به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 194 ، مرداد ماه 1394

 

عزت پایدار

 

فقر و تنگدستی و مبارزات معلمان در جمهوری اسلامی!

 

"حدود یک هزار معلم زندانی داریم.... در بین افراد معلمانی هستند که بدهکار، ورشکسته، مالباخته و افرادی که در اثر مشکلات خانوادگی موضوعاتی برای آن ها به وجود آمده ، هستند که در مجموع یک هزار نفر هستند." این ها سخنانی است که "معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش" در گفتگو با خبرگزاری فارس در تاریخ 21 مرداد ماه مطرح کرد.

 

این خبر که گوشه ای از اوضاع وخیم کار و زیست معلمان زحمتکش تحت سیطره رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی را منعکس می کند در شرایطی انتشار یافته که موجی جدید از اعتراضات معلمان در سطح کشور در ماه های اخیر جامعه را فرا گرفته است. حرکات مبارزاتی معلمان در اعتراض به شرایط نازل زیست و کمی حقوق  آن ها و یورشی ست که مقامات جمهوری اسلامی در دولت روحانی به زندگی آن ها سازمان داده اند. حقوق های ناچیز و پرداخت نشده، طرح خصوصی سازی سیستم آموزش پرورش و پیگرد و دستگیری فعالین معلمان که برای احقاق خواست های عادلانه همقطاران شان در چارچوب قوانین حاکم تلاش می کنند، بخشی از دلایل اعتراضات اخیر را تشکیل می دهند. در این حال کسانی که در راس تشکل موسوم به "شورای مرکزی تشکل‌های صنفی فرهنگیان سراسر کشور" مشغول اطلاعیه صادر کردن به نام معلمان سراسر کشور هستند نشان داده اند که کارشان کنترل و هدایت اعتراضات معلمان در چارچوب خواست های مقامات حاکم است و نه در جهت احقاق حقوق عادلانه معلمان کشور.

 

همان طور که می دانیم از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی، در شرایطی که امپریالیست ها با توجه به شدت گیری بحران های ذاتی سیستم سرمایه داری ، بار بحران های خود را هر چه بیشتر از جمله بر دوش مردم ستمدیده ایران سرشکن کرده اند و در چنین شرایطی غارت ثروت های ایران و استثمار نیروی کار، آهنگ بسیار شدیدی پیدا نموده است، در شرایطی که در بساط پهن شده، دست اندر کاران فاسد جمهوری اسلامی چه با دزدی های کلان و به جیب زدن اموال متعلق به مردم ایران، چه با صرف بودجه های کلان برای ارگان های امنیتی و سرکوب خود و چه به خاطر اجرای پر هزینه سیاست های امپریالیستی در منطقه ثروت های متعلق به مردم ایران را به تاراج می برند، معلمان همواره مجبور بوده اند برای تأمین حداقل معاش زندگی شان با مایه گذاشتن از جسم و سلامتی خود، دو یا سه شغل دیگر هم برای خود دست و پا کنند. شکی نیست که معلمی که حتی امکان استراحت در منزل را هم ندارد ، فراغتی هم برای مطالعه و بالا بردن دانش خود برای آماده شدن هر چه بیشتر برای تعلیم شاگردانش را هم نخواهد داشت. اما این امر با همه ناهنجاری هائی که به دنبال داشته و اثرات نامطلوبی که در جامعه به جای می گذارد همه مسأله نیست. با تداوم بحران سرمایه داری و رشد فزاینده تورم امروز کار به جائی رسیده است که انجام شغل های دیگر نیز برای اکثر معلمان کشور قادر به پاسخگوئی به نیازهای خانوادگی شان نیست. اظهارات مصطفی ناصری زنجانی، آخوندی که معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش نامیده می شود بیانگر آن است که معلمان با چنان شرایط فقر و بدبختی دست به گریبانند که به قول وی "بدهکار، ورشکسته، مالباخته" شده اند. اما مفهوم این کلمات در واقعیت زندگی آن است که آن ها برای تأمین زندگی خود و خانواده شان مجبور به گرفتن قرض با بهره شده و قادر به پرداخت دیون خود نشده اند و حال به عنوان بدهکار در زندان به سر می برند. این آخوند به وجود آمدن مشکلات خانوادگی را هم دلیل زندانی شدن هزار تن از معلمان بر شمرده است که با توجه به "ورشکسته و مالباخته" شدن این معلمان کاملاً قابل تصور است که آن ها با چه مشکلاتی در زندگی مواجه شده و این مشکلات و شرایط نابسامان اقتصادی چه مسائلی را در خانواده می تواند به وجود آورده باشد.

 

در یک جامعه سالم ، از آن جا که معلمان اشاعه دهنده دانش و تعالی دهنده فرهنگ می باشند باید از چنان شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند که بتوانند این وظیفه مهم اجتماعی را به خوبی انجام دهند. اما در ایران قرار گرفتن زندگی اکثر معلمان در زیر خط فقر و تحمیل چنان شرایط وخیم اقتصادی به آنان که منجر به بدهکاری و ورشکستگی و غیره و به زندان افتادن آن ها گشته، نشانه عمق پوسیدگی نظام حاکم بر جامعه می باشد، یعنی پوسیدگی نظام سرمایه داری وابسته که رژیم جمهوری اسلامی مدافع و حافظ آن است. تحت سیطره این نظام اقتصادی - اجتماعی است که فاصله طبقاتی و فاصله فقر و ثروت هر روز شدت هر چه بیشتری می یابد. در چنین نظامی ، زندانی شدن معلمان به خاطر فقر اقتصادی نشانه پستی و ننگ رژیمی است که در چهار چوب سیاست های امپریالیستی ، پروژه هائی نظیر پروژه هسته ای را تدارک دیده و هزینه های گزافی را صرف آن می کند و بعد گوئی که پول های خرج شده متعلق به مردم ایران و از جمله معلمان ایران نبود، از کار افتادن این پروژه در اثر یک "نرمش قهرمانانه" را پیروزی خوانده و برای آن جشن بر پا می کند. زندانی شدن معلمان در چنین ابعادی (که بر حسب تجربه، تعداد آن ها را باید خیلی بیشتر از رقم اعلام شده برآورد کرد) بیانگر پستی و ننگ جمهوری اسلامی است که در جهت اجرای سیاست های امپریالیسم آمریکا و شرکایش مشغول صرف میلیاردها دلار برای تأمین هزینه جنگ در نقاط مختلف منطقه شده است.

 

با توجه به واقعیت های فوق باید گفت که تنها با مبارزه در جهت سرنگونی این رژیم و نابودی سیستم سرمایه داری و پایان دادن به هر گونه نفوذ امپریالیسم در ایران است که معلمان شریف ایران نیز می توانند آن طور که شایسته آن هاست از رفاه و آزادی برخوردار گردند.