به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 93    15 شهریور ماه 1389

 

گداهایی با مدرک لیسانس!

یکی از  پدیده های تنفر انگیزی که در زیر سایه حکومت ضد مردمی جمهوری اسلامی بر ابعاد آن در جامعه تحت سلطه ما اضافه شده گسترش بی سابقه فقر و فلاکت و گرسنگی در میان آحاد زحمتکش جامعه و رشد چشمگیر تعداد متکدیان در شهر ها و روستاهای مملکت است. به شکلی که امروزه غیر ممکن است که برای انجام یک کار کوچک از خانه خارج شد و در جریان یک سفر بسیار کوتاه برای حل و فصل کارهای روزمره در خیابان ها با تعداد بسیار زیادی از زنان و مردان و جوانان و کودکان بسیار خردی روبرو نشد که خسته و بی سرپناه و گرسنه برای سیر کردن شکم خود مجبور به شکلی از گدایی و تکدی گری گشته اند. اما اخیرا ادعاهای یکی از مقامات بیشرم شهرداری تهران در مورد متکدیان، بار دیگر گوشه ای از ابعاد این پدیده دردناک اجتماعی را به نمایش گذارده و عمق اوضاع وخیم و فاجعه باری را به نمایش گذارده که حاکمیت نظام سرمایه داری در ایران و سیاست های ضد خلقی جمهوری اسلامی موجب آن شده اند. در این رابطه صادق اوالی یکی از مسئولان شهرداری تهران اخیرا اعتراف کرده که بعضی از افرادی که در تهران گدایی می کنند، مدارک تحصیلی بالای کارشناسی دارند" و "در میان متکدیان"، "افرادی با تحصیلات دانشگاهی بالاتر از لیسانس" هم پیدا می شوند.

این اظهارات در شرایطی عنوان شده که به گزارش سایر مقامات شهرداری رژیم در تهران، مامورین سرکوبگر جمهوری اسلامی روزانه بیش از "300 متکدی" را از سطح شهر جمع آوری می کنند. البته مقامات حکومت برای پوشاندن نقش کریه نظام استثمارگرانه و رژیم سرکوبگرشان در گسترش بی سابقه فقر و گدایی سعی کرده اند تعداد متکدیان و عملکرد آن ها را به "مافیا" و "شبکه های مافیایی" نسبت دهند. و به همین خاطر از زبان اوالی ادعا می کنند که "شبکه ای مافیایی" گدایی در تهران را اداره می کند و به همین خاطر "زمانی که خودرو های ویژه جمع آوری متکدیان در معابر شهر تردد می کنند متکدیان با استفاده از پیامک یکدیگر را مطلع می کنند و در یک چشم به هم زدن خیابان خالی از متکدی می شود." اما کیست که نداند وجود هزاران گدا در شرایطی که بیش از نیمی از آحاد جامعه به اعتراف خود مقامات حکومت در زیر خط فقر زندگی می کنند و ابعاد بیکاری در برخی استان های کشور نظیر لرستان به 40 درصد بالغ می شود و روزی نیست که خبر بیکاری ده ها و صدها تن از کارگران زحمتکش در گوشه و کنار کشور منتشر نشود، در سطح خیابان ها به هیچ وجه امر دور از انتظاری نیست. از وجود جوانانی تحصیل کرده ای صحبت می شود که حال در خیابان های تهران به تکدی گری مشغولند. آن ها جوانانی بوده اند که با کوشش فراوان و در شرایط فقر و محرومیت خانواده با هزاران امید و آرزو برای تامین یک زندگی شرافتمندانه سال ها درس خوانده اند، ولی پس از پايان تحصيل خود را با هیولای بیکاری مواجهه می بينند که فقر و گرسنگی ذاتی آن می باشد. به راستی برای زندگی و زنده ماندن چه راه هائی در مقابل این جوانان قرار دارد؟ در شرایط گسترش بیکاری و فقر و گرسنگی است که بعضی از آن جانان متأسفانه به گدائی روی آورده اند.

فقر و بیکاری و به موازات آن بی خانمانی و گرسنگی و تکدی گری نتیجه بلاواسطه حاکمیت نظام سرمایه داری وابسته و سیاست های ضد خلقی جمهوری اسلامی ست که هیچ هم و غمی بجز تشدید غارت و استثمار توده ها و پر کردن جیب سرمایه داران زالو صفت وابسته ندارد. اما گسترش بی سابقه فقر و گرسنگی و تکدی گری، به نوبه خود یکی از علایم پوسیدگی و پایان عمر نظامی ست که تداوم حکومت نفرت بارش تنها نتيجه اعمال روزمره سرکوب و دیکتاتوری می باشد، و دور نیست روزی که خشم و نفرت متراکم شده گرسنگان و محرومان با انفجار خود، کلیت دستگاه ستم و استثمار حاکم را به مثابه عامل اصلی فقر و محرومیت خود برای همیشه نابود سازد.