به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 92    15 مرداد ماه 1389

 

حوادث زاهدان و وظایف نیروهای انقلابی

در تاریخ پنج شنبه 24 تیرماه، در جریان برگزاری مراسم روز پاسدار رژیم در مسجد "جامع" زاهدان، انفجار دو بمب قوی در داخل و خارج این مسجد، موجب کشته شدن 27 تن و زخمی شدن بیش از 300 تن گردید که در بین آن ها تعدادی از مقامات سپاه پاسداران ضد خلقی نیز وجود داشت. این بمب گذاری انتحاری توسط دو جوان بلوچ انجام گرفت و گروه موسوم به "جندالله" که  وابستگی آن به قدرت های ارتجاعی امروز دیگر امر پنهانی نیست، مسئولیت آن را به عهده گرفت. این کشتار کور از سوی گروه مزبور ، چند هفته پس از اعدام عبدالمالک ریگی، رهبر این گروه توسط رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی انجام شد. 

بدون شک اقدامات مسلحانه ای نظیر آن چه از طرف "جندالله" صورت گرفته که در جریان آن تعداد زیادی از مردم بیگناه کشته شدند، از سوی نیرو های آزادیخواه و مردمی محکوم است. کشتار هدفمند مردم بیگناه در زاهدان، توسط "جندالله"، نمایانگر  روش نیروهای ارتجاعی ست که برای رسیدن به اهداف خویش استفاده از هر وسیله ضد خلقی ای را مجاز دانسته و انجام عملیاتی که طی آن مردم بیگناه کشته می شوند را با صرف ضدیت با جمهوری اسلامی توجیه و مشروع می شمارند. اما توسل به روش های تبهکارانه بر علیه مردم رنجدیده بلوچستان از طرف هر نیروئی با هر هدفی که برای خود در نظر دارد، تنها نشانگر ماهیت ارتجاعی آن نیرو می باشد و در شرایط کنونی وابستگی چنان نیروئی را به قدرت های امپریالیستی که بدون کمک و تشویق آنان قادر به چنین اعمالی نیستند را بیان می کند. در نتیجه چنین اقداماتی و به طور مشخص کشتار مردم بیگناه زاهدان در جریان بمب گذاری اخیر "جندالله"  همان قدر محکوم است که اعمال جنایتکارانه جمهوری اسلامی که برای سرکوب توده ها و پیشبرد اهداف خود از ارتکاب به هیچ جنایتی خودداری نمی کند.

واقعیت این است که یکی از نتایج بلاواسطه بیش از سه دهه حاکمیت رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در ایران، تشدید ستمگری ملی و تبدیل هر چه بیشتر ایران به زندانی مخوف برای خلق های تحت ستم بوده است. رژیم سیاست های ضد ملی خود که طی آن خلق های ایران از حقوق عادلانه اقتصادی سیاسی فرهنگی خود محروم شده اند را با لفافه ایدئولوژیک "اسلام" و "امت واحد اسلامی" به پیش می برد.  در نتیجه چنین واقعیتی ما شاهد بوده ایم که وضعیت حیات و معاش خلق تحت ستم بلوچ در ایران در زیر سایه سیاه حاکمیت جمهوری اسلامی هر چه وخیم تر گردیده و  زحمتکشان بلوچ هر روز بیشتر از روز  پیش در گرداب فقر و بیکاری و گرسنگی و محرومیت غوطه ور شده اند. این اوضاع بطور طبیعی با مقاومت و مبارزه مردم بلوچستان برای تغییر این شرایط فلاکت بار روبرو شده و ما انعکاس این واقعیت را در سال های اول حاکمیت جمهوری اسلامی با ظهور موج بزرگی از مبارزات حق طلبانه خلق بلوچ برای کسب حقوق عادلانه اقتصادی،سیاسی و فرهنگی اش شاهد بودیم. مبارزه ای که توسط دیکتاتوری حاکم با اعمال شدیدترین سرکوب ها و اعدام بهترین فرزندان مردم بلوچ به خون نشست. اما مبارزات و مقاومت های مردم محروم بلوچستان هیچگاه متوقف نشد و در اشکال مختلف ادامه یافت. در سال های اخیر به موازات بالا گرفتن بحران نظام سرمایه داری وابسته در ایران و تشدید ستمگری ها و وحشیگری های رژیم جمهوری اسلامی در حق کارگران و خلق های تحت ستم، از جمله مردم بلوچ، بار دیگر بلوچستان به یکی از کانون های بحران تبدیل شده است. در چنین شرایطی ست که ما شاهد ظهور و تشدید فعالیت های دار و دسته "جندالله" هستیم که در حالی که در اهداف ارتجاعی و وابستگی مالی و سیاسی آن به قدرت های امپریالیستی شکی نیست، می کوشد خود را پرچمدار مبارزات عادلانه خلق بلوچ برای آزادی و کسب حق تعیین سرنوشت جا بزند؛ و به این ترتیب مقاومت و مبارزات جاری مردم تحت ستم بلوچستان بر علیه رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی را به بیراهه برده و آن را از محتوای دمکراتیک و ضد امپریالیستی اش تهی سازد.  واقعیت این است که قدرت های امپریالیستی نه تنها از کانال رژیم جمهوری اسلامی با غارت و استثمار وحشیانه کارگران و خلق های جامعه تحت ستم ما شیره جان آن ها را هر چه بیشتر مکیده و جیب های گشاد خود را پر کرده اند بلکه با حمایت و پشتیانی های خود از این رژیم در تشدید سرکوب خلق های  تحت ستم کرد و ترکمن و عرب و بلوچ و... از کانال دیکتاتوری حاکم شرکت کرده و هر گونه مبارزه عادلانه خلق های ایران برای کسب حقوق دمکراتیک خود را به وحشیانه ترین وجهی با زور عریان پاسخ داده اند. بنابراین، قدرت های خارجی جز در جهت پیشبرد اهداف ضد خلقی خود در ارتباط با مسأله ملی در ایران عمل نمی کنند.

انعکاس وسیع تبلیغاتی انفجارهای اخیر در زاهدان از طرف بوق های امپریالیستی در ارتباط با کشتار تعداد زیادی از مردم بیگناه محل (هر چند در طی آن شماری از مزدوران رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی نیز کشته شدند) توسط جندالله، امروز نگرانی توده های ستمدیده و نیروهای آزادیخواه و انقلابی را در ارتباط با بحران جاری در بلوچستان و چشم انداز آن برانگیخته است. امری که بار دیگر بر ضرورت توضیح یک موضع انقلابی در قبال حوادث جاری در بلوچستان تاکید می ورزد.

با توجه به واقعیات فوق، نیروهای انقلابی و مبارز وظیفه خطیری را بر عهده دارند. این نیروها باید در عین حال که چهره رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در حوادث بلوچستان را به روشنی افشا می کنند و بر نقش نظام استثمارگرانه حاکم به مثابه دشمن اصلی خلق های تحت ستم  و عامل بقای ستم نفرت انگیز ملی ایران تاکید می کنند، با هر گونه اعمال و تحرکات ضد انقلابی دار و دسته های وابسته و ارتجاعی دست ساز محافل و دوایر امنیتی قدرت های امپریالیستی نیز برخورد نمایند. باید نقش جریاناتی چون جندالله به عنوان ابزاری در دست استثمارگران برای به انحراف بردن مبارزات عادلانه مردم بلوچ را افشا نمود. این وظیفه مبارزاتی، بخش لایتجزای پیکار برای بنای جامعه ای آزاد و دمکراتیک است که بر خاکستر نظام گندیده سرمایه داری وابسته بنا گشته و به این اعتبار، ریشه های ستم ملی از ساختار آن محو خواهد شد.