است که دفتر اصلی آن در "بوستون" است. این سازمان جاسوسی یکی از سازمان های جاسوسی و تروریستی است که در استخدام "فرلانگ" بوده است.

"دواین کلاریج" نیز که یکی از مأمورین عالیرتبه سی- آی - ا است که در ماجرای "ایران کنترا" (۱) دست داشته (و بر اساس آن دارای پرونده ای سیاسی- جنایی بوده که در سال ۱۹۹۲ توسط دولت جورج بوش بخشوده شد) و بعدا به استخدام "موسسه آمریکایی امنیت بین الملل" در آمده و برای "فرلانگ" کار میکرده است. وقتی که روزنامه نیویورک تایمز او را برای پیدا کردن محل اختفای "دیوید راود" استخدام کرد، او پس از مدتی ساختمانی را به عنوان یکی از پایگاه های تروریست ها که گویا "راود" را در آن جا پنهان کرده اند معرفی کرد و طرح حمله مسلحانه به آن محل را سازماندهی کرد.

ظاهرأ این سازمانهای جاسوسی خصوصی (که در واقعیت با اطلاع دولت و حتی به دستور دولت ایجاد میشوند) (۲) برخی از نویسندگان و خبرنگاران بین الملل را نیز در استخدام خود دارند. به عنوان مثال دو تن از کسانی که برای تحقیق و جمع آوری اطلاعات در افغانستان توسط "فرلانگ" استخدام شده بودند "رابرت پلتون یانگ" نویسنده و "ایسون جوردن" خبرنگار سابق سی- ان- ان بودند. ظاهرأ "یانگ" و "جوردن" نیز در نتیجه اختلافات مالی و شخصی که با "فرلانگ" پیدا کرده بودند، در افشای سازمان جاسوسی مخفی "فرلانگ" و سوءاستفاده های مالی او دست داشتند.

"ایسون جوردن" در فوریه ۲۰۰۵ در یک کنفرانس مطبوعاتی در سوئیس در رابطه با خبرنگاران خارجی که در عراق کشته و یا ناپدید شده اند اعلام کرد که ارتش آمریکا آگاهانه خبرنگاران خارجی را هدف قرار میدهد. او پس از این کنفرانس مجبور به استعفاء از سی- ان- ان شد و درظاهر مورد غضب ارتش آمریکا قرار گرفت. اما ناگهان با حقوق هنگفتی برای تحقیقات اجتماعی- سیاسی- فرهنگی در جامعه افغانستان و عراق و پاکستان به استخدام پنتاگون درآمد.

آنچه که مسلم است، دولت آمریکا شبکه گسترده ای از تشکیلات جاسوسی و تروریستی را برای پیشبرد منافع اقتصادی خود در سراسر جهان اداره میکند و در کشورهایی مثل عراق و افغانستان و پاکستان نیز جوخه های ترور و اعدامی را در اختیار دارد که کارشان نابود کردن همه کسانی است که در مقابل اشغال کشورشان توسط ارتش آمریکا مقاومت میکنند. آن چه تاکنون روشن نشده است این واقعیت است که این موسسات در مورد چه کسانی جاسوسی کرده اند و تاکنون چه عملیاتی انجام داده اند؟ و مسئولیت کدامیک از هزاران ترور و آدم ربایی که در عراق و افغانستان و پاکستان انجام شده به عهده این موسسات میباشد؟   اما اکثرا میدانند که اینگونه سازمان های جاسوسی و تروریستی وابسته به دولت آمریکا از ۱۱ سپتامبر به بعد هرچه بیشتر رشد کرده اند. ناگفته نماند که نظراتی در رابطه با منشأ واقعه ۱۱ سپتامبر و نقش سازمان جاسوسی آمریکا در بوجود آمدن آن وجود دارد که تاکنون فاکت هائی در تائید آن انتشار یافته  اما این مسئله خود از جمله اسراری است که شاید هیچگاه  کاملا فاش نشود. 

ادامه کار شبکه های جاسوسی و ترور مخفی، علیرغم افشای آنان و اعلام رسمی تعطیل شدن آن ها

پس از افشای سازمان جاسوسی "مایکل فرلانگ" مقامات دولت و ارتش آمریکا و برخی از روزنامه های رسمی ادعا کردند که تشکیلات جاسوسی "مایکل فرلانگ" از یک سال قبل از افشای آن تعطیل شده بوده و هیچگونه فعالیتی نداشته است. در این رابطه در مطلبی در شماره ۱۹ مارچ روزنامه "واشنگتن پست" نیز اعلام شد که درحال حاضر هیچ نوع تشکیلات جاسوسی و تروریستی مشابه آن چه که "مایکل فرلانگ" ایجاد کرده وجود خارجی ندارد.

اما دروغ بودن این ادعا (به خصوص با چند برابر شدن عملیات تروریستی ارتش آمریکا در افغانستان و پاکستان در یک سال گذشته) آن قدر واضح است که دولت آمریکا نمیتواند بیش از این وجود شبکه وسیع تشکیلات جاسوسی و تروریستی وابسته به خود را پنهان نگه دارد. دولت آمریکا نمیتواند این واقعیت را کتمان کند که افرادی مانند "مایکل فرلانگ" هیچگاه بدون اجازه و امکانات دولتی قادر به ایجاد شبکه های جاسوسی و تروریستی نخواهند بود. 

بر اساس گزارشات رسمی، عملیات تروریستی و جاسوسی که به دستور "فرلانگ" انجام میشده پس از تابستان ۲۰۰۹ که ژنرال "استنلی مک کریستال" به عنوان فرمانده نیروهای ناتو و ارتش آمریکا مستقر در افغانستان کارش را شروع کرد، هرچه بیشتر گسترش یافته است. "استنلی مک کریستال" پیش از آن فرمانده "نیروهای مخصوص" ارتش آمریکا در عراق بود. این واحد ویژه ارتش آمریکا عملیات تروریستی زیادی را در عراق هدایت کرد. بخصوص درسالهای  ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ که مقاومت و مبارزات مردم عراق با نیروهای اشغالگر به اوج خود رسیده بود، صدها نفر از آنان توسط این نیروی ویژه ارتش آمریکا شناسائی شده و به قتل رسیدند. آن چه که در این رابطه فاش شده نشان دهنده ابعاد وسیع اینگونه عملیات غیرقانونی و تبهکارانه ارتش آمریکا، و نشان دهنده این واقعیت که این تبهکاران حتی امروز که جنایاتشان نیز فاش شده مجبور به پاسخگویی به هیچ نهاد قانونی  نیستند. زیرا که تمام این جنایات را به دستور دولت آمریکا ، این نماینده طبقه سرمایه دار حاکم بر کشور انجام داده اند.

اگر به اظهارات مقامات دولت آمریکا رجوع کنیم، می بینیم که عملیات جاسوسی و تروریستی دولت آمریکا به عراق و افغانستان و پاکستان محدود نمیشود. به عنوان مثال "دنیس بلر" (رئیس سازمان اطلاعات و امنیت دولت اوباما) اخیرأ اعلام کرد که دولت آمریکا حق دارد که آن دسته از مخالفین آمریکا را که خطری برای امنیت آمریکا محسوب میشوند، در هر جای دنیا از بین ببرد.

معنی این حرف این است که تروریست هایی که در استخدام دولت آمریکا قرار دارند میتوانند هر کسی را که سازمان اطلاعات این کشور خطری علیه آمریکا میداند شکار کنند و بدون حق داشتن وکیل و دادگاه و محاکمه، از بین ببرند.

علیرغم تکذیب ها روزنامه "واشنگتن پست" و اشاعه این ادعا که  درحال حاضر هیچ نوع تشکیلات جاسوسی و تروریستی مشابه آن چه که "مایکل فرلانگ" ایجاد کرده وجود خارجی ندارد. روزنامه "نیویورک تایمز" با ادعای مضحک رسانه ای "مردمی" در شماره ۱۵ ماه مه خود در مطلبی به قلم "مارک مازتی" اعلام کرد که ارتش آمریکا هنوز بطور مخفیانه از سازمان های جاسوسی خصوصی به خصوص در افغانستان و پاکستان استفاده میکند. در این روزنامه گفته شد که علیرغم اینکه دولت آمریکا ادعا کرده است که سازمان جاسوسی متعلق به "مایکل فرلانگ" تعطیل شده، و با این که بر اساس قانونی که سنای آمریکا در زمان ریاست جمهوری "ریگان" به تصویب رساند ارتش آمریکا حق ندارد با سازمان های جاسوسی خصوصی همکاری کند، تشکیلات "مایکل فرلانگ" هنوز مورد استفاده ارتش آمریکا قرار میگیرد و بطور روزانه گزارشاتی را از افغانستان و پاکستان به ارتش آمریکا میدهد. و در حالی که بر اساس قوانین بین الملل، ارتش آمریکا حق انجام عملیات نظامی در پاکستان ندارد، اما عملیات اخیر آمریکا در پاکستان نیز با استفاده از گزارشات این سازمان جاسوسی انجام شده است. 

آن چه که مسلم است، افشاگری در رابطه با سازمان جاسوسی "مایکل فرلانگ" در نتیجه اختلافات داخلی سی- آی - ا و بخشی از ارتش آمریکا بر سر این که کدام یک از آن ها حق انجام چنین عملیات غیرقانونی جاسوسی و تروریستی را دارند، رخ داد. و در چهارچوب این اختلافات داخلی بود که مقام عالیرتبه سی- آی- ا مستقر در افغانستان در شکایتی به وزارت دفاع آمریکا عملیات "مایکل فرلانگ" را مزاحم کار خود دانسته و پس از آن نیز افشاگری هایی در رابطه با فعالیت های جاسوسی و تروریستی تشکیلات "مایکل فرلانگ" انجام شد.      

"مایکل فرلانگ" ۲۵ سال در ارتش آمریکا خدمت کرده و شرکت های شبه نظامی خصوصی او نیز مدت ۸ سال به شکل قرارداری در پروژه های دفاعی برای ارتش آمریکا کار کرده اند. یکی دیگر از پروژه هایی که انجامش به عهده "مایکل فرلانگ" بوده، ایجاد شبکه های رادیو و تلویزیونی (که در ظاهر "مستقل" هستند اما پشت پرده توسط دولت آمریکا اداره میشوند) در کشورهایی مانند بوسنی و کوسوو و عراق بوده است. ظاهرأ فعالیت های جدید "مایکل فرلانگ" در تشکیلات جاسوسی خصوصی اش از زمان مداخلات نظامی آمریکا در بالکان شروع شد. او در آن زمان مسئول یکی از اسرار آمیزترین عملیات ارتش آمریکا به نام "نیروهای مشترک عملیات روانی (JPSE)" در بوسنی و مسئول ایجاد شبکه ای از رسانه های مختلف تبلیغاتی در یوگسلاوی سابق بود. بعد از بازنشستگی و خروج "مایکل فرلانگ" از ارتش، نامبرده در سازمان های جاسوسی مختلف به کار مشغول شد. در عراق به عنوان کارمند یکی از این سازمان های جاسوسی وظیفه اش ایجاد و راه اندازی "شبکه رسانه های عراقی" بود. این شبکه با پول و امکانات دولت آمریکا ایجاد شده و شامل "رادیو عراق" (العراقیه رادیو) و تلویزیون عراق است. یکی از وظایف روزمره "مایکل فرلانگ" در عراق نظارت بر تهیه فیلم های داستانی تبلیغاتی به نفع آمریکا و پخش اخبار ساختگی آمریکایی برای کانالهای رادیو و تلویزیون عراق بود. 

در سال ۲۰۰۵ "مایکل فرلانگ" در مقام مدیریت "نیروهای مشترک عملیات روانی (JPSE)" که مقامی غیرنظامی اما هم طراز با ژنرال یک ستاره ارتش است، به پنتاگون بازگشت.

در سال ۲۰۰۸ "مایکل فرلانگ" مسئول یکی از ادارات وابسته به سی- آی - ا بود که کارش استخدام مأمورین سابق سی – آی - ا و نیروهای سابق ارتش بود که به جمع آوری اطلاعات در رابطه با افراد و نیروهای مخالف آمریکا در کشورهای مختلف می پرداختند. گفته میشود که او همیشه در مجامع خصوصی هیئت حاکمه آمریکا در رابطه با عملیاتی که با استفاده از کارهای اطلاعاتی او در افغانستان و پاکستان و عراق انجام شده و به کشته شدن دشمنان دولت آمریکا منجر شده، افتخار میکرده است.   

علیرغم اینکه نقش "مایکل فرلانگ" در عملیات غیرقانونی جاسوسی و ترور در کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق توسط دولت آمریکا تأئید شده، اما او مانند سابق در پنتاگون و دیگر سازمان های دولتی آمریکا مشغول به کار است و همین امر هم نشان می دهد که فعالیت هایش همیشه با اطلاع کامل مقامات دولتی و به دستور پنتاگون انجام میشده است. 

اخیرأ "جورج مورل" مسئول روابط عمومی پنتاگون اعلام کرد که "در حال حاضر که تحقیقات در رابطه با فعالیتهای غیرقانونی احتمالی در جریان است، آقای فرلانگ در مسئولیت های خود در پنتاگون و نیروی هوایی باقی خواهد ماند."  

واقعیات موجود و حتی گزارشات رسمی دولت آمریکا بار دیگر نشان میدهند که پشت نقاب عوام فریبانه "دمکراسی" که دولت آمریکا به چهره زده، تشکیلات جنایتکارانه مخفی ای وجود دارند و دست به اعمالی می زنند که  که نه مردم از آن ها اطلاع دارند و نه به اصطلاح نمایندگان این مردم.  نهاد هائی در حد یک دولت که دارای نیروی نظامی قدرتمند بوده و  در اقصی نقاط جهان در جهت حفظ منافع طبقه سرمایه دار حاکم عمل میکند و به هر گونه ترور و جنایتی دست میزند. این است چهره واقعی "دمکراسی" امپریالیستی.   

 

زیرنویس ها:

(۱) ایران کنترا: کنگره آمریکا در زمان ریاست جمهوری "ریگان" کمک به نیروهای های "کنترا" که با دولت ساندنیست نیکاراگوئه می جنگیدند را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرد. اما "اولیور نورت" یکی از مقامات "شورای امنیت ملی" آمریکا بطور مخفیانه (در واقع به دور از چشم مردم آمریکا اما با اطلاع و با دستور دولت آمریکا) به تروریست های "کنترا" کمک مالی و نظامی میداد. بعد ها روشن شد که پول هایی که "نورت" به کنتراها میداده و یا برای خرید اسلحه برای آن ها مورد استفاده قرار می گرفته، از طریق یک معامله غیرقانونی دیگر (یعنی فروش مخفیانه اسلحه های آمریکایی به ایران در زمان جنگ ایران و عراق) بدست می آمده است.

(۲) "مایکل فرلانگ" در مصاحبه ای در ۱۸ مارچ ۲۰۱۰ گفت که عملیات و مأموریت هایی که او انجام داده همیشه به دستور فرماندهان او در ارتش آمریکا بوده است.