به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 87    15 اسفند ماه 1388

 

"به نفس افتادن" صنایع و تشدید تعرض به کارگران !

يکی از خصوصيات شرايط کنونی در جامعه ما گسترش اعتراضات کارگری می باشد. در واقع روزی نيست که کارگران کارخانه ای در اعتراض به  عدم رسيدگی کارفرمايان و دولت به خواست هايشان، دست به اعتصاب و يا تجمع اعتراضی نزنند. با تشديد بحران اقتصادی و زياده خواهی های بورژوازی انگل صفت حاکم و تلاش آنها جهت سرشکن کردن بار هر چه بيشتر مصائب بحران بر دوش کارگران، ما شاهد تعطیلی روز افزون واحد های تولیدی، گسترش اخراج و بیکاری ، و در یک کلام شاهد تشدید یورش بورژوازی حاکم به زندگی و معاش طبقه کارگر ایران هستیم. در تایید این روند و برای ذکر یک مثال می توان به اظهارات رئيس هيات مديره سنديكاى توليدكنندگان تجهيزات برقى صنعت برق ايران اشاره کرد که اخیرا مطرح نمود که تنها در یک مورد به دلیل تعطیلی 3 کار خانه و ازجمله کارخانه "آونگان"، یک ماه مانده به آغاز سال جدید، 1500 تا 2000 کارگر  از کار بيکار شدهاند. بنا به اظهارات یکی از مقامات استان کردستان نیز "در حال حاضر از مجموع 150 واحد فعال در شهرک صنعتی سنندج حدود 60 واحد تعطيل شدهاند و روند تعطيلی واحدهای صنعتی و همچنين تعديل نيرو همچنان ادامه دارد". شدت وخامت اوضاع در صنایع کشور به گونه ای ست که بنا به اعترافات مقامات رژیم در ماه های اخیر صنعت "به سختی نفس می کشد".

تحت تاثیر چنین شرایطی، کارخانه های کشور بطور طبیعی بیش از گذشته صحنه اعتراض کارگران شده است و در اين ميان اعتراض جهت دريافت دستمزد های معوقه ، نقش اصلی را يافته که خود بيانگر اين واقعيت است که بورژواری ايران حتی از پرداخت حقوق رسما پذيرفته شده کارگران نيز سر باز می زند. از ميان نمونه های بسيار که حتی در مطبوعات خود رژيم هم منعکس شده است، در زير به چند مورد اشاره می کنيم که همگی جديداً رخ داده اند.

به گزارش ايلنا که يکی از خبرگزاری های جمهوری اسلامی است  در 13 اسفند ماه تعدادی از کارگران کارخانه سيمين اصفهان به دليل عدم دريافت حقوق، روبروی استانداری اين شهر دست به يک تجمع اعتراضی زدند که با دخالت نيروی انتظامی کارگران معترض اجبارا پراکنده گرديدند. باز هم در اصفهان از آنجا که بيش از 200 کارگر شرکت متک  7 ماه است که حقوق نگرفته اند و کارفرما تاکنون به هيچ يک از وعده های خود مبنی بر پرداخت حقوق کارگران اقدام نکرده است کارگران معترض در دفتر اين شرکت در سه راه توحيد اصفهان دست به يک تجمع اعتراضی زدند تا کارفرما را مجبور به پرداخت حقوق های معوقه خود نمايند. و يا در در اوائل اسفند ماه، 350 نفر از کارگران شرکت چينی البرز در اعتراض به عدم پرداخت 9 ماه حقوق خود يک تحمع اعتراضی بر پا نموده و جاده قزوين به شهرک صنعتی البرز را بيش از يک ساعت بستند که با دخالت نيروهای سرکوب جمهوری اسلامی اجبارا پراکنده شدند.

اين نمونه ها که بروشنی خبر از گسترش اعتراضات کارگری می دهد در همان حال نشان می دهد که کارفرمايان کشور که دولت خود يکی از بزرگترين های آنهاست چگونه با عدم پرداخت حقوق کارگران می کوشند بار مشکلات بحران کنونی را بدوش کارگران سرشکن نموده و جیب های خود را کماکان پر نگاه بدارند. به همین خاطر است که امروز تعداد کارگرانی که مدتهای مدیدی است که دستمزد خود را نگرفته اند بسیار زیاد است.  همانطور که اين اخبار نیز نشان می دهند کارگران برخی از واحد های توليدی بيش از 9 ماه است که حقوق دريافت نکرده اند که به نوبه خود ابعاد خانه خراب کن يورش وحشيانه بورژوازی ايران به زندگی و معيشت کارگران را با وضوح تمام نشان میدهد. در شرايطی که حداقل دستمزد -برای امسال - يعنی همان حقوقی که ماه ها پرداخت نمی شود و کارگران برای دريافت آن بايد سرسختانه مبارزه کنند، 265 هزارتومان می باشد بر اساس  تازه ترین بر آورد کارشناسان مستقل ، خط فقر برای يک خانواده 5 نفره در تهران 780  هزار تومان  می باشد. ارزيابی ای که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم بطور ضمنی تائيد شده است.  اين واقعيت نشان می دهد حقوق کارگران عملا سه برابر کمتر از خط فقر می باشد. حال وضع معيشت کارگری را تصور کنيد که در صورت دريافت همه حقوق خود هم  قادر به تامين نيازهای خود و خانواده اش نيست و با اين همه کارفرمايان از پرداخت همين دستمزد هم خودداری می کنند.  به واقع اين آمار و اين وضع نشان می دهد که بورژوازی ايران سر مست از انبوه کارگران بيکاری که درجلوی در کارخانه ها صف بسته اند، وحشيانه ترين برخورد ممکن را با نيروی کار در پيش گرفته و همه کارگرانی که دريافتی شان در محدوده حداقل دستمزد می باشد را به قعر فقر و فلاکت سوق داده است.

این امر در حاليکه نشان می دهد که توازن قوای طبقاتی موجود به هيچ وجه به نفع کارگران نمی باشد، در همان حال اين واقعيت را نیز برملا می سازد که کارگران اگر خواهان رسيدن به خواستهايشان هستند چاره ای جز مبارزه و اعتراض در پيش ندارند. در عین حال، در جریان همين اعتراضات میباشد که کارگران به قدرت يگانگی خود پی برده و در می يابند که بدون تشکل قادر به رسيدن به خواستهای خود نيستند. اما گام برداشتن در راه تشکل بروشنی به آنها میآموزد که مانع اصلی پراکندگی صفوف اعتراض آنها ماشين دولتی سرکوبگری است که با توسل به زور و شکنجه و زندان ، هيچ حد از تشکل مستقل کارگری را بر نمی تابد و به همين دليل هم مبارزات طبقه کارگر بايد سرنگونی اين ديکتاتوری لجام گسيخته را آماج مبارزات خود قرار دهد. در چنین شرایطی تبليغات فريبکارانه ای که در تلاش است به کارگران چنين وانمود نمايد که در چهارچوب اين ديکتاتوری وحشيانه به مثابه عامل اصلی حفظ سلطه سرمايه داران انگل صفت، امکان رسيدن به خواستهای اصلی آنها وجود دارد، رنگ می بازد.