به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 128 ، بهمن ماه 1388 

 

در باره تظاهرات دولتی 22 بهمن

مردم ما امسال در شرايطی  سی و يکمين سالگرد قيام پرشکوه 21 و 22 بهمن سال 57 را گرامي داشتند که با خيزش بزرگ شان در 8 ماه گذشته رژيم ضد مردمی جمهوری اسلامی را با بحران سیاسی بزرگی مواجه ساخته اند. سردمداران جمهوری اسلامی تاکنون برای مقابله با اين بحران و سرکوب مردمی که با تداوم اعتراضات خود خواب را از چشم آنها ربوده اند از هيچ ترفندی فرو گذاری نکرده اند. آن ها در 22 بهمن با بسيج حداکثری نيروهای سرکوب خود و سازمان دهی يک تجمع فرمايشی که به اعتبار قدرت دولتی و صرف ميليارد ها تومان  هزينه از "بيت المال" ممکن گرديد، تلاش کردند که چنين جلوه دهند که مردم در پاسخ به درخواست آن ها و به خاطر اعتقاد به جمهوری اسلامی  بطور "خود جوش" به خيابان می آيند تا بتوانند اين امر را نتيجه  پايگاه مردمی شان جا بزنند. اما خود مردم ایران خوب می دانند که چه کسانی و در نتیجه با چه حیله ها و ترفند هائی به آن میدان آورده شدند ، کسانی هم که از نزدیک شاهد اوضاع نبودند با ديدن فيلم هائی که از اين تجمع دولتی گرفته شده است و مشاهده انبوه اتوبوس هائی که بسيجيان و عناصر ناآگاه را از اقصی نقاط کشور برای اين نمايش مسخره به تهران آورده بودند با روشنی متوجه شدند که ديکتاتوری حاکم در رسيدن به هدف خود با شکست مواجه شده است.  البته دستگاه تبليغاتی جمهوری اسلامی که هميشه سياه را سفيد و شب را روز جلوه می دهد تلاش کرد با ده برابر کردن ارقام تعداد شرکت کنندگان در اين نمايش مسخره ،  شکست خود در 22 بهمن را ماست مالی کرده و حتی آن را يک پيروزی جا بزند. ناتوانی رژيم در کشاندن مردم به تجمع دولتی 22 بهمن در شرايطی با برجستگی هر چه بيشتر خود را به نمايش می گذارد که همگان ديده و شاهد بودند که اصلاح طلبان حکومتی و افرادی همچون خاتمی ، موسوی و کروبی در کرنش به خواستهای ولی فقيه از هواداران خود خواسته بودند که در اين "تظاهرات رسمی" شرکت کنند. بنابراين شکست تظاهرات دولتی 22 بهمن شکست اصلاح طلبان حکومتی هم هست که حال رياکارانه در تلاش اند تا ضمن ابراز چند انتقاد آبکی به دارو دسته حاکم نقش خود را در اين جريان لاپوشانی کرده و پای خود را از اين رسوائی بيرون بکشند.

رويداد های 22 بهمن سال 88 را از زوايای مختلفی می توان و بايد مورد بررسی قرار داد اما شايد يکی از نکات برجسته آن افشای هر چه بيشتر چهره اصلاح طلبان حکومتی باشد که در جريان اعتراضات ماه های اخير در تلاش بودند تا در صفوف مردم نفوذ کرده و مبارزات آنها را در چهارچوب اختلافات طبقه حاکمه به کجراه ببرند. با توجه به اين واقعيت که در 6 دی ماه ، مردم تهران ماشين سرکوب جمهوری اسلامی را در لحظاتی و در مناطقی از نفس انداختند ، سران هر دو جناح حکومت از این که مردم وضعیت مبارزاتی 6 دی را در 22 بهمن نیز تکرار کنند ، شدیداً در هراس و وحشت بسر می بردند. از این رو سردمداران جمهوری اسلامی با تکيه بر خطری که تماميت نظام را تهديد می کند با بسيج صد در صدی نيروی سرکوب خود و جلب همکاری اصلاح طلبان حکومتی سعی نمودند تا اعتراضات توده ها در اين روز را در نطفه خفه نمايند. در اين راستا اصلاح طلبان حکومتی بر عليه مردمی که با شعارهای سرنگونی و اقدامات سلحشورانه ساختار شکنانه در 6 دی در میدان مبارزه بودند ، به ياوه سرائی پرداخته و به هواداران خود رهنمود دادند که در "تظاهرات رسمی" 22 بهمن شرکت کنند. به اين ترتيب آنها بار ديگر علنا به زير قبای خامنه ای رفته و يک بار ديگر به همگان نشان دادند وقتي که نظام و جمهوری اسلامی را در خطر ببينند در پابوسی علنی  ولی فقيه ترديد نمی کنند. اما علیرغم همه تلاش جناح در قدرت و اصلاح طلبان ، اکثريت مردم با عدم شرکت در تجمع رسمی نشان دادند که خواهان نابودی تماميت جمهوری اسلامی می باشند؛ و در عین حال با عدم تبعيت از رهنمود های اصلاح طلبان برای شرکت در مراسم دولتی 22 بهمن بار ديگر نشان دادند که اعتقادی به اصلاح طلبان که در 8 سال رياست جمهوری خاتمی به همه ثابت کرده اند دمشان به دم ولی فقيه بسته و جز مجری گوش به فرمان "حکم حکومتی" وی نمی باشند ، ندارند ، و نه تنها سياست ها ، برنامه ها و گذشته ننگين اصلاح طلبان  را شناخته و بر همين مبنا برای رهنمود های آنها تره هم خرد نميکنند بلکه عليرعم همه تحليل های نادرست و تبليغات فريبکارانه ، خواهان نابودی کليت رژيم می باشند و برای این منظور مصمم اند در حالی که از تضاد های درونی حاکميت به نفع خود سود می جويند ، خط مستقل خود را برای نابودی جمهوری اسلامی به پيش ببرند.

واقعيت فوق ، در حوادثی که در برخی از محله های تهران از جمله صادقيه و يک سری از شهرهای کشور از جمله اصفهان و تبريز رخ داد با وضوح تمام نشان داده شد.  در این مناطق در موقعيتی که نيروی سرکوب به هيچ معترضی اجازه تجمع نمی داد و با مشاهده کوچکترين حرکتی مردم را با خشونت تمام دستگير می کرد ، باز هم شاهد تظاهرات ضد دولتی بوديم.  امری که هم عربده کشی های ماشين سرکوب جمهوری اسلامی را رسوا نمود و هم شکست تظاهرات دولتی 22 بهمن را با وضوح بيشتری به نمايش گذاشت. در شرايطی که خود جناح های درونی جمهوری اسلامی جهت نشان دادن گستردگی حضور نيروی سرکوب درسطح شهرها و به ويژه در تهران از اصطلاح "پادگانی" کردن شهر ها استفاده می کنند ، درگیری مردم با نیروهای مسلح رژیم در تعدادی از شهر های کشور و برخی محلات شهر تهران نشان داد که خيزش توده ها عليرغم فقدان رهبری هنوز تداوم داشته و از پتانسيل بزرگی برخوردار می باشد.

ماشين تبليغاتی جمهوری اسلامی ، هم نوا با رسانه های امپرياليستی در تلاش بوده و هست تا نشان دهد که آن چه در خيابان ها می گذرد تحت رهبری اصلاح طلبان حکومتی می باشد ، و به این دلیل نیز از جنبش توده های جان به لب رسیده ایران به عنوان "جنبش سبز" نام برده و می برند.  این موضوع باعث شده که برخی تحت تاثير چنان تبليغات دروغینی اين سخن کمونيست ها و نيرو های انقلابی را باور نکنند که خيزش اخير جنبشی خود جوش و فاقد رهبری است. اما وقایع اتفاق افتاده در 22 بهمن نیز به نوبه خود مهر تأئید بر  واقعیت فوق زد. در شرايطی که اصلاح طلبان حکومتی رسما از هواداران خود خواسته بودند که در تظاهرات دولتی و رسمی شرکت کرده و شعارهای دولتی را سر دهند و از برخورد با نيرو های انتطامی بپرهيزند ، همگان دیدند که توده ها عليرغم اين رهنمود در برخی از محلات تهران و برخی از شهر ها در تقابل با تظاهرات رسمی بپاخاسته و بر عليه جمهوری اسلامی شعار دادند. این امر به نوبه خود یک بار دیگر نشان داد که حنای چنين تبليغاتی رنگی ندارد و این ادعای پوچی است که گویا مردم زير پرچم سبز اصلاح طلبان حکومتی به ميدان می آيند.

این درست است که سردمداران ديکتاتوری حاکم با بسيج صد در صدی نيرو های خود و اعمال يک حکومت نظامی اعلام نشده عملا توانستند از تبديل تظاهرات 22 بهمن به 6 دی ديگری جلوگيری کنند ، اما اين موفقيت به اعتبار رسوائی تمام عيار آن ها و نشان داده شدن بی اعتباری هرچه بيشتر اصلاح طلبان جکومتی به مثابه سوپاپ اطمينان رژيم و "نجات غريق" جمهوری اسلامی به دست آمد. آن هم در شرايطی که کشتی ولايت فقيه در درون امواج طوفانی اعتراضات مردمی بيش از هر وقت ديگر به "نجات غريق" احتياج دارد. بنابراين تظاهرات 22 بهمن از هر زاويه شکستی برای جمهوری اسلامی بود که می کوشد با تکيه بر کرنش های اصلاح طلبان حکومتی ، مردم را مايوس و چنين جلوه دهد که خيزش توده ها بدون دستيابی به نتايج دلخواه خود به پايان رسيده است. عليرغم اين تبليغات کاذب ، واقعیت این است که مبارزات توده ها تا سرنگونی تماميت جمهوری اسلامی ادامه يافته و مردم نشان داده اند تا نابودی جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته از پای نخواهند نشست.