به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 100 ، شهریور و مهر ماه 1386

 

بشارت

 

انتشار صدمین شماره دورۀ جدید پیام فدائی گرامی باد !

 

آنچه که در دوران جوانی از جنبش چپ در ذهن داشتم چيزی جز ارتداد و خیانت حزب توده  نبود که آن نيز بيشتر از طريق آنچه که اطرافیانم در رابطه با دوران گذشته می گفتند  بر ذهنم نقش بسته بود . اما با رستاخيز سياهکل و سالهای پر شور 50 ،  حماسه آفرینی ها و از خود گذشتگی های  چریکهای فدائی خلق ،يک  بازنگری عميق در باور های گذشته ام بوجود آمد. حال به جای خيانت و سر افکندگی در مقابل خود  شهامت در عمل ، صداقت در گفتار ، مرزبندی قاطع  با خیانتکاران  و مبارزۀ ای بی امان برای نابودی  ارتجاع  و سرمایه داری وابسته به امپریالیسم را می ديدم. اينها همه از مشخصه های  جنبش نوین کمونیستی بودند،خصوصياتی  که افرادی چون من را متحول می کرد و نیروهای مبارز را به خود جذب میکرد . این اعتقاد که خط سرخ سیاهکل جاودانه است و هرگز خود را با اپورتونیسم  و خیانت، آلوده  نخواهد کرد و سازمان چريکهای فدائی خلق همواره مدافع منافع کارگران و زحمتکشان خواهد بود اين حرکت را به  تنها اميد رهائی ستمديدگان تبديل می نمود.

 

شهادت رهبران طراز اول اين جنبش در صحنه نبرد رودررو با دشمن و نفوذ و قبضه مرکزیت سازمان توسط اپورتونیستها و رفرمیستها ی رنگارنگ و رد تئوری قهر و منتسب نمودن آن به دوران کودکی از طرف سازشکاران نفوذ کرده در اين سازمان وضعيت ديگری را بوجود آورد. حرکت در جادۀ خیانت آغاز شد . نظرات انقلابی نفی و واقعيت اختلافات بين معتقدين به آن خط انقلابی و نظرات بعدی در سازمان چريکهای فدائی خلق  از حوزه های هواداری دور نگاه داشته شد . با کنار گذاشتن خط انقلابی اوليه در سازمان سقوط آزاد بسوی ارتداد شدت گرفت . ضرورت به کار گيری اشکال  قهر آمیز  مبارزه به  عقب ماندگی اقتصادی در مناطق خاص به طور استثنائی ارتباط داده شد . مبارزات زنان ، خواسته های ملی نادیده گرفته شده و تحلیل طبقاتی نظام حاکم و ماهیت اقتصادی و سیاسی آن به جر و بحث بر سر خاستگاه طبقاتی  صاحب منصبان بدل گشت و اين بالاخره به شکل گیری اکثریت و اقلیت منجر شد که  مبنای مبارزۀ نظریشان  ضد امپریالیست  بودن  یا  نبودن ارتجاع  مذهبی  حاکم بود . اکثریت با شتاب آشکار  بسوی مواضع و ديدگاه های  حزب توده پر گشود و با اين حزب هميشه خائن ، هم پیمان گشت ودر حالی که  به زائیده  ارتجاع مذهبی  تبدیل شد، در یکی  از پر تلاطم ترین  شرایط سیاسی  و اجتماعی ایران ،دفتری از سرسپردگی ، خیانت به خلقها و ضدیت با کارگران را درکتاب  تاریخ ايران بر جای گذاشت .

بتدريج خود اکثريت دچار انشعاب شد اما هیچیک  از انشعابات اکثریت  با گذشتۀ ننگین  ودا نگفت تا آنجا که حتی امروز هم بازماندگان و هواداران این جریان رسوا و بعضی از کسانی که در تشکيلات موجود اکثريت فعاليت نمی کنند، در برخورد با آن گذشته ننگين ، کوچکترین صداقت و راستی از خود نشان نداده و می کوشند تا با  کتمان گذشته به نفی تاریخ  کمر بندند .

                     

اقلیت با  دوری از خیانتکاران و تلاش در راه انقلاب ، با  آشفتگی فکری  و بی پرنسیپی تشکیلاتی  نتوانست در هیچ  یک از برنامه های ارائه داده شدۀ خود ، چه در زمینه  مسائل نظری و چه در زمينه مبارزاتی در پراتيک موفق و سربلند باشد . انشعابات نامعقول و دردآور، هواداران اقلیت را وسیعأ به انزوا و بی عملی کشاند . هیچیک از انشعابات اقلیت باروری فکری بر مبنای اصول مارکسیستی را همراه نداشته و هر یک در تمامی حوزه های فکری و عملی گامی به پس بوده است .

 

در این میان چریکهای فدائی خلق به آرمان سیاهکل وفادار مانده و خط سرخ مبارزه را استمرار بخشیدند . در تحلیل ماهیت نظام، خود را گرفتار یاوه گوئی های مهره های ارتجاع نکردند . مبارزه قهرآمیز بر علیه ارتجاع وابسته به امپریالیسم را نه تنها مردود ندانستند و در حد توان خود به آن عمل نمودند بلکه مبارزه مسلحانه را شيوه اصلی مبارزه و تنها راه نجات مردم دانستند . سازش و خیانت را با الگو برداری فرصت طلبانه از آثار کلاسیک توجیه نکرده و از مبارزات  قهرآمیز خلقهای تحت ستم ایران  دفاع  و «  حق تعیین سرنوشت تا سر حد جدائی  » را به رسمیت شناخته و بر اتحاد آزادانه و دمکراتیک خلقها  تاکید کردند  . خلاصه آنکه برای سرنگونی نظام سرمایه داری و بر قراری سوسیالیسم تلاش ورزيدند .

 

به عنوان يکی از رهروان جنبش فدائی که تجربه همه اين جدائيها و انشعابات را به عينه ديده و از آن درس گرفته بودم موقعيتی پيش آمد که تصميم گرفتم که از آنجا که تاريخ چريکها عاری از آلوده گيهای برشمرده در بالا است ،عليرغم همه تبليغات زهر آگينی که بر عليه آنها شنيده بودم نشريات آنها را مطالعه و  دنبال کنم. در جريان  مطالعه "پيام  فدائی"، ارگان چريکهای فدائی و مقايسه آن با سير روند های جاری در سطح جامعه جايگاه ام را دريافتم ."پيام فدائی" نشريه ای است که من از زمان  آشنائی با آن و تاثیر پذیری  از آن ، خود را مدیون هميشگی آن می دانم . اين نشريه  چشم انداز های درست  و وسيع  مبارزه  را در مقابل من گشود و مرا با ايده های انقلابی ای آشنا نمود که با همه وجود درستی آنها و انطباقشان با شرايط جامعه ايران را درک می کنم و به همين دليل  ضرورت بردن اين  ایده های انقلابی به ميان توده ها را هر چه بيشتر احساس می کنم . این " پیام "، پایدار باد !

 

شهريور 1386

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com