به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 101  – 15 خرداد ماه 1391

 
 
رشد روز افزون "کودکان کار" در اروپا!
 
استثمار کودکان وشکل گيری پديده ای به نام "کودکان کار" يکی از خصوصيات جدائی ناپذير نظام سرمايه داری بوده که در شرايط رشد بحران های ذاتی نظام مزبور شاهد وسعت گيری هر چه بيشتر آن می باشيم. برای نمونه همراه با عميق تر شدن بحران اقتصادی اخير در کشورهای سرمايه داری اروپا و بالطبع افزايش بيکاری و گسترش فقر و فلاکت برای کارگران و توده های ستمديده اين قاره  شاهد رشد فزاينده پديده  "کودکان کار" در کشورهای پيشرفته صنعتی اروپا می باشيم. اين پديده دردناک تا آن جا گسترش يافته که حتی روزنامه لوموند* به تاريخ 30 مارچ در گزارشی به اين امر پرداخته و به خصوص درباره گسترش اين امر در ايتاليا پرداخته و نوشته است  که چگونه  هزاران کودک در شهرهای فقير اروپايی مدرسه را ترک کرده و به بازار کارهای سياه، و يا مافيا جذب شده اند تا به والدين خود در تأمين زندگی خانواده کمک کنند.
 
در اين گزارش آمده است که :" "جنارو"ی 14 ساله با جثه کوچک و لباس کار رنگ و رو رفته اش، در ساعت 7 صبح در هوای گرم و مرطوب "سن لورنزو" به سختی تلاش می کند که گاری پر از قوطی های کنسرو را در خيابان بکشد. هيچکس از ديدن او در حال بردگی در اين ساعت روز تعجب نمی کند. "جنارو" کار در اين خواربار فروشی را در سپتامبر ٢٠١١ آغاز کرد. او روزی ده ساعت و شش روز در هفته بسته های مواد غذايی را از داخل جعبه های بزرگ درآورده در قفسه های مغازه می چيند و يا به خانه مشتری ها می برد.
او يک زمانی رؤيای اين را داشت که برنامه نويس کامپيوتر شود. اما امروز کارگر مغازه است و کمتر از يک يورو در ساعت مزد می گيرد و در بهترين مواقع هفته ای پنجاه يورو به خانه می برد. اين معمول ترين کار برای کودکان خانواده های کارگری فقير است."
 
جالب است که بر اساس همين گزارش ، مادر اين کودک يعنی زنی به نام  "پاولا" هرگز تصور نمی کرد که مجبور شود فرزندش را از درس حواندن محروم کند. او و همسرش سال ها در آلونکی ٣٥ متر مربعی زندگی کردند، تااين که ناگهان شوهرش در اثر ابتلا به سرطان فوت کرد. "پاولا همراه با چند زن کارگر ديگر با کمک هم به کار نظافت خانه ها و اداره ها می پردازند و ساعتی ٤٥ سنت دستمزد می گيرند"  اين مادر اگر در طول هفته بيش از 70 ساعت کار کند تازه درآمدی معادل  ٣٥ يورو در هفته خواهد داشت که خيلی کمتر از مزد پسرش می باشد.
 
لوموند در اين گزارش توضيح داده است که بر اساس آمار رسمی منطقه ناپل ايتاليا، از سال ٢٠٠٥ تا  ٢٠٠٩ بيش از ٥٤ هزار کودک ترک تحصيل کرده و به کارگری پرداخته اند. شهردار ناپل در اين رابطه گفته است که "... مسلم است که ما فقيرترين منطقه ايتاليا هستيم، اما از زمان جنگ جهانی دوم تا به حال چنين وضعی را نديده بوديم. اين بچه های ده ساله، ١٢ ساعت در روز کار می کنند که به روشنی زير پا گذاشتن حق و نياز طبيعی آن ها برای رشد کافی بدنی در چنين سن و سالی است. والدين آن ها با وادار کردن کودکانشان به کار، قانونأ مرتکب خلاف شده و دولت می تواند فرزندانشان را از آن ها بگيرد."
 
ترديدی نيست که وضعيت ناگوار کودکان و جوانان طبقه کارگر ايتاليا نتيجه برنامه های اقتصادی و رفرم های مالی سال های اخير دولت ايتاليا است که برای مقابله با بحران اقتصادی به آن توسل جسته و مثل همه دولت های بورژوائی تلاش کرده تا بار هر چه بيشتر اين بحران ها را بر دوش کارگران و زحمتکشان سر شکن کند. يکی از اين برنامه های اقتصادی دولت، کاهش خدمات اجتماعی و قطع کمک های مالی دولت به خانواده های بیکار و يا کم درآمد بوده است.

 

واقعيت اين است که رشد قابل تعمق پديده "کودکان کار" در کشورهای سرمايه داری پيشرفته مختص ايتاليا نبوده و همه کشورهای اروپا با آن روبرو هستند. "کودکان کار" نتيجه سياست های ضدکارگری دولت ها و احزاب دست راستی از به اصطلاح سوسيال دمکرات گرفته تا ليبرال می باشد. و جالب است که در اکثر اين کشورها اتحاديه های کارگری زرد و ضدکارگر از سياست های دولت ها و اتحاديه اروپا حمايت کرده و شرايط را برای تحقق رويای بورژوازی يعنی بازگشت وضعيت طبقه کارگر اروپا به شرايط دهشتناکی که  کارگران در قرن نوزدهم با آن درگير بودند آماده می کنند. همان شرايطی که  انگلس در کتابش تحت عنوان "وضعيت طبقه کارگر در انگلستان" آن را تشريح نموده است.

 
يکی از نتايج رشد روزافزون بحران اقتصادی در کشورهای سرمايه داری اروپا اخراج های وسيع کارگری و بالا رفتن درصد بيکاران می باشد که بطور طبيعی زندگی خانواده های کارگری را از هم پاشانده و کودکان را مجبور به کار طاقت فرسا می نمايد.  براساس گزارش اخير اداره آمار اتحاديه اروپا، نرخ بيکاری در اروپا در سه ماه اول سال جاری به ده و هشت دهم درصد يعنی حدود ١٧ ميليون نفر رسيد. در حالی که اين رقم در سال گذشته پانزده و نيم ميليون نفر بوده است. بايد توجه داشت که اين رقم نرخ متوسط بيکاری در اتحاديه اروپا است که با نرخ بيکاری در کشورهای عضو اين اتحاديه تفاوت دارد. به عنوان مثال نرخ بيکاری در اسپانيا خيلی بيشتر از نرخ متوسط آن در اتحاديه، و بيش از ٢٣ و نيم درصد است.

 

البته بايد توجه داشت که هيچکدام از آمارهای رسمی در رابطه با بيکاری واقعيات را بدرستی در محاسبات خود در نظر نمی گيرند. به عنوان مثال، يک عامل مهمی که می بايست در محاسبه نرخ بيکاری در نظر گرفته شود، "کسر کار" است. "کسر کار" به معنی اين است که کارگرانی که در ظاهر شاغل هستند اما مشاغلی نيمه وقت و غيررسمی و در نتيجه درآمدی بسيار کم و ناکافی برای تأمين زندگی خود و خانواده اشان دارند وهمواره در جستجوی شغلی تمام وقت هستند، درواقعيت بايد جزو بيکاران محسوب شوند. برای محاسبه آمار علمی بايد تعداد اين دسته از کارگران را که در جستجوی مشاغل واقعی با حقوق کافی هستند را نيز به تعداد بيکاران افزود. تعداد اين بيکاران در سال های اخير در اروپا بسيار زياد شده است. به عنوان مثال، تعداد چنين کارگرانی  در کشور آلمان بيش از ٧ و نيم ميليون نفر است. کارگران دارای "کسرکار" که حقوق ماهانه اشان حدودا ٤٠٠ يورو يا کمتر است بخشی از ارتش کار فوق ارزان آلمان هستند که جزئی از به اصطلاح "مدل اقتصاد آلمانی"ای است که به عنوان نسخه ای برای حل مشکلات اقتصادی سرمايه داری، توسط طبقه سرمايه دار کشورهای مختلف اروپا (و دولت ها و مؤسسات حامی طبقه سرمايه دار، مانند بانک جهانی و صندوق بين الملل پول و غيره) تجويز شده و به رشد وسيع و روزافزون فقر و فلاکت طبقه کارگر آلمان (و اروپا) دامن زده است. فقر و فلاکتی که بطور طبيعی زندگی خانواده کارگری را داغون کرده و به پديده کودک کار ابعادی چنين وسيع داده است.

 

واقعيت اين است که بحران کنونی نظام سرمايه داری آن چنان بورژواها را هار نموده که به هر وسيله ای متوسل می شوند تا از اين شرايط  و اخراج های کارگری ذاتی اش که توازن قوا را به ضرر کارگران تغيير داده  دستاوردهای مبارزات طبقه کارگر را از وی باز پس گيرند امری که رشد روز افزون "کودکان کار" يکی از جلوه های دردناک آن می باشد. واقعيتی که بار ديگر نشان می دهد کارگران برای رهائی از مظالم نظام سرمايه داری چاره ای ندارند جز مبارزه برای نابودی نظامی که بحران های ادواری ذاتی آن بوده و در شرايط بحران با وقاحت ويزه ای به مکيدن خون کارگر ان می پردازد.

 

*: (مقاله ای از "سيسيل الگرا" در روزنامه لوموند- ترجمه انگليسی از "مارک مک گاون" سايت: http://www.presseurop.eu/en/content/article/1722081-child-labour-re-emerges-naples)