به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 165 ، اسفند ماه 1391

اکبر نوروزی

 

در افشای آلترناتيو سازی های امپرياليستی!

امروز مدتهاست که امپرياليستها و به ويژه امپریالیسم امریکا به بهانه پروژه اتمی جمهوری اسلامی با رژیمی مخالفت و "مبارزه" میکند که تمام وجودش وابسته به امپریالیسم جهانی است. چگونگی سر کار آمدن اين رژيم  و تداوم حيات 34 ساله اش بروشنی تائيد کننده اين واقعيت می باشند. يکی از وجوه اين به اصطلاح مخالفت و مبارزه همانا مبادرت به  آلترناتيو سازی از سوی قدرتهای بزرگ می باشد. به همين دليل هم امروز درباره آلترناتیوهای امپریالیستی نوشته‌های متعددی دیده میشود. امری که خود نشان از نیاز مبرم جنبش کنونی به چنين افشاگری هائی دارد. امری که باید در مورداش بیشتر تحقیق و بررسی و افشاگری شود، تا بر آگاهی مردم رنجدیده افزوده شود تا بار ديگرمثل مورد خمينی  فريب بازيهای امپرياليستی را نخورند.

باید دانست که این آلترناتيو سازی ها که خود را در  کنفرانسها و نشستهای گوناگون مثل مورد کنفرانس پراگ نشان می دهد هیچ ارتباطی با منافع کارگران و زحمتکشان و دموکراسی مورد نياز آنها ندارد. کارگران و زحمتکشان باید با نیروی خود به مبارزه برخیزند و دموکراسی و آزادی را نصیب خودشان کنند. هیچ آلترناتیو دیگری جز آلترناتیو کارگران و زحمتکشان برای رهایی ستمديدگان وجود ندارد. به همين دليل هم ضروری است که هر چه بيشتر درباره ماهیت کنفرانسها و نشستهای اخیر در کشورهای مختلف روشنگری نمود و ماهيت آنها را برای مردم زحمتکش افشاء نمود. یکی دیگر از ترفندهای امپریالیستها برای پيشبرد پروژه آلترناتيو سازی خود دادن کمکهای مالی به جریانات مختلف اصلاح طلبان، سلطنت طلبان، اکثریتی‌های خائن و ... است، که همه جزء سینه چاکان سرمایه‌داری می باشند. تلاش اين داودسته ها اين است که چه امروز و چه در فردای سرنگونی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی این جریانات خائن و کمک گیرنده از قدرتهای بزرگ بتوانند باز مسیر مبارزات ضدامپریالیستی و دموکراتیک توده‌ها را به انحراف بکشانند وبا حفظ نظام ظالمانه حاکم  باز سرمایه‌داران به چپاول و غارت خود ادمه دهند. پس تلاشهایی که از طرف آلترناتیوهای امپریالیستی برای دموکرات جلوه دادن خود می‌شود به هیچ عنوان در ارتباط با منافع کارگران و زحمتکشان نیست بلکه در جهت پیشبرد منافع امپریالیستهاست. امروز بدلیل بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عرصه برای رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هر چه بيشتر تنگتر شده و فقر و گرسنگی، بیکاری، اختناق، دیکتاتوری، اعدام، شکنجه و ... دلائلی هستند که مردم را به خیابانها می‌کشاند و این مبارزات و خیزشها باعث وحشت سرمایه‌داران و مزدوران آنها می‌شود.

واقعیت این است که همیشه امپریالیسم از قیام توده‌ها وحشت دارد، و برای جلوگیری از انقلابات توده‌ای سعی در فریب مردم با توسل به جنگ، رفرم، عوامفریبی و ...می کند. مثلاً در سال 88 میلیونها نفر از مردم در سراسر ایران برای سرنگونی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی به خیابانها آمدند اما اصلاح طلبان تلاش کردند بر موج اين اعتراضات سوار شده  و آنرا به بيراه ببرند. کسانیکه تا دیروز دشمن مردم بوده‌اندوامروز هم هستند و دستشان تا مرفق به خون مردم آغشته است، تحت لوای جنبش سبزمی خواستند و هنوز هم  می‌خواهند خود را ناجی مردم جا بزنند در حاليکه بيشرمانه خود را مدافع  ميراث خمينی  می ناميدند. اما آزادی و دموکراسی مورد نظر ميراث داران خمينی همان است که سالهاست  مردم ما آنرا در  زندگی روزانه و زير سرکوب جمهوری اسلامی تجربه کرده اند . 

به همين دليل هم  باید سیاستهای ارتجاعی که از طریق نیروهای امپریالیستی در جهت به انحراف کشاندن مسیر مبارزات ضدامپریالیستی و دموکراتیک مردم تبليغ میشود راهر چه وسيعتر افشاء نمود. و نشان داد که هدف سیاستهای ارتجاعی و تجاوزکارانه‌ امپریالیسم آمریکا در منطقه خاورمیانه همواره بدست آوردن سود بیشتر و مقابله با رقبای امپریالیست دیگر مانند چین و روسیه است.

اگر نگاهی به افغانستان بیاندازیم می‌بینیم که اين تضاد ها چگونه سالهاست که اين کشور را به صحنه  جنگ و خونريزی تبديل نموده است. امپرياليستها مدعی بودند که برای استقرار دمکراسی در افغانستان می جنگند. سئوال اینجاست که آیا پس از گذشت 10 سال از سر کا آمدن حامد کرزای توسط امپریالیستها در افغانستان در اين کشور دموکراسی وجود دارد؟ يا برعکس ما شاهد جنگ، غارت و چپاول و با وضوح تمام  فقر و گرسنگی در افغانستان هستيم. و یا در مصر پس از خیزش توده‌ها و رفتن حسنی مبارک، دهها نفر کشته و زخمی شده‌اند بدون اینکه تغییری در این کشور بوجود بیاید. اما حقوق بگیران یا بهتر گفته شود مزدوران آمریکا در راس قدرت باقی ماندند و حدوداً 100هزار مستشار خارجی در مصر هستند اينها برای سرکوب مردم آنجا هستند يا دادن آموزش دمکراسی؟ اتفاقاتی که امروز در کشورهای جهان مانند مصر، لیبی، ایران، سوریه، کشورهای آسیایی، کشورهای آفریقایی ... می‌گذرد، باید آگاهانه بررسی و تحقیق شود (که در این نوشته کوچک نمی‌گنجد) ونقش تجاوزگرانه امپرياليسم هر چه روشنتر در مقابل چشم همگان قرار گيرد. و مهمتر آنکه  راه برون رفت ازاين شقاوتهای امپرياليستی شناخته شده و تبليغ شود. تا هر کشوری بتواند استقلال سیاسی، اقتصادی، .... خود را به دست آورده و حفظ کند.

نمونه افغانستان نمونه‌ای از صلح و امنیت از دیدگاه آمریکا و سیاستهای دیروز و امروز امپریالیستهاست که هر روز در رادیو، تلویزیون و رسانه‌ها تبليغ می شود  و برای فريب مردم از دمکراسی سخن گفته می شود بدون اينکه گفته شود این دموکراسی حافظ منافع کدام طبقات است. بنابراین بر عهده تمام نیروهای انقلابی است که با سیاستهای غارتگرانه امپریالیستها و مزدورانشان وسيعا مبارزه کنند. . آلترناتيو سازی های امپرياليستها را افشا ساخته  و به توده‌ها نشان دهند که این جریانات هیچ ربطی به جنبش کارگری، جنبش زنان و دموکراسی و غیره ندارند. و تنها می خواهند با مخدوش کردن این خط و مرزها امکان بيشتری برای  به انحراف کشاندن مبارزات مردم به دست آورند. واقعيتی که وظيفه بردن آگاهی میان توده‌های کارگر و زحمتکش را در مقابل  نیروهای انقلابی و مبارز قرار داده تا بتوانند با صفوفی گسترده تر سلطه اهريمنی دشمنان مردم را بر اندازند.

مارس 2013