به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 89    15 اردیبهشت ماه 1389

 

کارگران و خیزش توده ای اخیر

در یک سال گذشته در جریان ماه ها تظاهرات و اعتراضات دلاورانه توده های به پاخاسته ما بر علیه رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی، تعداد زیادی از جوانان دلیر  و از جمله کارگران مبارز و به جان آمده ما توسط دستگاه سرکوب رژیم کشته و زخمی و یا دستگیر و زندانی شدند. در این رابطه، از ابتکارات مبارزاتی ارزشمندی که در اول ماه مه امسال در تهران انجام شد، گلباران مزار کارگران قهرمانی بود که در جریان خیزش توده ای ماه های اخیر توسط دژخیمان جنایتکار جمهوری اسلامی در تهران به خاک و خون غلطیدند. در آستانه روز جهانی کارگر، کارگران مبارز و خانواده های دستگیر شدگان وقایع سال گذشته با گلباران کردن مزار شماری از کارگران جان باخته در جریان خیزش های توده ای اين سال، یاد و راه  آنها را گرامی داشتند.

بنا به گزارشات منتشره، اسامی برخی از کارگرانی که در ماه های اخیر در صفوف توده های به جان آمده در مبارزه با رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی جان باختند به شرح زیر است:

1-      محمود رئيسى نجفى

2-      بهمن جنابى خوش , 19 ساله ,كارگر لوله كش و تاسيسات لوازم برقى 

3-      احمد نجاتى , فرزند على , 22 ساله , كارگر كه با ضربات باطوم به شهادت رسيد

4-      سجاد قائد رحمتى , اهل درود لرستان  

5-      حسين اختر زند , اهل اصفهان  

6-      فرزاد جشنى 19 ساله , فرزند جعفر , اهل ايلام , كه براى كار به تهران رفته بود

7-      ابوالفضل عبداللهى , برق كار , بر اثر اصابت گلوله به سرش به شهادت رسيد

8-      سعيد عباسى , 28 ساله , در اثر شليك گلوله جانيان به شهادت رسيد

9-      ميثم عبادى , 17 ساله , كارگر فرش فروش در فلكه صادقيه با اصابت گلوله به شكمش به شهادت رسيد

10-   عباس ديسناد, كارگر در بازار , 48 ساله در اثر ضربات باتون بر سرش به شهادت رسيد 

 

انتشار خبر گلباران مزار کارگران جانباخته در روز جهانی کارگر در شرایطی ست که تعداد بسیار زیادی از کارگرانی هم که در جریان خیزش توده ای ماه های اخیر دوشادوش توده ها با فریادهای مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر دیکتاتور مخالفت خود را با کل نظام ضدخلقی جمهوری اسلامی اعلام کردند، دستگیر شده و همچنان در سیاه چال های جمهوری اسلامی به سر می برند. در این مورد گفتنی است که خانواده های کارگران اسیر شده به دست دژخیمان جمهوری اسلامی، کوچکترین خبری راجع به وضعیت و سرنوشت آن ها ندارند. بطور مثال خانواده یکی از این دستگیر شدگان به نام ایوب قنبر پوریان، کارگر ساختمانی اهل لرستان مدت ده ماه است که از او خبری نداشته و دژخیمان رژیم اجازه ملاقات خانواده اش با او را نمی دهند. وی پس از دستگیری مدتی را زیر شکنجه قصابان جمهوری اسلامی به سربرده و هم اکنون نیز به همراه دستگیر شدگان دیگر در حالت بلاتکلیف قرار دارد.

           

انتشار اخبار  فوق در مورد کارگران جان باخته و دستگیر شده نه تنها جلوه ای از حد جنایت و وحشی گری رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی در حق توده های تحت ستم ما را نشان می دهد بلکه بر واقعیت حضور گسترده کارگران به جان آمده کشور ما در جنبش اعتراضی توده های تحت ستم پس از انتخابات فرمایشی که مورد انکار نیروهای ضد خلقی است نیز  مهر تایید می زند.  واقعیت این است که در جنبش عظیم اخیر ایران - بر خلاف تلاش رسانه های ضد خلقی که می خواستند آن را به "طبقه متوسط" واهی و ذهن ساخته خویش نسبت دهند -  از میان همه اقشار و طبقات خلق شرکت داشتند. در این میان کارگران، با توجه به شرایط وخیم مادی حاکم بر حیاتشان و در حالی که زندگیشان در نتیجه حاکمیت طبقه سرمایه دار و حکومت مدافع منافع غارتگرانه آنها هر روز بیش از پیش در معرض نابودی قرار گرفته، با رادیکالترین شعارها و خواسته ها در صفوف جنبش اعتراضی در جامعه تحت سلطه ما قرار داشته اند.