عبداله باوی

تنها راه رهائی از سلطه دشمن همبستگی خلق هاست !

بحرانی شدن هر چه بیشتر روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و قدرتهای غربی و گسترش هر چه بیشتر تحریم های اعمال شده علیه رژیم چه از سوی شورای امنیت سازمان ملل و چه همین قدرت ها و همچنین تبلیغات روزمره در مورد احتمال حمله نظامی به ایران، یکی از تبعاتش تلاش علنی قدرت های مزبور جهت آلترناتیو سازی‌های امپریالیستی بوده است. آن ها به این ترتیب هم رژیم را تحت فشار می گذارند و هم خود را برای برنامه های آینده آماده می سازند. با نگاهی به این کنفرانس ها فورا روشن می شود که یکی از پاهای دائمی چنین سمینارهائی افراد و نیروهائی هستند که خود را نماینده اقلیت های ملی تحت ستم در ایران جا می زنند. این امر خود به روشنی نشان میدهد که آمریکا و قدرت های غربی با تکیه بر واقعیت ستم ملی اعمال شده بر خلق های ایران در تلاش‌اند تا با پر و بال دادن به اندیشه‌ها و نیروهای خواهان جدائی، خود را برای پیشبرد پروژه‌های آینده ‌شان آماده سازند. چنین پروژه‌هائی بطور طبیعی فرصت طلبانی را در بین خلق ها به جنب و جوش وا داشته است تا در این شرایط خاص تاریخی از این موقعیت حساس سود جسته و جهت استفاده  از کمک های تبلیغاتی، مالی و نظامی امپریالیسم آمریکا خود را نماینده مردم تحت ستم جا زده و ضمن کوبیدن بر طبل کینه و نفرت علیه "فارس" ها ، بکوشند با جمع آوری نیروی مادی برای اندیشه‌های کثیف خود،  مجری تحقق چنین اهدافی شوند تا شاید با به وجود آمدن شرایط دلخواهشان ، خود به قدرت برسند.

این وضع را در میان همه خلق های تحت ستم می توان دید از جمله در میان خلق عرب. در این جا هم شاهد هستیم که کسانی که خود را نماینده خلق عرب جا زده اند بدون توضیح اینکه این نمایندگی را از کجا به دست آورده اند! به جای تمرکز بر جمهوری اسلامی به مثابه کانال اصلی سلطه امپریالیستی، "فارس" را دشمن اصلی جا زده و به جای تحکیم وحدت در مبارزه علیه جمهوری اسلامی ، انشقاق و جدائی را دامن می زنند. برای نمونه، "جبهه دموکراتیک مردمی احواز" با صدور اطلاعیه‌ای در رابطه با سالگرد تاسیس این جریان می نویسد: "در چنین ایامی در ماه ژانویه 1990 فرزندان دلیر عرب احواز برای مبارزه با نظام اشغالگر فارس و تحقق حق تعیین سرنوشت ملت عرب احواز بدست خود و ایجاد دولتی عربی و مستقل در سرزمین احواز اقدام به تاسیس جبهه دمکراتیک مردمی احواز نمودند تا با اتحاد و اهدافی مشترک با رژیم اشغالگر و شونیست فارس مبارزه نمایند. به همین مناسبت جبهه دمکراتیک مردمی احواز از تمامی افراد حقیقی ، حقوق ، احزاب عرب و ملتهای غیر فارس جهت شرکت در مراسم سالگرد تاسیس جبهه دمکراتیک مردمی احواز در روز شنبه مصادف با 19 ژانویه 2013 دعوت به عمل می آورد". (1) (تاکید از من است)

با مطالعه این اطلاعیه آشکار می شود که نویسندگان آن آگاهانه خلق عرب ایران را نه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و شوینیسمی که از آن نشات میگیرد، بلکه بر علیه "فارس" برانگیزند. آن ها با استفاده از کلماتی چون "انتفاضه" و "ارتش اشغالگر" که در رابطه با مبارزه خلق فلسطین با ارتش اشغالگر اسرائیل بکار برده میشود خلق عرب را به خلق فلسطین تشبیه کرده و "فارس" را اسرائیلی اشغالگر جلوه میدهند و با پوشش ملی عربی، که بجای خود قابل احترام است، هویت غیر ایرانی بخود داده و این کینه و نفرت بر علیه رژیم را در شکل  مخالفت با "فارس" جلوه میدهند. و این در شرایطی است که رژیم جمهوری اسلامی با انتقال دهقانان عرب به شهرهایی چون یزد و کرمان، و دادن زمین های آن ها به مزدوران خود ، بر خلق عرب ستم روا می دارد. ظلم و ستمی که به خلق عرب رفته و میرود از دوره خمینی مرتجع و با گفتن "آن ها را به دریا بریزید" شدت هر چه بیشتری یافت ولی نباید فراموش کرد که ظلم و ستم خمینی و رژیمش صرفا بر علیه خلق عرب نبوده و همه خلق های ایران را فرا گرفته بود. کسی فراموش نکرده که  این مرتجع ضمن سرکوب همه توده‌های ستمدیده، بر علیه زحمتکشان خلق کرد نیز اعلام جهاد نمود.

ناسیونالیست های عرب، از سرمایه داران عرب که پرولتاریای عرب و سایر خلق ها را استثمار میکنند، از شکنجه گران عرب و بازجویان عرب و دیگر مرتجعین قاتل عرب البته سخنی نمیگویند، برای آن ها عرب، عرب است و "فارس" چه کارگر باشد و چه سردمدار جمهوری اسلامی، دشمن است. آن ها حاکمان جمهوری اسلامی را "سردمداران جنایتکار فارس"(2) خوانده و کینه توزانه این ایده را دامن میزنند که ستمی که بر خلق عرب میرود ستمی نژادی است. آن ها از ستمی که بر علیه خلق کرد رفته و میرود که تا کنون بر اثر این ستم هزاران زحمتکش کرد جان خود را از دست داده‌اند، از ستمگری و اهانت به خلق ترک که هر بار که بر علیه این اهانت به اعتراض برخاسته ‌وحشیانه سرکوب شده‌ است، از ستم بر خلق بلوچ و ترکمن سخنی نمیگویند تا خود را در این ستم مستثنی جلوه دهند و اگر از این ستم بر سایر خلق ها چیزی گفته شود فقط برای تایید حقانیت نفرت و کینه بر علیه "فارس" است. برای این سبک مغزان مفلوک، نه تاریخ معنایی دارد، نه واقعیت های جامعه طبقاتی و نه سیاستی که از آن نشات می گیرد و نه مبارزه آزادیخواهان و کمونیست ها. آن ها منافعشان حکم می کند که برای نمونه به خلق عرب توضیح ندهند که در تابستان 67 چه گذشت و چرا هزاران کمونیست و بهترین فرزندان این خلق ها، از کرد و فارس و ترک و بلوچ و ترکمن و عرب از دار آویخته شدند ، آن هم به دست جمهوری اسلامی و نه فارس ها، چرا زحمتکشان همه خلق ها اینچنین در فقر یکسان به سر میبرند و چرا هر فریاد اعتراضی نسبت به شرایط حاضر در سراسر این سرزمین دربند، در گلو خفه میشود. سرمایه‌داری و تاریخ سرمایه‌داری در این سرزمین مشکل آنها نیست، این که چرا خلق عرب تحت ستم است و ریشه‌های این ستم از کجا نشات می گیرد ، مسائلی نیستند که این فرصت طلبان در لباس ناسیونالیسم به آن بپردازند. اگر جوانان عرب با "جرم" های مختلف به مجازات یکسان اعدام محکوم میشوند این نفرت انگیز است ولی این رژیم کثیف، چنین شیوه‌ای از مجازات را در سراسر این مرز و بوم انجام میدهد و برای این رژیم، کرد و فارس و ترک برای اعدام شدن یکسان هستند.

همان طور که ثابت شده است فرهنگ مسلط بر هر جامعه ای فرهنگ طبقه حاکم می باشد و در این فرهنگ منحط تنها خلق های تحت ستم نیستند که تحقیر می شوند کارگر فارس هم تحقیر می شود و جمهوری اسلامی در عمل دشمن همه این تحقیر شده ها و هیچ بودگان می باشد، دشمن مشترک همه ستمدیدگانی که باید متحداً بپاخاسته و آن را سرنگون سازند. تجربه نشان داده که هیچ خلقی و از جمله خلق عرب به تنهائی به آزادی نخواهد رسید و از آن رو لازم است که در این شرایط خطیر مبارزه طبقاتی، کمونیست ها و عناصر آگاه و آزادیخواه همه خلق ها در ایجاد و تقویت احساس همبستگی در بین خلق ها بکوشند. خلق عرب همچون سایر خلق ها فقط در یک شرایط دموکراتیک میتواند در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرد و ایجاد این شرایط دموکراتیک تنها در پرتو یک انقلاب که بتواند جمهوری اسلامی و اربابانش را سرنگون سازد،  امکان پذیر است. انقلابی که بدون همبستگی همه خلق های ستمدیده قابل تصور نمی باشد.

قبل از آنکه فرصت طلبان چشم دوخته به کمک های خارجی قادر به فریب زحمتکشان شده و آن ها نیز زیر پرچم ناسیونالیسم همدیگر را در خون یکدیگر غرق کنند، در همبستگی زحمتکشان بکوشیم.

 

                                             برقرار باد اتحاد خلق های ایران

 

 

ژانویه 2013

 

1ـ سایت "جبهه دموکراتیک مردمی احواز"

2ـ مقاله رامین سلطانی با عنوان "خاکی که بوی نفت میدهد امروز خونین است"، در سایت "جبهه دموکراتیک مردمی احواز".