به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 99 – 15 فروردین ماه 1390

 

بزرگترین اعتراضات توده ای سالهای اخیر در انگلستان!

شنبه 26 مارس، بیش از نیم میلیون تن از مردم انگلستان به خیابانها آمدند تا اعتراض خود به هجوم غارتگرانه سیستماتیکی را نشان دهند که دولت ائتلافی (محافظه کار-لیبرال دمکرات) این کشور در ماه های اخیر برای غلبه بر بحران اقتصادی نظام، به دسترنج و حقوق مدنی آنها سازمان داده است. شرکت وسیعترین اقشار مردم در این حرکت و ابعاد این تظاهرات به حدی بود که حتی شگفتی مقامات دولت انگلیس را برانگیخت و رسانه های اين کشور از آن به عنوان "بزرگترین" اعتراض عمومی مردمی پس از تظاهراتی که در اعتراض به جنگ عراق سازمان یافت، نام بردند. اين حرکت جلوه روشنی از اين واقعيت بود که با تشدید بحران اقتصادی گریبانگیر نظام سرمایه داری و عواقب آن همچون تشدید فقر و گرسنگی، بیکاری و گرانی و بالاخره سرکوب حقوق مدنی و سیاسی، دولت های سرمایه داری در کشورهای متروپل با موج گسترده ای از اعتراضات توده ای مواجه شده اند.

 فراخوان دهندگان تظاهرات این روز (و در راس آنها اتحادیه کارگری موسوم به "تی یو سی") با تمام قوا کوشیدند که با کنترل شعار ها و مطالبات اعتراض کنندگان، دامنه این حرکت عظیم را کاهش داده و آنرا در سطح درخواست "مخالفت" با شدت تعرض دولت به حقوق صنفی و خدمات عمومی آحاد جامعه محدود سازند، که معنائی جز این نداشت که گویا تظاهرکنندگان صرفاً با سرعت حمله ای که از سوی دولت حاکم به معاش و حقوق سیاسی و اجتماعی آنان صورت گرفته مخالف می باشند! "تی یو سی" و همپالگی هایش، در پایان راه پیمایی به رهبر حزب اپوزیسیون "کارگر" (که یک جناح امپریالیستی در هیات حاکمه انگلستان را نمایندگی می کند) تریبون دادند تا مردم را به آرامش و تقلیل مخالفتها و مبارزاتشان با شیوه های احزاب حاکم دعوت کند و ضمن بهره برداری از نفرت مردم از اوضاع جاری و دولت، عامل اصلی بدبختی ها یعنی نظام سرمایه داری انگلیس را از اذهان پنهان کند. اما این ترفند با موفقیت همراه نبود، چرا که بخش بزرگی از تظاهر کنندگان و بویژه جوانان مبارز و رادیکال به مخالفت آشکار با سخن پراکنی های رهبر حزب کارگر پرداختند. آنها "اد میلابن" رهبر حزب کارگر را هو کرده و سیاستهای رهبران اتحادیه "تی یو سی" را نیز سازشکارانه اعلام نموده و با صراحت افشا کردند. این نیروی مبارز با برافراشتن پرچمها و پلاکاردهایی که در آنها شعارهای روشنی بر علیه کلیت نظام سرمایه داری نوشته شده بود، خواستار لغو سیاست "خصوصی سازی" شده و از ضرورت "مجازات" بانک داران و سیاستمداران به مثابه "عاملین بحران" سخن گفتند.

 آنهادر پلاکاردها شان شعار "اتحاد" برای  "جنگ طبقاتی" را فریاد می زدند. این بخش از مردم تظاهرکننده بودند که با یورش پلیس حافظ منافع طبقه استثمارگر حاکم به جان تظاهرکنندگان، با شجاعت به مقابله با آنها پرداختند. آنها آتش بر پا کردند، به برخی شرکتها و بانکهای سمبل استثمار و غارت امپریالیستی نظیر "بانک اچ اس بی سی" حمله کردند و کنترل برخی کوچه ها و خیابانهای محل تظاهرات را برای مدتی از دست پلیس خارج نمودند. این حرکات به روشنی از شدت خشم و نفرت مردم انگلستان نسبت به بیدادگری نظام و دولت حاکم پرده برداشته و ماهيت سياستی را افشاء می نمود که برای پر کردن جیبهای گشاد سرمایه داران در صدد اجرای برنامه های "سختگیرانه" اقتصادی و مکیدن هر چه بیشتر شیره جان کارگران و زحمتکشان بریتانیایی ست.

رؤسای پلیس انگلستان با اشاره به زخمی شدن ده ها تن از نیروهای خود در جریان کنترل و سرکوب مردم خشمگین، به مقامات دولت هشدار دادند که با تداوم برنامه های اقتصادی و تصمیمهای "سختگیرانه" اقتصادی، باید منتظر وقوع دوباره چنین اعتراضات گسترده و "خشونت" آمیزی باشند و به "شکایت" از کمبود منابع خود پرداختند. درجریان تظاهرات 26 مارس صد ها تن از مردم معترض و بویژه جوانان رادیکال و مبارز زخمی و یا دستگیر شدند. پلیس از دستگیری 201 "مظنون" به ارتکاب "خشونت" و زخمی شدن بیش از 80 نفر ازجمله 35 تن از مامورین خود در جریان درگیریها خبر داد.

تظاهرات عظیم توده های بریتانیایی بر علیه سیاست های ریاضت اقتصادی دولت حاکم، در شرایطی صورت پذیرفت که اقتصاد انگلستان به مثابه یکی از به اصطلاح قدرتمندترین و بزرگترین دولتهای امپریالیستی با یک بحران عمیق اقتصادی دست و پنجه نرم می کند. بنا به گزارشات منتشره، شدت این بحران به حدی ست که اقتصاد بریتانیا در قرض غوطه می خورد. به شکلی که تقریبا معادل یک سوم کل درآمدهای اقتصادی سالانه انگلستان، قرض و بدهی است. در نتیجه این بحران وسیاستهای اقتصادی دولت "کارگر" که تا سال گذشته به مدت 12 سال زمام امور را به دست داشت، بر شدت فقر اقشار زحمتکش و تحتانی جامعه اضافه شده و بسیاری از خدمات اجتماعی، نظیر بهداشت و آموزش و کمک هزینه مسکن و بیمه بیکاری،  از سوی طبقه حاکم مورد تعرض قرار گرفته است. این امر در شرایطی است که صاحبان کمپانی های بزرگ و روسای بانکها و نهادهای دولتی که عوامل بوجود آورنده شرایط بحرانی اخیر بوده اند به سودهای هر چه بیشتر دست یافته و هرچه فربه تر شده اند.  اعتراض نیم میلیون نفری اخیر در انگلستان واکنشی به اوضاع بحرانی سیسم سرمایه داری و پژواک صدای مقاومت و مبارزه جویی توده ها و بویژه جوانان بر علیه طبقه استثمارگر حاکم و نمایندگان سیاسی آنهاست؛ توده هایی که با سردادن شعارهای رادیکال بر علیه نظام سرمایه داری، برای تغییر این وضع نابسامان به پا خاسته اند.