در حاشیه اعتصاب غذای لندن در دفاع از مبارزات خلق ترک

 

ژوئن 2006

فرشاد بهرنگی - لندن

 

 

طی هفته های اخیر، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی بار دیگر دستان خون آلود خود را تا مرفق در خون مردم ستمديده ترک آذربایجان فرو برد و با کشتار و سرکوب وحشیانه توده های معترض و به پاخاسته جنایتی دیگر به کارنامه سراسر جنایت و ننگین خود افزود.

 

در اعتراض به سرکوب ددمنشانه مردم آذربايجان و دفاع از خواست آزادی دستگيرشدگان اين خيزش مردمی، از سوی "فعالین چریکهای فدائی خلق ایران – لندن" و "سازمان دمکراتیک – ضد امپریالیستی ایرانیان در انگلستان"، يک تحصن و اعتصاب غذای دو روزه در شهر لندن، برگزار گردید. گزارش زير  گوشه کوچکی است از آنچه که در اين دو روز  گذشت:

طبق معمول رفقا یکی یکی اما سرِ وقت آمدند. هنوز ساعاتی از شروع اعتصاب غذا و تحصن نگذشته بود که عکس های صحنه هائی از اعدام های وحشيانه توسط جمهوری اسلامی و پلاکاردهائی که با مهارت تهیه شده و بر روی آن خواستِ متحصنین و اهداف آنها به دو زبان انگليسی و فارسی درج شده بود به ديوار محل اعتصاب غذا نصب شد که نظر اکثر عابران را به خود جلب می کرد. عابران چه ایرانی و چه انگلیسی و یا ملیت های دیگر با ديدن عکس ها و کسانی که دست به اعتصاب غذا زده بودند به سمت متحصنین آمده و هر کدام به طریقی احساسِ همدردی خود را با مردم ستمديده ايران و خصوصاً اهالی آذربایجان نشان می دادند. اکثر کسانی که از اين محل می گذشتند به سوی ما آمده و راجع به اوضاع جاری ایران و خصوصاً آذربایجان، سوالات گوناگونی را طرح می کردند و رفقا نیز با جدیت به افشای جنایاتی که در ایران عموماً و آنچه که اخیراً بر خلق دلیر آذربایجان گذشته بود، می پرداختند. برخی از  آنها داوطلبانه می پرسیدند که برای ما چه می توانند بکنند که ما "طومار"ی که برای امضاء کردن تهيه شده بود را نشانشان می دادیم و آنها نیز با امضای آن سعی می کردند که سهم خود را در حمایت از این مبارزه به جا آورند. هرچه زمان می گذشت عابرين بيشتری به سمت این تحصن و اعتصاب غذا می آمدند و ما به عينه می ديديم که چگونه اين حرکت، آنها را تحت تاثير قرار داده است.

حمایت هایی که از سوی ایرانیان و رفقای انقلابی از اين حرکت نشان داده شد بار ديگر حقانیت مبارزه برعليه ظلم و ستم و نظم امپریالیستی را به نمايش گذاشت. در ميان کسانی که به محل تجمع اعتصاب غذا کنندگان می آمدند جوانی توجه ام را جلب کرد. در طی صحبت با او متوجه شدم که او با غرور و مباهات از اعدام شدن پدربزرگ خود در ایران می گويد. او با اینکه از زبان فارسی حتی کلماتی نیز نمی دانست و نام پدر بزرگ خود را نيز به سختی بر زبان می آورد اما با صمیمیت همبستگی خود را با ما به نمایش می گذاشت. وی تا پایان مراسم دو بار دیگر نیز به دیدن ما آمده و هربار سعی می کرد فعالانه در بحث ها شرکت  کرده و هرچه بيشتر از حقيقت مبارزه توده ها در ایران آگاه شود.

 

در جريان تحصن، دوستان ترکی هم که از اين حرکت آگاه شده بودند به جمع ما پیوسته و تا پاسی از شب در کنارمان بودند و با احترام عمیقی سعی داشتند تا هر کمکی از دستشان برمی آید انجام دهند. یکی از آنها تقریباً شبانه چند عکس از اعتراضات اخیر تبریز را تهیه و آنها را کپی رنگی کرده و برایمان آورد که ما نیز سریع از آنها برای افشاگری علیه جمهوری اسلامی استفاده کردیم. در نیمه های شب جمع نسبتاً زیادی از مبارزین ترکیه به عنوان همبستگی به نزد ما آمدند و ساعت خوبی را با این رفقا سپری نمودیم. بعضی از دوستان مترقی بعد از اینکه از محل کار خود فراغت یافته شبانه (از ساعت 11 تا 1 بعد از نیمه شب) به دیدار ما آمده و می گفتند هر کاری اگر داریم به آنها بگوئیم و بدین وسیله می خواستند اتحاد خود با این حرکت انقلابی را نشان دهند.

 

بعد از ظهر روز دوم شور و هیجان بيشتری در صفوف معترضين ديده می شد. کنار خیابان "های استریت کنزینگتون" به مسافت حداقل 30 متر در هرگوشه جلسات بحث و افشاگری در جریان بود. خانم نسبتاً مسنی که می گفت پدرش ایرانی و مادرش ترک ترکیه است، به جمع ما پیوسته و تعداد زيادی اعلامیه به زبان انگلیسی از ما گرفت و به میان جمعیت عابرین رفته و شروع به پخش آنها و افشاگری علیه رژیم جنایتکار و وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی کرد.

 

این اعتصاب غذای دو روزه، جدای از تأثیرات مثبتی که بر روی مردمی که در آن محل شاهد تحصن و اعتصاب غذای ما بودند گذاشت، موفق شد که اذهان عمومی در دیگر نقاط را نیز خیلی بیشتراز آنچه انتظار می رفت به ماهیت دمکراتيک مبارزات حق طلبانه خلق آذربایجان و جنایات جمهوری کثیف اسلامی جلب کند. از سوی دیگر نباید از این واقعیت نيز غافل بود که این حرکت، صمیمت و الفت هرچه بيشتری در بین عناصر شرکت کننده و حامیانشان شکل داد.

 

يکی ديگر از تجربيات اين تحصن و اعتصاب غذای دوروزه اين واقعيت بود که در حاليکه ما شاهد  حمایت های بی شائبه ایرانیان و رفقای انقلابی از اين حرکت بوديم اما در همان حال شاهد بوديم که برخی از فعالان سياسی مقيم لندن حاضر نشدند حتی با حضور در اين تحصن پشتيبانی خود از خواست های آن حرکت را نشان دهند و اين امر بار ديگر نشان داد که چه فاصله بزرگی بين دفاع لفظی از حق تعيين سرنوشت خلق ها و دفاع عملی از اين خواست برحق خلق ها وجود دارد. البته منظور کسانی نیستند که هر روز در اينترنت از "پراتیک انقلابی" دم می زنند اما ما آنها را در هيچ حرکت عملی نمی بينيم! "پراتيسين های اينترنتی" جای خود دارند. اما کسانی که به هر حال به عنوان فعال سیاسی در این شهر شناخته می شوند و البته از "پراتيک انقلابی" هم صحبت می کنند، چه خوب بود که در شرایطی که رژیم خلق دلیر آذربایجان را وحشيانه سرکوب کرده و دهها نفر از اهالی آذربايجان را به هلاکت رسانده، حداقل از مبارزات عادلانه مردم در داخل کشور پشتیبانی می کردند. براستی در شرايطی که رژيم دارد می کشد و نيروهائی به بهانه های مختلف از دفاع از مبارزات مردم آذربايجان سر باز می زنند با چه بهانه ای می شود در خانه ماند و به ديگران رهنمود "پراتيک انقلابی" داد!