به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 92    15 مرداد ماه 1389

 

نقش جمهوری اسلامی در افغانستان

اخیرا انتشار گزارشات 900 صفحه ای "محرمانه" وزارت دفاع آمریکا در مورد وضعیت جنگ و نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان در یک پایگاه اینترنتی به نام "ویکی لیکس"، سر و صدای زیادی را در محافل خبری بین المللی ایجاد کرد.  این گزارشات که در چارچوب رشد تضادهای درونی بین محافل قدرت امپریالیستی حول سیاست های دولت آمریکا در جنگ افغانستان در اختیار سایت فوق الذکر قرار گرفته، حاوی مطالب متنوعی ست. بطور مثال در مدارک انتشار یافته با این که به گوشه ای از جنایات نیروهای نظامی اشغالگر در کشتار مردم بیگناه اشاره می شود اما ادعای "پیشرفت" ارتش آمریکا و نیروهای ناتو در "کاهش" تعداد تلفات غیر نظامی در سال های اخیر نیز مورد تبلیغ قرار می گیرد که البته هدف از آن تداوم دادن به حضور نیروهای اشغالگر در افغانستان و کسب مشروعیت مردم غرب می باشد.

اما یکی از نکات قابل توجه در گزارشات مزبور، نقش آفرینی های ضد خلقی رژیم جمهوری اسلامی در جنگ افغانستان است. مطابق مدارک فوق، پنتاگون تایید می کند که در سال های اخیر «مقادیر زیادی» از سلاح های موجود در افغانستان در ایران تولید شده و «ارسال گستردۀ سلاح از ایران» به قندهار از جمله "تله های انفجاری کنترل از راه دور" به این منطقه ادامه دارد. در بخش دیگری از این گزارشات آمده که جمهوری اسلامی "ستیزه جویان طالبان را در ایران آموزش" می دهد و مجهز می سازد. البته، این ها تنها چند نمونه از نقش آفرینی جمهوری اسلامی در معادلات امپریالیستی در افغانستان است و با مطالعه دقیق گزارش می توان فهمید که این نقش در سال های اخیر هر چه بیشتر افزایش یافته است. با اتکا به چنین گزارشاتی ست که ویلیام وُود، سفیر آمریکا در افغانستان با فریبکاری تمام مطرح  می کند: «سیاست ایران این است که از هر کس در افغانستان بازنده بسازد".  این سخنان به این دلیل از طرف مقامات نظامی و سیاسی دولت آمریکا مطرح می شود که آن ها می کوشند با ذکر برخی از اقدامات جمهوری اسلامی در افغانستان آن را یک رژیم "ضد امپریالیست" و یک "خطر" برای منافع غرب جا زده و به این ترتیب توجیهات بیشتر و عامه پسندتری در افکار عمومی مردم برای حضور ارتش ضد خلقی خود در این کشور درست کنند. اما براستی و در عمل سیاست های جمهوری اسلامی در افغانستان به نفع چه کسانی ست؟

برای پاسخ به این سوال و درک نقش واقعی ای که جمهوری اسلامی در افغانستان (و به همین نسبت در عراق) بازی می کند  باید کمی در دلایل جنگ افغانستان و سیاست هایی که موجد این جنگ شد دقت کرد و آن گاه با بررسی اعمال تبهکارانه جمهوری اسلامی دید که  نقش آفرینی این رژیم در افغانستان در جهت تقویت کدام سیاست به پیش می رود و نهایتا به "برنده" شدن کدام نيرو ياری می رساند؟

اکنون قریب به 9 سال از لشکر کشی امپریالیسم آمریکا و متحدینش با ادعای نجات مردم محروم افغانستان از دست دار و دسته مزدور و سیا ساخته طالبان و "برقراری دمکراسی" و "آزادی" و ... در این کشور می گذرد. اما سیر واقعیات بهتر از هر ادعایی نشان داده که اشغال افغانستان (و متعاقب آن عراق) توسط ارتش آمریکا نه برای برقراری "دمکراسی" و "آزادی" و ... برای توده های محروم بلکه گامی از پیشبرد یک سیاست استراتژیک در سطح بین المللی بود که مطابق آن دولت آمریکا با گسترش حضور مستقیم نظامی در مناطق استراتژیک جهان می کوشید سلطه امپریالیستی خود را گسترش داده و با دست اندازی هر چه وسیع تر بر بازارهای جهانی و مناطق استیلای رقبای خویش، موقعیت اقتصادی-سیاسی خود در میان امپریالیست های دیگر را تحکیم کند. انفجارهای 11 سپتامبر در خدمت این سیاست قرار داشت و پیشبرد این سیاست، دلیل اصلی اشغال افغانستان و ساقط کردن دار و دسته طالبان بود،؛ دارو دسته ای که اساسا برای پیشبرد سیاست های دوره قبل از اشغال در دهه 1990 توسط خود مقامات آمریکایی با پول عربستان و  حمایت لجستیکی پاکستان ساخته و پرداخته شد.  به این واقعیت حتی ، بی نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان نیز اعتراف نموده است.

اما حضور دراز مدت نظامی جدا از تمام ملزومات، نیازمند توجیهات قابل قبول در افکار عمومی نیز هست و درست در همین جاست که پای مجموعه متنوعی از عوامل توجیه کننده سیاست های جنگی آمریکا از "القاعده" و "طالبان" گرفته تا رژیم های "شرور" و "خطرناک" نظیر جمهوری اسلامی به این معادله باز می شود. نقش آفرینی هر یک از این عوامل در آفریدن بحران، ایجاد ناامنی و تشدید فضای جنگی در منطقه و تبلیغات سیستماتیک بلندگوهای تبلیغاتی، در طول 9 سال گذشته اساسا ابزاری برای توجیه تداوم حضور نظامی مستقیم امپریالیسم آمریکا در این مناطق است. تداوم تحرکات طالبان، دار و دسته سیا ساخته ای که افسارش در دست خود محافل امپریالیستی در آمریکاست و توسط باصطلاح "متحد" و "دوست" آمریکا یعنی دولت پاکستان حمایت می شود، ارسال سلاح و خدمات نظامی توسط جمهوری اسلامی به داخل خاک افغانستان برای ناامن ساختن این منطقه با هر ادعایی که تزئین می گردد اما نهایتا به پیشبرد سیاست های مورد دلخواه کنونی امپریالیسم آمریکا در منطقه خدمت می کنند. در یک کلام جمهوری اسلامی با تغذیه تسلیحاتی و آموزش طالبان و پناه دادن به خانواده ها و رهبران القاعده و طالبان در واقع به پیشبرد یکی از کثیف ترین ولی مهمترین سیاست های استراتژیکی که در لحظه فعلی در دستور کار  دولت آمریکا قرار دارد، خدمت می کند. این سیاست نه "بازنده ساختن هر کس" در افغانستان، که "برنده ساختن" امپریالیسم آمریکا این ارباب شناخته شده رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در منطقه است.