به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 86    15 بهمن ماه 1388

 

جمهوری اسلامی و هراس از "بحران کارگری"

مقامات رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی به شدت از عواقب امنیتی و اجتماعی "بحران های کارگری" یعنی چشم انداز انفجار اعتراضات کارگری به وحشت افتاده اند. در همین ارتباط در اوایل دی ماه ، شورای تامین استان تهران در یک جلسه مشترک با رییس سازمان صنایع و معادن به بررسی "بحران کارگری" پیش رو در استان تهران پرداخته و نسبت به عواقب "امنیتی" و "هزینه دار" آن اظهار نگرانی کرده است.

این "نگرانی" که به نوبه خود منعکس کننده گوشه کوچکی از واقعیت دردناک حاکم بر زندگی طبقه کارگر و زحمتکشان ایران است، در شرایطی عنوان می گردد که رشد لجام گسیخته بحران اقتصادی گریبانگیر نظام سرمایه داری وابسته در ایران و سیاست های ضد خلقی رژیم دزد و فاسد جمهوری اسلامی در تشدید این بحران، بار عواقب نابود کننده آن نظیر بیکاری و فقر و گرسنگی و محرومیت را هر چه بیشتر بر دوش میلیون ها تن از کارگران و توده های ستمدیده ما سرشکن کرده است. روزی نیست که خبری دال بر تعطیلی و ورشکستگی این یا آن کارخانه و واحد تولیدی و متعاقب آن بیکاری و خانه خرابی صد ها تن از کارگران رنجدیده و زحمتکش انتشار نیابد. واقعیتی که هر روز بیشتر از قبل خانواده های کارگری را به فرجام سقوط در گرداب گرسنگی و نابودی سوق داده، و از سوی دیگر نگرانی مقامات ضد خلقی رژیم از عواقب سیاسی و اجتماعی این روند را برانگیخته است. 

تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی تاثیرات ورشکستگی روزافزون واحد های تولیدی، به گونه ای مهیب بر ابعاد بیکاری کارگران افزورده است. مطابق برخی آمار رسمی و اظهارات مقامات رژیم (که بنا به طبیعت این رژیم بیانگر تمام حقیقت نیست) در ماه های اخیر  ٣٥٥ واحد تولیدی دیگر به هزاران واحد تولیدی ورشکسته اضافه شده است و این در شرایطی ست که مطابق "هشدار" های مقامات حکومت ٥٠٪ کل واحدهای تولیدی ایران "ورشکسته و تعطیل" شده اند و ٥٠٪ باقی مانده تنها با ٣٠٪ ظرفیت خود کار می کنند. مطابق همین گزارشات هم اکنون 18 درصد نیروی فعال جامعه تحت سلطه ما یعنی 4 میلیون نفر بیکار هستند و 87 درصد کل جوانان بین 16 تا 30 سال ایران فاقد شغل می باشند. البته برای تکمیل این تصویر اسفبار باید اشاره کرد که صد ها هزار تن از کارگرانی که ظاهرا دارای شغل هستند نیز به دلیل سیاست های سود جویانه و ضد خلقی کارفرمایان دولتی و سرمایه داران رذل و چپاولگر ، ماه ها بدون حقوق به کار ادامه داده و در حقیقت به بیگاری مشغولند.

بدون شک چنین اوضاع اسفباری بطور طبیعی خشم و نفرت روزافزون کارگران و توده های محروم و به ویژه جوانان را برانگیخته و به هین دلیل است که ما شاهدیم کارگران بیکار و جوانان محروم بویژه در جنوب شهر تهران به طور فعال در پیشاپیش صفوف خیزشهای توده ای اخیر به اعتراض به رژیم و دیکتاتوری حاکم پرداخته و با استفاده از هر وسیله ای خشم  و قهر انقلابی خود برعلیه نیروهای سرکوب حکومت و هر آنچه که نشانی از این نظام ستمگرانه ظالم دارد را به نمایش گذارده اند.  امری که با نگرانی و دلواپسی مقامات ضد خلقی جمهوری اسلامی روبرو شده و آنان را برای یافتن راه هایی به منظور جلوگیری از فوران بیشتر انرژی عظیم و دوران ساز مبارزاتی کارگران و زحمتکشان به تکاپو واداشته است.