به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 93    15 شهریور ماه 1389

 

تحريکات دولت دست راستی کانادا برعليه پناهندگان تاميلی!

با ورود يک کشتی تايلندی به آب های کانادا که حامل ۴۹۲ پناهجوی تاميلی بود ، دولت دست راستی اين کشور برای اين که مجبور به پذيرش اين افراد به مثابه پناهنده نشود ، تبليغات وسيعی را بر عليه اين پناهجويان و اساسا همه پناهجويان و پناهندگان شروع نمود. در ابتدا تبليغات دولتی کوشيد ورود اين افراد به خاک کانادا را خطر شديدی برعليه امنيت اين کشور جلوه دهد به اين منظور تبليغات دولتی مدعی شد سفر اين پناهندگان توسط "ببرهای تاميل" و به قصد تقويت مالی اين تشکيلات و جهت فرستادن تروريست به داخل کانادا سازماندهی شده است. در گام بعد، اين تبلیغات تلاش نمود آن ها را "پناهنده تقلبی" معرفی کرده و به جای ناميدن آن ها با نام اصلی شان يعنی پناهجو بلافاصله آن ها توسط دولت کانادا "آدم های کشتی" نام نهاده شدند. تبليغات ضد پناهندگی دولت کانادا به اين ها بسنده نکرده و سپس به اين ترفند توسل جست که "آدم های کشتی" حامل بيماری سل می باشند که ممکن است سلامت جامعه را به خطر اندازد.

در تقابل با اين تبليغات دروغين گروه های مدافع پناهندگان بلافاصله دست به اقدام زده و فعاليت هايی را برای خنثی کردن تحريکات دولت کانادا و رسانه های دست راستی سازمان دادند. به عنوان مثال در پاسخ به ادعاهای دولت (در رابطه با نقش ببرهای تاميل به عنوان قاچاقچی) مدافعين پناهندگی اعلام کردند که حتی اگر کسی می خواهد قاچاقچيان را  تحت تعقيب قانونی قرار دهد، اين مسئله نبايد تأثيری بر حقوق دمکراتيک و برحق انسان های متقاضی پناهندگی  بگذارد. پس از چند روز، اين استدلال سر زبان اکثر جامعه افتاد و مردم کانادا (که مدتی پيش خشونت وحشيانه پليس کانادا را در جريان نشست جی- ۲۰ تجربه کرده اند) نشان دادند که دولت اين کشور به اين آسانی نمیتواند با چنين تشبثاتی آن ها را فريب دهد.

سرانجام تحت فشار افکار عمومی ، کشتی ۵۹ متری تايلندی در ساعت شش و نيم صبح روز 13 آگوست در حاليکه توسط ۲ يدک کش نيروی دريايی کانادا اسکورت ميشد، وارد بندر "ونکوور" کانادا شد. و چون دولت کانادا قبلا از احتمال آلوده بودن برخی از سرنشينان کشتی به بيماری سل خبر داده بود ، مأمورين کانادايی پيش از وارد شدن به کشتی خود را مجهز به ماسک ها و دستکش های بهداشتی کرده و وارد کشتی شدند.

با اينکه طبق قوانين کانادا، دولت بايد فرصتی برای متقاضيان فراهم آورد که آن ها بتوانند در شرايط امن و آسوده ای حقانيت تقاضای پناهندگی خود را ثابت کنند اما ماموران دولتی پناهجويان را زندانی و مورد بازجوئی قرار داده و برخی از آن ها را هم به عنوان احتمال مبتلا بودن به بيماری سل به بيمارستان فرستادند.

مقامات کانادايی جهت منتسب نمودن اين پناهجويان به "ببر های تاميل" ادعا کردند که برخی از آن ها نفری ۵۰ هزار دلار به قاچاقچی ها پرداخت کرده اند و مقامات سفارت سريلانکا در کانادا که از هر موقعيتی برای تبليغ برعليه پناهندگان استفاده می کنند نيز فورا ادعا کردند که اين پول ها مستقيمأ به جيب "ببر های تاميل" سرازير خواهند شد. "چيترانگانی واگيسوارا" کاردار سفارت سريلانکا در کانادا نيز فرصت را مغتنم شمرد و  به عوام فريبی پرداخته و دولت کانادا را به دليل دادن اجازه ورود به کشتی مزبور مورد سرزنش قرار داد و گفت که "قاچان انسان کاری غيرقانونی است."

اين نماينده رژيم فاسد و جنايتکار سريلانکا با قاطی کردن مسئله "قاچاق انسان" و" حقوق پناهجويان" تلاش نمود تا دولت کانادا از پذيرش پناهندگان مزبور خودداری کرده و وظيفه قانونی اش درقبال پناهندگان را زير پا بگذارد. گويا کشته و زخمی شدن هزاران غيرنظامی تاميل در حملات نظامی وحشيانه و جنايت آميز ارتش سريلانکا به منطقه تاميل کافی نبوده و اين جانيان عطش خود به خون مردم دردمند تاميل را با آواره کردن و به کشتن دادن بازماندگان قربانيان آن حمله نظامی نیز فرو می نشانند.

وضعيت غيرقابل تحملی که در کشتی مزبور وجود داشت و دشواری های فيزيکی و روانی که سرنشينان آن در سفر دريايی بسيار طولانی و فوق العاده دشوار خود تحمل کردند، نشان می دهد که اين زنان و مردان دردمند و کودکان بی گناهشان در چه شرايط دردناکی بسر می بردند که برای فرار از آن و برای زنده ماندن مجبور به تن دادن به چنين سفرخطرناک و چنين شرايطی بس دشواری داده اند.

در طول ۲۶ سال جنگ داخلی در سريلانکا، مردم اين کشور متحمل رنج و دردهای بسياری شدند. بسياری از آن ها اجبارا به کشورهای مختلف پناهنده شده اند. و ساکنين کشور هنوز در دست رژيمی بسيار سرکوبگر و ديکتاتور و وابسته به امپرياليسم اسير هستند. اما از آن جا که اين رژيم با کمک اربابان امپرياليست خود در سال گذشته نيروهای مسلح "ببر های تاميل" را بطور وحشيانه سرکوب نموده است ، سازمان ملل در گزارش اخير خود اعلام کرده که از آنجا که پس از شکست "ببر های تاميل" جنگ داخلی به پايان رسيده، شهروندان تاميل نمی توانند به دليل "فرار از جنگ" از مزايای پناهندگی بهره مند شوند.

ز طرف ديگر، دولت کانادا برخی از تاميل های شهروند کانادا را که افراد خانواده اشان با کشتی مزبور وارد کانادا شده اند را به جرم کمک مالی به "تروريست ها" (با اين ادعا که ببرهای تاميل مسئول سازماندهی اين ماجرا هستند) به دادگاه کشانده است.

مقامات دولتی و رسانه های وابسته به آن تلاش کردند که ورود پناهنده های تاميلی را يک خطر بزرگ امنيتی جلوه دهند و بر اين اساس تغييراتی اساسی در قوانين پناهندگی کانادا بدهند بطوريکه به راحتی بتوانند از ورود افراد ناخواسته جلوگيری به عمل آورند. به عنوان مثال "ويک تاوز" وزير امنيت ملی کانادا بارها در رسانه های جمعی اين کشور اعلام کرد که "بايد قوانين کشور را برای جلوگيری از ورود اين افراد تقويت کنيم."

درحالي که در سالهای اخير کشور کانادا به بهشتی برای جنايتکارانی مانند مسئولين رژيم جمهوری اسلامی تبديل شده که سرمايه های افسانه ای را وارد اين کشور کرده اند و دست در دست سرمايه داران کانادايی به غارت دسترنج زحمتکشان مشغولند. اگر واقعأ دولت کانادا قصد داشت که جلوی ورود "تروريست" ها به کانادا را بگيرد، بايد راه را بر سران جمهوری اسلامی و مزدوران ريز و درشتش که فوج فوج به اين کشور سرازير می شوند، می بست.

اما منظور دولت کانادا از "تروريست"، مردم دردمندی است که برای نجات جانشان فرار کرده اند و آهی در بساط ندارند و قادر به سرمايه گذاری و سود رسانی برای طبقه سرمايه دار کانادا نيستند. درنتيجه دولت کانادا قصد دارد که برای سد راه ورود پناهندگان فقير و تهی دست، قانونی را به تصويب برساند که هر کسی که از طرق غير قانونی وارد کانادا شود حق تقاضای پناهندگی را از دست خواهد داد.

درحالي که هر عقل سليمی می داند که بسياری از کسانی که از نظر تعاريف پناهندگی، پناهنده واقعی محسوب ميشوند کسانی هستند که توسط رژيم های ديکتاتور تحت تعقيب هستند و قادر به تهيه پاسپورت و مسافرت از طرق قانونی نيستند.

رسانه های دست راستی نيز در تلاش برای ايجاد جو ارتجاعی ضد پناهنده و ضد تاميل با دولت همکاری کردند و حتی از دولت خواستند که مانند دولت استراليا، ناوگان های خود را برای شکار کشتی های حامل پناهندگان به دريا بفرستد و از هيچ کوششی جهت جلوگيری از ورود آن ها خودداری نکند.

هدف دولت امپرياليستی و مدافع طبقه سرمايه دار حاکم بر کانادا از ايجاد جو تعصبات وطن پرستی های نژادپرستانه، از يکطرف توجيهی برای گسترش قدرت دولتی سرکوبگر در اين کشور، و از طرف ديگر منحرف کردن خشم و نااميدی اقتصادی - اجتماعی طبقات محروم کانادا و کاناليزه کردن اين خشم به مسير های ارتجاعی است. بر این اساس همه نيروهای انقلابی بايد وسيعا با اين تشبثات به مقابله برخيزند.