به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 178 ، فروردین ماه 1393

 

مریم

 

در هم تنیدگی تجارت مرگ آفرین مواد مخدر با منافع قدرت های امپریالیستی

 

پس از انتشار خبر دستگیری "الچاپو" رئیس شبکه مافیایی "سینالوآ" در روز شنبه ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ در مکزیک، تبلیغات عوامفریبانه وسیعی از سوی دولت آمریکا در رابطه با "مبارزه" ادعایی این دولت با اعتیاد و تجارت مواد مخدر درگرفت. در همین حال درگیری های لفظی میان مقامات دو کشور بر سر استرداد "الچاپو" به آمریکا و این که این شخص باید در کدام کشور محاکمه شود، در رسانه ها وسیعا منعکس شد. (۱) هدف اصلی این سر و صداهای تبلیغاتی چیزی جز تلاش برای پنهان کردن همکاری های تبهکارانه این دو دولت با "الچاپو" و همدستی آن ها در جنایاتی که این رئیس مافیای مواد مخدر علیه زحمتکشان فقیر مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای مرکزی انجام داده، نیست. ادعای عوامفریبانه دولت آمریکا در رابطه با مبارزه با اعتیاد وقتی روشن تر می شود که می بینیم این دولت هر ساله از بودجه برنامه های پیشگیری و ترک اعتیاد کاسته است و هیچ گونه برنامه واقعی و موثر برای کاهش اعتیاد و متوقف کردن ورود مواد مخدر به این کشور ندارد. آمار رسمی نیز نشان می دهد که علیرغم قوانین بسیار سختگیرانه ای که علیه تجارت مواد مخدر در آمریکا وجود دارد، اعتیاد در این کشور (نسبت به جمعیت آن) از همه کشورهای دنیا بیشتر است و میزان ورود و عرضه غیرقانونی مواد مخدر نیز نه تنها کاهش نیافته ، بلکه بیشتر هم شده است.

 

یکی از دلایل افزایش اعتیاد در جوامع فقیر، نابرابری های اقتصادی - اجتماعی و بیکاری و فقر و بی خانمانی و عدم وجود چشم اندازهای امیدوارکننده برای جوانان است. به عنوان مثال، بر اساس آمار سازمان ملل، بیش از ۵۰ درصد از ۴۵ میلیون جمعیت آمریکای مرکزی در فقر شدید به سر می برند که این فقر وحشتناک ناشی از ذات سیستم سرمایه داری و بیش از یک قرن تسلط شبه استعماری امپریالیسم آمریکا بر کشورهای منطقه است. بنابراین عامل اصلی اعتیاد، سیستم ظالمانه موجود است. از طرف دیگر، تجارت مواد مخدر یکی از پرسودترین نوع تجارت در جهان امروز است که ثروت های هنگفتی را (به قیمت تباهی میلیون ها جوان طبقات زحمتکش) به جیب طبقه سرمایه دار حاکم بر جهان سرازیر کرده است. و به خاطر سود بسیار زیاد آن است که طبقات حاکم و دولت های حامی آن ها به تلاش های واقعی برای از بین بردن اعتیاد و متوقف کردن تجارت مواد مخدر دست نمی زنند. بنابراین تجارت مواد مخدر و اعتیاد، بخشی اجتناب ناپذیر از سیستم سرمایه داری را تشکیل می دهد. و از این جهت است که تنها با نابودی کامل سیستم سرمایه داری می توان از شر بیماری های اجتماعی مانند اعتیاد و جنایات ناشی از تجارت مواد مخدر به طور قطعی خلاص شد.

 

در رابطه با ماهیت واقعی به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" ادعایی دولت آمریکا، می توان به گزارش تحقیقاتی مفصلی اشاره کرد که مدتی پیش در روزنامه "یونیورسال" مکزیک، در رابطه با همکاری های دولت آمریکا و کارتل "سینالوآ"  منتشر شد و تا حدودی مختصات این همکاری های تبهکارانه را  نشان داد. (۲) "یونیورسال" در تحقیقات چند ساله خود با تکیه بر اسناد رسمی دولت های آمریکا و مکزیک و صدها مصاحبه با مقامات این دولت ها نشان داد که به طور مشخص "اداره مبارزه با مواد مخدر" آمریکا، "اداره مهاجرت و گمرک" آمریکا و هچنین "وزارت دادگستری" آن کشور، در طی ۱۰ سال گذشته به طور مخفیانه با کارتل "سینالوآ" همکاری کرده است. "یونیورسال" نشان داده است که یکی از نتایج این همکاری های توطئه گرانه، درگیری های مسلحانه میان کارتل های رقیب و کشتار بی رحمانه هزاران انسان در کشورهای آمریکای مرکزی است. جنایاتی که در جهت تمرکز و انحصار تجارت این مواد مرگبار در دستان گروه معدودتری از کارتل های مواد مخدر به وقوع می پیوندند. در گزارش مزبور به عنوان مثال توضیح داده شده که "سینالوآ" در ازای به راه انداختن درگیری های مسلحانه با گروه های مافیایی رقیب خود و از میان برداشتن آن ها (که به "جنگ های محرمانه" مشهور شده اند) و همچنین در ازای اطلاعاتی که در رابطه با کارتل های رقیب در اختیار دولت آمریکا می گذاشته، آزادانه به تجارت مواد مخدر در کشور های اروپایی و آمریکایی پرداخته، و تحت حمایت دولت آمریکا از هرگونه مجازات قانونی نیز مصون بوده است. (علیرغم ارتکاب به جرایم بی شماری مانند قتل عام، رشوه خواری، اخاذی، فساد و غیره، علاوه بر قاچاق مواد مخدر)

 

با توجه به مدارک فاش شده و با مراجعه به اظهارات مقامات دولتی آمریکا می توان به روشنی دید که دولت آمریکا تحت پوشش به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" و در واقع از طریق معامله با "سینالوآ" و نیروهای شبه نظامی جنایتکار تلاش کرده که هژمونی خود را در منطقه مستحکم تر کند. به عنوان مثال، در گزارش "یونیورسال" از قول مأموران سی.آی.ا گفته شده که معاملات آن ها با مافیای مواد مخدر و بخصوص با کارتل "سینالوآ" "برای دستیابی دولت آمریکا به منافع و اهداف ژئوپولتیک خود در منطقه بسیار مفید بوده است." به عنوان مثال می توان به اظهارات "ژانت ناپولیتانو" وزیر امنیت ملی آمریکا در سفر سه روزه او به مکزیک و چند کشور آمریکای مرکزی در فوریه ۲۰۱۲ اشاره کرد. (۳) او در یک مصاحبه مطبوعاتی در آن سفر گفت که دولت آمریکا از تاکتیک های جاسوسی و نظامی که تاکنون در به اصطلاح "مبارزه با تروریسم" به کار گرفته، در مقابله با تجارت مواد مخدر نیز استفاده خواهد کرد. او در پاسخ به پرسش های خبرنگاران در رابطه با برنامه دولت آمریکا برای دستگیری "الچاپو"، با تشبیه او به "بن لادن" (که ادعا شد طی یک عملیات ویژه نظامی-جاسوسی آمریکا در ماه مه ۲۰۱۲ در پاکستان ترور شده) گفت که "با این که ۱۰ سال طول کشید تا توانستیم بن لادن را پیدا کنیم، بالاخره پیدایش کردیم و می دانید که در آن جا چه اتفاقی افتاد. منظورم این نیست که همان اتفاق برای "الچاپو" خواهد افتاد. منظورم این است که وقتی پای خطاکاران در میان است، ما خیلی سمج  هستیم." این گونه اظهارات مقامات آمریکایی در واقع به این معنا است که دولت آمریکا ارتکاب به هر گونه عمل تروریستی و تبهکارانه در داخل خاک دیگر کشورها را حق مسلم خود می داند.

 

دولت دست راستی مکزیک نیز با پذیرش رسمی استراتژی نظامی دولت آمریکا (تحت عنوان "جنگ با تجارت مواد مخدر") در سال ۲۰۰۶ و فرستادن بیش از ۴۵ هزار سرباز سراپا مسلح به خیابان ها، و دریافت میلیون ها دلار کمک نقدی و آموزش نظامی و انواع سلاح سنگین از دولت آمریکا، نقش مهمی را در ایجاد فجایعی که در جامعه مکزیک بوجود آمد بازی کرده است. سازمان های مدافع حقوق بشر، دولت مکزیک را متهم به آدم ربایی و شکنجه و اعدام های غیرقانونی و کشتار بیش از ۵۰ هزار نفر (که اغلب آنان کارگران و زحمتکشان بی گناه محلات فقیرنشینی بودند که محل جولان مافیای مواد مخدر هستند) کرده اند. شدت نارضایتی مردم آگاه مکزیک نسبت به دخالت های نظامی - سیاسی امپریالیسم آمریکا تحت پوشش مبارزه با تجارت مواد مخدر، منجر به انعکاس نارضایتی های توده ای در رسانه های این کشور نیز شده است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱ که دولت آمریکا تعداد زیادی نیروهای نظامی (متشکل از افسران و ژنرال های به اصطلاح "بازنشسته" ارتش آمریکا) و سلاح و مهمات سبک و سنگین فراوانی را به مکزیک فرستاد، رسانه های مکزیک این حرکت دولت آمریکا را نقض قانون اساسی مکزیک و خطری علیه استقلال آن کشور و افزایش سلطه شبه استعماری آمریکا بر مکزیک نامیدند.

 

به گزارش دفتر سازمان ملل برای مبارزه با مواد مخدر، قتل عام های ناشی از درگیری های کارتل های مواد مخدر در کشورهای آمریکای مرکزی به حد بسیار خطرناک رسیده و سطح آن خیلی بیشتر از آمار جهانی است. بر اساس گزارش مزبور، آمار قتل عام در هندوراس بیش از ۸۲ نفر (از هر صدهزار نفر جمعیت)، ۶۵ نفر در السالوادور، و ۴۰ نفر در گواتمالا، می باشد که نسبت به نرخ به طور متوسط حدود ۷ نفر در سطح جهان خیلی بیشتر است. یک نمونه از این قتل عام ها در نتیجه معامله دولت آمریکا با کارتل "سینالوآ" در اوایل ماه مه سال ۲۰۱۲ رخ داد. در آن سال در چندین مورد تعداد زیادی اجساد قطعه قطعه شده در شهرهای مختلف مکزیک کشف شدند که شناسایی آن ها غیرممکن بود چون هیچکدام سر و دست نداشتند. پلیس مکزیک اعلام کرد که دیده نشدن آثار گلوله در اجساد نشان می دهد که بدن قربانیان در حالی که زنده بوده اند قطعه قطعه شده است. این کشتار وحشیانه نتیجه درگیری مسلحانه میان گروه مافیایی "زتاز" (که متشکل از نیروهای ویژه سابق ارتش مکزیک است) و گروه مافیایی "گلف کارتل" (که وابسته به کارتل "سینالوآ" و تحت حمایت دولت آمریکا است) و رقابت آنان برای کنترل بازار و مسیرهای قاچاق مواد مخدر به آمریکا بود. ظاهرأ یکی از اهدافی که از دست زدن به چنین کشتار فجیعی (و انداختن اجساد در مناطق تحت کنترل گروه های رقیب) دنبال می شود، کشاندن پلیس به آن مناطق و تحت فشار قرار دادن رقبا است. ناگفته نماند که تعدادی از خبرنگارانی که در رابطه با این کشتار و معاملات دولت آمریکا و کارتل های مافیایی تحقیق کرده اند، توسط مافیا به قتل رسیده اند. (۴)

 

بسیاری از قربانیان کارتل های مواد مخدر، کارگران مهاجر کشورهای آمریکای مرکزی هستند که برای رفتن به آمریکا مسیر خطرناکی را در داخل خاک مکزیک طی می کنند که تحت کنترل گروه های مافیایی نامبرده است. بر اساس آمار مؤسسات غیر دولتی حمایت از مهاجرین، سالانه بیش از ۴۰۰ هزار نفر این مسیر را طی می کنند و بسیاری از آنان با هدف گرفتن رشوه از خانواده های شان توسط مافیا ربوده می شوند، و یا به قتل می رسند.  به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۰ بیش از ۲۰ هزار کارگر مهاجر توسط مافیا ربوده شدند. گفته می شود حدود ۸۰ درصد زنان کارگر مهاجر پیش از رسیدن به خاک آمریکا مورد تجاوز افراد این گروه های مافیایی قرار می گیرند. جالب است که بر اساس این گزارشات نیروهای نظامی مکزیک نیز در این جنایات با گروه های مافیایی همدست هستند.

 

مهمتر از همه، به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" منبع سودآوری برای وال استریت (سرمایه های مالی) آمریکا نیز هست. در سال های گذشته اسناد بسیاری در مورد رابطه بانک های آمریکا و دیگر کشورهای امپریالیستی با گروه های مافیایی به خصوص کارتل "سینالوآ" افشاء شد که نشان داد که عملیات پول شویی هایی که بانک های آمریکایی برای کارتل های مافیایی انجام دادند، منبعی بود برای تامین و پوشاندن وام های رد و بدل شده بین خود بانک ها و یکی از عواملی بود که برخی از بانک ها را از ورشکستگی در اثر بحران مالی سال ۲۰۰۸ نجات داد. این واقعیت را می توان با نگاهی به ماجرای بانک "واچوویا" بهتر درک کرد. (۵) این بانک در مارچ ۲۰۱۰ در یک دادگاه آمریکایی اقرار کرد که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ از طریق شبکه ای از مراکز مالی مختلف، حدود ۳۷۹ میلیارد دلار (یک سوم تولیدات ناخالص سالانه مکزیک) از درآمد های کارتل "سینالوآ" را برای این کارتل به اصطلاح "پول شویی" کرده است. بانک "واچوویا" که در حال حاضر بخشی از بانک "ولز فارگو" کالیفرنیا است، با پرداخت ۱۶۰ میلیون دلار جریمه به دولت آمریکا، از پیگرد قانونی معاف شد. (۶) بر اساس اظهارات "جفری سلومن" (یکی از مقامات دادستانی دولت آمریکا، این جریمه پرداخت شده کمتر از ۲ درصد سودی است که در معامله با "سینالوآ" نصیب بانک "واچوویا" شده است. ماجرای بانک "واچوویا" نمونه بسیار کوچکی از واقعیت بزرگتر (و هنوز افشاء نشده) در رابطه با معاملات تبهکارانه دولت ها و مؤسسات مالی امپریالیستی با مافیای تبهکار بین المللی است.

تجارت مواد مخدر نه تنها سالانه میلیاردها دلار سود باد آورده را به جیب صاحبان سرمایه های مالی و بانک های آمریکایی سرازیر می کند، بلکه منبع مالی مهمی برای عملیات تروریستی - جاسوسی و دیگر عملیات محرمانه دولت آمریکا (در کشورهای مختلف جهان از اندونزی گرفته تا کشورهای آمریکای مرکزی و افغانستان) نیز محسوب می شود. بنابراین، می توان به روشنی دید که سیاست "جنگ با تجارت مواد مخدر" ادعایی دولت آمریکا هیچ ربطی به مسدود کردن راه های ورود مواد مخدر و یا کاهش مصرف مواد مخدر غیرقانونی در این کشور ندارد. دولت آمریکا تحت پوشش "جنگ با تجارت مواد مخدر" همچنین قدرت نظامی خود را در قاره آمریکا تثبیت کرده است. ناگفته نماند که این سیاست دولت آمریکا تازگی ندارد و آن چه که اکنون در مکزیک در حال وقوع است، در زمان ریاست جمهوری کلینتون نیز در کلمبیا انجام شد. در واقع، دولت آمریکا موفقیت در "جنگ علیه تجارت مواد مخدر" را در کاهش اعتیاد و پایان دادن به جنایات گروه های مافیایی نمی داند، بلکه برعکس هرچه تعداد بیشتری کشته شوند و هرچه بیشتر اجساد قطعه قطعه شده کشف شوند، به نفع سیاست ها و منافع واقعی دولت آمریکا (و مکزیک) خواهد بود.

 

از طرف دیگر، دولت آمریکا به بهانه "جنگ با تجارت مواد مخدر" در داخل خاک خود این کشور نیز به سرکوب مبارزات و مقاومت های اجتماعی اقشار تحت ستم، و کنترل مخالفین دولت (بخصوص هواداران آرمان های طبقه کارگر) و تقویت نیروهای سرکوبگر خود و گسترش مجتمع های صنعتی با استفاده از نیروی کار مجانی زندانیان در زندان ها پرداخته است. (۷)

 

به طور خلاصه، بعد از حدود ۱۰ سال که از به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" می گذرد و بعد از کشته شدن بیش از ۵۰ هزار نفر از زحمتکشان کشورهای آمریکای مرکزی، نه مقدار مواد مخدری که وارد آمریکا می شود کاهش یافته و نه قدرت گروه های مافیایی و جنایات فجیع آن ها. واقعیت آن است که آن چه که پشت به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" خوابیده، عرصه دیگری ست که در آن منافع طبقاتی امپریالیست های حاکم بر آمریکا (و جهان) برآورده می شود. با توجه به واقعیات ذکر شده، کاملأ مشخص است که هدف نهایی آمریکا از به اصطلاح "جنگ با تجارت مواد مخدر" متوقف کردن ورود مواد مخدر به داخل این کشور نیست. هدف آمریکا از این معاملات با تبهکاران، حفظ هژمونی امپریالیسم آمریکا بر این مناطق است که به قیمت جان فرو دستان این جوامع تمام می شود.

 

اسفند 1392

 

زیرنویس ها:

(۱) Joaquin Guzman " "گُزمان" مشهور به "الچاپو El Chapo" (به معنی کوتوله) رئیس شبکه مافیایی "سینالوآ" است که بزرگترین و جنایتکارترین شبکه تجارت مواد مخدر در دنیا است. مجله "فوربز" Forbes magazine  از "چاپو" به عنوان یکی از ۶۸ نفر از پر قدرت ترین افراد جهان نام برده است. گفته می شود که کارتل "سینالوآ" بزرگترین مافیای مواد مخدر در مکزیک است و ۲۵ درصد از مواد مخدر مصرفی در آمریکا را وارد این کشور می کند. این گروه مافیایی در ۴۰ کشور مختلف (از کشورهای قاره آمریکا گرفته تا اروپای شرقی و استرالیا و ژاپن و ایتالیا و پرتقال و اسپانیا و آلمان و چندین کشور آفریقایی) فعالیت می کند و در واقع یک شرکت بین المللی یا کارتل است. این کارتل مافیایی علاوه بر تجارت مواد مخدری مانند کوکائین و ماریجوانا، در تولید و فروش مواد مخدر مصنوعی و شیمیایی نیز دست دارد.

(۲) El Universal

(۳) Janet Napolitano

(۴) بر اساس اظهارات متخصصین پلیس مکزیک، جدا کردن سر از اجساد، جنایت تخصصی کارتل مافیایی "زتاز" است که از سربازان و افسران سابق یکی از نیروهای ویژه وابسته به ارتش گواتمالا تشکیل شده است. این نیروی ویژه ارتش گواتمالا "کایبیلز" (Kaibiles) نام داشت که مشهور به تبحر در اعمال وحشیگری و قساوت های حیوانی (شبیه به ساواک شاه و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی) هستند. تخصص جنایتکارانه این نیروی ویژه در طی بیش از ۱۰ سال شکنجه مخالفین در جنگ داخلی آن کشور به دست آمده است. قطعه قطعه کردن افراد در حالی که هنوز زنده بوده اند، یکی از شکنجه هایی بوده که در مورد زندانیان سیاسی گواتمالا توسط شکنجه گران این نیروی ویژه انجام می شده، که اکنون در کارتل های مواد مخدر نیز به کار گرفته می شود.

(۵) (Wachovia Bank)

(۶) Wells Fargo Bank

(۷) “prison-industrial” complex زندان هایی هستند که توسط سرمایه داران به شکل مجتمع های صنعتی درآمده اند و در آن ها از نیروی کار در واقع مجانی زندانی ها برای تولید بسیاری از کالاهای مصرفی استفاده می شود.