به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 103 ، دی ماه 1386 

ستون آزاد

 

خالد امین

دور نیست آن زمان که‌ بر چسپ تروریست به‌ هر کالای چسپانده شود!

مسئله‌ ملی در ایران، ترکیه‌، عراق، سوریه‌ و خیلی جاهای دیگر، از جانب فاشیزم مذهبی و شوینیزم به‌ اشکال مختلف مورد بهره‌ برداری سیاسی قرار گرفته‌ است. در کوردستان، آمریکا از این آب گل آلود در جهت حفظ منافع سیاسی و اقتصادی خود در کوه‌های کوردستان به‌ ماهی گیری مشغول است! آمریکا به‌ خوبی دریافته‌ است که‌ از طریق همکاری و حمایت از گروه‌های اپوزسیون ملی، به‌ هیچکدام از اهداف کوتاه‌ مدت و دراز مدت‌اش نخواهد رسید. در نیتجه‌ی این منطق این بار عالما، عامدا و ترجیحا به‌ حمایت از فاشیزم مذهبی و شوینیزم ملی روی آورده‌ است.

مدتی است که‌ حکومت شوینیست ترکیه‌ با شعار جنگ با تروریزم در کوردستان به‌ ارتکاب جناياتی غير قابل وصف مشغول است. از هر گونه‌ وحشیگری و اعدام و بگیر و ببند و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم کوردستان ترکیه‌ ابایی ندارد. هجوم نیروهای نظامی به‌ مناطق دور افتاده‌ کوردستان با تجاوز به‌ زنان و بچه‌ها و ترور و کشتارهای دسته‌ جمعی و چپاول داراییهای ناچیز آنان همراه‌ است. ترور مردم کوردستان در قالب مبارزه‌ با تروریزم انجام میشود.

از لابلای اخباری و اطلاعاتی که‌ گاه‌ و بيگاه از منابع غیر رسمی پخش میشود میتوان ادعا کرد که‌ همزمان حکومت‌های ایران، ترکیه‌، عراق و سوریه‌ علیه‌ خلق کورد و سرکوب هرگونه‌ جنبش ملی و آزادی خواهی در کوردستان به‌ توافقهای رسیده‌ و مخفیانه‌ قراردادهائی را امضا کرده‌اند. تمام این قراردادها و توافقات همراه‌ است با موافقت آمریکا وپوشيده شده در  برچسپ ضد تروریستی  .

هم اکنون آنطور جلوه‌ میدهند،‌ که آنچه‌ که‌ مشکل اساسی منطقه‌ و حتی دنیا است مشکلی است، به‌ نام پ ک ک. این جریان بهانه‌ای شده‌ است که‌ دولتهای منطقه‌ (طبعا با حمایت آمریکا) به‌ سرکوب هر گونه‌ حرکت و خفه‌ کردن هر گونه‌ ندای آزادیخواهی در منطقه‌ اقدام نمایند و هر گونه‌ اقدام آنها از جانب امپریالیزم جهانی نیز مشروعیت پيدا نمايد. هر گونه‌ اقدام نظامی، جاسوسی، فریب و حیله‌، زیر پرچم مبارزه‌ با تروریزم روا میباشد. در خصوص کوردستان چون به‌ زعم آنها پ ک ک گروهی است تروریستی هر کاری که‌ بخواهند میتوانند بکنند و عملا هم دارند مردم کوردستان را بیشتر از آنچه که‌ هست به‌ خاک سیاه‌ مینشانند.

جریان پ ک ک هر چه‌ هست حاصل شوینیزم حکومت‌های ترکیه‌ است. اگر فرض را بر این بگیریم که‌ با ادعای دولت ترکیه‌ پایانی هست برای نابودی پ ک ک، و روزی خواهد رسید که‌ حکومتهای ترکیه‌ از عدم وجود پ ک ک خواب خوشی داشته‌ باشند، نباید فراموش کرد که‌ خواست‌های دمکراتیک و ملی ملت کورد به‌ پایان نرسیده‌ و نمیرسد. این به‌ آن مفهوم است که‌ در گیری ملی ملت کورد با دولت‌های مرکزی با نابودی پ ک ک که به هر حال سياستهای خود را در پوشش اين اهداف پيش می برد به‌ پایان نخواهد رسید.

ستم مضاعفی که‌ بر ملت کورد میرود سالهاست که به‌ یک خواست نا مشروع سرمایه‌داری جهانی، فاشیزم مذهبی و شوینیزم منطقه‌ تبدیل شده‌ است. سرمایه‌ می‌طلبد که‌ این ملت بیشتر از قبل به‌ زیر بندهای بردگی کشیده‌ شوند. از آنها به‌ هر شکلی در جهت منافع اقتصادی و خواسته‌های سرمایه‌داری جهانی بهره‌کشی شود. بنا بر این در گیری نه‌ تنها به‌ وجود پ ک ک وابسته‌ نیست و با از بین رفتن پ ک ک از میان نمیرود، بلکه‌ در شکلی بسیار متفاوت از قبل و در میدان مبارزه‌ای تازه‌ و نوین بی شک باز توليد خواهد شد.

روشنتر بگویم: اگر تا دیروز احزاب ناسیونالیست و حکومت‌های مرکزی میتوانستند خواسته‌های خلق کورد را با رقمی در حدود 21 به‌ نمایش بگذارند و بر سر آن مذاکره‌ کنند امروز این خواسته‌ها دیگر به‌ شمار نمی‌آید! اگر دیروز خواست مردم کوردستان داشتن حق زبان بود امروز این خواست اولویت خود را از دست داده‌ است. خواست خروج آمریکا از کوردستان دارد در رأس خواستها قرار میگیرد. و به‌ خواسته‌های ملی خواسته‌های سوسیالیستی اضافه‌ شده‌ است. امروز کارگران کوردستان در کنار مسئله‌ ملیشان برای کاهش ساعت کار نیز میجنگند. امروز زنان کوردستان شانه‌ به‌ شانه‌ کارگران علیه‌ نظام و سیستم مرد سالاری مبارزه‌ میکنند و دست به‌ افشای سیستم کهنه‌ و فرسوده‌ مزبور میزنند و خواهان داشتن حق تشکل خود هستند. اگر تا دیروز حق خود مختاری عبارت بود از برخورداری از زبان و پاره‌ای مسایل ملی ولو زیر چادر بیابان گردی، امروز مسئله‌ مسکن، بهداشت، آب و برق و کلا رفاه‌ اجتماعی بخش عمده‌ خواسته‌های بر حق مردم است. آنها حق برخورداری از زبان را با برآورده‌ شدن این خواسته‌ها معنی می کنند.

توده‌های زحمتکش کوردستان طی این چند سال اخیر در بودن دولت کوردی (حکومت هریم) به‌ تجربیات تازه‌ای رسیده‌اند. آنها در این مدت تجربه‌ کردند که‌ حقوق پیش پا افتاده‌ آنها همان گونه‌ که‌ در زمان حکومت بعث و صدام حسین پای مال می‌شد امروز توسط افراد خودی، کسانی که‌ مورد اطمنان همین توده‌های زحمتکش بودند و در پناه‌ همین اعتماد ملی اکنون در صدر حکومت نشسته‌اند دارد بدتر از پیش پایمال میشود.

در چند سال گذشته‌ بسیاری از کارخانه‌های محلی بسته‌ شده‌اند. بر روی کارگران سیمان تاسلوجه‌ تیر اندازی کردند. حقوق عقب افتاده‌ کارگران کارخانه‌ سیگار جمهوری که‌ بسته‌ شده‌ است همچنان پرداخت نشده‌ است. مسئله‌ زن در کوردستان بیشتر از هر زمان بغرنج تر میشود و روزی نیست که‌ در کوردستان زنی قربانی تعصبات قبیله‌ای و عشیره‌ای و سیستم مرد سالاری نشود. از جانب ارتجاع تابستان گذشته‌ دسته‌جات اوباش و لمپن‌های فاشییزم اسلامی به‌ تشکلات زنان حمله‌ کرده‌ و خسارتی را به‌ محلهائی که‌ زنان در آن اجتماع میکردند وارد نمودند.

سطح بالای بیکاری و رشد روز افزون آن ، عدم تکيه بر توليد مايحتاج عمومی ، توده‌های زحمتکش را به‌ پولی که‌ از جانب UN و سایر سازمانهای خیریه‌ بین‌المللی به‌ مردم پرداخت میشود وابسته‌ نموده‌است. همین امر باعث گشته‌ است که‌ زحمتکشان به‌ مواد مخدر، کارهای زیان بخش مانند قاچاق، دزدی و غیره‌ روی آورده‌اند.

امروز مردم کوردستان به‌ چشم خود می‌بینند که‌ کوردستان چگونه‌ لانه‌ رشوه‌ و رشوه‌خواری شده‌ است. امر بحث رشوه‌ و فساد مالی 40% از صفحات روزنامه‌ها را به‌ خود اختصاص داده‌ است. فساد مالی در کوردستان دیگر لوکالی (منطقه‌ای) نیست بلکه‌ بین‌المللی شده‌ است. تعویض دلار به‌ پوند، به‌ ریال، به‌ دنیار قدیم و جدید، گم شدن گونی گونی دلارهای آمریکاری در کوردستان، قاچاق حتی نمک و شکر، ماشین بدون سند کوردستان را به‌ صورت بازاری بین‌المللی در آورده‌ است. تا جائیکه‌ یکماه‌ پیش روزنامه‌های رسمی دولت کوردی و دولت عراق گزارشاتی مفصل از دزدی نفت خام منتشر کردند. توده‌های زحمتکش کارگران و زنان کوردستان خود شاهد همه‌ این مسایل خانه‌ خراب کن جدید هستند. با تمام این تفاصیل است که‌ می‌توان ادعا کرد، که‌ دیگر خطر اصلی برای سرمایه‌داری جهانی و منطقه‌ای کارگران و زنان و زحمتکشان شهر و روستا هستند نه‌ احزاب ناسیونالیست.

از طرف دیگر نباید نادیده‌ گرفت که‌ به‌ علت وضعیت جدید ارتباطات، تلویزیون، ماهواره‌، انترنت و رفت و آمد کوردهائی که‌ ساکن اروپا و آمریکا هستند سطح دانش و فهم اجتماعی مردم بالا رفته‌ است. خواستهای مردم دیگر در چهار چوب یک سری خواست ملی نمی‌گنجد.

آیا اینها کافی نیست که‌ بگویم با از بین رفتن صدها گروه‌ کوچک و بزرگ مانند پ ک ک مبارزه‌ خلق کورد در ابعاد وسیعتر و تازه‌تری خود را به نمايش می گذارد. اعمال ستمگرانه‌ و استثمارگرانه‌ای که‌ از جانب حکومت‌های منطقه‌ بر این مردم میرود شامل خشونت‌های استثمار بین کار و کارگر نیز میشود. کارگر کورد به‌ عنوان یک انسان ضد سرمایه‌ خواسته‌های نوینی را به‌ خواسته‌های ملیش میافزاید و همین از نو جریانات تازه‌ و مبارزی را میسازد. این جریانات هر چه‌ که‌ باشند به‌ طور یقین جهت حمله‌ را از دو جهت و زاویه‌ سازماندهی خواهند نمود. اول با شعار مرگ بر امپریالیزم و دوم با شعار مرگ بر رژیم مستبد حاکم‌. خنده‌ آور و بچه‌گانه‌ به‌ نظر می‌رسد اگر نیتجه‌ مرگ پ ک ک را پایان مبارزه‌ مردم کوردستان بدانیم، چیزی که‌ سران شوینیزم ترکیه‌ مطرح میکنند. پایان درگیریها (چه‌ مسلحانه‌ و تهاجمی و چه‌ مسالمت آمیز و تدافعی) جاری هرگز به معنای نابودی مطالبات خلق کرد و جنبش آزاديخواهانه اين خلق که‌ آلان دیگر به‌ خواسته‌های سوسیالیستی آنها گره‌ خورده‌ نیست و نخواهد بود.

با تحقق ‌خواستهای دمکراتیک، ملی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که‌ درگیریها به‌ پایان میرسند. در جامعه‌ای (مهم نیست که‌ کوردی و یا غیر کوردی باشد) که‌ آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب سیاسی، وجود ندارد. در جامعه‌ای که‌ زنان از حقوق برابر بر خوردار نيستند و   نمیتوانند تشکلهای خود را داشته‌ باشند و از آزادی حق پوشش، طلاق، و حضانت فرزند محروم هستند، در جامعه‌ای که‌ قوانین مدنی آن بر مبنای قانون قصاص تنظیم شده‌ است. در جامعه‌ای که‌ اکثریت مردم آن بیکارند. در جامعه‌ای که‌ نیروهای نظامی خارجی با زور و تهدید آن را اشغال کرده‌اند، چه‌ پ ک ک باشد یا نه‌ باشد مبارزه‌ وجود دارد و پایانی برای آن متصور نیست، مگر در جامعه‌ای که‌ همه‌ این خواستها تحقق پیدا کرده‌ باشد.

با توجه‌ به‌ ماهیت سرمایه‌داری جهانی و سیستم امپریالیستی آن، تحقق این خواستهای در زير سلطه اين زالو صفتان، امکان پذیر نیست. در چنین شرایطی بوش و اوردگان‌های آینده‌ باز گروه‌های تازه‌ به‌ دوران رسیده‌ مبارز و حق طلب را با هر گونه‌ خواست سیاسی اجتماعی و اقتصادی، و با هر مبدا ومکتب فکری چه‌ مسلح و چه‌ غیر مسلح تروریست خواهند خواند. حاصل چنین سلطه‌ای ساختن پ ک ک‌ها از انواع دیگری خواهد بود. نیروها و جریانات انقلابی (طبعا نه‌ از نوع پ ک ک) به‌ حیات خود ادامه‌ خواهند داد. اگر غیر از این باشد، حتما یک پای تاریخ میلنگد و یا جامعه‌ بشریت حتما به‌ قهقرا رفته‌ است. تا ستم باشد ستمدیده‌ هم هست. تا تحت ستم باشد مبارزه‌ علیه‌ ستم هم هست. مهم نیست که‌ سرمایه‌داران و سیستمهایشان آن را جنبش حق طلبانه‌ بخوانند یا تروریزم. این هم هیچ گونه‌ ربطی به‌ پ ک ک ندارد.

این مطلب اما برای هر کسی روشن است که‌ در دنیای امروز، دنیای که‌ ملیون‌ها مردم علیه‌ جنگ، عڵیه‌ تجاوزات امپریالیست‌ها به‌ کشورهای دیگر، علیه‌ بیکاری و فقر به‌ خیابان میریزند، جنگ بین مردم و فاشیزم مذهبی، جنگ بین شوینیزم و خلقهای تحت ستم، در دو جبهه‌ی‌ کاملا متمایز از هم جریان دارد. در جبهه‌ اول کارگران، زنان و زحمتکشان و مردم تحت رنج و ستم و انقلابیون مارکسیست هستند. و در جبهه‌ دوم حکومت‌های ضد مردمی، نوکران و جیره‌ خواران سرمایه‌داری جهانی قرار دارند. پس دیگر گذشته‌ است آن دورانی که‌ جنگ فاشیزم را با فاشیزم  و شوینیزم را با شوینیزم به‌ نمایش گذاشتن. امروز جنگ، طرفین مشخص خود را دارد. امپریالیزم جهانی و تمام اعوان و انصارش در تمام دنیا یک طرف جنگ هستند. اما طرف دیگر کارگران، زنان، زحمتکشان شهر و روستا، آزادیخواهان، انقلابیون مارکسیست هستند.

امروز کارگران، زنان، زحمتکشان، خلقهای تحت ستم با تمام هستی خود به‌ میدان مبارزه‌ میروند. آنان و خلقهای تحت ستم مضاعف، مخالف هر گونه‌ جنگ و خون ریزی هستند. آنها در مقابل تجاوز مسلحانه‌، کشتار وحشیانه‌، چپاول و غارت اموالشان توسط امپریالیستها آگاهانه‌ دست به‌ انواع اسلحه‌ میبرند. شعار صلح، آزادی و برابری، جنگ هرگز، و انواع شعارهای سوسیالیستی و انسانی سلاحهای نوین زحمتکشان هستند. اما، و اگر لازم باشد نارنجک و مسلسل را نیز به‌ کار خواهند گرفت. زنان، کارگران، زحمتکشان، انقلابیون مارکسیست هیچگاه‌ جنگ طلب و جنگ افروز نبوده و نیستند. این دشمنان آنان هستند که‌ جنگ را بر آنها تحمیل میکنند. تمام عـملیات تهاجمی آنها اما همراه‌ است با افشای امپریالستها و دولتهای سرمایه‌داری جهانی و فاشیزم مذهبی و جنگ و استثمار. آنها آگاهانه‌ سعی دارند تا در دام ترفندهای بوش و امثالهم نیفتند. این آگاهی این امکان را فراهم آورده‌ است تا دیگر امپریالیستها به‌ سادگی نتوانند به‌ هر جریانی بگویند تروریست.

امروز ما میدانیم که‌ آمریکا در حمایت از فاشیزم و شوینیزم در منطقه‌ علنا وارد میدان شده‌ است. ترفندها، حیله‌ گریها و دو روئیهای آنها بر همه‌ گان آشکارا است. مدتی پیش از این ترکیه‌ اعلام کرد که‌ آمریکا امکانات مالی و تجهیزاتی فراوانی در اختیار پ ک ک گذاشته‌ است. (همه‌ میدانیم که‌ این درست بود. همه‌ دولتهای و احزاب سیاسی منطقه‌ و حتی در خود آمریکا روی آن بحث شد.) آمریکا در آن شرایط امکاناتی را برای اهدافی معین و کوتاه‌ مدت در اختیار پ ک ک گذاشت. این اهداف معین بیشتر مربوط می‌شد به‌ ایران. برای همین بخش ایرانی پ ک ک یعنی پژاک از این امکانات بیشتر بر خوردار گشت. اما آمریکا چه‌ به‌ این اهداف رسیده‌ باشد یا نه‌ بعد از مدتی به‌ پ ک ک پشت کرد و اعلام کرد که‌ آنها تروریست هستند. جالب این بود که‌ وزیر امورخارجه‌ آمریکا پ ک ک را دشمن آمریکا به‌ حساب آورد.

بعد از اینکه‌ پارلمان ترکیه‌ لشکر کشی به‌ کوردستان را تصویب کرد. هیئت‌های رسمی از طرف دولتهای ترکیه‌ و عراق همدیگر را دیدند. این نشستها البته‌ نشستهای بود که‌ رسما  اعلام می‌شد و اما چندین نشست غیر رسمی و غیر علنی هم گویا در جریان بوده‌ است تا توافق کامل بر سر بمب باران مناطق قندیل که‌ جزو خاک عراق است انجام شود.

نگرانی برخی از پارلمانتاریست‌های کوردستان عراق، شخصیتهای سیاسی منفرد، محافل سیاسی کوردستان عراق، در راستای منافع ملت کورد نبود. آنها به‌ وضوح اعلام کردند که‌ نتیجه‌ تهاجم و تجاوز ارتش ترکیه‌ و بمب باران روستاهای کوردستان عراق موجودیت دولت کوردی را به‌ خطر می‌اندازد. آنها اعلام کردند که‌ مرگ پ ک ک در شرایطی که‌ دولت کوردی از توانمندیهای لازم برای امنیت کوردستان بر خورد دار نیست مرگ حتمی آنها نیز خواهد بود. آنها رسما اعلام کردند که‌ مرگ پ ک ک هیچ نفعی برای آمریکا، ترکیه‌ و عراق ندارد. آنها اعلام کردند که‌ با نبود پ ک ک، مناطق صعب‌العبور قندیل لانه‌ و پناه‌ گاه‌های خطرناکی برای جریانات فاشیستی اسلامی خواهد بود. نچیروان بارزانی به‌ صراحت اعلام کرد که‌ وجود پ ک ک را به‌ نیروهای مسلح طرفدار طالبان و بن لادن ترجیح میدهد.

هر چند هنوز تجاوز نظامی ترکیه‌ ادامه‌ دارد! اما با این هشدارها، از جانب خودیها به‌ آمریکا و ترکیه‌، و نشست و توافق سه‌ نیروی عمده‌ در دولت عراق، اتحادیه‌ میهنی و حزب دمکرات کوردستان عراق و حزب اسلامی عراق، سطح و اندازه‌ این تهاجمات نظامی کمتر شده‌ است. چرا؟ زیرا آمریکا آبرو باخته‌ تر از آن است که‌ بار دیگر از دسته‌جات آدمکش بن لادن (اما این بار در کوردستان) حمایت کند. این کاملا یک نظر درست بود که‌ دسته‌جات انصارالاسلام پشت کوه‌های زاگروس مثل لاشخور کمین کرده‌ تا از جنازه‌ گریلاهای پ ک ک و پژاک تغذیه‌ کنند. چیزی که‌ فاشیزم اسلامی ایران را زیاد از حد خشنود میکرد.

از همان ابتدا معلوم بود که‌ تمامی این پروژه‌ تهاجم و تجاوز آشکار به‌ کوردستان ترکیه‌ و عراق، در نشست بوش و اوردگان طرح ریزی شده‌ است. سپس به‌ اطلاع مقامات کوردستان و جلال طالبانی و دولت عراق رسید. هوشیار زیباری وزیر خارجه‌ عراق که‌ وابسته‌ به‌ حزب دمکرات کوردستان عراق است رسما پ ک ک را گروهی تروریستی قلم داد کرد. جلال طالبانی یکی به‌ نعل و دوتا به‌ میخ به‌ پ ک ک اعلام کرد که‌ عراق را تخیله‌ کنند و راه‌ مذاکره‌ را در پیش بگیرند.

پلیس دولت لوکال کوردی در آن روزها که‌ گروه‌های از کارگران و زحمتکشان، کسبه‌، و دانشجویان تظاهراتی علیه‌ تجاوز ترکیه‌ به‌ خاک کوردستان را تهیه‌ و تدارک دیده‌ بودند علیه‌ مردم اطلاعیه‌ صادر کرد و حتی عده‌ای از دانشجویان را باز داشت کردند. تمام اینها اعلام موافقت مسئولین کوردستان و عراق و صدور جواز تجاوز و بمب باران روستاهای عراق برای ترکیه‌ بود.

آمریکا در باتلاق جنگ با عراق گیر کرده‌ است. او میخواهد به‌ شیوه‌ای خود را توسط نیروها و دولتهای منطقه‌ از این بن بست رها کند. اگر دولت ترکیه‌ همین امروز تجاوز به‌ مناطق کوردستان را متوقف کند. اگر حتی با پ ک ک وارد مذاکره‌ شود، آمریکا به‌ خواست خود رسیده‌ است و آن اینکه‌ هر زمان که‌ بخواهد ترکیه‌ را مانند ابزاری برای سرکوب هرگونه‌ حرکت آزادیخواهانه‌ و حق طلبانه‌ به‌ کار می‌گیرد. در مورد ایران هم دقیقا به‌ همین نیتجه‌ رسیده‌ است. مذاکرات محرمانه‌ آمریکا و ایران را اسرائیلها افشا میکنند و نگرانی خودشان را از آن پنهان نمیکنند. خامنه‌ای با یک شرط ساده‌ در آشتی با آمریکا پیش قدم میشود. قایقهای ایرانی موردی برای رد گم کردن و تقویت دولت ایران از جانب آمریکا است. (که‌ گویا یک شوخی بوده‌ است) سکوت آمریکا در مورد حملات ایران به‌ روستاهای کوردستان عراق و گشت انصار الاسلام در کوردستان. همه‌ اینها راه‌های نجات آمریکا توسط دولتهای منطقه‌ است.

از جانب دیگر شعارها و برخورد سیاسی دولت کوردستان عراق و پارلمان کوردی نشانگر حمایت همه‌ جانبه‌ از آمریکا است. آنها در خوش خیالی و خوش باوری که‌ آمریکا یک دولت کوردی مستقلی را با تمام تعریفهای یک دولت نرومال و مرسوم در عرف بین‌الملل را مورد حمایت قرار میدهد تن به‌ هر نوکری و مزدوری و سرکوب تودهای زحمتکش و رنجبران داده‌ و خواهند داد. کما اینکه‌ در مورد مسئله‌ تجاوز ترکیه‌ عواملی در درون پارلمان از قبل به‌ ترکیه‌ رفته‌ و در رابطه با حمله ترکيه به اين کشور چراغ سبز داده بودند.

نتیجه:‌

آنچه‌ که‌ ضرورت مبرم پیدا کرده‌ است، یک بازبینی و آینده‌ نگری است از جانب گروه‌های انقلابی. مطلب بر سر نجات پ ک ک (هر چه‌ که‌ هست) از اینکه‌ تروریست هست یا نه‌، نیست. بلکه‌ افشای این گونه‌ تاکتیکها است که‌ امپریالیزم، فاشیزم و شوینیزم طرح ریزی کرده‌اند. سیاست مبارزه‌ با تروریزم تمام راه‌های مبارزه‌ بر روی کارگران،  زنان، ملتها و جریانات اجتماعی و اقلیتهای مذهبی را خواهد بست. نا دیده‌ گرفتن اینکه‌ در آینده‌ در این میان جریانات انقلابی کمونیستی و جریانات واقعا ملی اگر هشیار نباشند بیشترین ضربه‌ را خواهند دید یک اشتباه‌ فاحش تاریخی خواهد بود.

امروز اگر پ ک ک و پژاک به‌ علت گرفتن پول و امکانات از آمریکا مورد نفرت خاص و عام شده‌اند، (ترفندی که‌ سازمانهای جاسوسی امپریالیستی در حال اجرای آن بر روی جریانات دیگری نیز هستند) چه‌ بسا فردا هر فردی که‌ بگوید زنده‌ باد آزادی، هر کسی که‌ کاپیتال مارکس را زیر بغل داشته‌ باشد، هر کسی که‌ بگوید بالای چشم رژیم اسلامی ایران، رژیم ترکیه‌، صهیونیستهای اسرائیلی، ووو ابرو است با بر چسپ تروریست خفه‌ شود.

در مرحله‌ اول برای انقلابیون خصوصا مارکسیست‌های انقلابی یک هوشیاری و زیرکی لازم است تا در سطح جهانی با پروژه‌ ("به‌ اصطلاح مبارزه‌ با تروریزم") بوش- سیا- موساد- میت- و ساواما و سپاه‌ پاسداران مقابله‌ و آن را خنثی کنند. کاری که‌ باید همه‌ جانبه‌ روی آن کار کرد و بیشترین نیرو را به‌ آن اختصاص داد. باید به‌ تمامی جهانیان فهماند که‌ ترور چیست و تروریست کی است. باید به‌ همه‌ دنیا فهماند که‌ میان مبارزه‌ برای آزادی، دمکراسی کارگری، و سوسیالیزم، با تروریزم فرقی هست مانند فرق میان زمین و آسمان. باید به‌ همه‌ گفت که‌ این دولتهای منطقه‌ و آمریکا هستند که‌ باید به‌ عنوان تروریست محاکمه‌ شوند.

در مرحله‌ دوم، ضرورت مبرم دارد آن گروه‌ها و نیروهای که‌ به‌ شکلی رسمی و علنی و بعضی‌ها مخفیانه‌ و در خفا با امپریالیستها زد و بندهای دارند قبل از اینکه‌ آمریکا آنها را مانند پ ک ک و پژاک تروریست بخواند، از امپریالیستها دوری کرده‌ و در دام حیله‌ و نیرنگهای آن‌ها نیفتند. و اگر به‌ هر عنوان و با هر‌ نامی، برای هر گونه‌ "پروژه‌ای" از امپریالیست‌ها پول و امکاناتی را دریافت کرده‌اند آن را اعلام، از خود انتقاد و در مورد این گونه‌ پروژه‌ها افشاگری نمایند.

مرگ بر امپریالیزم جهانی، تروریست بین‌المللی

مرگ بر رژیمهای تروریست منطقه‌ (جمهوری اسلامی و حکومت ترکیه‌)

ژانویه 2008

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com