به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره  125 ، آبان ماه 1388 

 

دو گزارش و يک نتیجه !

اخيرا خبرگزاريهای بزرگ جهانی دو گزارش در مورد دو موضوع جداگانه را منعکس نموده اند که با اينکه اين گزارشات از موضوعات جداگانه ای خبر می دهند اما هر دو تصوير گر بخشی از سيمای نظام سرمايه داری حاکم می باشند. شکی نیست که در سیستم سرمایه داری، سرمايه داران جز به سود خود به هيچ چيز دیگر نمی انديشند و همواره نشان داده اند که به هیچ ارزشی جز آن هم باور ندارند. در گزارشات فوق این واقعیت را با برجستگی می توان مشاهده کرد. در يکی از این گزارشها، سازمان ملل حجم و ارزش بازار مواد مخدر در افغانستان را اطلاع می دهد و در ديگری نشريه نيويورک تايمز کل فروش اسلحه در جهان را بررسی می کند. با مطالعه گزارش سازمان ملل (21 اکتبر2009- 29 مهر ماه1388) خبردار می شويم که بازار مواد مخدر توليد شده در افعانستان در سال 2008 مبلغ 65 ميليارد دلار بوده است. بر اساس اين گزارش ۹۲ درصد تریاک جهان در افغانستان توليد می شود و سالانه معادل سه هزار و ۵۰۰ تن از اين مواد به خارج از افغانستان صادر می شود. گزارش سازمان ملل روشن می سازد که   40در صد هروئين توليد شده در اين کشور از طريق پاکستان و 30 در صد از طريق ايران و 25 در صد هم از طريق کشور های آسيای ميانه از افغانستان خارج می شود. اين گزارش تصريح نموده که بهای هرویین صادر شده از افغانستان با عبور از هر مرزی افزايش می يابد، مثلاً اگر هروئين" در کابل هر گرم سه دلار به فروش می رسد" همين ميزان از هروئين "در خيابان های لندن، ميلان و مسکو به قيمت ۱۰۰ دلار فروخته می شود". اما نکته دیگری که در اين گزارش بیشتر جلب توجه می کند اين امر است که بر مبنای این گزارش در حاليکه ۱۵ ميليون نفر در جهان به مواد مخدر معتاد هستند، نيمی از مواد مخدر توليد شده در جهان در ايران، روسيه و اروپا مصرف می شود .در واقع، سهم روسيه و ايران در مصرف مواد مخدر هر کدام 15 درصد است در حالیکه سهم همه اروپا 19 درصد می باشد.

 

اکنون به گزارش دوم توجه کنیم:

گزارش نيويورک تايمز(در 6 سپتامبر 2009) اطلاع می دهد که کل فروش اسلحه در سال 2008 به مبلغ 2/55 ميليارد دلار رسيده است که از اين مبلغ 8/37 ميليارد دلار تنها فروش اسلحه از سوی امريکا بوده است. نکته جالب اين گزارش هم اين است که با اينکه فروش اسلحه در سال 2008 نسبت به سال قبل 6/7 در صد کاهش يافته است اما سهم آمريکا 50 در صد افزايش داشته است. اگر این امر با ارقام مشخص بیان شود یعنی سهم آمريکا  از 4/25 ميليارد دلار در سال 2007 به8/37 ميليارد دلار در سال 2008 رسيده است. بر اساس گزارش نیویورک تایمز بعد از آمريکا کشور ی که بیشترین فروش را در این زمینه داشته ايتاليا می باشد که در سال 2008 اسلحه ای به ارزش 7/3 ميليارد دلار فروخته است؛ و بعد از این کشور روسيه با فروش 5/3 ميليارد دلار اسلحه در سال 2008 قرار دارد.

 

بدون شک آمار های درج شده در دو گزارش متفاوت فوق الذکر را از زوايای مختلفی می توان مورد بررسی قرار داده و در هر بررسی  نتايج مشخصی از آنها استنتاج نمود . اما آنچه در اينجا مورد توجه ماست مقايسه رقم کل فروش اسلحه در جهان در سال 2008يعنی 2/55 ميليارد دلار با عدد 65 ميليارد دلار ارزش مواد مخدر توليد شده در افغانستان در همان سال می باشد. مقايسه اين دو رقم  بروشنی نشان می دهد که بنا بر اين گزارشات بازار مواد مخدر توليد شده تنها در افغانستان  حدود 10 ميليارد دلار بيشتر از کل اسلحه ای است که در سال 2008 در کل جهان بفروش رسيده است. اگر آمار حجم مواد مخدر توليد شده در بقيه نقاط جهان و ارزش بازار آن را به اين آمار اضافه کنيم در می يابيم که ترانزيت مواد مخدر در سراسر جهان به چه رقم نجومی سر زده است. واضح است که این واقعیت به خودی خود گسترش بيسابقه فساد در سيستم سرمایه داری حاکم بر جهان را آشکار می سازد، در عین حال از اینجا می توان به درجه رذالت سرمایه دارانی هم پی برد که آشکارا حیات و سرنوشت انسانها را وسيله سود اندوزی خود قرار داده اند.

 

شکی نیست که تجارت اسلحه در جهان موقعی می تواند رونق داشته و سود نصیب کمپانی های اسلحه سازی نماید که در منطقه یا مناطقی جنگ جریان داشته و یا خطر جنگ وجود داشته باشد. بنابراین جنگ یا  خطر جنگ الزام رونق تجارت اسلحه می باشد. اما   برای تولید و پخش مواد مخدر در مقیاسی کاملاً وسیع نیاز به شرایط خاصی است که فقدان قدرت مرکزی ،عدم ثبات سیاسی، گسترش هر چه بیشتر ارتشاء و فساد دولتی از مشخصات آن است. حال اگر به این امر بیاندیشیم که جنگ باعث بوجود آمدن چه بلبشو ئی در یک منطقه گشته و چه ناامنی هائی بوجود می آورد، می توانیم ببینیم که   دو حوزه فوق الذکر از فعاليت بورژوا های ميليونر و متشخص عصر ما چگونه در ارتباطی تنگاتنگ  با هم قرار می گيرند.

 

تا آنجا که به موضوع تجارت اسلحه مربوط است امروز دیگر خیلی ها می دانند که صاحبان کمپانی های اسلحه سازی و دولتهای پشتيبان آنها به چه دسيسه هائی متوسل می شوند تا با ايجاد بحران، خطر جنگ و خود جنگ بازار فروش سلاح را رونق بخشند! با دامن زدن به آتش جنگ که نابودی انسانها، بی خانمانی آنها و هزاران مصیبت دیگر ذاتی آن است، شرايط فروش این کالا های مرگبار فراهم می گردد و به این ترتیب بازار 2/55 ميليارد دلاری اسلحه در جهان به نفع کمپانی های اسلحه شکل می گیرد. اما اگر برای آب کردن این کالا (اسلحه) که خرید و فروشش بطور قانونی صورت می گیرد دست زدن به توطئه و دوز و کلک های زیادی لازم است، کارتل های دست اندر کار در ترافيک مواد مخدر جهت تسهيل توليد و فروش این کالای سود زای مرگ آفرين خود دهها برابر ریاکارانه تر و توطئه گرانه تر از خرید و فروش هر کالای دیگری عمل می کنند. مواد مخدر در زمره کالاهائی قرار دارد که خريد و فروش آنها قانونا "قانونی" نيست و به همین دلیل قانونا نمی تواند در فروشگاه های زنجيره ای ارائه گردد.  اما در واقعیت امر این کالا با عبور از مسیرهای گوناگون که تنها با دوز و کلک و ارتشاء و غیره همراه است عملا در دسترس همگان قرار می گیرد که ساده ترین حالت آن نیز بصورت خرده فروشی در کوچه و خيابان می باشد. اما همین کالای غیر قانونی است که از راههای غیر قانونی بازاری دهها ميليارد دلاری را برای مافيا های جهانی مواد مخدر مهيا نموده است، بازاری که آمار نشان می دهد که از بازار اسلحه نيز بزرگتر و پر رونق تر می باشد. جای تردید نیست که این کالا تنها بر زمینه وجود مناطق جنگی و مناطقی که کمترین کنترل دولتی در آنجا ها وجود داشته و بلبشو و هرج و مرج حاکم است، بیشترین امکان تولید و گسترش خود را یافته است.

 

افغانستان يکی از مهمترين مناطق توليد و صدور مواد مخدر در جهان می باشد. این کشور که پایه اقتصادی قابل توجهی نداشته و به دليل سالها جنگ بر عليه شوروی سابق سخت فرسوده شده و قدرت نظامی قابل اتکائی هم ندارد، امروز برای امپرياليسم از اهميت زیادی برخوردار است. با توجه به آمار اعجاب انگيز ارائه شده از سوی سازمان ملل در باره ارزش بازار مواد مخدر اين کشور آیا دشوار است که بتوان به رابطه این امر و بی ثباتی دو دهه اخير در اين کشور پی برد؟ و به بخشی از دلائل استمرار جنگ در افعانستان واقف شد؟ به راستی چطور شد که امپریالیستها پس از اينکه شرايط قدرت گيری طالبان را در افغانستان فراهم نمودند و این موجود دست ساز خودشان را فرشته نجات افغانستان جلوه دادند، یکباره آن را اهريمنی زشت چهره خواندند!؟ و بعد کار تبلیغ بر علیه این موجود دست ساز امپریالیست ها به آنجا کشید که دیدیم که بزرگترين قدرت نظامی جهان يعنی آمريکا به ياری متحدينش به بهانه "تروريسم" به افغانستان لشکر کشی کرد تا با صرف ميليونها دلار، دارو دسته طالبان را از قدرت ساقط و مثلا در آنجا "ثبات و امنيت" بر قرار کند. درست در پرتو این لشکر کشی بود که عدم امنيت و بی ثباتی در افغانستان شدت گرفته و عملا باعث گسترش توليد ترياک و رونق فروش مواد مخدر گشته است. قدرت های امپریالیستی که آتش جنگی طولانی را با دستاويز مبارزه با" تروريسم" در افغانستان بر افروحته اند تا توجيه گر حضور مستقيم نظامی آنها باشد به خوبی بر این امر آگاه اند که عليرغم سیطره شرایط جنگی در این منطقه و کشتار هر روزه  مردم بيگناه اين کشور، نه امنيتی در این کشور بوجود آمده و نه ثباتی حاصل شده است. اما اگر چنین اموری که امپریالیسم امریکا مدعی ایجاد  آن به هنگام لشکر کشی به افغانستان بود بوجود نیامده، بر عکس شرايط دلخواه قاچاقچيان مواد مخدر در آنجا کاملا مهيا گشته است. آنچه امروز به روشنی می توان در این رابطه دید این است که جنگ و ناامنی در افغانستان با تولید و تجارت مواد مخدر گره خورده است. به این موضوع باید توجه داشت که از بازار پر سود مواد مخدر و آنچه در افغانستان تولید می شود چيز چندانی به کشاورز مزارع کشت خشخاش آن دیار نمی رسد. چرا که امپرياليستها شرايطی ايجاد کرده اند که آن کشاورز اولاً برای زنده ماندنش چاره ای جز کشت خشخاش ندارد، ثانیاً او در زمان برداشت الزاما بايد محصول بدست آمده را به دلالان بین‌المللی مواد مخدر با قیمتی که قدرت پشتیبان آن دلالان تعیین کرده بفروشد. در واقع محصول تمام شده درآخر به دست مافيا های قاچاق مواد مخدری که بخشی ناگزير از سرمايه داری امپرياليستی را تشکيل می دهند، می رسد. در همین رابطه جالب است بدانيم که کشت ترياک اتفاقاً در مناطقی از افغانستان گسترش بیشتری دارد که حضورنيروهای نظامی امپرياليستی در آنجا پر رنگ تر می باشد.

 

اگر فروش اسلحه مستلزم مناطق بحرانی، جنگ و احتمال جنگ می باشد و همانطور که گزارش یاد شده از نيويورک تايمز نشان می دهد که مثلاً آمریکا در یک مدت معین ده برابر ايتاليا اسلحه فروخته است، این امر به خوبی آشکار می کند که چرا در صحنه سياست جهان همه جا آمريکا در حال دامن زدن به تنش های محلی و منطقه ای است، و بعد کارتل های مواد مخدر چه سودی از وجود مناطق نا امن جنگی برای فروش کالاهای مرگ زای خود می برند.

 

در خاتمه برای تاکيد بر اهميتی که بازار مواد مخدر افغانستان در سيستم سرمايه داری جهانی کسب نموده لازم است بدانيم که ارزش دارائی های هزار تن از بزرگترين ثروتمندان  انگلستان در يک سال گذشته که از سوی هفته نامه ساندی تايمز منتشر شده معادل 258 ميليارد پوند تحمين زده شده. مقايسه اين رقم با ارزش بازار 65  ميليارد دلاری مواد مخدر افغانستان در سال 2008 اهميت اين تجارت را در نظام جهانی سرمايه داری نشان می دهد. چنین مقایسه ای جايگاه اين بازار بزرگ را بهتر برجسته نموده و  نشان می دهد که چرا امپرياليستها با ادعای برقراری امنيت و ثبات در افغانستان بر طبل جنگ و ناامنی در اين کشور می کوبند و بر رونق بازار اسلحه به نفع خود می افزایند و چطور وجود نا امنی در آن کشور الزام رونق بازار مواد مخدر است. در حقیقت، امروز افغانستان به محلی که کارتل های گوناگون سرمايه داری منافعشان در آنجا به هم گره خورده تبديل شده است.