به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 126 ، آذر ماه 1388 

تظاهرات 16 آذر : گامی به پیش در خیزش توده ها ! 

 

گستردگی بيسابقه اعتراضات دانشجوئی در 16 آذر (روز دانشجو) و حمايت مردم از اين اعتراضات خود یکی از جلوه های روشن تحولی است که در اوضاع سیاسی جامعه ما بعد از خیزش عظیم توده ای خرداد ماه به وجود آمده و جامعه تحت سلطه ما را در ماه های اخير درنوردیده است.  انرژی اعتراضی انباشته شده در اثر 30 سال سلطه جابرانه جمهوری اسلامی امروز خود را به اشکال مختلف در مبارزات دانشجویان و در رشد اعتراضات "خود جوش" توده ها آشکار می سازد و استمرار و تداوم موجی که از خرداد ماه بر علیه رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی براه افتاده بیانگر آن است که این موج سر ايستادن ندارد.

اعتراضات روز دانشجو که عليرغم همه سرکوبگريهای جمهوری اسلامی چند روز هم ادامه يافت، تنها به مراکز دانشجوئی اختصاص نداشت و 16 آذر امسال با پیوستن توده وسیعی از مردم به دانشجویان، به روز باشکوه پیوند عملی بین دانشجویان و توده مردم تبدیل گردید.

روز دانشجو، امسال در شرايطی وسيع تر و گسترده تر از هميشه برگزار شد که سردمداران جمهوری اسلامی از مدتها پيش از هيچ تهديد و ترفندی برای جلوگيری از برگزاری آن دريغ نکرده بودند. برای نمونه، "اژه ای" دادستان قصی القلب جمهوری اسلامی در رابطه با اخباری که در مورد عزم به برگزاری تظاهرات روز دانشجو در سطح کشور پخش شده بود اخطار کرد که "از اين به بعد با هر گونه اقدام که موجب اخلال در نظام شود، بدون هيچ اغماضی برخورد کرده و هيچ عذر و بهانه ای را نمی پذيريم". اين اخطار در شرايطی اعلام می شد که "سربازان گمنام امام زمان" يعنی ماموران دژخیم وزارت جهنمی اطلاعات در يکی از بيسابقه ترين يورشهای خود در هفته های منجر به 16 آذر به صفوف دانشجويان معترض، دهها دانشجو را مورد آزار و اذیت قرار داده، آنها را احضار و بازداشت کرده بودند. حمله وزارت اطلاعات به دانشجویان و بگیر و به بند آنها در جریان این یورش چنان ابعاد وسيعی يافت که تنها در هفته آخر بیش از 90 دانشجوی معترض دستگیر شدند.

دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی جهت جلوگیری از شکل گیری تجمعات اعتراضی دانشجوئی و جهت مقابله با این امر، به اين دستگیری ها نیز قناعت نکرده و روز شنبه، 14 آذر ماه را برای تمام موسسات آموزشی اعم از دانشگاهها و مدارس روز تعطیل اعلام نمود تا به خيال خام خود دانشجويان را از دانشگاهها و مراکز آموزشی دور سازد. آنها در اين زمينه تا آنجا پيش رفتند که حتی تلاش کردند تا با بیرون کردن دانشجويان از خوابگاه ها مانع از حضور آنها در دانشگاه ها در مراسم روز دانشجو شوند. با وجود بکارگیری همه اين ترفند ها ماشين سرکوب ديکتاتوری حاکم، هنوز چنان از شکل گیری و گسترش مبارزات دانشجویان بیمناک و هراسان بودند که علاوه بر تجهیز بعضی از دانشجویان خود فروخته به نام بسیجی، مزدوران "لباس شخصی" خود را نیز به عنوان دانشجو برای درگيری با دانشحويان به دانشگاه ها روانه کرده بودند. خلاصه جمهوری اسلامی از توسل به هيچ وسيله ای برای جلوگيری از برگزاری روز دانشجو دريغ نورزيد. آنها در یک اقدام رسوا و بی سابقه حتی برای پنهان نمودن اعتراضات احتمالی از چشم مردم، نرده های دانشگاه تهران را با بنر های بلند پوشانده بودند تا مردم شاهد اعتراض جسورانه فرزندان خود نباشند.  در اين ميان اصلاح طلبان حکومتی هم که عليرغم همه تبليغات فريبکارانه شان عملا جهت حفظ "نظام مقدس جمهوری اسلامی" از هيچ تلاشی فروگذاری نمی کنند و همواره يار و مددکار "ولی فقيه" جنايتکار حاکم  بوده و هستند، تلاش کردند تا همگام با گردانندگان نظام حاکم، با ارائه تحليل های سطحی و رياکارانه، دانشجويان را از رفتن به خيابانها و در آميختن با مردم باز داشته و با محدود نمودن مراسم های روز دانشجو در سالن های دانشگاه  از گسترده شدن و راديکاليزه شدن اعتراض بر حق دانشجويان و گسترش آن به خیابانها جلوگيری نمايند. اما عليرغم همه اين ترفند ها و تهديدات و بازداشتهای روزمره، سرانجام "روز دانشجو" نه تنها در تهران بلکه در اکثر دانشگاه های بزرگ و حتی در مراکز دانشجوئی در شهر های کوچک هم با شکوه تمام برگزار شد و فرياد شعارهای مبارزاتی ساختارشکنانه دانشجويان با صدای رسای توده های خارج از دانشگاه در صحن جامعه پژواک داده شد و پايه های سلطه جابرانه حاکم را لرزاند.

رويدادی که با روشنی یک بار دیگر نشان داد که خشم و کينه انباشته شده در اعماق جامعه تحت سلطه، تنها منتظر روزنه ای است تا همچون سيلی خروشان جاری شده و بنيان نظم ضد مردمی حاکم را بر افکند.

در 16 آذر امسال نه تنها در کلیه دانشگاه های شهر تهران، از جمله دانشگاه های تهران، امیرکبیر، علم و صنعت ،خواجه نصیر، شریف و... دانشجويان یکپارچه به اعتراض برخاستند بلکه در مراکز دانشگاهی در تبریز، سنندج ،شیراز، اصفهان ،مشهد، کرج، کرمان، همدان ،ایلام، اهواز، قزوین و حتی دور افتاده ترين شهر های کشور نيز روز دانشجو با شکوه تمام برگزار شد و شعار های راديکال و "ساختارشکنانه"  بر عليه ديکتاتوری بورژوازی وابسته حاکم فرياد زده شد. در تهران و در تقابل با رهنمود های اصلاح طلبان حکومتی دانشجویان مبارز در های بسته برخی دانشگاه‌ها را در هم شکسته و به تظاهرات مردم در خیابان‌ها بر علیه رژيم پیوستند و عملا با اتحاد دانشجو و مردم روز دانشجو را به صحنه مصاف توده های ستمديده با قدرت حاکم تبديل نمودند.

به آتش کشیدن عکس‌های خمینی، خامنه‌ای و احمدی‌ نژاد در تظاهرات اعتراضی روز دانشجو و شعارهای رزمنده ای که در تظاهرات قهرمانانه دانشجويان و توده‌های ستمديده تهران در ١۶ آذر، سر داده شد مانند شعارهای "مرگ بر خامنه‌ای"، "مرگ بر دیکتاتور"  بار دیگر و به آشکاری نشان داد که بخش بزرگی از معترضين خود را از نفوذ انديشه ها و شعارهای اصلاح طلبان حکومتی خارج ساخته و اين دارو دسته عليرغم همه امکاناتشان و تبليغاتی که رسانه های امپرياليستی جهت تحميل آنها به جنبش مردم می کنند تاکنون  قادر به سازماندهی و هدايت خيزش خود به خودی توده ها نبوده و اساسا  مطالبات مردم ما که سرنگونی تماميت جمهوری اسلامی در راس آن می باشد هیچ قرابتی با شعار محوری آنها "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر" نداشته و ندارد.

تظاهرات روز دانشجوی امسال بار ديگر بر اين واقعيت مهر تائيد زد که خيزش توده ای اخير حرکتی خود به خودی و فاقد رهبری می باشد . این امر که نه نشانه  فضيلت اين جنبش بلکه درست يکی از نقاط ضعف آن می باشد در چنین شرایطی باعث شده اصلاح طلبان حکومتی به مثابه يکی از نیرو های ضدخلقی بکوشند انرژی انقلابی آزاد شده توده ها در جریان خیزش اخیر را در چارچوب اهداف طبقاتی خود جهت دهند. در این اوضاع و احوال رسانه های امپرياليستی نيز درست در راستای مصالح خود سعی در تقویت اصلاح طلبان داشته و به هر طریق می کوشند  آنها را در موضع رهبری اين خيزش قرار دهند تا در صورتيکه با اوجگيری اعتراضات توده ای تغییراتی در حکومت و وضعیت "ولی فقيه" بوجود آمد، آلترناتيوهای دلخواهی که نظام را حفظ و منافع و مصالح آنها را تامين کنند البته با "پشتوانه ای توده ای" در آستین داشته و بتوانند بار ديگر تجربه سال 57 را تکرار نمايند. واضح است که در مقابل تبليغات رسانه های امپرياليستی و اصلاح طلبان حکومتی و غير حکومتی نه تنها باید کوشید که جنایات موسوی و همپالگی هایش را برای جوانانی که اطلاعی از آنچه در آن سالها گذشت ندارند، بر ملاء ساخت بلکه سياست های ریاکارانه و ضد مردمی کنونی آنها را نیز افشا نمود و اجازه نداد که جوانان ما فريب مردم فريبی های اين دارو دسته های ضد انقلابی را بخورند.

در سالگرد روز دانشجو این سمبل شناخته شده جنبش ضد امپریالیستی دمکراتیک توده ها بايد با صراحت و با تکيه بر تجربه حاصل از خون هزاران کمونيست و آزاديخواه گفت و تاکيد کرد که علت اينکه مبارزات قهرمانانه مردم ما در سال 57 قادر نشد استقلال ،آزادی و  دمکراسی را به ارمغان آورد  اين بود که نتوانست ضمن نابودی رژيم سلطنت، نظام سرمايه داری وابسته حاکم را در هم شکند. به این دلیل بود که ديديم که با رفتن شاه جنايتکار و باقی ماندن کل نظام ظالمانه حاکم، جنايتکاران ديگری به جايش به قدرت رسيدند که بر مردم چنان جنایاتی روا داشتند که زبان از باز گوئی اش عاجز است.  آنها به گونه ای که شاعر گرانقدر شاملو سرود، گورستانها را چندان بی مرز شيار کردند که بازماندگان را هنوز از چشم خونابه روان است. بر اساس چنین تجارب عینی و تاریخی ای ست که جوانان رزمنده ما باید توجه کنند که اگر تغيير رژيم سلطنت به جمهوری اسلامی ما را به خواسته هايمان نرساند چگونه امکان دارد که کسانی که هم امروز فرياد می زنند "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر"  قادر خواهند بود کوچکترين تغيير دمکراتیکی در زندگی مردم ما پديد آورده و آنها را به مطالبات بر حقشان يعنی استقلال و آزادی و دمکراسی رهنمون ساخته و به آنها امکان دهند که جامعه ای بر پا سازند که کار و مسکن و رفاه و آزادی را برای آنها به ارمغان آورد. بايد انديشيد که چگونه ممکن است که کسانی که هم امروز از بازگشت به "ميراث خمينی" دم می زنند و برای پاره کردن عکس اين جنايتکار از سوی مردم  آه و ناله سر داده اند قادر باشند کوچکترين گامی در جهت تحقق مطالبات مردم ما بردارند. مگر شاهکار خمينی جز اين است که بر موج اعتراض مردم سوار شد و در شرایطی که توده های انقلابی ایران، رژیم سلطنتی را به زباله دان تاریخ می فرستادند، یک رژیم اسلامی را با کمک قدرتهای خارجی بنیان گذاشت و در چهارچوب جمهوری اسلامی، ايران را ويران و گورستانها را آباد نمود. براستی ميراث اين جنايتکار مگر چيزی جز همين جمهوری اسلامی نکبت زده  است که در اين 30 سال همگان نتايج اش  را با پوست و گوشت خود لمس کرده اند؟ آیا واقعیات جاری در کشور ما در روزهای اخیر خود بهترین گواه بر این واقعیت نیست که جمهوری اسلامی از اولین روز حیات ننگین و ضد خلقی اش جز در تقابل با اراده آزاد و خواستهای بر حق و طبیعی توده های تحت ستم ما هیچ کاری نکرده است؟  و درست به همین دلیل است که مردم به جان آمده اساسا به خيابانها ريخته اند تا همين رژيم را با همه دار و دسته های درونی اش نابود سازند؟ واقعیت این است که شرط اوليه رسيدن به آزادی و دمکراسی نابودی همين جمهوری اسلامی است. این پیامی ست که در 16 آذر امسال با قدرتی هر چه بیشتر توسط دانشجویان و توده های به پاخاسته در جریان تظاهرات ضد حکومتی در اقصی نقاط کشور فریاد زده شد.