به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 168  ، خرداد ماه  1392

فریبرز سنجری

"القاعده" به نمایندگی از آمریکا در سوریه می جنگد!

حدود دو سال از جنگ در سوریه می گذرد؛ جنگی ارتجاعی که  دو طرف در گیر در آن برای فائق آمدن بر یکدیگر از توسل به هیچ جنایتی کوتاهی نمی کنند.  نتیجه این جنگ جنایتکارانه تاکنون بیش از 80 هزار کشته و هزاران مجروح و چند میلیون آواره و بیخانمان و کشوری ویران شده است.  یک طرف این جنگ ضد مردمی رژیم سرکوب گر و ددمنش بشار اسد حافظ نظام سرمایه داری حاکم در سوریه می باشد که سال هاست در خدمت امپریالیست های غرب و شرق، تسمه از گرده مردم رنجدیده این کشور کشیده و امروز تحت حمایت امپریالیسم روسیه این جنگ را پیش می برد،  و طرف دیگر گروه های مزدوری هستند که با پول و اسلحه قدرت های امپریالیستی غرب (آمریکا و اتحادیه اروپا) در جهت پیشبرد سیاست های این قدرت ها در سوریه، سازمان یافته و به نام "شورای ملی سوریه" و به مثابه نماینده مردم و "انقلاب" سوریه از سوی قدرت های امپریالیستی غرب و رسانه های وابسته به آن ها به افکار عمومی معرفی می شوند. بخش مهمی از این به اصطلاح "اپوزیسیون مردمی" را  گروه های بنیادگرای اسلامی ای تشکیل می دهند که اساسا اهل این کشور نبوده و به مثابه مزدوران جنگی از کشورهای دیگر به سوریه اعزام شده اند! بر این اساس آن چه در رسانه های امپریالیستی تحت عنوان "انقلاب" معرفی می شود در واقعیت یک ضد انقلاب مسلح و وابسته به امپریالیست ها می باشد. در واقع اگر خوب توجه کنیم می بینیم که سوریه امروز به گره گاه تضاد ها و رقابت های امپریالیستی تبدیل شده است و پیچیدگی وضع در آن است که امپریالیست های گوناگون از آمریکا گرفته تا روسیه و فرانسه و غیره درست به دلیل منافعی که در سوریه دارند اکنون یک قطب بندی در بین خود به وجود آورده و از کمک دولت هائی در خاورمیانه برخوردارند که با هزار رشته به همه این امپریالیست ها وابسته اند. امپریالیست های غرب با اعمال نفوذ از طریق گروه های مرتجع فوق الذکر و با کمک کشورهائی چون ترکیه و قطر و عربستان سعودی یک طرف این قطب را تشکیل می دهند و طرف دیگر، امپریالیسم روسیه می باشد که از طریق بشار اسد و با کمک حزب الله لبنان و کمک مستقیم جمهوری اسلامی جنگ امپریالیستی در سوریه را پیش می برند.

در این مقاله کوشش می شود با آشکار کردن نقش ارتجاعی و تروریستی گروه های اسلام گرا در سوریه و برملا ساختن رابطه آن ها با امپریالیست های غرب، پرده از ریا کاری های این امپریالیست ها و از جمله امپریالیسم آمریکا برداشته شده و نشان داده شود که آن هائی که "تروریسم" و "بنیاد گرائی اسلامی" را ظاهراً خطر بزرگ برای بشریت می نامند چگونه در سوریه به کار سازماندهی و تغذیه و تقویت این نیروهای تروریست و ارتجاعی مشغولند.

در آغاز، آمریکا و شرکای امپریالیست اش در حالیکه برای شعله ور نمودن آتش جنگ در سوریه از لیبی و پاکستان و کشورهای دیگر، تروریست به سوریه صادر می کردند موکداً هر گونه رابطه با این دستجات را انکار می نمودند. در حالی که در همان شروع جنگ در سوریه گزارشات زیادی مبنی بر همکاری آمریکا با القاعده در سوریه منتشر می شد. برای نمونه خبرنگار نشریه هافینگتون پست گزارش داد که: "مأموران سازمان سیا(CIA) اینک در جنوب ترکیه مستقر شده اند و از ماه مارس دولت های عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی را در امر همکاری و ارسال محموله های جنگی به واحدهای "ارتش آزاد سوریه" راهنمائی می کنند". حتی معاون دبیر حزب زحمتکشان ترکیه، بلنت اسین اوغلو، رسما اعلام نمود که سازمان سیا (CIA)حدود ۶ هزار نفر عرب، افغان و ترک را برای انجام عملیات تروریستی در سوریه استخدام کرده است. با این همه دیوار حاشا بلند بود و آمریکائی ها حاضر نبودند بر نقش جنایت کارانه خود در این جنگ و همکاری شان با بنیادگرایان اسلامی و تروریست ها و از جمله القاعده مهر تائید بزنند. چرا که چنین اعترافی همه تبلیغات فریبکارانه شان در رابطه با القاعده که آن را بزرگترین دشمن امنیت آمریکا و صلح جهانی می نامیدند را نقش بر آب می کرد. اما به تدریج و با رو شدن هر چه بیشتر دست های آن ها در این بازی کثیف، رئیس اداره ضد تروریستی دولت آمریکا "دانیل بنجامین" غیرمستقیم و با گفتن اینکه آمریکا از ارتش آزاد سوریه می خواهد که القاعده را به داخل خودش راه ندهد بر حضور این جریان در جنگ سوریه مهر تائید زد . و سپس سیر رویدادها دولت آمریکا را مجبور نمود که صریح تر سخن گفته و در حالی که گام به گام  از موضع اولیه عقب می نشیند از زبان "لیون پناتا" وزیر دفاع خود علنأ به حضور القاعده در سوریه اعتراف کند.

در این مورد "اتاق های فکر" همانند  (Council on Foreign Relations) و روزنامه های غربی برای توجیه این همدستی کثیف دست به داستان سرائی زده و مطرح کردند که شورشیان سوری و در مجموع گردان های ارتش آزادی سوریه روحیه باخته می باشند و اگر القاعده را در صف خود نمی داشتند بسیار ضعیف می بودند و حتی با کلمات حمایت گرانه اعلام کردند که جنگجویان القاعده با خودشان "دیسیپلین، اشتیاق مذهبی، تجربه جنگ در عراق، کمک های مالی از جانب داران سنی منطقه خلیج، و مهم تر از همه، نتایج مهلک " به ارمغان می آورند و وجودشان می تواند روحیه بقیه را ارتقاء دهد.

جالب این جاست که امروز که این سطور نوشته می شود رسوائی همکاری و همگامی القاعده و آمریکا به آن جا رسیده که علی رغم همه حاشاها و انکار های اولیه حتی نیویورک تایمز نیز گزارش می دهد که "القاعده در "قلب انقلاب" سوریه به وسیله سه گروه فعال می باشد: النصر جبهه ملل شرق مدیترانه، گردان عبد الله اعظم و گردان شهید البارا ابن مالک." و البته معنای این گزارش که در آن با صراحت از القاعده در قلب انقلاب سوریه  نام برده می شود را کسانی بهتر می توانند درک کنند که صحنه مشمئز کننده دریدن سینه جسد یک سرباز سوری به وسیله یکی از فرماندهان گروه بنیادگرای «کتائب عمر الفاروق» وابسته به یکی از گروه های بنیادگرای فوق الذکر به نام "ابو صقر"  و خوردن قلب آن جنازه را در مقابل دوربینی که دارد از این صحنه فیلم می گیرد را دیده باشند! "ابو صقر"، این جهادگر اسلامی در حین خوردن قلب جنازه  فریاد می زند: "به خدا سوگند که ما قلب و جگر شما سربازان بشار اسد … را می خوریم". این واقعیت را مردم جهان با نفرت و اشمئزاز در ویدئو های منتشر شده دیدند. حالا دیگر مهم نیست که "سازمان دیده بان حقوق بشر" که در خط آمریکا فعالیت می کند با بیشرمی تلاش کند که "ارتش آزاد سوریه" و دیگر گروه های بنیاد گرا را از این رسوائی بری سازد.

اگر تا دیروز آمریکا و شرکایش با  انکار و اکراه از حضور بنیادگرایان اسلامی در سوریه و اتحاد خود با آن ها سخن می گفتند،  امروز دیگر مدت هاست که اتحادیه اروپا و کل امپریالیست های غربی، که این روز ها دوست دارند خودشان را "جامعه جهانی" بنامند تا کراهت یک قرن تجاوزات امپریالیستی را از خود دور کنند، "شورای ملی ائتلاف سوریه" را به عنوان تنها نماینده مشروع مردم آن کشور به رسمیت می شناسد. حالا دیگر کار به جائی کشیده است که دو کشور مهم اتحادیه اروپا یعنی بریتانیا و فرانسه، با علم به حضور و نفوذ "گروه‌های جهادی نظیر القاعده" در رویداد های سوریه، رسما خواهان مسلح کردن مخالفان اسد شده و از ضرورت ارسال سلاح برای آن ها دم می زنند. آمریکائی ها نیز بازی موش و گربه را به تدریج کنار گذاشته و امروز علنا از کمک های خود به این "شورا" و " ارتش آزاد سوریه" سخن می گویند. همان آمریکائی هائی که القاعده و "جبهه النصره " در لیست سیاه تروریستی آن ها قرار دارند و بر اساس قوانین آمریکا ، هرگونه ارتباط مالی و کمک مالی به این جریان غیر قانونی اعلام شده است!

امروز تنیدگی همکاری و همگامی مزدوران و تروریست های اسلام گرا و به خصوص القاعده با امپریالیست های غرب و به ویژه امپریالیسم آمریکا در سوریه آنقدر آشکار شده  که دیگر حتی رسانه های شناخته شده آن ها هم که همواره وظیفه شان لاپوشانی توطئه ها و دسیسه های امپریالیستی است، قادر به کتمان آن نیستند و هر روز گوشه جدیدی از این رابطه در این رسانه ها  انعکاس می یابد. به این ترتیب مردم سوریه و نه تنها مردم این کشور، بلکه مردم جهان با وضوح هر چه بیشتری می بینند که امپریالیست هائی که آن همه علیه خطر بنیاد گرائی اسلامی و تروریسم القاعده داستان سرائی می کردند، چگونه امروز در جریان برنامه ای منظم، هر روز برای پیشبرد توطئه های شان در سوریه  از لیبی و پاکستان و عربستان، القاعده "تروریست" وارد می کنند و در خاک ترکیه برای آن ها اردوگاه زده و به وسیله آن ها خانه و کاشانه مردم را مورد تجاوز خود قرار داده اند. تجاوزی که در جلوی صحنه، دولت های قطر و عربستان و ترکیه عوامل پیشبرد آن می باشند.

به واقع هم وقتی که در جریان این جنگ، تاکنون چند هزار فرد مسلح از اتباع کشورهای عربی و خارجی دستگیر شده اند که در میان آن ها افسران ترکیه و عربستان سعودی وجود دارند، وقتی نماینده سوریه در سازمان ملل بار ها فهرست اسامی مزدوران خارجی که شامل شهروندان قطر، عربستان سعودی، لیبی، افغانستان، ترکیه و دیگر کشورها بوده اند  را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داده، وقتی که برای نمونه درجنگ اخیر در "القصیر" که طی آن حزب الله لبنان برای کمک به بشار اسد وارد میدان جنگ شد تعداد زیادی شهروندان خارجی دستگیر شده اند، چگونه می توان  نقش این جریانات وابسته به امپریالیست ها را در جنگ جاری کتمان نمود؟ به همین دلیل هم هست که روزنامۀ بریتانیائی، گاردین در 19 ماه مه اجبارا با صراحت گزارش داد که" اتحادیۀ اروپا تروریست های اسلام گرای سنی را که با پشتیبانی ایالات متحده در سوریه علیه رژیم بشار اسد می جنگند، مستقیما تأمین مالی می کند."  و یا زبیر خان "نویسنده و روزنامه نگار پاکستانی" در نشریات این کشور گزارش داد که : "دستگاه اطلاعات ترکیه ۹۳ نفراز تروریست های طالبان و القاعده را از وزیرستان به استان هاتای نزدیک مرزهای سوریه منتقل کرده است". او اضافه کرده است که "این ۹۳ تروریست عناصر القاعده و از اتباع کشورهای عربستان، کویت، یمن، پاکستان، افغانستان و شماری از ساکنان عرب وزیرستان پاکستان هستند" و هشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در بغداد نیز تأئید کرد که "شبه نظامیان «القاعده» برای انجام عملیات تروریستی به خاک سوریه وارد می شوند و از مرزهای عراق اسلحه به این کشور حمل می کنند"

واقعیت این است که در طول دو سال گذشته ده ها و صد ها فاکت مبنی بر این امر که در سوریه، القاعده به نمایندگی آمریکا با رژیم اسد می جنگد مستند و افشاء شده که کار انکار این حقیقت را برای امپریالیست ها و مبلغین جیره خوارشان بسیار سخت و غیر ممکن نموده است.

همان طور که ملاحظه شد به جرات می توان گفت که در سال های اخیر هیچ رویدادی مثل حوادث سوریه ریاکاری امپریالیست ها و از جمله امپریالیسم آمریکا را در مقابل چشم مردم منطقه با این وضوح به نمایش نگذاشته بود. مردم منطقه اکنون به عینه می بینند که قدرت هائی که در مخالفت با خطر "تروریسم" و "بنیاد گرائی اسلامی" عربده می کشیدند و هنوز هم می کشند و آن را "خطر" و "تهدید"ی بزرگ  برای به اصطلاح صلح جهانی و "ارزش های" جوامع "آزاد" غرب جلوه می دادند، حال دست در دست همین جریانات تروریست و بنیادگرا برای تأمین هر چه بیشتر منافع خود در سوریه می جنگند، و کار رسوائی شان به آن جا رسیده که در حالی که همگان به عینه می بینند که این جریانات در زیر عبای همین قدرت ها و برای پیشبرد سیاست های تجاوزگرانه آن ها ست که شکل گرفته و با پول و تجهیزات آن هاست که  رشد کرده اند باز هم چنان بیشرمانه و ریاکارانه به همدیگر اندرز می دهند که باید کاری کرد که کمک های ما به دست چنین گروه هائی نرسد! در حالی که آن ها امروز در سوریه  مشغول انجام همان کاری هستند که دیروز در افغانستان غلیه ابر قدرت شوروی سابق انجام دادند. دیروز "مجاهدین افغان" را در افغانستان با دست ساز ی سیا (CIA) از طریق "بن لادن" برای مقابله با شوروی سابق شکل داده بودند، تا به قول برژینسکی، ویتنامی برای روس ها درست کنند تا روس ها نیز مثل آمریکائی ها در ویتنام سرانجام با خفت و خواری مجبور به ترک این کشور شوند. سیاست جنگی ای که امپریالیسم آمریکا با همکاری رژیم های دست نشانده خود هم چون جمهوری اسلامی آن را پیش برد و موفق شد به این وسیله مردم  افغانستان را از چاهی به چاهی دیگر انداخته و  با تحمیل جنگی ویرانگر بر آن ها شرایط چپاول و غارت خود را در این کشور تسهیل کند.

تروریست های صادراتی و سلاح شیمیائی!

در سطور فوق به داستان سرائی اتاق های فکر امپریالیست ها جهت توجیه ضرورت حضور القاعده در جنگ سوریه و صد البته به نمایندگی از "جامعه جهانی" (یا قدرتهای امپریالیستی) اشاره شد و از این اتاق ها نقل قول شد که حضور جنگجویان القاعده، هم "دیسیپلین و اشتیاق مذهبی"  و هم "نتایج مهلک" با خود می آورد.  منظور از نتایج مهلک نیز نتایج مرگباری  است که باعث می شود تا  در صفوف نیروی مقابل تخم ترس و وحشت افکنده شده و آن ها را دچار تزلزل سازد.  حال با نگاهی به عمل کرد تاکنونی بنیادگرایان اسلامی و القاعده در سوریه معنای این تعریف و تمجید های اتاق های فکر آمریکائی ها از تروریست های القاعده بهتر قابل فهم می شود . اتفاقی نیست که ما می بینیم همین جریانات مزدور، بی مهابا و با قساوت تمام مردم را می کشند و در 30 مورد قتل عامی که به گزارش سازمان ملل در این فاصله از مردم بیگناه سوریه شده - که شواهد 17 مورد آن تاکنون به ثبت رسیده است- حضور و نقش ضد خلقی گروه های بنیاد گرا، هم پا با ارتش سرکوبگر و ضد مردمی سوریه غیر قابل انکار می باشد. همین چند روز پیش گروه بنیادگرای التوحید که بخشی از "ارتش آزاد سوریه" می باشد  "در راه مواصلاتی حلب به عفرین" 700 کُرد این کشور را ربوده و آن ها را وحشیانه شکنجه کردند و این مردم بیگناه را بدون دادن آب و غذا "در زیر زمین عمارتی در اطراف شهر حلب" زندانی نمودند.

یکی دیگر از کثیف ترین اعمال ضد خلقی این گروهای تحت الحمایه آمریکا و شرکا در سوریه، استفاده از سلاح شمیائی بر علیه طرف مقابل و مردم رنجدیده می باشد. امری که آن قدر واضح بود که حتی وابستگان به امپریالیسم آمریکا، امپریالیستی که "خط قرمز" خود درحمله مستقیم و دخالت نظامی آشکار در سوریه را استفاده از سلاح شمیائی اعلام کرده هم نتوانستند نقش آن ها را در این جنایت کاملا کتمان کنند. شاهد بودیم که چگونه به صورت اتفاقی نیروهای امنیتی ترکیه ۱۲ تن از عناصر گروه تروریستی "جبهه النصره" که همراه خود حداقل دو کیلو گاز سمی “سارین” حمل می کردند را دستگیر نمودند و خبر به بیرون درز نمود و رسوائی دیگری بر رسوائی های حامیان و پشتیبانان تروریست های بنیاد گرای اسلامی  افزود. رسوائی ای که نشان می داد آمریکائی ها چگونه در حالی که استفاده از سلاح شیمیائی را خط قرمز دخالت نظامی خود اعلام می کنند در همان حال از طریق تروریست های صادرتی شان بر علیه مردم سوریه سلاح شیمیائی استفاده می کنند و ریا کارانه در صدد اند تا همین امر را هم هر وقت که خواستند بهانه توجیه دخالت هر چه بیشتر و علنی تر نظامی خود قرار دهند.

سال ها بود که کمونیست ها و نیرو های انقلابی با مدارک غیر قابل انکار نشان می دادند که نه تنها القاعده، بلکه بنیاد گرائی اسلامی در کل، دست ساز امپریالیسم آمریکا و شرکا و وسیله پیشبرد سیاست های امپریالیستی آن هاست و کوته فکرانی با انکار این واقعیت برای آن ها پایگاه طبقاتی خرده بورژوائی قائل می شدند و خیلی که می خواستند رادیکال جلوه کنند القاعده و رهبرش بن لادن  را سگ زنجیر پاره کرده امپریالیست ها جلوه می دادند که به گاز گرفتن ارباب خود مشغول شده است! و به این طریق دستان امپریالیسم در جنایاتی که از سوی بنیادگرایان اسلامی می شد را می شستند. حال رویداد های سوریه بار دیگر و با وضوحی غیر قابل انکار تنیدگی وابستگی و همکاری بنیادگرائی اسلامی با سلطه امپریالیستی را در مقابل دید همگان قرار داده و ثابت کرده است که این جریانات با پول و تجهیزات همین قدرت ها شکل گرفته اند و مجری سیاست های جنایتکارانه همین ها می باشند. به واقع این جریانات مرتجع وسیله ای جهت پیشبرد سیاست های امپریالیستی در چهار گوشه جهان هستند. مردم هشیار جهان امروز می بینند که امپریالیست ها برای رسیدن به اهداف خود، حتی از سازماندهی"ارتش آزادیبخش" متشکل از القاعده هم دریغ نمی ورزند. به این ترتیب تجربه سوریه یکی از این سیاست های محیلانه امپریالیستی را نیز با وضوح هر چه بیشتری در مقابل چشم همگان قرار داد. این واقعیت ها تجربه توده های ستمدیده نه فقط در سوریه بلکه در اقصی نقاط جهان را غنی می سازد.

به یاد آوریم که توده های ستمدیده سوریه با توجه به زمینه شرایط مادی زندگی شان یعنی زندگی در فقر و فلاکت و در زیر سلطه سرنیزه، متأثر از خیزش مردمی در تونس و مصر و آن چه که به "بهار عربی" معروف شد بر علیه رژیم دیکتاتور بشار اسد بپاخاسته و فریاد نان و آزادی سر داده بودند. اما امپریالیست هائی که این روز ها فریاد "اسد باید برود" را سر می دهند درست در زمانی که مردم برای سقوط این دیکتاتور بپاخاسته بودند و داشتند در این راستا پیش می رفتند  دارو دسته های اسلام گرای خود را وارد میدان کرده و با به راه انداختن یک جنگ ارتحاعی در سوریه عملا مبارزات مردم را به حاشیه راندند. این یکی از نکات آموزنده جنگ کنونی در سوریه است که به روشنی نشان می دهد که کمونیست ها و نیرو های انقلابی حق داشتند زمانی که می گفتند امپریالیست ها منظور شان از مخالفت با رژیم بشار اسد نه تأئید سرنگونی این استبداد از پائین به وسیله مردم و در جهت منافع توده ها بلکه از بالا و بوسیله دارو دسته های مزدور آن ها و در جهت تامین هر چه بیشتر منافع خودشان می باشد. وقتی که قدرت های غربی به کمک مزدوران شان در منطقه اعتراضات مردمی را بهانه دخالت در این کشور کردند، درگیری بین دارو دسته های مزدور عمدتا اسلام گرا با ارتش سرکوب گر بشار اسد صحنه سیاسی سوریه را شکل داد و فاجعه ای آفرید که حاصلش وضع کنونی است. جنگی بین دو نیروی ضد انقلابی و ضد مردمی که برای رسیدن به اهداف شان نشان داده اند از هیچ جنایتی دریغ نمی ورزند. حال علی رغم همه این واقعیات بگذار باز هم کسانی از آن چه در سوریه می گذرد به نام انقلاب مردم سوریه نام ببرند. اما واقعیت این است که سیر رویداد ها در این کشور کار آن ها را برای لاپوشانی دخالت های امپریالیستی برای دست یابی به منافع هر چه بیشتر در سوریه و البته به قول آن ها آزادی و دمکراسی بسیار دشوار کرده است. چرا که تجربه سوریه نیز نشان داد که "بنیاد گرائی اسلامی" و "جنگ باتروریسم" در واقع ابزاری است در دست امپریالیست ها و به ویژه امپریالیسم آمریکا جهت کسترش و تعمیق سلطه شان در هر منطقه که به آن نیاز دارند.