نادر ثانی

 

محمود دولت‌آبادی، نویسنده "برجسته" ما؟

میخوانم که نوشته‌اند که محمود دولت‌آبادی نویسنده برجسته‌ای است. نوشته‌اند که محمود دولت‌آبادی سالهاست که نوشته است و خوب مینویسد و من در این فکرم که به راستی برجستگی به چیست و "خوب" نوشتن بدون "خوب عمل کردن" کدام است؟  آیا همچون حزب توده خائن و اکثریت بدتر از آن ، همواره در کنار دشمن بودن و نعلین آن را بوسیدن نشان برجستگی‌ست؟  آیا در کنار یکی از جانیان جمهوری اسلامی نشستن و در هنگام گرسنگی توده‌ها ، افطار آخوندانه کردن نشان برجستگی‌ست؟  خجالت هم خوب چیزیست و چه حیف که بسیاری در هنگام پخش خجالت در جایگاه انسانی خود نبوده‌اند.  انتقاد به جا از کاسه‌لیسان را نادرست دانسته و آنان را "بدبخت" می‌خوانند و من دیگر نمی‌دانم که این کاسه‌لیسان هستند که "بدبخت" شده‌اند یا خانواده‌های کشته‌شدگان و زندانیان سیاسی در سال‌های ۵۷ تا به امروز!؟  من نمی‌دانم که محمود دولت‌آبادی (مانند رفقای توده‌ای و اکثریتی‌اش) جاسوسی کرده است یا نه اما به راستی شما برای هم‌سفره‌شدن ایشان و هم‌پالکیان شان با جانیانی مانند روحانی چه واژه‌ای به کار می برید؟  "دمکراسی" یا "کاری به نفع جنبش برای دمکراسی"؟  جالب اینجاست که جنابان در دورانی به همراه روحانی جنایتکار افطار می‌کنند که بخش بزرگی از توده‌های ما گرسنه‌اند.  جانیان می‌کشند و همراهان جانیان در کنار آنان افطار می‌کنند.  البته انتظار هم دارند که همه به آنها بگویند نماز و روزه و افطار و دعاهای شان قبول؟!  نه!  ما جنایت‌ها را نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم.  جانیان و همراهان آنان دشمنان توده‌های ما هستند.

 

شنیدم که حسین دولت‌آبادی، برادر محمود دولت‌آبادی مطلبی که دفاعی خجالت‌آمیز از برادر می باشد، نوشته است.  آن را با دقت بسیار خواندم و موضعم در مورد محمود دولت‌آبادی و حرکت ضدخلقیش تغییری نکرد.  متوجه شدم که ایشان مدعی "قهرمانی" و "انقلابیگری" نیستند و نبوده‌اند.  خواندم که ایشان نمی‌خواهند در "جوانی" (گمانم هفتاد و هفت سال دارند!) بمیرند، که او "ضعیف" است و "جورکش" دیگران نیست.  من به هیچوجه نسبت به ایشان "اهانت و فحاشی و پرده‌دری" نکرده و نمی‌کنم.  تنها می‌دانم و می‌گویم که ایشان (گذشته از توان نویسندگی) فردی است که مانند همگی ما ، در کوره راه مبارزه طبقاتی ناچار به انتخاب است و ایشان انتخاب کرده‌اند که در کنار جانیان جمهوری اسلامی باشند.  من به خودم اجازه نمی‌دهم که به جناب محمود دولت‌آبادی آنچه را که "فحش رکیک" خوانده می شود بدهم.  اما به راستی نمی‌دانم آیا حسین دولت‌آبادی حرکت جناب محمود دولت‌آبادی را حرکتی همانند حزب توده و اکثریت خواندن را هم "فحش رکیک" می‌خوانند یا نه.  اما می‌بینم و می‌گویم که او در کنار چه افراد و جریانی‌ست.  می‌بینم و می‌گویم که در روزهایی که توده‌های ما در زیر خفقان جاری در زجرند، در روزهایی که بخش بزرگی از توده‌های ما گرسنه‌اند، جناب دولت‌آبادی و هم‌گامان ایشان در کنار یکی از جانیان حاکم، در کنار سفره دریوزگی نشسته و افطار می‌کنند.

 

آیا باید نویسنده‌ای چیره‌دست، فوتبالیستی پاطلایی، نقاشی زُبره و یا هنرپیشه‌ای توانا را جدا از حرکات طبقاتی دید و ارزیابی کرد؟  گمان نمی‌کنم. محمود دولت‌آبادی حتی اگر بهترین نویسنده تمامی تاریخ در تمامی جهان بوده باشد با آگاهی تمام در کنار جانیان جای گرفته و از اینرو جز عنصری با موضعی ضدخلقی نیست.

١۴ خردادماه ١٣۹۷