به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 98 – 15 اسفند ماه 1389

 

تشدید سرکوب، تداوم اعتراض!

در روزهای 25 بهمن و اول اسفند ماه ،ده ها شهر ایران بار دیگر به صحنه اعتراضات توده های به پاخاسته بر علیه رژیم سرکوبگرجمهوری اسلامی تبدیل شد. در تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، سنندج، مهاباد، مریوان، جوانرود، کرمانشاه، سقز و .... ده ها هزار تن از مردم مبارز برغم تمامی تهدیدات دژخیمان جمهوری اسلامی مبنی بر تشدید سرکوب توده ها، به خیابان ها آمدند و با سردادن شعارهای مختلف ضد حکومتی و درگیری با نیروهای سرکوب رژیم، خواست دیرین خود یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری آزادی را با طنینی هر چه گسترده تر فریاد زدند.  پژواک شعارهایی که راس نظام حاکم یعنی "ولی فقیه" و شخص خامنه ای جنایتکار را با مضمون "اسفند دونه دونه، سید علی سرنگونه" ، "مرگ بر دیکتاتور" ، "مرگ بر خامنه ای" ، "مرگ بر اصل ولایت فقیه" نشانه گرفته بود و بالاخره شعارهایی نظیر "هوا ، هوای خيزش ، هو ای انقلاب، بجنگ تا بجنگیم ، این آخرین جواب" و .... در این حرکات همه و همه انعکاس مطالبات توده هایی هستند که با تمام وجود خواهان از بین رفتن این رژیم ضد خلقی می باشند.

از سوی دیگر در این تظاهرات، مزدوران جمهوری اسلامی در پیروی از فرامین سران رژیم که در هفته های اخیر با قاطعیت باز هم بیشتری خواهان قلع و قمع هر گونه مخالفتی با نظام شده بودند، به جان تظاهر کنندگان افتاده و در روز 25 بهمن (که بر اساس برخی گزارشات بزرگترین تظاهرات ضد حکومتی پس از عاشورا نام گرفته است) چند تن از معترضین را با شلیک گلوله به قتل رسانده و تعدادی را زخمی کردند و سپس، وقیحانه اپوزیسیون را مسئول تیراندازی و کشتار تظاهر کنندگان معرفی کردند. گزارشات منتشره حاکی از آن است که نیروهای انتظامی و مزدور جمهوری اسلامی در جریان تظاهرات این دو روز، چندین نفر را کشته و صد ها نفر دیگر را مجروح و یا دستگیر کرده و به سیاهچال های خود در مکان های نامعلوم انتقال داده اند.

واقعیت این است که تظاهرات 25 بهمن و اول اسفند، پیش از هر چیز از تداوم جنبش انقلابی مردم ایران برای نیل به خواست های عادلانه شان خبر می دهد و شکست رژیم پوسیده ای را به نمایش می گذارد که در طول یک سال و نیم گذشته پنداشته با توسل به کشتار و بگیر و ببند و زندان و اعدام و برپایی کهریزک ها، قادر به مهار مردم و در هم شکستن مقاومت آن هاست. همچنین برغم تمام تلاشی که بلندگوهای تبلیغاتی ارتجاع  در دوره اخیر بمنظور "زنده کردن" مرتجعین و فریبکارانی نظیر دار ودسته موسوی، کروبی و خاتمی و معرفی آن ها به عنوان "رهبران" جنبش عادلانه مردم کرده اند، شعارهای سرداده شده در این تظاهرات بار دیگر عمق تضاد مردم به پاخاسته و بویژه جوانان ما با تمامیت رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی را به نمایش گذارد که موجودیت جنایتکاران و فریبکارانی نظیر اصلاح طلبان حکومتی با آن گره خورده است. طنین محکم شعار روشن "مرگ بر اصل ولایت فقیه" گوشه ای از تضاد منافع توده های معترض با این دار و دسته مدافع نظام ضد خلقی حاکم را نشان داد. 

نکته مبارزاتی بسیار مهم دیگری که تظاهرات های اخیر را برجسته ساخت، حضور همزمان ولی بسیار گسترده تر و فعال تر توده های تحت ستم کُردستان در جنبش توده ای ضد حکومتی ست. از زمان انفجار امواج گسترده خیزش انقلابی مردم ایران پس از به اصطلاح انتخابات قلابی ریاست جمهوری، بسیاری از دشمنان قسم خورده کارگران و خلق های تحت ستم، به همراهی برخی نیروهای تنگ نظر ونادان کوشیده اند تا تبلیغات مسمومی را به منظور ایجاد شکاف و اختلاف در جنبش انقلابی توده های رنجبر ایران سازمان داده و خلق های تحت ستم (نظیر خلق کُرد و ترک و بلوچ و ...) را فاقد انگیزه و منافع مبارزاتی برای مشارکت در تظاهرات های ضد رژیم  جمهوری اسلامی معرفی کنند. این تبلیغات پوچ و تفرقه افکنانه، در شرایطی ست که خلق تحت ستم کُرد در طول بیش از سی سال حاکمیت جمهوری اسلامی همواره نشان داده که در مبارزه عمومی مردم ایران بر علیه دشمن اصلی _ یعنی رژیم جمهوری اسلامی و نظام استثمارگرانه حاکم _ در صفوف مقدم  این مبارزه نقش ارزشمند خود را ایفا کرده است. برای نمونه در سال های اول روی کار آمدن جمهوری اسلامی جنبش خلق کُرد به حق، نام "سنگر انقلاب" ایران را گرفت. مردم مبارز کُردستان بار دیگر در روز اول اسفند در مهاباد و سنندج و ... پابه پای توده های مبارز سایر نقاط ایران به خیابان ها ریخته و با سردادن شعارهای ضد حکومت، به درگیری با نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی پرداختند.  در جریان درگیری بین مردم کُردستان با مزدوران رژیم، یک خودروی سپاه ضد خلقی توسط مردم سنندج به آتش کشیده شد و کنترل برخی نقاط مهاباد در لحظاتی از دست نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی کاملا خارج شد.

با وقوع تظاهرات های اخیر، شعله خشم و کینه ضد انقلابی سردمداران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی بر علیه توده های به پاخاسته ما هر چه بیشتر گر گرفته و دژخیمان حاکم در هر فرصتی به تهدید و ارعاب مردم و بویژه جوانان پرداخته اند تا آنان را از ادامه مخالفت و مبارزه با نظام جهنمی خود باز دارند. تداوم مبارزات مردمی، که برغم تمامی وحشی گری های بخرج داده شده توسط رژیم جمهوری اسلامی بر علیه توده ها و برغم همه تلاش های فریبکارانه طبقه حاکم برای کنترل و به بيراهه بردن اعتراضات مردمی صورت می گیرد، نشانگر شدت تضادهای طبقاتی بین مردم با دشمنانشان بوده و از طوفان انرژی مبارزاتی آزاد شده ای خبر می دهد که در قالب جنبش خودبخودی توده های تحت ستم به میدان آمده است. باید با تمام قوا از این جنبش و اهداف عادلانه آن دفاع کرد، و کوشید تا موانع پیشاروی تعمیق و سازمان يافتن این جنبش توده ای خودبخودی و رادیکال شدن هر چه بیشتر این مبارزات در یک مسیر انقلابی را از سر راه برداشت.  تنها در اين حالت است که مبارزات خودجوش توده ها قادر می شود راه را برای تحقق همه مطالبات انقلابی آن ها هموار سازد.