به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 85    15 دی ماه 1388

 

اعمال قهر انقلابی پاسخ توده ها به خشونت ضد انقلابی!

 

بیش از 6 ماه از جنبش مبارزاتی عظیم توده های به پاخاسته ایران بر علیه رژیم دار و شکنجه جمهوری اسلامی می گذرد. تداوم این جنبش عظیم برغم تمامی وسایل بازدارنده و سرکوبگرانه دیکتاتوری حاکم، اکنون به بزرگترین معضل سران جمهوری اسلامی از یکسو و اصلاح طلبان حکومتی از سوی دیگر تبدیل شده که با استفاده از تمامی ظرفیتهای ضد انقلابی و فریبکارانه خود با تمام قوا می کوشند این جنبش را در سطح حرکت در محدوده تضادهای درونی غارتگران حاکم  نگهدارند.

 

یکی از مسایل کلیدی ای که با در نظر گرفتن به این شرایط عینی در جنبش کنونی وجود دارد، عبارت از این است که جنبش انقلابی مردم به پاخاسته ما با توجه به روندی که تاکنون طی کرده و موانع و مشکلاتی که با آن مواجه شده و به خصوص در مقابله با موج تبليغاتی که حهت به انحراف کشاندن آن براه افتاده بايد چه گام هائی بردارد که راه پيشروی آينده آن هموار گردد؟

 

در  پاسخ به این سوال بدون شک رهنمودهای مختلفی از سوی طبقات و نیروهای سیاسی مختلف به توده های به پاخاسته داده می شود. بطور مثال ما شاهدیم که این روزها یک کمپین قوی و گسترده زیر نام باصطلاح "نقد خشونت" از طرف جریانات ارتجاعی و وابسته به نظام حاکم و با کمکهای بی شائبه نیروهای سازشکار و نادان شکل گرفته که برای مردم بجان آمده موعظه می کند که خشونت "بد" است و در شرایطی که دشمن جلاد در بیرحمی و خشونت و اعمال قهر ضد انقلابی بر علیه توده ستمکش هيچ مرزی نمی شناسد، از توده ها  می خواهد که به هیچ وجه نباید به مقابله با اعمال خشونت بیرحمانه دولتی بپردازنند و باصطلاح "مقابله به مثل" کنند. این دسته از موعظه سرایان ریاکار در شرایطی که قداره بندان "ولی فقیه" از کشتار مردم هیچگونه ابایی از خود نشان نمی دهند، از جوانان به جان آمده  می خواهند که "مسیح وار" عمل کنند و با مذمت خشونت (البته خشونتی که توده ها در دفاع از خود نشان می دهند) از آنها می خواهند که درمقابل خشونت رژیم ( که البته از نظر آنها گوئی حق رژیم است و باید آن را پذیرفت) عکس العملی از خود نشان ندهند. آنها طوری با مبارزات مردم برخورد می کنند که گوئی که سرانجام در سير تحولات تدریجی، صاحبان قدرت خود به نقطه ای  می رسند که قدرت را دو دستی تقدیم مردم کنند! قدرتها و نیروهای امپریالیستی نیز که این روزها با دقتی بیش از همیشه روند بحران جاری در ایران را زیر نظر دارند با استفاده از تمامی امکانات تبلیغاتی در شیپور تبلیغات "خشونت زدایی" از جنبش توده های بجان آمده می دمند و میکوشند که آتش فروزان مبارزات مردمی که بر علیه کل نظام استثمارگرانه حاکم و تجلیات اسارتبار آن به پا خاسته اند را هر چه زودتر خاموش ساخته و نظم و سکوت وامنیت لازم برای گردش بهتر سرمایه هایشان را سریعتر مهیا سازند.

 

اگر ما به واقعیات جامعه خود نگاه کنیم آن گاه می بینیم که این تفکر به غایت نادرست و انحرافی است که مردم را از مقابله با دشمنانشان باز داشته و در واقع بر اسارت آنها در زیر سلطه رژیم جمهوری اسلامی صحه می گذارد. در جنبش جاری و تخاصمات خونین و سرنوشت سازی که در جامعه ما جریان دارد، مثل هر نبرد طبقاتی دیگر  مساله بر سر اعمال قدرت  و چگونگی آن از سوی نیروهای متخاصمی ست که در این مصاف مقابل هم صف کشیده اند. از یکطرف ما شاهد سلطه رژیم خونخواری هستیم که با استفاده از تمامی ظرفیتهای ارتجاعی و اساسا با استفاده از ماشین نظامی خود سعی می کند با اعمال یک دیکتاتوری سیاه و نمایش  قدرت و پراکندن رعب و وحشت، جوانان و مردمی را که برای رسیدن به حقوق دمکراتيک شان در مقابل وی صف کشیده اند را از تلاش برای تحقق اهداف عادلانه و برحق خود باز دارد. از طرف ديگر مردمی ستمديده که با دست خالی یر عليه شرايط نکبت باری که اين رژيم در جامعه بوجود آورده است، بپاخاسته اند. اين دیکتاتوری همانطور که در 6 ماه گذشته هم با تاکیدی دو چندان نشان داده در راه به در کردن توده های مبارز از میدان و تحکیم سلطه و بندهای اسارتبار خود بر جامعه به هیچ قانون و اصولی بجز اعمال وحشیانه تر زور پای بند نیست. در نتیجه در مبارزه جاری بحث بر سر چگونگی فائق آمدن بر زور مادی دولتی ست. اما زور مادی را تنها با زور مادی می توان در هم شکست و تجربه حتی هر چند محدود جوانان رزمنده ما در جریان همین جنگ و گریزهای خیابانی هم نشان داده که قدرت و زور مادی و مسلح حاکمین با هیچ چیز  بجز قدرت و زور سازمان یافته و متشکل ومسلح توده ها ساقط نخواهد شد. سلطه رژیم دار و شکنجه جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی مدافع آن با خواهش و تمنا و تقاضاهای مسالمت آمیز  و گذاشتن  گل بروی سرنيزه از بین نخواهند رفت. در نتیجه اگر توده های به پاخاسته ما خواهان يک تحول واقعا دمکراتیک در کشور هستند، اگر خواهان آن می باشند که فقر و بیکاری و گرسنگی از بین برود، اگر خواهان محو تجلیات وحشتناک فقر و استثمار یعنی فحشا، اعتیاد، کارتن خوابی، بهره کشی از کودکان و فروش آنها، دزدی و ... سایر فجایع اجتماعی ناشی از سلطه نظام و رژیم جمهوری اسلامی می باشند، راهی جز مقابله با اعمال قهر ضد انقلابی ديکتاتوری حاکم در مقابلشان وجود ندارد. جنبش مردم به پاخاسته ما برای پیشروی چاره ای جزء مقابله با خشونت ضد مردمی دولتی ندارد. به اين منظور جوانان آگاه بايد از هر امکانی جهت متشکل شدن خود استفاده کرده و آگاه باشند که جنبش توده ای  راهی جز تشکل و سازماندهی نيرو های خود ندارد و تنها با تجلی قدرت توده ای متشکل و مسلح و با اعمال قهر انقلابی ست که  امکان نابود کردن قدرت ضد خلقی طبقه حاکم به وجود خواهد آمد.

 

 از سوی دیگر تجارب تاریخی چه در سراسر جهان و چه در کشور ما نشان داده تنها مردم متشکل و مسلح قادرند قدرت دشمن تا بن دندان مسلح، و در حال حاضر قداره بندان قاتل و جنایتکار، بسیج و گارد ضد خلقی و تبهکار نظام حاکم و بطور کلی ماشین سرکوب دیکتاتوری حاکم که عمده ترین سلاح نظام برای در هم شکستن خیزش توده ای جاری در کشور ماست را در هم شکسته و نه تنها از دستاوردهای کنونی جنبش خود دفاع کنند بلکه در یک مبارزه طولانی سرانجام این رژیم ضد خلقی را سرنگون و شرایط را برای برقراری دمکراسی و آزادی مهیا کنند. واقعیتی که تجلی خودش را در گرایش طبیعی جنبش توده ای جاری در شش ماه گذشته در جریان مقابله خود با سرکوبگری سرکوبگران، در شعارها و در پراتیک این جنبش در برخورد مستقیم با مزدوران تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی   هر چه قوی تر نشان داده و تمایل به مسلح شدن برای دفاع از خود و تلاش برای تهیه سلاح را بطور طبیعی در میان جوانهای آگاه ما افزایش داده تا جایی که این روزها، این کابوس (یعنی جستجو ی فزاینده جوانان مبارز برای تهیه اسلحه و تمایل به مسلح شدن و دفاع از خود) به یک نگرانی عمده برای سردمداران جانی جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان حکومتی تبدیل شده است.

 

اخیرا در اخبار آمده بود که جوانانی در مصاحبه با خبرگزاریهای خارجی در مورد دلیل خیزش خود جمله ای با این مضمون گفته اند که پدران و مادران ما 30 سال پیش برای آزادی و دمکراسی انقلاب کردند ولی دارو دسته خمينی به کمک قدرتهای جهانی این انقلاب را ملاخور کردند و ناتمام گذاشتند امروز ما به خیابانها آمده ایم تاکار ناتمام پدران و مادران خودمان را تمام کنیم. به اظهار نظر زیبا باید یک جمله دیگر را نیز اضافه کرد با این مضمون که اگر یک انقلاب دمکراتیک و رهایی بخش توده ای، هدف مقدس و جوهر اصلی و توجیه کننده نیروی محرکه عظیمی ست که در ورای خیزش قهرمانانه مردم ما در خیابانهای شهرهای کشورمان بر علیه رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی قرار دارد، تجربه 30 سال پیش به روشنی نشان داد که تنها اعمال قدرت توده های متشکل و سازمان یافته و مسلح در جريان اين حرکت بزرگ توده ای  است که می تواند اهداف آن را متحقق سازد.